رهبر معظم انقلاب در آستانه آغاز هفتمین دوره فعالیت مجمع تشخیص مصلحت نظام طی سخنانی در دیدار رئیس، دبیر و اعضای دوره جدید مجمع تشخیص، سه وظیفه مهم این نهاد را «تشخیص مصلحت»، «مشاورت در تعیین سیاستهای کلی» و «ارائه راهحل در معضلات کشور» دانستند و تاکید کردند: «مجمع باید صد در صد انقلابی، فکر و عمل کند و انقلابی باقی بماند».
ایشان افزودند: «مجمع تشخیص مصلحت، یادآور امام بزرگوار و فرآوردهی انقلاب است، و در فرآیند اداره و مدیریت کشور دارای تأثیر بسیار مهمی است، بنابراین باید تفکرات امام و انقلاب بر آن کاملاً حاکم باشد، انقلابی فکر و عمل کند و هیچ مصوبه، موضعگیری یا اقدامی متفاوت با مبانی اصلی انقلاب و میراث گرانقدر امام از آن مشاهده نشود».
به این ترتیب، به روشنی درمی یابیم که در منظومه کلام رهبر انقلاب، تشخیص "مصلحت" مقوله ای محافظه کارانه و اشرافی و کناره جویانه نیست بلکه ضرورتی انقلابی و عین واقع گرایی در پاسداشت آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و به فعلیت درآوردن آنها است.
در اینجا "تشخیص مصلحت" برابرنهادی اصولی برای "صلاح اندیشی انقلابی" است. در تفکر مدیریت انقلابی و جهادی، بن بست وجود ندارد و تبلور این صلاح اندیشی انقلابی و بن بست گشایی در ساختار اداری جمهوری اسلامی ایران همانا "مجمع تشخیص مصلحت نظام" است.
برخلاف تفکر ماکیاولی که واقع گرایی و مصلحت بینی در تقابل معنایی با یکدیگر قرار دارند، در تفکر صدرالمتالهین که مبنای فلسفی انقلاب اسلامی است، صلاح اندیشی همان خیرخواهی است و "خیر" اگرچه از اعتباریات عقلی ثانوی است اما امری واقعی و قابل شناخت عقلی است و ریشه در واقعیت دارد نه موهومات.
در تفکر انقلاب اسلامی، صلاح امام و امت، یکپارچه و به هم تنیده اند. مثلا به فرموده امام راحل، مراعات حال مستضعفین و برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی و پیشگیری از ناامید شدن ضعفا از نظام اداری خود یک مصلحت بزرگ است.
پس صلاح اندیشی، در اینجا به معنی دور شدن از واقع گرایی انقلابی نیست بلکه عین تعهد به ضرورتهای انقلابی است. و این صلاح اندیشی انقلابی، از جنس آن "مصلحت بینی" مذموم ادب عرفانی و سنت صوفیانه ما نیست و ذهن به سوی آن بیت حافظ شیرازی نمی رود که فرمود: "رند عالم سوز را با مصلحت بيني چه کار / کار ملک است آن که تدبير و تامل بايدش".
این صلاح اندیشی انقلابی، عین پرهیز از محافظه کاری، دوری از اهل ریا، تاکید بر گزینشهای پاکدلانه و ضرورت آزادگی و ایستادگی سروقامتانه است. به تعبیر حضرت حافظ: "حالیا مصلحت وقت در آن میبینم / که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم/ جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم / یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم / سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو / گر دهد دست که دامن ز جهان برچینم".