اگرچه کاهش التهاب میان طرفداران استقلال در دیدار این تیم برابر تراکتورسازی نسبت به هفته گذشته که از همان دقایق ابتدایی فحاشیها آغاز شده بود، محسوس بود و فحاشی به مدیرعامل و برخی بازیکنان این تیم از زمان دریافت گل آبیها از سر گرفته شد اما این روند پایان نیافت تا این استمرار منجر به علنی شدن بخشی از تاثیرگذاران در این ماجرا شود.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ فحاشی بر روی سکوها و پرداخت ارقامی برای چنین منظوری سوابقی طولانی دارد و هیچکس فراموش نمیکند، لیدر معروفی را که پول گرفته بود تا سه محمد را فحش دهد؛ محمد مایلی کهن، محمد دادکان و محمد پنجعلی. تا روزی مایلیکهن برای پاسخ دادن به او از فنسها بالا برود. ماجرای لیدرهای ارزان قیمت هیچگاه پیگیری نشد تا این داستان استمرار پیدا کند و به حال حاضر برسد؛ زمانهای که برای خریدن هنجره یک شخص، یک وعده غذا یا اندکی اسکناس کاربرد نداشته باشد و گروهی اسپانسر گروهی دیگر برای خریدن سکوها به قصد شعار علیه جریان حاکم شوند!
روز گذشته نیز برخی تماشاچیان استقلال یا آنهایی که حداقل پیراهن این تیم را برتن کرده بودند، آنچنان با توحش برخورد کردند که نه تنها شایسته رعایت معیارهای فرهنگی بلکه حتی شایسته رعایت برخی اصول معمول نیز نیستند و در حالی که در محافل بحث افزایش فضاهای ورزشگاهها با حضور نیروهای امنیتی بود، به نظر میرسد چنین اتفاقی حداقل در این برهه از زمان غیرمنطقی است و حتی برخوردهای چکشی و ممنوع الورود کردن برخی از این تماشاگران با تعریف مکانیزم فورش بلیت الکترونیکی برای شماره صندلی ورزشگاهها یک ضرورت باشد.
بریدن سر کبوتر به جرم رنگ قرمزش و پرتاب آن بر روی تارتانها، صحنه تکمیلی از توحشی بود که در قالب درگیریهای لفظی و نهایتاً زد و خوردهای جزئی دیده میشد. صحنهای که یادآور کور کردن یک سرباز در رویارویی تلخ سپاهان و پرسپولیس بود. اما آنچه از تقبیح تکراری چنین رفتارهایی ضروریتر به نظر میرسد، علت وقوع چنین رفتارها و انگیزه اشخاصی است که در میان طرفداران که اکثراً قشر جوان هستند به شکلی ظاهر میشوند و آنچنان به التهابات دامن میزنند که هر طرفدار با فرهنگی را نیز به همراهی با جو به وجود آمده ترغیب کرده و یا به تعبیر بهتر وامیدارد.
بر اساس اطلاعات دریافتی، محل تامین هزینههای برخی اشخاص که تا پیش از این حقوق دریافت میکردهاند و با قطع حقوقشان، نسبت به استقلال موضع گرفتهاند، از یک فروشنده دام و طیور بوده است؛ فروشندهای که به برخی اشخاص ارادت خاصی دارد و برای ایشان حاضر به هزینه کردن است. او ارقامی را به آقای "ن" تحویل داده و آقای "ن" این ارقام از طریق آقای "ن" که ارتباط مستقیمی با سکوها داشته و دارد به اجیرشدهها پرداخت میکند.
شواهد از وجود این پشت پرده تحرکات در گذشته خبر میدهد و بر اساس سوابق بارها در استقلال مربیان متعددی به این سرنوشت دچار شدهاند که البته این بار مدیرعامل استقلال بیش از مرفاوی مورد توجه قرار گرفته و انگار وی برای هر بازی سهمیهای دارد که باید از طریق برخی رسانهها، سایر مردم نیز با محتویات شعارها آشنایی پیدا کنند!
نکته جالب آنکه کل رقم در نظر گرفته شده برای تعداد قابل توجهی بازی نیز عدد آنچنان بزرگی را شامل نمیشود که این یک اتفاق ناگوار است. فوتبال ایران به مرور زمان به سمتی حرکت کرده که میتوان با هزینه کردن چند میلیون تومان در دیدارهای پیاپی برای کادر فنی و مدیریتی یک تیم حیثیت باقی نگذاشت و این همان انگیزهای بود که باعث شد محمد مایلیکهن پس از فحش خوردن ناموسش آنچنان انتحاری ظاهر شود و نتواند خویشتندار باشد.