اعتراض ۱۶۰ نماینده مجلس به اقدامی که دولت آن را «عدالت» میخواند!
به گزارش «تابناک»؛ ماجرا از یک توئیت شروع شد. پیام وزیر آموزش و پرورش که حضور فعالی در توئیتر دارد و ابتدای هفته در صفحه خود نوشت قصد کاهش استرس و اضطراب در دانشآموزان ابتدایی را دارد. پیامی مبهم که یک روز بعد با توئیتی دیگر، تا حدودی رفع ابهام شد. این بار با اعلام خبر حذف آزمون مدارس خاص همچون نمونه دولتی و سمپاد (تیزهوشان).
هرچند پیام وزیر روشن به نظر میرسید، باز یک ابهام بزرگ داشت و آن اینکه اگر قرار است آزمون ورودی این مدارس حذف شود، پس چگونه قرار است دانش آموزان به این مدارس راه پیدا کنند و ملاک انتخاب برگزیدگان چیست؟ بی شک این ملاک نمیتواند معدل باشد، چون ظرفیت مدارس تیزهوشان و نمونه مردمی خیلی کمتر از تعداد دانش آموزانی است که معدل ممتاز دارند.
بدین ترتیب، پرسشی بس بزرگتر پیش روی عموم قرار گرفت؛ پرسشی که این بار پاسخ آن نه از توئیتر وزیر، که از اخبار رسمی بیرون آمد. از خبری که رضوان حکیم زاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در اختیار رسانهها قرار داد و حاکی از حذف تدریجی مدارس سمپاد و نمونهدولتی در دوره متوسطه اول داشت و معنایش، بسته شدن پرونده این مدارس پس از سه دهه فعالیت بود.
خبری که تکلیف همه چیز را یکسره کرد تا مخالفان و موافقان صف بندی کنند. موافقانی که اغلب در بدنه آموزش و پرورش قرار دارند و بر این باروند که اقدام وزیر، بجا، شجاعانه و شایسته تقدیر است و مخالفانی که اغلب از جمله نخبگان و فارغ التحصیلان این مدارس هستند که میگویند با حذف این مدارس، برخی مدارس غیرانتفاعی و گران قیمت به شدت منتفع خواهند شد و از آن مهم تر، شمار زیادی از نخبگان کشور که استطاعت مالی تحصیل در مدارس خاص غیردولتی را ندارند، استعدادشان در مدارس دولتی هدر خواهد شد.
این صف بندی البته اتفاقاتی را نیز موجب شد. از یک سو بسیاری از مدیران میانی وزارت آموزش و پرورش با نوشتن بیانیهها و حتی انتشار آگهی در روزنامهها از این اقدام وزیر آموزش و پرورش تشکر کردهاند و از سوی دیگر، شماری از معترضان مقابل وزارت خانه تجمع و به این تصمیم اعتراض کردند. تصمیمی که آن را خلق الساعه و فاقد پشتوانه کارشناسی و هر گونه ارزیابی میخوانند و بر این باورند که آورده مثبتی نخواهد داشت.
موضع گیریهایی که وزیر را بر آن داشت، بار دیگر به سراغ توئیتر برود و پیامی با این مضمون مخابره کند که حذف مدارس خاص موجب ترویج عدالت آموزشی است؛ پیامی که بعد در گفت و گوی بطحائی با خبرگزاری زیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش، به این شکل تکمیل شد: «به هر حال هرگاه هر تغییری در نظام آموزشی و برنامهها انجام شود، انتقادهایی را به دنبال خواهد داشت و حتما گروهی هستند که منافعشان به خطر خواهد افتاد که بخش زیادی از این منافع اقتصادی و مالی است؛ بهعنوان مثال گروهی از مدارس در این سالها برای خود دکان و دستگاههایی راه انداختهاند و تابلوهایی بر سردر مدارسشان نصب کردهاند که بهعنوان یک مدرسه، آموزشگاه یا برگزارکننده کلاس تست موفق خود را میشناسانند که بر اثر این اقدام این تابلوها دیگر معنایی ندارد و در نتیجه منافع بسیاری از آنها از بین خواهد رفت و بهاصطلاح دکانشان تخته میشود.».
اما آیا این اقدام، برقرار کردن «عدالت» است؟ آیا اساسا میشود بهترین مدارس کشور را تعطیل کرد تا عدالت برقرار شود یا بهتر است حالا که فضا برای شناسایی و حمایت از تمامی استعدادها فراهم نیست، دست کم کوشید شماری از استعدادها را یافت، حمایتشان کرد و پرورششان داد؟ هرچند پاسخ وزیر به این سؤال در دستور اجرا هم قرار گرفته، شمار زیادی از نمایندگان مجلس نظر کاملا متفاوتی با وی دارند، تا جایی که مخالفت مکتوب خود با این تصمیم را اعلام هم کردهاند.
۱۶۰ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با امضای نامهای خطاب به رئیس جمهور، به انحلال مدارس استعدادهای درخشان و نمونه دولتی اعتراض کردهاند تا مشخص شود که دست کم به باور ایشان، این اقدام با «عدالت» همخوان نیست. نامهای که در صحن مجلس هم قرائت شده و ثابت میکند، برداشت مجلس و دولت از «عدالت» در این مورد خاص هیچ نزدیکی با یکدیگر ندارد. نکتهای که اگر مورد توجه دولتمردان قرار نگیرد، دور از انتظار نیست بطحائی به مجلس فراخوانده شده و مورد سؤال یا حتی از آن فراتر، استیضاح قرار گیرد.
اتفاقی که رقم خوردن آن در شرایطی که مجلس و دولت همسو هستند، ماجرا را عجیبتر جلوه میدهد؛ آنقدر عجیب که بد نیست به وزارت آموزش و پرورش توصیه کنیم تصمیم خود در خصوص انحلال این مدارس را موقت هم که شده متوقف کنند و پس از آن، بکوشند با ارزیابیها و پژوهشهای کامل تر، به گونهای عمل کنند که طرحشان به مفهوم واقعی «عدالت» نزدیکتر شده و موجب صف بندی مخالفان و موافقان نشود.
ثانیا همه جای دنیا این مراکز هست. اما جاهای خوب مدارسش هم خوبه.در امریکا با سیستم اموزشی نامناسبش افراد شناسایی میشند و سعی میشه به مدارس بهتر برن
عزیز من اون چیزی که شما ازش اسم میبری اسمش بورسیه هست که به افراد نخبه حتی از ممالک دیگه اعطا میشه نه اینکه دانشگاه آکسفورد رو کلا رو فقط اختصاص بدن به این افراد مردم عادی رو راه ندن
شما هم قبل افاضه تحقیق کنید
اون دوستانی هم که بحث دانش اموزان بی بضاعت رو مطرح کردن خوب راه حلش همان بورسیه تحصیلی هست نه چیز دیگه
بچه ها باید کنار هم بزرگ شوند تا در آینده هم کنار هم باشند. لطفا سیستم آموزش فنلاند به عنوان بهترین سیستم آموزش دنیا و سایر کشورها نظیر سوئد، سنگاپور، ژاپن و حتی آمریکا را مطالعه کنید و بعد نتیجه گیری کنید.
این ازمونها نیازی به کلاس اماده سازی فوق العاده نداره
خانواده وارد نمی کرد اما وزات آموزش و پرورش دولت قبلی با فشار سازمان را منحل کرد و همواره اموزش و پروش نخواسته ویا نتواسته آن را درست مدیریت کند
کاش دوباره سازمانش احیا میشد تا رسالت و شکوفایی اصلی آن دیده میشد. شعار سازمان همیشه حمایت از استعداد های بی بضاعت بود
با تغییرات یک شبه و خلق الساعه هم به شدت مخالفم.
ولی باید دید خروجی مدارس به قول شما نخبه پرور و استعداد درخشان چه بوده؟
خروجی رتبه های اول کنکور چه بوده؟
خروجی المپیادی های ما چه بوده؟
چرا فقط استاد جدا کردن استعداد ها هستید؟ استفاده کردن از استعداد ها بهترین کار نیست؟
نکته مهم اینکه اگر بهترین نخبه های علمی دنیا نگاه کنید می بینید نظام های رایج آموزشی زمان آنها قادر به شناخت و درک استعداد های آنها نبوده
بنظرم تغییر کار درستیه ولی نه با این نیت و اهداف و در این مسیرهای چالش بر انگیز که جز سر در گمی دانش اموزان و معلمین و خانواده ها ثمری نداره.
باور کنید این زمینه ای برای حذف مدارس دولتی رو داره
همون کاری رو که رییس جمهور لایحشو یعنی تاسیس مدارس غیر دولتی رو در سال 94 به مجلس فرستاد
آقای وزیر داره اهداف اقای روحانی که در دور اول دنبالش بود رو دنبال میکنه یعنی حذف تدریجی مدارس دولتی
فشار به مردم بسه اقایون دولتی
آموزش رایگان جز حقوق اولیه شهروندی هست اقای رییس جمهور
اتفاقا پولیه و فقط خانواده هادی که پول کلان دارند بچه هاشون در این مدارس است. حذف این مدارس عین عدالته
با حذف سمپاد ویا حذف فوری آزمون آن دانش اموزان
با استعدادمان را مجبور می کنیم که یا با هزینه های گزاف تر وارد مدارس غیر انتفاعی شوند که برنامه ای مشخصی برای رشد این دانش آموزان ندارند و تنها از رتبه های برتر آنان بر اساس استعدادشان بهره برداری خواهند برد تا پازل اقتصادی شان تکمیل گردد. ویا در مدارس دولتی تحصیل کنند که برای کاهش خطر ابتلا به زور و انزوای اجتماعی مجبورند سقوط کنند و استعدادشان هدر رود. این همان اسیب جدی این موضوع است یعنی هدر رفتن استعدادهایی که شرایط مالی خوبی ندارند. این سخن را با جدیت تمام فریاد می کنیم شاید استعداد محرومی با کور سوی امیدی نجات یابد.
تا جاییکه خود سازمان سنجش هم گرفتار شد
الان سرطان کنکور به مدارس ابتدایی رسیده است
باید بدانید در این عصر انفجار اطلاعات تکنولوژی های پیشرفته ارتباطی و
فناوری اطلاعات نخبه کسی است که گلیم خود را براحتی از آب بکشد و به علم روز مجهز کند نه اینکهبا دوپینگ توهم نخبگی پیدا نماید وانگهی هوش جنبه های بسیار پیچیده ای دارد و چه بسا کسی که هوش ریاضی و تحصیلی متوسطی دارد ولی در تیم سازی و کار آفرینی سرآمد است و همان نخبگانی که فکر می کنید پس فردا کارمندان او می شوند دچطور یک بچه دبستانی را از حالا با تست زنی برچسب باهوش و بی هوش می زنید از کجا معلوم آن افرادی که هوش تحصیلی و ریاضی متوسطی نشان می دهند در هنر و ورزش و
موسیقی و ادبیات سرآمد نشوند وچه بسا از تیزهوشان مورد نظر شما افراد زیادی را دیده ایم که هوش هیجانی و اجتماغی پایینی دارند و در زندگی آینده اجتماعی بسیار دست و پا چلفتی ظاهر می شوند ضمن این که برای شناسایی یک تیز هوش چرا باید موسسات تست زنی وارد میدان شوند در حالیکه روانشناسی روش هایی برای شناخت استعداد ها دارد مثل روش بهر








