با انتشار یک فیلم، مواضع سازمان محیط زیست کشور تغییر کرد!
هر چه با تغییر ریاست سازمان محیط زیست کشورمان و در نتیجه آن، تغییراتی که در ادارات این سازمان در سراسر کشور رقم خورد، این امیدواری به وجود آمده بود که تغییرات مثبتی در این مجموعه رقم بخورد، حالا اتفاقی خودنمایی کرده که حکایت از گردش پیرامون همان محور سابق در این مجموعه دارد.
به فاصله حدود یک ماه از انتشار خبر مرگ یک توله خرس در حاشیه زیستگاهش در پارک ملی گلستان و به رغم اینکه ابهامات فراوانی در این خصوص مطرح شده بود، ساعاتی پیش، فیلمی منتشر شد که مواضع مسئولان را هم تغییر داد!به گزارش «تابناک»؛ هر چه با تغییر ریاست سازمان محیط زیست کشورمان و در نتیجه آن، تغییراتی که در ادارات این سازمان در سراسر کشور رقم خورد، این امیدواری به وجود آمده بود که تغییرات مثبتی در این مجموعه رقم بخورد، حالا اتفاقی خودنمایی کرده که حکایت از گردش پیرامون همان محور سابق در این مجموعه دارد.
روایتی به شدت نومید کننده که از انتشار خبر مرگ یک توله خرس قهوهای در حاشیه پارک ملی گلستان شروع شد و به رغم آنکه ابهامات فراوانی پیرامون آن مطرح بود، به آن رسیدگی نشد تا با انتشار فیلمی کوتاه، همه چیز تغییر کرده و بسیاری شوک زده شوند؛ شوکی بزرگ که رئیس سازمان را به واکنش فوری واداشت.

ماجرا از این قرار بود که پس از مشاهده توله خرس در حاشیه منطقه حفاظتشده زاو و اطلاع آن به محیط بانان، جمعی از پرسنل سازمان روانه منطقه شده و رئیس پارک ملی گلستان کوشید با دو شلیک پیاپی سرنگ بیهوشی به حیوان از ناحیه گردن و قفسه سینه، حیوان را بیهوش سازد اما در ادامه خبر رسید که حیوان تلف شده است.
روایتی که در برخی اخبار به بیهوش نشدن حیوان پس از شلیک داروی بیهوشی و حمله آن به یکی از اعضای شورای روستای مجاور و بعد، مرگ حیوان بر اثر اوردوز هم اشاره داشت و حتی به روایت کشته شدن این توله خرس با شلیک گلوله های شکاری هم رسید؛ اما نتوانست مهر سکوت مسئولان سازمان در این خصوص را بشکند، در حالی که اکنون مشخص شده، فاصله زیادی با واقعیت داشته است.

بر اساس فیلمی که ساعاتی پیش منتشر شد، افراد حاضر در محل که دریافته بودند، شلیک های داروهای بیهوشی حیوان را متوقف نکرده، تلاش داشتند به حیوان نزدیک شده و با پیچیدن آن در تور و پتو، توله خرس را زنده گیری کنند که نتیجه این اقدام خطرآفرین، حمله توله خرس زخمی به یکی از ایشان و سپس هلاکت حیوان به ضرب گلوله های پیاپی و ضربات دردناک چوب و چماق بوده است.
فیلمی هولناک که بر اساس آن تازه میتوان به چرایی دفن پنهانی لاشه توله خرس بی اطلاع مدیران سازمان محیط زیست و طرح ادعاهای عجیب و غریب در این باره، از جمله بیمار بودن خرس و احتمال ابتلای آن به هاری پی برد؛ درست مثل بسیاری از پرونده های رقم خورده در این خصوص در گذشته که همواره کشته شدن حیوان، بهترین راهکار معرفی شده تا به واسطه آن اشتباهات به وقوع پیوسته، لاپوشانی و کتمان شوند.
رویه ای که درباره خرس کشته شده در حاشیه زیستگاهش در گلستان نیز تکرار شده بود اما انتشار فیلم ماجرا، موجب برملا شدنش شد؛ چیزی شبیه رسوایی که عیسی کلانتری را بر آن داشت که تصمیم فوری گرفته و این خبر روی خروجی پایگاه اطلاع رسانی سازمان محیط زیست کشورمان قرار گیرد:
روایتی به شدت نومید کننده که از انتشار خبر مرگ یک توله خرس قهوهای در حاشیه پارک ملی گلستان شروع شد و به رغم آنکه ابهامات فراوانی پیرامون آن مطرح بود، به آن رسیدگی نشد تا با انتشار فیلمی کوتاه، همه چیز تغییر کرده و بسیاری شوک زده شوند؛ شوکی بزرگ که رئیس سازمان را به واکنش فوری واداشت.

ماجرا از این قرار بود که پس از مشاهده توله خرس در حاشیه منطقه حفاظتشده زاو و اطلاع آن به محیط بانان، جمعی از پرسنل سازمان روانه منطقه شده و رئیس پارک ملی گلستان کوشید با دو شلیک پیاپی سرنگ بیهوشی به حیوان از ناحیه گردن و قفسه سینه، حیوان را بیهوش سازد اما در ادامه خبر رسید که حیوان تلف شده است.
روایتی که در برخی اخبار به بیهوش نشدن حیوان پس از شلیک داروی بیهوشی و حمله آن به یکی از اعضای شورای روستای مجاور و بعد، مرگ حیوان بر اثر اوردوز هم اشاره داشت و حتی به روایت کشته شدن این توله خرس با شلیک گلوله های شکاری هم رسید؛ اما نتوانست مهر سکوت مسئولان سازمان در این خصوص را بشکند، در حالی که اکنون مشخص شده، فاصله زیادی با واقعیت داشته است.

بر اساس فیلمی که ساعاتی پیش منتشر شد، افراد حاضر در محل که دریافته بودند، شلیک های داروهای بیهوشی حیوان را متوقف نکرده، تلاش داشتند به حیوان نزدیک شده و با پیچیدن آن در تور و پتو، توله خرس را زنده گیری کنند که نتیجه این اقدام خطرآفرین، حمله توله خرس زخمی به یکی از ایشان و سپس هلاکت حیوان به ضرب گلوله های پیاپی و ضربات دردناک چوب و چماق بوده است.
فیلمی هولناک که بر اساس آن تازه میتوان به چرایی دفن پنهانی لاشه توله خرس بی اطلاع مدیران سازمان محیط زیست و طرح ادعاهای عجیب و غریب در این باره، از جمله بیمار بودن خرس و احتمال ابتلای آن به هاری پی برد؛ درست مثل بسیاری از پرونده های رقم خورده در این خصوص در گذشته که همواره کشته شدن حیوان، بهترین راهکار معرفی شده تا به واسطه آن اشتباهات به وقوع پیوسته، لاپوشانی و کتمان شوند.

«عیسی کلانتری، عصر امروز پس از کسب اطلاع از موضوع ضرب و شتم توله خرس در پارک ملی گلستان، بلافاصله به جزینیزاده، مدیرکل حراست و فرید، مدیرکل بازرسی سازمان دستور داد، به فوریت این موضوع را بررسی و با خاطیان در محیط زیست گلستان به طور جدی برخورد شود.»
دستوری که به رغم ابهامات فراوان پیرامون مرگ این توله خرس صادر نشده بود و از این روی، انتقاد شدید فعالان و دوستداران محیط زیست کشورمان را به دنبال داشت؛ انتقادی که البته بجا نیز به نظر میرسید، چون مرگ این توله خرس نشان میداد، سازمان عریض و طویل محیط زیست کشورمان در یکی از مهم ترین پارک های ملی اش نیز توان زنده گیری یک توله خرس، بی آنکه به کسی آسیب برسد را ندارد.
ناتوانی که حالا مشخص میشود با گزارش های دروغین همراه شده و ابعادش وسیع تر از چیزی است که پیشتر به نظر میرسید؛ آنقدر وسیع که میتوان مرگ این توله خرس را امتداد مرگ هیرکان، پلنگ رها شده در پارک ملی گلستان ـ که تا مدت ها بعد از مرگش، قلاده اش را میگرداندند تا این گونه وانمود کنند که زنده است و از دست نرفته ـ و چندین و چند پرونده تلخ دیگر قلمداد کرد و پرسید، آیا سازمان محیط زیست خواهد توانست روزی این اعتمادزدایی ها از خود را جبران کند؟!
ناتوانی که حالا مشخص میشود با گزارش های دروغین همراه شده و ابعادش وسیع تر از چیزی است که پیشتر به نظر میرسید؛ آنقدر وسیع که میتوان مرگ این توله خرس را امتداد مرگ هیرکان، پلنگ رها شده در پارک ملی گلستان ـ که تا مدت ها بعد از مرگش، قلاده اش را میگرداندند تا این گونه وانمود کنند که زنده است و از دست نرفته ـ و چندین و چند پرونده تلخ دیگر قلمداد کرد و پرسید، آیا سازمان محیط زیست خواهد توانست روزی این اعتمادزدایی ها از خود را جبران کند؟!
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۵
انتشار یافته: ۵۰
همه حرف این است که مشکل اصلی این سازمان عدم عریض و طویل بودن آن است. صد البته منظورم فقدان امکانات مناسب و زیر ساخت های حرفه ای و موثر در این سازمان است. فقط کافی است به تعداد پرسنل ، بودجه اختصاصی، امکانات سخت افزاری، سطح آموزش، ارتباط با کشورهای صاحب سبک و پیشرفته، حمایت های قانونی و مدنی و ... بیندازید و پس از آن عنوان آن را عریض و طویل بنامید.
بنده بعنوان یک حامی محیط زیست شاید بیش از صد بار مقاله و نامه نوشته ام که متاسفانه حتی یکبار هم نه جوابی شنیده ام و نه حتی یکبار در هیچ سایتی از جمله سایت شما منتشر و نمایش داده نشده است.
چاره کار حفظ و حراست از محیط زیست ( حداقل برای گذر از این همه نابسامانی ها و بی قانونی ها ) مشارکت دادن مردم است و بس. باید مردم را در حفظ محیط زیست سهیم کرد . باید به آنها شخصیت توام با مسئولیت داد. معنی آن این است : هر ایرانی یک حافظ محیط زیست. از مردم عضو گیری شود. فراخوان داده شود. کارت عضویت حامی محیط زیست صادر شود. ارتباط گیری فضای مجازی راه اندازی شود. تمام این ها را عرض کردم تا به این مطلب برسم که باید سطح آگاهی و مسئولیت پذیری مردم را بالا برد. اگر این اتفاق بیفتد مطمئن باشید مدیریت علمی میشود. ساختار اصلاح میشود. امکانات در سطح مطالبات بالا میآید و مدیران به مردم آگاه پاسخگو خواهند بود.
جمله ای نخ نما شده از همه مسئولان
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟







