بازدید 13763

جغرافیای صلح برای ایران و همسایگان

گفت و گو با دکتر یدلله کریمی پور
کد خبر: ۷۲۱۳۸۱
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۴ 14 August 2017
رضا رحیمی- محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه دولت یازدهم و وزیر پیشنهادی این وزارتخانه برای دولت دوازدهم در جدیدترین اظهارات خود در رابطه با برنامه های این وزارتخانه در چهار سال آینده از تلاش برای حل مسائل و مشکلات منطقه خاورمیانه سخن گفت و با به کار بردن واژه همسایگان تأکید کرد که در دولت دوازدهم اهتمام ویژه ای بر حل اختلافات ایران با همسایگان خواهد داشت.

به گزارش «تابناک»، تأکید و توجه جدید مقام ارشد وزارت امور خارجه کشور و متولی اصلی تعاملات بین المللی ایران بر موضوع همسایگان مرزی و اراده این وزارتخانه بر حل مسائل منطقه ای از آن جهت مهم ارزیابی می شود که بدانیم آتش خشونت و تنش در خاورمیانه روز به روز در حال تشدید است و تا همین امروز نیز خسارت های سنگینی به بار آورده است.

آنقدر خسارت های برآمده از تنش های منطقه ای در خاورمیانه زیاد و پر شمار است که به باور بسیاری از کارشناسان و متفکران حل بحران های موجود به این سادگی ها ممکن نیست و زندگی مردم خاورمیانه در تنش و آشوب های روزمره موضوعی اجتناب ناپذیر است.

با این حال هنوز متفکران و اندیشمندانی هستند که مانند وزیر امورخارجه کشور باور دارند که می توان به مسائل و مشکلات فی مابین ایران و همسایگان ورود خردمندانه کرد و با اتخاذ استراتژی های بهینه بسیاری از مشکلات و زمینه های تنش و تهدید را بر طرف کردند.

مواضع و برنامه های جدید وزیر خارجه کشور سبب شد تا به منظور واکایی مسائل و مشکلات خاورمیانه و راه های رسیدن به صلح در منطقه با یدالله کریمی پور استاد تمام گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی به گفت و گو بنشینیم؛ اندیشمندی که در مطالعات و پژوهش های خود عمیقاً به وجود راهکارهایی پایدار برای حل اختلافات و رسیدن به صلح پایدار اعتقاد دارد و در کتابی که اخیراً با عنوان «جغرافیا نخست در خدمت صلح» نوشت بر این موضوع تأکید کرده است.

آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گفت و گو است:

با سلام برای شروع بفرمایید در شرایط کنونی شما وضعیت کلی ژئوپولیتیک ایران و مناطق هم‌جوار را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بادرود به شما و دست‌اندرکاران گرامی‌تان

در پیوند با پرسش نخست شما بس کوتاه می‌گویم: هم‌اکنون در میان 10 منطقه‌ی ژئوپولیتیک جهان، به‌جز آفریقا، خاورمیانه و خاور ایران، داغ‌ترین و جوشان‌ترین مناطق در جهان هستند. در هفت‌کشور عراق، سوریه، لبنان، یمن، مصر (شبه‌جزیره سینا)، پاکستان و افغانستان، نبردهای پر شدت تا کم شدت جاری است و کشورهای عربستان سعودی، قطر، امارت متحده عربی، اردن، بحرین، جمهوری آذربایجان، عربستان و ترکیه، در فضای نزدیک پیرامونی ایران، به‌گونه‌ای به نبردها کشیده شده یا دستکم در گونه‌ای آماده‌سازی برای نبردهای کوچک و بزرگ درونی و برونی هستند.

به‌عبارت‌دیگر، ایران در فضای نزدیک پیرامونی‌اش، بیش از هرجای دیگر جهان، با ناآرامی، تنش و درگیری روبه‌رو است.

از سوی دیگر، قدرت‌های فرا منطقه‌ای مانند ایالات‌متحده، فدراتیو روسیه، بریتانیا و به‌تازگی چین، این منطقه را جولانگاه خود دانسته و آن را به میدانی برای پیاده‌سازی هدف‌های استراتژیکشان درآورده‌اند.  

بررسی تحولات منطقه نشان می‌دهد هرچند در شرق و شمال، فضای پیرامونی کشور تحولات آهسته و چندان متغیر نیست اما تحولات ژئوپولیتیکی در غرب و جنوب ایران بسیار شدید است، نظر شما دراین‌باره چیست؟

در دومی آشکار و روشن است؛ ولی درباره‌ی خاور و شمال خاوری آتش زیر خاکستر است. ده‌ها مسئله به سرانجام نرسیده در پاکستان، افغانستان، آسیای مرکزی و قفقاز به چشم می‌خورد که چنان چه دهان باز کنند وچنان چه هژمونی فدراتیو روسیه کمرنگ‌تر شود، به گونه ای آتشفشانی پیامدهای آن آشکار خواهد گردید. بنگرید به اختلافات بر سر ناگورنو قره‌باغ، اوستیای جنوبی، آبخازی، حقابه آمودریا وسیردریا و...
در جنوب که جای خود دارد و امروزه هروز در کنار کره شمالی پرتنش‌ترین منطقه ی جهان‌اند. طی مقاله‌ای که سه سال پیش ارائه شد به‌روشنی گفتم که سپتامبر 2017 یا پایان شهریور 1396 هجری-خورشیدی، داعش  نمی‌تواند پایگاه متمرکزی در عراق، سوریه و لبنان داشته باشد. آنان پراکنده‌ شده و به تاکتیک‌های تروریستی گسترده روی خواهند آورد.

آری، چنان چه سیر رخدادها بر پایه استراتژی جنگ خواهان پیش رود، روزهای نکبت بار  و تیره تری در پیش داریم. ولی به گمانم با حکمت، مصلحت، خردمندی و با استراتژی ژئوپاسیفیک می‌توان جلوی هرگونه نبرد  منطقه‌ای دیگری را در منطقه گرفت.

اگر بخواهید به صورت کلی تنش های موجود در مرزهای پیرامونی ایران و مناطق ژئوپلیتیکی همجوار را بر شمارید به چه مواردی اشاره می کنید و استراتژی ایران در این فضا چگونه باید باشد؟

نخست آن‌که ایران با کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس دارای برخی اختلافات حقوقی، مرزی و ایدئولوژیک است؛ با عراق هم با وجود همکاری و همگرایی گسترده کنونی، هنوز برخی از اختلافات حل‌وفصل نشده و پایدار مانده است؛ دوم این‌که مناسبات ایران و همسایگان خاوری‌اش هم زیر سایه سنگین و در حوزه استراتژیک  ایالات‌متحده بوده  و همچنین متأثر از گونه‌ی مناسباتش با عربستان و نیز متأثر از  حقابه ی هیرمند و مهاجران می باشد. سوم آنکه چگونگی حل اختلاف بر سر مرزها  و قلمروهای دریایی با کشورهای پیرامونی خزر در هاله‌ای از  ابهام است، چهارم آنکه، مناسبات ایران- ترکیه، تحت تأثیر راهبردهای متفاوت خاورمیانه‌ای و قفقاز قرار دارد و به‌هرروی پیوندهای میان دو کشور همچون گذشته رفاقت آمیز نیست، پنجم آنکه موضوع قره‌باغ و چگونگی موضع‌گیری ایران دراین‌ارتباط زمینه‌ساز برخی برداشت‌های ناجور از مواضع ما در آن‌سوی ارس شده است.

ولی مشابه این مشکلات و اختلافات و حتی چند برابر شدیدتر آن در بالکان، آسیای خاوری، آسیای جنوب خاوری و حتی اروپا هم وجود دارد و آن‌ها با درایت با آن برخورد کرده‌ و به گونه هایی حل و فصل آن را به زمان سپرده اند.

 به گمانم استراتژی خردمندانه‌ی ایران در این میدان‌ها را در یک گزاره خلاصه کرد: ایران می‌بایست به سکوی صلح و ثبات در فضای نزدیک پیرامونی تبدیل شود.باید دانست که ایران با تداوم فضای کنونی، همواره در حالت اورژانس باقی خواهد ماند.

به نظر می‌رسد در منطقه خاورمیانه و به‌ویژه محیط پیرامونی ایران ایدئولوژی و خودمحوری بر تعامل و همگرایی سایه افکنده است نظر شما دراین‌باره چیست و آیا این وضعیت برای کشوری مثل ایران اجتناب‌ناپذیر است یا خیر؟

نخست می‌بایست ذهنیت و جهان بینی رهبران منطقه دگرگون شود. آن‌ها باید بپذیرندکه همسایگی کشورها پدیده‌ای جبری، ابدی و مستمراست. هیچ کشوری همسایه خود را انتخاب نمی‌ نمایید، همان‌گونه که هیچ فرزندی نمی‌تواند پدر و مادر خود را انتخاب نماید پس همسایه را باید پذیرفت؛ هر جور که باشد  با هر فرقه، زبان و نژاد . همسایه را جغرافیا تعیین می‌کند وجبری است. این ریشه و زیربنای اصل همزیستی مسالمت‌آمیز در سیاست بین‌الملل است.

دوم اینکه در این منطقه تنها راه برون‌رفت از تنش‌ها و بحران‌های پیوسته و مداوم، پذیرش و کاربرد استراتژی برد- برد است. بنابراین برای برون رفت از تنش و بحران و تداوم جنگ، باید از سیاست فرقه گرایی دست کشید و مناسبات  را بر پایه ی پذیرش واقعیت ها(رئال پولیتیک) پی ریزی نمود.

سوم گسترش بازرگانی  فیمابین و سیستماتیک کردن اندرکنش‌ها یا تبادلات در این زمینه است، چهارم کوشش برای رسیدن به اتحادیه‌های منطقه‌ای است، پنجم تأکید نهایی بر پایه‌های مشترک فرهنگی و سپردن حل اختلافات به دوره‌های مثلاً ده‌ساله است، ششم همکاری پیرامون تهدیدهای پرشمار و مشترک امنیتی  است. 

این رشته سردراز دارد و کارشناسان خبره  و صادق  به خوبی می دانند که محورهای همبستگی ایران و همسایگان نود درصد بیشتر از محورهای اختلاف است.

حالا که وزارت امور خارجه کشور به‌عنوان متولی روابط خارجی ایران بنای تعامل با کشورهای همسایه را دارد بفرمایید چه اقداماتی از سوی این نهاد دولتی باید در اولویت کاری قرار گیرد؟ به نظر شما امیدی به بهبود روابط ایران و همسایگان به‌ویژه در ضلع جنوبی و منطقه خلیج‌فارس وجود دارد یا خیر؟

بی‌گمان کوچک‌ترین نا امیدی در این زمینه گناه بزرگ است. به قول خدای سبحان«ولاتیاسو من روح‌الله».

تا جایی که به جغرافیا برمی‌گردد، بیشتر بسترها، زمینه‌ها و شاخص‌ها، برای همزیستی، همگرایی، همکاری وحتی تکوین اتحادیه‌های منطقه‌ای و نیز صلح سازی میان ایران و هفت کشور دیگر خلیج فارس فراهم است. این هشت کشور یک خدا، یک پیامبر، یک قبله داشته، دارای حافظه‌ی تاریخی مشترکی بوده و دهها محور مشترک برای همکاری و همگرایی هستند. 

تأمین امنیت همه‌جانبه و نهادینه ، ناگزیر می‌بایست جمعی و منطقه‌ای باشد و هیچ راه جایگزین دیگری نیز  وجود ندارد. همچنین پیوندهای تو در توی منابع انسانی، مراسم حج و زیارت حرمین شریفین ، عتبات عالیات ،منابع طبیعی مشترک و وجود دهها پدیده مشترک دیگر،  همگی حکم می کند که  خلیج فارسی ها ناگزیرند دوستی،همزیستی برادرانه و حتی تشکیل اتحادیه های منطقه ای را به عنوان راهبرد برگزینند. و بیگمان برخواهند گزید.این را جبر زمانه و جبر جغرافیایی، بالاخره دیکته خواهند نمود.

شما در کتاب اخیرتان (کتاب جغرافیا؛نخست در خدمت صلح) به ‌ضرورت توجه به صلح در منطقه اشاره کردید و نوشتید هنوز این رویکرد مورد پسند فضای کنونی نیست. بفرمایید چرا چنین است؟ آیا کسی هست که از صلح و آرامش در منطقه ناراحت باشد و متضرر شود؟

ببینید از میان 29 منطقه‌ای جغرافیایی مد نظر ملل متحد وبر پایه‌ی شاخص‌های جنگ، در هر پنج منطقه اروپا به‌جز اوکراین ،جنگی در جریان  نبوده وصلح فراگیر  چیره است. از اسکاندیناوی تا باختر، جنوب، خاور و مرکز اروپا. در هر هشت منطقه‌ی اقیانوسیه و قاره آمریکا نیز نبردی پر شدت به چشم نمی‌خورد. دراسیای خاوری و نیز در  آسیای مرکزی، به‌هرروی شرایط صلح حاکم است. درواقع به‌جز در آفریقا ،که توصیف آن سخت است، انواع جنگ در خاورمیانه یا شمال افریقا یا همان هسته جهان اسلام ساری و جاری است. چرا؟!!

مگر مردمان این مناطق ماهیتاً جنگ ‌جو بوده و در پی آرامش نیستند؟ خب آشکاراست، پارامترهای پرشماری مانند  نفوذ سیستماتیک  و پر توان برخی قدرت‌های فرا منطقه‌ای و به‌ویژه کاسبان تسلیحاتی و نظامی‌گری، در پی شعله‌ور ساختن جنگ می باشند، تا از این طریق  به سودها و منافع سرشار و گسترده دست یابند. ولی چرا این ویروس‌ها در اروپا، اقیانوسیه، آسیای شرقی و سی کشور از امریکای لاتین ،باعث تب و لرز نمی‌شوند؟ چرا  تنها خاورمیانه و شمال افریقا در نامنی می سوزند؟

 به گمانم  بخشی از  سرچشمه ی مشکلات از درون  منطقه است و تن و جان منطقه ضعیف شده و با ورود هر میکروب و ویروسی تب‌دار شده و داغ می‌شود.

رهبران این دو منطقه ناگزیرند  خردمندی در پیش‌گرفته و راهبرد خود را برای پایان دادن به نبردها و همبستگی گام‌به‌گام به اجرا درآورند. این راهبردی است که کاسبان و مافیای تسلیحاتی و امنیتی از درون و برون خواهان آن نخواهند بود.

برخی معتقدند بازیگری مثل عربستان سعودی با ناشی گری‌های خود ریشه آشوب و التهاب در منطقه است و هیچ راهی برای تعامل و همکاری باز نکرده است. شما این اندیشه را قبول دارید؟ اگر نه بفرمایید باوجود اختلافات شدید و پایه‌ای میان ایران و عربستان چگونه می‌توان راهکارهای رسیدن به صلح در منطقه را فراهم کرد؟

نخست آن‌که گزاره انداختن همه ی مشکلات بر گردن سعودی ها نه رسا و نه کارساز و نه واقعی است. دوم آنکه گزاره دوم شما نیز باخرد جور نمی آید. این‌که میان جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی ، اختلافات شدید، پایه‌ای و غیرقابل‌حل و فصل وجود دارد، دستکم بخش بزرگی از آن، القائاتی از سوی ادبیات سیاسی جهت‌دار کاسبان تسلیحاتی وادبیات پنج خواهران تسلیحاتی ( آمریکا، روسیه، آلمان، فرانسه و چین) و... است. اگر  من هم جایی این را گفته‌ام، دست‌هایم را بالا می‌برم و می‌گویم اشتباه کرده‌ام، حرف مرد دوتاست. هیچ اختلافی میان ایران و همسایگان نیست که حل ناشدنی باشد. 

ولی در اینکه رهبران منطقه، ازجمله رهبران ترکیه، عربستان، امارات متحده عربی، سوریه و کشورهای دیگر ،گاه دچار اشتباهات راهبردی می‌شوند، جای تردیدی ندارد؛ چنین لرزش‌هایی در مقیاس راهبردی ممکن است پیش آید، ولی برگشت‌پذیر و اصلاح شدنی است. مگر ایران و عربستان سال‌های سال همکار استراتژیک نبودند؟ چهار دهه پیش خود شاهد بودم که این دو کشور با همکاری و همراهی یکدیگر و البته در فضای استراتژیک زمانه، صلحی فراگیر در خلیج‌فارس حاکم کردند؛ پیامد نمونه های همکاری این دو کشور، به محاق رفتن جریان کمونیست‌ها و افراطی‌گری در ظفار و منطقه بود.

ایران و عربستان چه اختلافات پایه‌ای، ریشه‌ای و غیرقابل‌حلی می‌توانند داشته باشند؟!!! به باور من ایران، ترکیه، عربستان و مصر چهارستون ماهوی و محوری نگه‌ دارنده‌ی خاورمیانه و محورهای صلح، همبستگی ، پیشرفت و امنیت  وآرامش منطقه به شمار می‌روند. هیچ گمانی ندارم که در آینده نه‌چندان دور، نیروهای بالنده با نقد شرایط حاکم کنونی، رهبران – دولت‌ها و مردمشان را به چنین سمت و سویی ترغیب خواهند نمود.

در پایان اگر نکته یا سؤالی پرسیده نشد ولی ضروری است به آن اشاره‌کنید.

واقعیت آن است که شمار رهبرانی که  مسائل منطقه را  از دیدگاه جهانی بنگرند و در پی برطرف کردن تنش، بحران و انواع جنگ و تروریسم در منطقه باشند ، شور بختانه بس نادرند. بیشتر تصمیم سازان منطقه ،جهان‌بینی کوته نگرانه ای دارند. این کوته نگری مرا به یاد این اشعار مولانا می‌اندازد:
ده مرو، ده مرد را احمق کند                            عقل را بی‌نور و بی‌رونق کند
قول پیغمبر شنو ای مجتبی                             کور عقل آمد، وطن در روستا
هرکه روزی باشد اندر روستا                            تا به ماهی عقل او ناید به‌جا
و آنکه ماهی باشد اندر روستا                         روزگاری باشدش جهل وعمی 
پیش شهر عقل کلی این حواس                      چون خران چشم‌بسته در خراس

البته منظور مولانا روستا و ده به‌منزله‌ی آبادی نیست، بلکه می‌خواهد بگوید از نگاه بالاتر و والاتری به مسایل بنگرید. اینکه شما عالم و آدم را از هلسینکی و لاهه و فرانکفورت و توکیو بنگری یا از قندهار، فلوجه، پنوم پن و پیونک یانگ، نتیجه‌اش یکسان نخواهد بود. 

در عین  حال ما ایرانی‌ها، هرگز نباید در دام صلح‌جویی و صلح سازی بی ‌محابا بیفتیم و از قدرت و تقویت  توانایی نظامی و امنیتی‌مان با هر بهانه بکاهیم. پیش و بیش از هر اقدام راهبردی و ضمن توانمندتر کردن توان دفاعی خود، استراتژی صلح و همکاری و همگرایی را در منطقه و جهان مبلغ باشیم.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل