در دو روز گذشته و در جریان بررسی صلاحیت نامزدهای معرفی شده به مجلس شورای اسلامی برای تصدی بیست و یک پست وزارتی دولت دهم، ادبیات خاصی در میان برخی وزرای پیشنهادی به طور پررنگ به چشم میخورد که گویا به رویهای برای گرفتن رای لازم از نمایندگان تبدیل شده است.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، از روز گذشته که مجلس کار بررسی و شنیدن سخنان نمایندگان موافق و مخالف و دفاعیات وزرای پیشنهادی را آغاز کرده است، استفاده از نام رهبری انقلاب در قالب نقل و قول، استناد به فرمایشها و یا منتسب کردن برنامهها به خواستهها و دغدغههای رهبری از سوی وزرای پیشنهادی به شکل غیر معمول و چشمگیری نسبت به دولت نهم افزایش یافته است.
بنا بر این گزارش، هر چند مستند ساختن برنامهها و سیاستها به دیدگاهها و رهنمودهای رهبری در جایگاه خود، امری رایج در نظام بوده و هست، نحوه و تکرار بسیار این موضوع در سخنان وزرای پیشنهادی، این فضا را ایجاد کرده است که استفاده از این رویه، سبب ایجاد شبههای مبنی بر استفاده ابزاری و هزینه از رهبری برای جلب آرای نمایندگان بوده است.
این گزارش میافزاید: این موضوع در میان نمایندگانی که مخالفان جدیتری دارند، بیشتر به چشم میخورد.
بر همین پایه، دیروز و امروز در میان سخنان هفت وزیر پیشنهادی که مخالفانی در مجلس داشتند، بیش از 44 بار از رهبری در سخنانشان نام برده شد که بالغ بر 70 درصد آن هیچ ارتباطی در استناد موضوعی یا راهبردی به سخنان ایشان نداشت.
البته جالبتر اینجاست که هرچقدر میزان مخالفت شدیدتر بوده، میزان استفاده وزرای مربوطه نیز از نام و یا کلام رهبری نظام بیشتر شده است.
برای نمونه، حجتالاسلام مصلحی، وزیر پیشنهادی اطلاعات، ده بار؛ عباسی، وزیر پیشنهادی تعاون، یازده بار و خانم سوسن کشاورز که برای وزارت آموزش و پرورش معرفی شده است، هشت بار در سخنان خود این موضوع را تکرار کردهاند.
بنا بر این گزارش، هرچند اهتمام و توجه وزرای پیشنهادی در پیروی از رهبری، امری مبارک است، به نظر نمیرسد تکرار بیش از اندازه آن بدون آنکه در عمل و برنامهها خودش را نمایان سازد، موضوع مثبتی باشد و در واقع، این استفاده بجا و مناسب از کلام و یا رهنمودهای رهبری است که هم تأثیرگذار بوده و هم سبب نمیشود، مخاطب احساس کند که تکرار بسیار آن با هدف خاصی صورت میگیرد.
که البته در این زمینه، توجه به سخنان وزرای پیشنهادی، این موضوع را بیشتر اثبات میکند؛ برای نمونه، خانم وحید دستجردی، تنها در دو مورد و آن هم برای استناد به اهمیت موضوعی یا سیاستهای ابلاغی از رهبری یاد میکنند، در صورتی که سابقه ایشان در بحث اصولگرایی و پیروی از ولایت، سابقهای بسیار روشنتر از برخی از عزیزان است که دیرتر وارد حوزههای کلان مدیریتی یا سیاسی شدهاند.
بنابراین، بهتر است وزرای پیشنهادی، به جای استفاده پیاپی از این موضوع، در پی تدوین برنامهها با استناد به دغدغهها و ابلاغیههای رهبری در آن حوزه باشند تا از شبهه پناه گرفتن پشت نام ولایت برای گرفتن رأی اجتناب شود و معانی دیگری به اذهان عمومی متبادر نشود.