پسر جوانی که متهم است دختری را در پی آشنایی اینستاگرامی مورد آزار قرار داده است، به تبعید و شلاق محکوم شد.
به گزارش شرق، شهریور سال جاری، دختر جوانی به مأموران مراجعه کرد و گفت پسری که در شبکه مجازی با او آشنا شده، او را مورد آزارواذیت قرار داده و سپس متواری شده است.
زمانی که مأموران تحقیقات خود را دراینباره آغاز کردند، با ردیابی تلفنهمراه پسر جوان او را شناسایی و بازداشت کردند و متهم برای انجام بازجویی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
او در بازجوییها تعرض به دختر جوان را رد کرد و مدعی شد او نیز به این رابطه راضی بود. متهم گفت: این دختر به من گفته بود پدرومادر ندارد و تنها زندگی میکند و من هم برای اینکه او از تنهایی و بیکسی بیرون بیاید با او رابطه داشتم، بعد از مدتی من را به خانهاش دعوت کرد و با هم رابطه داشتیم؛ وقتی رابطهام را با او قطع کردم از من شکایت کرد.
با توجه به اینکه پزشکی قانونی نیز تأیید کرده بود دختر جوان مورد آزار قرار گرفته است، پرونده تکمیل و برای رسیدگی آماده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا دختر جوان در جایگاه قرار گرفت؛ او یکبار دیگر شکایتش را مطرح کرد و گفت: من در شهرستانی در جنوب کشور زندگی میکردم و تنها بودم.
پدرومادرم فوت کرده بودند و از آنجایی که من ازدواج هم نکرده بودم، کسی کنارم نبود. در اینستاگرام با پسری جوان آشنا شدم. او دانشجوی مهندسی بود، به من گفت اگر به تهران بیایم و با هم ارتباط بیشتری داشته باشیم با من ازدواج میکند من هم که کسی را نداشتم که به خاطرش در شهرستان بمانم، به تهران آمدم؛ با هم قرار گذاشتیم.
راستش همان اول وقتی او را دیدم پشیمان شدم چون با عکسهایی که در اینستاگرام داشت خیلی فرق میکرد و من نمیخواستم به این رابطه ادامه دهم تا اینکه یک روز به من گفت میخواهد مرا ببیند. آدرس خانهام را ندادم اما نمیدانم از کجا پیدا کرد و به خانهام آمد و من را مورد آزار قرار داد و فرار کرد. بعد از آن چندبار با او تماس گرفتم دیگر تلفنش را جواب نداد و من هم شکایت کردم.
بعد از گفتههای دختر جوان، متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام تجاوز به عنف را رد کرد و گفت: آدرس خانه را دختر جوان خودش به من داد وگرنه من چطوری میتوانستم او را پیدا کنم. این دختر دروغ میگوید رابطه ما با رضایت خودش بود اما بعد از این رابطه چون من دیگر نمیخواستم با او دوست باشم و ارتباطی با هم داشته باشیم، شکایت کرد.
من دانشجو بودم و میخواستم درس بخوانم، برای خودم زندگی و آینده درخشان متصور بودم و اگر با او ازدواج میکردم زندگیام نابود میشد؛ چون این کار را نکردم او به من گفت که شکایت میکند و همین کار را هم کرد.
بعد از دفاعیات متهم و وکیلی مدافع او، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند؛ از آنجایی که ارتباط بین دختر و پسر جوان از قبل وجود داشت و دختر برای نزدیکبودن به پسر جوان به تهران آمده بود و با توجه به سایر مدارک بهدستآمده که نشان میداد دختر خودش آدرس را در اختیار پسر جوان قرار داده، پسر جوان از تجاوز به عنف تبرئه شده و به یک سال تبعید و صد ضربه شلاق محکوم شد. او به این رأی اعتراض کرد اما شعبه ٤٢ دیوان عالی کشور آن را تأیید نکرده و اعتراض پسر جوان را رد کرد.