گرفتار شدن زنان در دام طلايي مرد فريبكار
کد خبر: ۷۴۲۳۸۷
| | 10706 بازدید
زنان جوان وقتي با التماسهاي مردي كه مدعي بود، ميخواهد براي مادرش طلابخرد مواجه ميشدند به او اعتماد كرده و براي نظردادن وارد طلافروشي ميشدند. مرد جوان اما با برداشتن قطعهاي طلا خود را به پشت ويترين ميرساند و در چشم برهم زدني ناپديد ميشد. متهم كه به اين شيوه براي زنان زيادي دردسر درست كرده بود سرانجام به دام پليس افتاد.من هم چند دستبند مقابل آنها گذاشتم. در حال وزن كردن يكي از دستبندها بودم كه آن مرد يكي از دستبندها را كه 4 و نيم ميليون تومان قيمت داشت، برداشت و مغازه را ترك كرد. براي يك لحظه او را پشت ويترين ديدم، اما ناگهان غيبش زد. من فكر ميكردم كه آن مرد، شوهر اين زن است. وقتي درباره او سؤال كردم، گفت كه اصلاً آن مرد را نميشناسد. من حرفش را باور نكردم به خاطر همين به پليس زنگ زدم و حالا از اين زن شكايت دارم.
بعد از مطرح شدن شكايت، مأموران پليس زن جوان را بازداشت كردند و پرونده براي رسيدگي به پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران فرستاده شد. زن جوان وقتي مورد تحقيق قرار گرفت در توضيح ماجرا گفت: آن روز براي خريد به بازار رفته بودم كه ناگهان مردي جوان مقابلم قرار گرفت. او گفت كه قصد خريد طلا براي مادرش را دارد. گفت كه مادرش پير و ناتوان است. به من التماس كرد كه همراهش به مغازه طلافروشي كه همان جا بود، بروم و در خريد طلا به او كمك كنم. وقتي با التماسهايش مواجه شدم دلم به رحم آمد و با او همراه شدم. وقتي وارد شديم درخواست دستبند داد و فروشنده هم چهار دستبند روي پيشخوان گذاشت. آن مرد از فروشنده خواست كه قيمت هر كدام از دستبندها را به او اعلام كند. فروشنده هم مشغول وزن كردن دستبندها شد كه آن مرد در چشم برهم زدني يكي از دستبندها را برداشت و از مغازه بيرون رفت. زن جوان گفت: من آن مرد را نميشناسم و خودم هم از او شكايت دارم.
شكايتهاي مشابه
ماجرا از زبان يك شاكي ديگر
شناسايي متهم
بازگشت سارق به محل سرقت
اعتراف به سرقتهاي طلايي
گزارش خطا
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟




