سردرگمي تيم ما و ضد فوتبال تیم اردن؛

كليد بازي‌هاي بسته پيش كيست؟

اگر اردن يك تيم قدر، تهاجمي و يا برتر از ايران بود، نكونام در نقش هافبك دفاعي مي‌توانست ارزش‌هاي بيشتري داشته باشد و به‌عنوان مثالي ديگر انصاريفر كه ويژگي‌هاي يك مهاجم تمام كننده را دارد و سرعت عمل و دقت در هدفگيري او در ليگ‌برتر به اثبات رسيده‌است، توسط چه كسي بايد تغذيه مي‌شد؟
کد خبر: ۷۳۲۰۳
|
۲۵ آبان ۱۳۸۸ - ۱۰:۰۸ 16 November 2009
|
2688 بازدید
يك ضربه سر ديرهنگام (72) از جواد نكونام، روي ضربه ايستگاهي آندرانيك تيموريان سبب شد تيم ايران بر اردن غلبه كند و در عمل ثابت شود فوتبال اين كشور عربي هنوز بايد سال‌ها تلاش كند تا مكاني مناسبت‌تر و جايگاهي معتبر‌تر از آنچه اكنون در آسيا در اختيار دارد، پيدا كند.

به نوشته ایران؛ سال‌هاست بعضي كشورهاي عربي، هرگاه در زمينه فوتبال با ايران روبه رو مي‌شوند، براي آن‌كه در مقام مقايسه به شكست سنگيني تن در ندهند و كارنامه ضعيفي به‌جاي نگذارند دست به حركاتي ناجوانمردانه مي‌زنند تا دروازه شان را مقابل مهاجمان ايراني بسته نگه‌دارند و در نهايت با كسب نتيجه مساوي ثابت كنند چيزي از فوتبال ما كم ندارند و اگر از قضا، فرصتي براي گل زدن هم به‌دست آوردند،‌هاي و هوي برتري به راه بيندازند.

فوتبال ما كه هنوز احساسي بازي مي‌كند، راه و رسم و قواعد فوتبال حرفه‌اي را به درستي نمي‌داند و از فوتبال فكورانه و حسابگرانه آن به دور افتاده است، اغلب اين اجازه را حتي به تيم‌هاي عربي رده دوم و سوم‌ آسيا مي‌دهد تا در اين رجز خواني كم نياورند.

روز شنبه در ورزشگاه آزادي فوتبال ما با اردن كه چنين مشخصاتي داشت، روبه‌رو شد. تيمي كه قطبي ملاحظه كارانه فوتبال اين كشور را تيمي «بسته» با دفاعي فشرده معرفي كرد و بازيكنان برجسته تيم ملي كشورمان آن را يك بازي سخت و سنگين نام بردند و كارشناسان هم اشاره به بازي‌هاي گذشته دو تيم كردند كه ايران براي عبور از اين حريف هميشه سختي كشيده است و چنانكه ديديم باز هم تيم ايران بسيار سختي كشيد تا با يك گل ديرهنگام و روي يك ضربه ايستگاهي و بازي مجدد، به مقصود و پيروزي برسد. مي‌شود گفت قطبي كليدي براي بازي بسته اردن پيدا نكرده بود و معلوم نيست كدام مربي ديگري در آينده بتواند با اين فوتبال ناپخته و احساسي و به تكامل نرسيده‌اي كه داريم از پس فوتبال منفي تأخيري و بازي خراب‌كن اردن و كشورهاي عربي برآيد.

●ضد فوتبال
اردني‌ها كه مي‌دانستند زورشان به فوتبال ما نمي‌رسد، علاوه بر استقرار 4 مدافع ثابت و خشن و دو هافبك دفاعي پر خطا و انتخاب يارگيري فشرده و استفاده از پرسينگ‌هاي خشن كه همه مجهز به همه ريزه كاري‌هاي منفي و ضد فوتبال بودند، از همان آغاز روشن بود كه براي تساوي مي‌كوشند و كمترين نگاهي جز ضد حمله هاي گاه و بي‌گاه به نتيجه‌اي بهتر ندارند.

براي تيم ملي فوتبال ايران كه هميشه در كارهاي هجومي بخصوص مقابل تيم‌هايي با خط دفاع پرشمار و بازي بسته تدابير كافي ندارد، موجب شد كه 45 دقيقه اول بازي را بدون هيچ گونه تهديد جدي و حركات تركيبي مناسب بگذراند.

شايد قطبي، سرمربي تيم ملي فوتبال ايران هم در اين سر در گمي تيم ملي بي تقصير نبود زيرا از تركيب و شيوه انتخابي تيمي كه در آغاز روانه اين ميدان كرد، انتظاري بيش‌از اين نمي‌رفت زيرا به سليقه او، حيدري كه به‌جاي كعبي در خط دفاعي ايستاده بود، هرگز نتوانست از هنر نفوذهاي پا به توپ و ارسال‌هاي خوبش استفاده كند و اگر هم به ندرت چنين اتفاقي افتاد هيچ يك از مهاجمان هم تيمي‌اش در اين ميدان نبودند تا قدر آنها را بدانند. مثلاً برهاني كه حالا در رده گلزنان جهاني نام برده مي‌شود نيمكت نشين بود و انصاري‌فر و معدنچي و ديگران با اين ارسال‌ها آشنايي و يا جايگيري مناسبي نداشتند.

بين شجاعي و نكونام هم معلوم نشد چرا اين قدر فاصله وجود داشت. نكونام در پست هافبك دفاعي سر در گم در ارسال پاسهاي بلند و تغيير آهنگ بازي بود و علاوه بر اين‌كه از شوت‌هاي سنگين و ناگهاني محروم مانده بود، از آشنايي تاكتيكي كه در تيم اوساسوناي اسپانيا با شجاعي داشت هم بهره‌اي نبرد. ضربه سر او روي بازي مجدد و ايستگاهي تيموريان، توانايي هاي او را در پشت سر مهاجمان و گردانندگي بازي و اجراي تدابير هجومي به خوبي نشان مي‌دهد.

اگر اردن يك تيم قدر، تهاجمي و يا برتر از ايران بود، نكونام در نقش هافبك دفاعي مي‌توانست ارزش‌هاي بيشتري داشته باشد و به‌عنوان مثالي ديگر انصاريفر كه ويژگي‌هاي يك مهاجم تمام كننده را دارد و سرعت عمل و دقت در هدفگيري او در ليگ‌برتر به اثبات رسيده‌است، توسط چه كسي بايد تغذيه مي‌شد؟

كدام بازيكن با پاس‌هاي روبه‌جلو او را در موقعيت گل‌زدن قرار مي‌داد؟ و كلام آخر اين‌كه كنارماندن كعبي، خلعتبري، برهاني و حتي مجيدي به چه دليل خاصي بود؟ اگر باور كنيم كه در يك تيم 11 نفره فوتبال تركيب‌هاي دو نفره، مثلث‌ها و مربع‌ها اساس كارند بخصوص در نيمه اول كه تيم اصلي به ميدان رفت، آيا چنين امتيازهايي مشهود بود؟

ورود خلعتبري در دقيقه 46، رفع يكي از اين اشتباهات بود كه بازي شكل هجومي به خود گرفت و با حركات تند و تيز او دروازه اردني‌ها از دقيقه 48 به‌طور جدي تهديد شد. فرصت‌هايي كه براي شجاعي و خلعتبري پيش آمد همه را اميدوار كرد كه اردني‌ها با وجود همه بدرفتاري‌ها و خشونت‌هاي عمد كه بالاخره داور ژاپني را وادار به اخراج يكي از آنان كرد، شكست پذيرند، اما با همه برتري‌هايي كه از اين پس داشتيم و با ورود مجيدي شدت گرفت نتوانستيم بيش از يكبار دروازه اردن را تسخير كنيم. يوسفي گزارشگر تلويزيوني شبكه 3 خوب كلمه‌اي در توصيف اين اوقات بازي به كار برد.

حالا ما شاهد يك دور فوتبال ايراني هستيم و اگر چه با اين جمله بازي تيم ايران را در اين لحظات برتري مي‌ستود اما از اين مضمون اين نكته هم تلقي مي‌شد كه در يك برتري 45 دقيقه‌اي و نزديك به 10 فرصت گلزني چرا نتيجه‌اي نمي‌گرفتيم؟ اين همان گره هميشگي است كه روزي يكي بايد آن را باز كند و اين همان كليدي است كه قطبي بايد براي گشودن دروازه‌تيم‌هاي بسته، بسازد.
اشتراک گذاری
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# عملیات وعده صادق 3 # جنگ ایران و اسرائیل # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
با اخراج بازرسان آژانس انرژی اتمی موافق هستید؟
الی گشت