یک روز در یک تحریریه ورزشی، سردبیری رو به خبرنگار جوانش کرد و گفت: «میدانی گردش مالی فوتبال ما در حال حاضر بیش از 100 میلیارد تومان در سال است؟ و میدانی سهم من و تو در این بین تقریبا صفر است؟ چرا قشر ما از این خوان گسترده بیبهره بماند؟» محل و زمان این دیالوگ چندان مهم نیست بلکه ترویج همین ذهنیت موجب شد تعداد انگشتشماري از خبرنگاران برای قلم قیمت تعیین کنند و عامیانهتر اینکه دلال شوند.
به نوشته وطن امروز؛ در یک سال اخیر با توجه به حساسیت نهادهاي امنيتی، برخورد قاطعی با این موضوع شد و پاکسازی در صفحات مطبوعات ورزشی ریشه دواند. اما سوای بحث «خبرنگار دلال» قشر دیگری هم به شکل زیر پوستی در فوتبال فعالیت دارند که تا این لحظه هیچ برخورد پیشگیرانهای با آنها نشده است.
افرادی که با جسارت از عقاید و باورهای دینی سادهباوران استفاده میکنند و به زعم خویش قادرند با عوامل متافیزیکی، موفقیت را در فوتبال گارانتی کنند. جادوگران مستطیل سبز بحث این روزهای فوتبال ما هستند که متاسفانه هیچ شفافسازیای در این بین نمیشود. « امیر. الف» یکی از همین افراد است که در چند هفته اخیر، تنها روزنامه تخصصی فوتبال به شکل پیگیر از افرادی که با او در رابطه بودند، مصاحبه میگیرد.
بعضی از مربیان و مدیران که معترف به همکاری با این فرد هستند او را فردی مذهبی با قدرتی ماوراءالطبیعه معرفی میکنند که با صحبتها و رهنمودهایش گره از مشکل آنها باز میکرده است. یکی از همین مربیان شجاعانه گفته است که من او را سر تمرین هم بردم تا همه ببینند کار او جادو نیست! البته یکی از شاگردان سابق همین مربی در یکی از تیمهای خوزستانی در این باره میگوید که برخلاف مصاحبه آقای سرمربی این فرد از ما کارهای عجیب و غریبی را در خواست میکرد!
یکی دیگر از مدیران هم گفته است که او تنها به او مشاوره میداده و هرگز توقع مالی نداشته است. به نوشته دنیای فوتبال محل فعالیت «الف. الف» کلاک کرج است و حتی بتازگی یکی از مربیان معروف لیگ برتر در مصاحبهای خواندنی به آنها گفته است که این آقا برای نگهداشتن یکی از تیمها در مرحله پلیآف یک دستگاه زانتیا به عنوان حقالزحمه گرفت. این مربی در ادامه صحبتهای جالبتری را مطرح میکند: «در گذشته نه چندان دور یکی از رابطان الف. الف که حلقه اتصال مربیان و مدیران به این فرد به شمار میرفت روی نیمکت تیم ملی هم مینشست».
حالا چه کسانی و به چه بهانهای واسطه حضور این فرد بودند چندان مهم نیست فقط جالب همین است که بدانید آقای جادوگر نتوانست برای آن تیم ملی هیچ کاری کند. حتی «سایت گل» مطلبی را به قلم سردبیر بخش فارسیاش نوشت که در آن به وضوح به نقش این افراد در قهرمان کردن یک تیم در لیگ برتر اشاره شده بود. اگرچه سرمربی بعدها همه چیز را قویا تکذیب کرد اما شاهدان زیادی بودند و هستند که شهادت دهند او به همراه سرپرست تیم بارها به ملاقات فلان رمال رفته است.
در تازهترین بخش هم روز گذشته معاون مدیر عامل فولاد خبر عجیبی را مخابره کرد:« با ما تماس گرفتهاند و خواستهاند از راههای نامعقول فولاد را از این وضعیت خارج کنند. میگویند حاضریم تیم را از این شرایط نجات دهیم. حتی حاضرند قبل از دریافت پول تضمین دهند و ابتدا در این راه موفقیتی کسب کنند و بعد پول به آنها داده شود». رسانهها در راستای رسالت خود وظیفه افشای این موضوعات را دارند اما برای خشکاندن درخت قطور خرافات، افشاگری آنها تنها کافی نیست و باید چشم امید به حضور ظابطان قضایی دوخت.