انتظار براي اهداي عضو بچه قربانی شکنجه ناپدری
کودک 5 ساله در پي ضرب و شتم ناپدري اش به کما رفته و پزشکان از خانواده اش درخواست کرده اند که اعضاي بدن او را اهدا کنند.
خبرگزاری میزان براي بررسي جزئيات حادثه کودک آزاري گفت و گويي را با اعظم، مادر رقيه داشته است.
وي در رابطه با وضعيت زندگي خود مي گويد: رقيه حاصل ازدواج نخست من است. به دليل اعتياد همسر و دخالت هاي خانواده ام، از پدر رقيه جدا شدم و چند ماه بعد با مردي ازدواج کردم که به شدت عصبي بود.
اعظم در تشريح حادثه مي گويد: در روز حادثه، درگيري لفظي با همسرم داشتم. او 4 بار با حالتي که انگار مي خواهد من را خفه کند به سمت من حمله ور شد.
وي مي افزايد: درگيري ما از ساعت 8 و 30 دقيقه صبح آغاز شد و حدود ساعت 9 و 30 دقيقه، همسرم به سمت اتاق خوابي که رقيه در آنجا خواب بود رفت. به يکباره کودکم را با خود از اتاق به بيرون آورد. مادر من نيز در خانه ما بود. او نيز تلاش کرد که مانع از کتک خوردن رقيه شود اما موفق نشد.
جزئيات شکنجه هاي زينب کوچولو توسط ناپدري/ اعضاي بدن دختر 5 ساله بايد اهدا شود
مادر رقيه با اشاره به وضعيت کودک پس از تحمل اين ضرب و شتم ها مي گويد: رقيه پس از اين کتک ها بي جان به زمين افتاده بود اما همسرم اجازه نمي داد که از خانه خارج شويم و او را به بيمارستان برسانيم. در اين شرايط شيون کنان در خانه بوديم تا اينکه برادرم از راه رسيد. به او گفتيم که رقيه از پله ها افتاده و آن زمان با تماس با اورژانس، کودکم را به بيمارستان رسانديم.
اعظم با بيان اينکه " از همسرم شکايت کرده ايم" مي گويد: پدر رقيه به دليل ضرب و شتم کودک، از همسر دوم من شکايت کرده و اکنون وي در بازداشتگاه است.
وي با اشاره به اعلام مرگ مغزي رقيه مي گويد: پزشکان مرگ مغزي رقيه را اعلام کرده اما اميدوار هستم که بار ديگر خدا او را به من ببخشد.
در همين رابطه، فريبا بهشتيان، مددکار اجتماعي موسسه خيريه مهرآفرين به خبرنگار گروه جامعه خبرگزاري ميزان مي گويد: پس از اين اتفاق، کودک چند روزي است که در بيمارستان بستري بوده اما پزشکان مرگ مغزي او را اعلام کرده اند.
وي مي افزايد: پس از اعلام کودک آزاري از سوي مددکاري بيمارستان، اقدامات ثانويه براي مشخص شدن دلايل اين حادثه و حمايت از مادر او در دستور کار قرار گرفت.
خبرگزاری میزان براي بررسي جزئيات حادثه کودک آزاري گفت و گويي را با اعظم، مادر رقيه داشته است.
وي در رابطه با وضعيت زندگي خود مي گويد: رقيه حاصل ازدواج نخست من است. به دليل اعتياد همسر و دخالت هاي خانواده ام، از پدر رقيه جدا شدم و چند ماه بعد با مردي ازدواج کردم که به شدت عصبي بود.
مادر رقيه مي افزايد: مهريه ام را بخشيدم و حضانت فرزندم را برعهده گرفتم. قرار بود رقيه با من و علي که نا پدري اش مي شد، زندگي کند اما پذيرش اين کودک براي همسر دوم من دشوار بود. به شدت با حضور او در زندگي مان مخالفت مي کرد و بارها به من گفته بود که بايد رقيه را به پدرش بسپارم.
وي مي افزايد: درگيري ما از ساعت 8 و 30 دقيقه صبح آغاز شد و حدود ساعت 9 و 30 دقيقه، همسرم به سمت اتاق خوابي که رقيه در آنجا خواب بود رفت. به يکباره کودکم را با خود از اتاق به بيرون آورد. مادر من نيز در خانه ما بود. او نيز تلاش کرد که مانع از کتک خوردن رقيه شود اما موفق نشد.
جزئيات شکنجه هاي زينب کوچولو توسط ناپدري/ اعضاي بدن دختر 5 ساله بايد اهدا شود
مادر رقيه با اشاره به وضعيت کودک پس از تحمل اين ضرب و شتم ها مي گويد: رقيه پس از اين کتک ها بي جان به زمين افتاده بود اما همسرم اجازه نمي داد که از خانه خارج شويم و او را به بيمارستان برسانيم. در اين شرايط شيون کنان در خانه بوديم تا اينکه برادرم از راه رسيد. به او گفتيم که رقيه از پله ها افتاده و آن زمان با تماس با اورژانس، کودکم را به بيمارستان رسانديم.
اعظم با بيان اينکه " از همسرم شکايت کرده ايم" مي گويد: پدر رقيه به دليل ضرب و شتم کودک، از همسر دوم من شکايت کرده و اکنون وي در بازداشتگاه است.
وي با اشاره به اعلام مرگ مغزي رقيه مي گويد: پزشکان مرگ مغزي رقيه را اعلام کرده اما اميدوار هستم که بار ديگر خدا او را به من ببخشد.
در همين رابطه، فريبا بهشتيان، مددکار اجتماعي موسسه خيريه مهرآفرين به خبرنگار گروه جامعه خبرگزاري ميزان مي گويد: پس از اين اتفاق، کودک چند روزي است که در بيمارستان بستري بوده اما پزشکان مرگ مغزي او را اعلام کرده اند.
وي مي افزايد: پس از اعلام کودک آزاري از سوي مددکاري بيمارستان، اقدامات ثانويه براي مشخص شدن دلايل اين حادثه و حمايت از مادر او در دستور کار قرار گرفت.
اين مددکار اجتماعي با اشاره به درخواست مسئولان بيمارستان از پدر رقيه مي گويد: مسئولان بيمارستان از پدر رقيه درخواست کرده اند که اعضاي بدن او را اهدا کنند زيرا مرگ مغزي او تاييد شده است.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۵
انتشار یافته: ۲۰
خدا لعنتشون کنه هم پدره که بخاطر اعتیاد بچه را رها کرد هم دومی روانیآخه بچه طفل معصوم را از خواب کشوندی زدی که مردونگیت را ثابت کنی!
طفل معصوم خداوند شر این جانوران انسان نمای بیمار روانی را ازشر خانواده ها کم کند. کجایی انسانیت؟ کجایی حامی کودکان؟ زندگی؛خیلی ظالمانه است. یکی برا داشتن بچه چقدر خرج میکنه یکی دیگه ببین با طفل بی گناه چه کرده . چقدر بی وجدان . داااااااااااارم دیوووونه میشم.آیا اسم این حیوان صفت رو میشه گذاشت مرد؟
دست روی زن وبچه بلند میکنی؟؟
خدا لعنتش کنه حالم بد شد خدا لعنتتون کنه که اینجوری با یه طفل معصوم رفتار می کنید خدا ازتون نگذره شما انسان نیستید لعنت بر این شیطان انسان نما که این بلا را بر سر این کودک مظلوم آورده است. طپش قلب گرفتم . خدا لعنت کنه پدرو مادرایی رو که بدون تفکر بچه دار میشن بعدش این کودکان هستند که قربانیِ این خواسته های دونفر دیگه میشن.... لعنت روزی که خداوند در مورد دختر بچه ی کشته سوال کند: به کدامین گناه کشته شد؟(قرآن کریم سوره تکویر)
خیلی عجیبه این مردایی که تحمل حضور بچه یکی دیگه رو ندارن چرا میرن با زنی میگیرند که بچه داره؟! چرا با دختر مجرد ازدواج نمیکنن؟ مثلا تو فکر ناقصشون قراره بعد ازدواج اون بچه غیب بشه؟ آیا در ایران قوانینی برای دفاع از حقوق زنان و کودکان وجود دارد؟ لعنت خدا بر این انسان نمای نامرد... حالم واقعا بد شد و اشکم در اومد خدا کنه دیگه هیچ کودکی نه آزار ببینه نه غمی داشته باشه کودکان فرشته خدا روی زمینند
رویای من داشتن یه بچه اس چون هیچوقت عروسی نکردم
امیدوارم بهزیستی سختگیری های الکی رو کمتر کنه تا دخترای مجرد بتونن طعم شیرین مادری رو بچشن و همچنین بچه های بی سرپرست هم آغوش گرم مادر رو حس کنن
آرزوم داشتن یه دختر بود کاش این فرشته مال من بود تا پیکر بی جونش الان روی تخت نبود...
یعنی حتماً یک کودک باید کشته شود و این مادر و فرزند باید این همه زجر بکشند تا دولت بخواهد اینها را تحت پوشش خود قرار دهد. اشک ادم در میاد.. مگه میشه ادم این همه کثیف باشه حتی حیوانات هم با بچه های همدیگه این رفتار را نمی کنند. امیدوارم با اشد مجازات این مرد خبیس قانون به وظایفش عمل کنه . امیدوارم این قاتل کثیف با پول پدر معتاد و مادر بی پناه این طفل معصوم را راضی نکنه. ای کاش در آن کوچه همی گفت آن کس که به زن حمله کند مرد نباشددر وصف شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) که بی مناسبت با این موضوع نیست
واقعا اسم این موضوع رو چی باید گذاشت؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
اتفاق؟
تجاوز؟
جنایت؟
قتل؟
من که چیزی به ذهنم نمیرسه
واقعا باید خون گریه کرد در رابطه با این موضوع
خاک تو سر مادری که به خاطر شوهر کردن اجازه داده با بچه اینجوری رفتار بشه اونوقت مادرانی هستند که سالها منتظر هستن بچه دار بشن اینها مورد هایی هسنم که پخش میشن ببینید چه موردهای دیگه ای هست که از ترس ابرو و..... جرات بیان ندارن.