بازدید 2156
لحظه‌هاي به يادماندني مسابقه‌هاي دووميداني قهرماني جهان؛

پيروزمندان و ناكامان بزرگ

راستي چرا در كشورهايي چون آلمان، ايتاليا، انگليس و فرانسه كه فوتبالشان در سطح اول جهان است و قهرمان جام جهاني شده‌اند و تيم‌هاي باشگاهي‌شان آوازه و افتخارات جهاني دارند، ده‌ها هزار نفر به ورزشگاه‌هاي دووميداني مي‌روند و با اشتياق مسابقه‌ها را تماشا مي‌كنند و حتي گاهي براي خريد بليت يك مسابقه دووميداني پولي بيش از پول بليت يك مسابقه فوتبال مي‌دهند؟
کد خبر: ۶۲۸۱۴
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۸۸ - ۰۶:۲۱ 06 September 2009
دوازدهمين دوره رقابت‌هاي دووميداني قهرماني جهان كه اول شهريورماه در شهر برلين آلمان به پايان رسيد، در 9 روز برگزاري خود لحظه‌هاي تماشايي و پرهيجان زيادي داشت و اشك و لبخندهايي را سبب شد. برخي از قهرمانان جشن پيروزي برپا كردند و شماري از نامداران اشك غم ريختند.

به نوشته جام جم؛ همه اين لحظه‌ها، هيجان مسابقه‌ها را سبب شد و رقابت‌هاي جهاني برلين را باشكوه ساخت. بيش از 400 هزار نفر اين مسابقه‌ها را تماشا كردند و در مجموع بيش از 3 ميليارد نفر نيز از طريق تلويزيون بيننده مسابقه‌ها بودند. اين مسابقه‌ها لحظه‌هاي شيرين و تلخي براي نام‌آوران دووميداني داشت كه نگاهي مي‌اندازيم به برخي از آنها.

ستاره مسابقه‌‌هاي دووميداني قهرماني جهان، بي‌ترديد يوسين ‌بولت، سريع‌ترين مرد جهان بود. بولت از المپيك پكن هم درخشان‌تر ظاهر شد و مسابقه‌ها را در تابستان گرم، داغ‌داغ كرد. دارنده 3 مدال طلاي بازي‌هاي المپيك و 3 ركورد جهاني، در شبي به يادماندني ركورد خيره‌كننده 9 ثانيه و 58 صدم ثانيه را براي دوي 100 متر ثبت كرد و يازده‌صدم ثانيه ركورد جهاني خود را كه در بازي‌هاي المپيك پكن برپا كرده بود، كاهش داد.

از سال 1968 تا 2009 سابقه نداشت كه قهرماني در دوي 100 متر يازده‌صدم ثانيه ركورد جهاني اين ماده را بشكند. پيروزي بزرگ بولت، مسابقه‌ها را هيجان تازه‌اي داد و مسوولان اتحاديه بين‌المللي فدراسيون‌هاي دووميداني را به وجد آورد، زيرا آنها خوشحال بودند كه بولت تماشاگران بيشتري را به ورزشگاه خواهد كشاند و مسابقه‌هاي دووميداني حاميان مالي بيشتري نيز خواهد يافت.

خود بولت روز پس از مسابقه در گفتگو با سايت اين اتحاديه اين موضوع را مورد تاييد قرار داد و گفت: خوشحالم كه با ركوردشكني من، دووميداني حاميان مالي بيشتري پيدا مي‌كند و جهانيان به اين ورزش بيش از گذشته توجه مي‌كنند.

شب تولد به يادماندني و پرشكوه
ركوردشكني بولت در دوي 100 متر پايان كارش در برلين نبود. گويي او به اين شهر تاريخي رفته بود كه كارهاي بزرگش در المپيك پكن را تكرار كند. وقتي او به مسابقه‌ نهايي دوي 200 متر راه يافت، علاقه‌مندان دووميداني باز هم انتظار شكسته شدن يك ركورد جهاني را مي‌كشيدند.

خود بولت پيش از مسابقه گفته بود آمادگي شكستن ركورد دوي 200متر جهان را ندارد، اما دوستداران دووميداني اميدوار بودند او كارهاي خود را در پكن تكرار كند. آنها حتي حرف‌هاي خود بولت را باور نمي‌كردند. زمان مسابقه نهايي دوي 200 متر، 20 آگوست يعني شب تولد يوسين بولت بود.

بولت 21 آگوست 23 ساله شد. از 2 ساعت مانده به شروع مسابقه 70 هزار نفر در ورزشگاه زيباي المپيك برلين منتظر مسابقه‌اي بودند كه زمان برگزاري‌اش كمتر از 20 ثانيه بود. اما مردم ساعت‌ها در هيجان و اشتياق ماندند تا اين 20 ثانيه را ببينند. بولت خيلي آرام و خونسرد خود را گرم كرد. هر جا مي‌دويد و نرمش مي‌كرد، چند عكاس نزديكش بودند و از او عكس مي‌گرفتند.

وقتي دوندگان در خط استارت قرار گرفتند، سكوت ورزشگاه را گرفت و نفس‌ها در سينه‌ها حبس شد. بولت درست مثل مسابقه‌اش در دوي 100 متر پس از 30 متر اول، از بقيه دوندگان پيش افتاد و خيلي راحت آهنگ گام‌هايش را تا خط پايان حفظ كرد و اول شد. كاملا خونسرد بود.

لحظه‌هايي بعد نگاهي به صفحه زمان‌سنج الكترونيكي مسابقه‌ها انداخت و زمان ثبت شده 19 ثانيه و 19 صدم ثانيه را ديد. در اين لحظه بود كه از خوشحالي منفجر شد و تازه فهميد چه ركورد خارق‌العاده‌اي را به دست آورده است. او در 200 متر هم دقيقا 11 صدم ثانيه ركورد جهان را شكست. تمام ورزشگاه در هيجان و شادي غرق شد و 70 هزار نفر در پيروزي، ركوردشكني و جشن تولد يوسين بولت شريك بودند.

شادي وصف‌ناپذير رقيب حدادي
مسابقه‌هاي پرتاب ديسك رقابت‌هاي جهاني برلين هم پرهيجان بود، اما نه به اندازه مسابقه‌هاي 100 و 200 متر.

با اين حال حضور نامداراني چون ويرجيليوس الكنا قهرمان سابق جهان و دارنده 2 مدال طلا از المپيك 2000 سيدني و 2004 آتن و گردكانتر قهرمان جهان و قهرمان المپيك 2008 آتن، به مسابقه‌هاي پرتاب ديسك گرماي ويژه‌اي داده بود. پستانوي اسپانيايي و هارتينگ آلماني نيز از نامداران شركت‌كننده بودند.

در اين مسابقه‌ها جاي احسان حدادي البته آن حدادي آماده بهار پارسال خالي بود و بسيار افسوس خورديم كه چرا محمد و محمود صميمي به اين مسابقه‌ها اعزام نشدند. با توجه به ركوردهايي كه قهرمانان در برلين كسب كردند، برادران صميمي به مدال نمي‌رسيدند، اما هر دوي آنها بخت صعود به مرحله نهايي را داشتند و محمد مي‌توانست در جمع 6 نفر اول قرار گيرد.

زماني كه مسابقه نهايي برگزار شد، كانتر و الكنا كمتر از حد انتظار ظاهر شدند و درعوض رقابت اصلي بين قهرمان پرتاب ديسك لهستان و روبرت هارتينگ آلماني بود. پرتابگر لهستاني 2 بار ركورد كشورش را شكست و در يك قدمي مدال طلا قرار گرفت. اما هارتينگ كه با حمايت تماشاگران خودي پرتاب مي‌كرد، با پرتابي معادل 69 متر و 43 سانتي‌متر اول شد و مدال طلا به او رسيد.

هارتينگ باورش نمي‌شد كه همه نامداران پرتاب ديسك را شكست داده است. پس از مسابقه تا دقايقي از خود بيخود شده بود و حركات عجيبي از او سر زد. پرتابگر لهستاني دوم شد و كانتر فقط به مدال برنز قناعت كرد. الكنا هم چهارم شد و دستش به مدال نرسيد و فهميد كه ديگر در 37 سالگي فرصتي براي موفقيت ندارد.

لحظه اهداي مدال قهرمانان پرتاب ديسك نيز زيبا بود. زيرا شولت آلماني كه 49 سال دارد و ركورددار جهاني اين ماده است، ‌مدال‌هاي قهرمانان را به گردن آنها انداخت.

ادامه اقتدار بكه له
كنه نيسا بكه له، يكي از موفق‌‌ترين پيروزمندان رقابت‌هاي دووميداني قهرماني جهان بود و يك بار ديگر ثابت كرد بهترين دونده دوهاي استقامت جهان است.او درست مثل بازي‌هاي المپيك پكن در دوهاي 5 و 10 هزار متر قهرمان شد.

او كه ركوردهاي جهاني اين 2 ماده را در اختيار دارد، براي چهارمين بار متوالي مدال طلاي دوي 10 هزار رقابت‌هاي قهرماني جهان را به دست آورد و با ركورد 4 قهرماني هايله گبرسلاسي هموطن خود مساوي كرد. بكه‌له در مسابقه 10 هزار متر تا يك دورمانده به پايان مسافت 10 هزار متر پشت سر دونده‌اي ديگر مي‌دويد و در دور آخر فرار كرد و با اختلاف زيادي در مقايسه با ديگر دوندگان اول شد.

او در مسابقه‌هاي خود با بهره‌گيري از سرعت فوق‌العاده‌اش در 400 متر آخر چنان سريع مي‌دود كه دوندگان ديگر توان دويدن پاياپاي با او را ندارند. او پس از مسابقه گفت: براي مسابقه كاملا طرح و برنامه داشتم و بر اين اساس كارم را انجام دادم. او در مسابقه 5 هزار متر نيز با همان تاكتيك خاص خود قهرمان شد. بكه له نيز از دوندگاني بود كه به مسابقه‌هاي جهاني برلين رونق و هيجان زيادي داد. اين بار هم دوندگان كنيايي و آمريكايي از دونده نامدار اتيوپيايي شكست خوردند.

پيروزمندان ديگر
يوسف كامل دونده بحريني كنيايي تبار در دوي 1500 متر قهرمان شد. او تا حدود 100 متر مانده به پايان خط نفر سوم بود، اما با فراري عالي ديگر دوندگان را جا گذاشت و اول شد. او دقيقا از همان تاكتيك پدرش استفاده كرد.

پدر او كه البته عضو تيم دووميداني كنيا بود، 2بار قهرمان جهان شده بود و تاكتيك او استفاده از سرعت زياد در 100 يا 150 متر آخر مسابقه بود كه از ديگر دوندگان پيش مي‌افتاد. يوسف كامل در دوي 800 متر نيز مي‌توانست قهرمان شود و تاكتيك خود در دوي 1500 متر را به كار برد، اما اين بار يك دونده سرپا و آماده و سمج از آفريقاي جنوبي آنقدر خوب دويد كه اجازه نداد يوسف كامل به او برسد و با حدود نيم متر اختلاف او را برد و اول شد. با اين هدف كسب يك مدال طلا و يك مدال برنز براي يوسف كامل، موفقيت بزرگي محسوب مي‌شود.

فيليپس آيدوو قهرمان پرش سه‌گام بريتانيا نيز موفق بود. او ناكامي در پكن را جبران كرد و در برلين قهرمان جهان شد. دوايت فيليپس هم به حقش رسيد و قهرمان ماده پرش طول شد. او امسال بهترين حدنصاب‌ها را كسب كرده بود و بخت اول كسب مدال طلاي پرش طول در برلين بود.

از ديگر نامداران موفق يكي هم استيون هوكر استراليايي بود. هوكر امسال حتي از فراز مانع 6 متر و 6 سانتي‌متري گذشته بود. او در برلين كارش را با انتخاب مانع 5 متر و 85 سانتي‌متري آغاز كرد. در پرش اول از مانع افتاد، اما در پرش دوم خيلي راحت از رويش گذشت و سپس در همان بار اول از روي مانع 5 متر و 90 سانتي‌متري عبور كرد و قهرمان شد.

تراژدي دايرون روبلس
دايرون روبلس قهرمان دوي 110 متر بامانع المپيك پكن و ركورددار جهاني اين ماده، يكي از دوندگان مشهور و پراميد در برلين بود. همه او را قهرمان مسلم مي‌دانستند و اين دونده كوبايي از قبل مدال طلا را براي خود كنار گذاشته بود، اما از قديم گفته‌اند حادثه خبر نمي‌كند. اين بار حادثه به سراغ روبلس نگون‌بخت رفت و بر سر او همان آمد كه بر سر ليوشيانگ چيني در المپيك پكن آمده بود.

شيانگ قهرمان دوي 110 متر با مانع المپيك آتن، بسيار اميدوار بود كه در كشور خود و مقابل تماشاگران چيني از عنوان قهرماني المپيك خود دفاع كند. براي چيني‌ها طلاي شيانگ از ديگر طلاهايشان باارزش‌تر ارزيابي شده بود، اما او درست در خط استارت و بعد از شليك تپانچه استارت، دچار ناراحتي و درد شديد در قوزك پا شد و نتوانست حتي يك متر بدود. او را به بيمارستان بردند و بعدها در آمريكا جراحي شد و همچنان دور از مسابقه‌هاست.

غيبت شيانگ، روبلس را قهرمان المپيك كرد. در برلين روبلس از مرحله مقدماتي خيلي راحت صعود كرد، اما در مرحله نيمه‌نهايي پس از عبور از مانع سوم به زمين افتاد. عضله همسترينگ او دچار كشيدگي شديد شد و از ادامه رقابت‌ بازماند و غم سنگيني اردوي كاروان كوبا را در بر گرفت.

مسابقه نهايي بدون حضور روبلس جذابيت زيادي نداشت. ابوبكر كاكي دونده سوداني يكي ديگر از بدشانس‌ها و ناكامان بود. او كه بخت اول مقام قهرماني در دوي 800 متر بود، در پيچ آخر مسابقه پايش به ميله‌اي كوتاه در كنار پيست برخورد كرد و به زمين افتاد.

دو دونده ديگر كه پشت سرش مي‌دويدند به او برخورد كردند و آنها نيز روي زمين افتادند. شايد بتوان تايسون گي را هم در فهرست ناكامان قرار داد. او البته در دوي 100 متر ركورد تازه‌اي براي آمريكا به دست آورد، اما نتوانست از عنوان جهاني‌اش دفاع كند و مغلوب بولت شد و بعد هم به علت آسيب‌ديدگي از شركت در مسابقه دوي 200 متر انصراف داد. به هر حال براي دونده‌اي كه در رقابت‌هاي جهاني اوزاكا 3 مدال طلا به دست آورده بود، كسب تنها يك مدال نقره در مسابقه‌هاي جهاني 2009 يك ناكامي است.

شكست ايسين بايوا و بوبكا!
بزرگ‌ترين ناكام رقابت‌هاي جهاني برلين، يلنا ايسين بايوا قهرمان ماده پرش با نيزه بانوان در المپيك پكن و ركورددار جهاني اين ماده بود. پيش از مسابقه‌ها براي ايسين بايوا حتي بخت بيشتري از بولت قائل بودند كه قهرمان جهان شود.

او كه در المپيك و رقابت‌هاي ديگر بارها از فراز موانع بالاتر از 5 متر عبور كرده بود، مقابل مانع 4 متر و 75 سانتي‌متري تسليم شد و سپس سرگئي بوبكا ركورددار پرش با نيزه مردان جهان كه در ورزشگاه بود به ايسين بايوا توصيه كرد براي پرش دوم خود مانع 4 متر و 80 سانتي‌متري را انتخاب كند. ايسين بايوا همين كار را كرد، اما در عبور از فراز اين مانع 2 بار ناكام شد و با احتساب ناكامي در مقابل مانع 4 متر و 75 سانتي‌متري به طور باور نكردني حذف شد.

در واقع مي‌توان سرگئي بوبكا را هم در ناكامي ايسين بايوا شريك دانست. شايد اگر اين دختر روس به تلاش براي عبور از روي مانع 4 متر و 75 سانتي‌متري ادامه مي‌داد، موفق مي‌شد و بعد هم آمادگي پيدا مي‌كرد از موانع بلندتر بگذرد. پس از مسابقه، او در حالي كه گريه مي‌كرد گفت: حرفي براي زدن ندارم. فقط بايد بروم و براي مسابقه‌هاي جهاني 2011 و المپيك 2012 برنامه‌ريزي كنم.

دووميداني ما در حسرت تماشاگر
براي تماشاي رقابت‌هاي دووميداني‌‌‌ قهرماني جهان، در شهر برلين، هر روز ده‌ها هزار نفر به ورزشگاه المپيك اين شهر رفتند. حضور انبوه تماشاگران جلوه‌اي خاص به اين رقابت‌ها داد. پيش از اين نيز كه ليگ طلايي دووميداني در برلين برگزار مي‌شد، ورزشگاه المپيك مملو از تماشاگر مي‌شد و اين نشان از آن دارد كه مردم آلمان علاقه زيادي به ورزش دووميداني دارند. در المپيك نيز مسابقه‌هاي دووميداني تماشاگران بسيار زيادي دارد.

وقتي در هر دوره از بازي‌هاي المپيك، ورزشگاه المپيك مملو از تماشاگر مي‌شود كه رقابت و هنرنمايي قهرمانان دووميداني را تماشا كنند، رويداد بزرگ المپيك جلوه و شكوه خاصي پيدا مي‌كند. وقتي صحنه‌هاي مسابقه‌هاي دووميداني المپيك يا قهرماني جهان يا ليگ طلايي را از تلويزيون تماشا مي‌كنيم و مي‌بينيم تمام اين رويدادها مثل مسابقه‌هاي بزرگ فوتبال، ورزشگاه پر از تماشاگر دارند، افسوس مي‌خوريم به وضع دووميداني خودمان.

مسابقه‌هاي دووميداني ما در هر سطح و رده‌اي، حتي هزار نفر را به ورزشگاه نمي‌كشاند. در سال‌هاي دور هزاران نفر براي تماشاي مسابقه‌هاي قهرماني كشور يا آموزشگاه‌ها به ورزشگاه مي‌رفتند؛ اما حالا دووميداني ما دلتنگ حضور تماشاگران است.

اين كه چرا دووميداني ما تماشاگر پسند نيست، علت‌هاي فراواني دارد كه در چند دقيقه نمي‌توان به آنها پرداخت. وقتي براي دووميداني برنامه و راهبردي وجود ندارد، وقتي مسوولان رده بالاي ورزش به اين ورزش پايه مثلا در مقايسه با فوتبال بهايي نمي‌دهند، وقتي باشگاه‌ها با دووميداني بيگانه‌اند، وقتي در مدارس و دانشگاه‌ها اين ورزش فراموش شده است،‌ نبايد انتظار داشت مردم بيايند و مسابقه‌هايي را تماشا كنند كه حتي براي خود دووميداني كاران فرسايشي است.

چه كسي حوصله دارد برود و در ساعات گرم روزهاي تابستاني، مسابقه‌هاي ليگ دووميداني را تماشا كند كه برگزاري‌اش يك روز از صبح تا عصر طول مي‌كشد و سطح رقابت‌ها نيز تماشايي نيست.

وقتي خود ورزشكاران دووميداني كه براي مسابقه دادن به ورزشگاه مي‌روند، انگيزه و علاقه‌اي براي تماشاي رقابت دوستانشان در رشته‌هاي‌ ديگر ندارند، آيا مي‌توانيم ورزشدوستان را تشويق كنيم كه به ورزشگاه بروند و زير آفتاب سوزان چند ساعت بنشينند و مسابقه‌‌هاي پراكنده‌اي را كه با وقفه‌هاي كم و زياد در گوشه‌هاي مختلف ورزشگاه برگزار مي‌شود، تماشا كنند؟ وقتي مسابقه‌ها را به شيوه چند دهه قبل برگزار مي‌كنيم، وقتي اطلاع‌رساني انجام نمي‌شود، وقتي رسانه‌ها به دووميداني بهاي چنداني نمي‌دهند و اساسا فرهنگ ورزش دووميداني ترويج نيافته، مگر مي‌شود توقع داشتن تماشاگر داشت؟

راستي چرا در كشورهايي چون آلمان، ايتاليا، انگليس و فرانسه كه فوتبالشان در سطح اول جهان است و قهرمان جام جهاني شده‌اند و تيم‌هاي باشگاهي‌شان آوازه و افتخارات جهاني دارند، ده‌ها هزار نفر به ورزشگاه‌هاي دووميداني مي‌روند و با اشتياق مسابقه‌ها را تماشا مي‌كنند و حتي گاهي براي خريد بليت يك مسابقه دووميداني پولي بيش از پول بليت يك مسابقه فوتبال مي‌دهند؟ پس چگونه است كه ما به اين فوتبال نيم‌بند خود، اين چنين بها مي‌دهيم و خيلي از ورزش‌ها را در سايه اين فوتبال قرار داده‌ايم؟ اگر فوتبال ما همسطح فوتبال آلمان و ايتاليا و انگليس و فرانسه بود، چه بر سر دووميداني خود مي‌آورديم؟
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار