دریاچه ارومیه با مساحت حدود 5000 کیلومتر مربع، یکی از پارکهای ملی ایران و در عین حال منطقه حفاظت شده است، که به عنوان ذخیرهگاه زیستکره یونسکو توسط سایت رامسر به ثبت رسیده است. منبع اصلی آب دریاچه ارومیه جریانهای سطحی ناشی از حوضه آبریز است. بارش در حوضه آبریز این دریاچه از 250 میلیمتر در نواحی پست تا 1000 میلیمتر در نواحی مرتفع متغیر بوده که براساس آمار 18 ساله اخیر متوسط بارش این حوضه 317 میلیمتر است.
به گزارش ایسنا، آب مورد نیاز دریاچه ارومیه از طریق 14 رودخانه دائمی و تعدادی آبراهه و مسیل که به صورت فصلی و یا موردی آب در آنها جاری میشود، تامین میشود. متوسط بلند مدت سالانه آب ورودی به دریاچه حدود پنج میلیارد متر مکعب بوده است که در سالیان اخیر این رقم به دلیل کاهش بارش و رواناب در سطح حوضه و همچنین برداشتهای بیرویه به طور متوسط به کمتر از 5 / 2 میلیارد مترمکعب در سال رسیده است.
روند تغییرات تراز و سطح دریاچه ارومیه
شاید بتوان در یک جمله "عدم ورود آب کافی به دریاچه ارومیه" را عامل خشکی پهناورترین دریاچه داخلی ایران و در حال حاضر یکی از شورترین دریاچههای دنیا عنوان کرد. با توجه به اینکه دریاچه ارومیه خروجی ندارد و به صورت بسته عمل میکند، منابع اصلی تامین آب آن از طریق بارش مستقیم و روانابهای وردوی از رودخانهها و آبراهههای منتهی از سطح حوضه و خروجی آب آن به صورت تبخیر است. بنابراین هرگونه تغییر در میزان ورودی و خروجی آب از دریاچه، توازن آبی آن را بر هم میزند. آنچه که اکنون بر سر دریاچه آمده، عمدتا ناشی از مدیریت ناپایدار منابع آبی محدود حوضه و به ویژه برداشت بیرویه از این منابع جهت توسعه کشاورزی در سطح حوضه بوده است.
تحلیل وضعیت منابع و مصارف آب
نتایج بررسیهای کارشناسی صورت گرفته نشانگر کاهش قابل ملاحظه منابع آب تجدیدپذیر حوضه (حدود 20 درصد) و برداشت 70 درصدی از این منابع توسط بخشهای مختلف در سطح آن است. براساس جدیدترین تحلیلهای به عمل آمده از وضعیت منابع و مصارف آب در سطح حوضه، کل حجم منابع آب تجدیدپذیر حوضه بالغ بر هفت میلیارد متر مکعب و مجموع مصارف در حدود 8 / 4 میلیارد متر مکعب است، که 3 / 4 میلیارد متر مکعب از آن در بخش کشاورزی مصرف میشود، به عبارت بهتر، بخش کشاورزی حوضه بیش از 60 درصد از کل منابع آب تجدیدپذیر و حدود 90 درصد از مصارف آب حوضه را به خود تخصیص داده است. این میزان برداشت از منابع آب حوضه در حالی صورت میگیرد که بر طبق شاخص کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل، میزان برداشت ایمن و قابل قبول از منابع تجدیدپذیر میبایست بین 20 تا 40 درصد باشد و برداشت بیش از 40 درصدی از این منابع ریسک بسیاری را برای مدیریت بخش آب به همراه خواهد داشت.
عوامل اصلی موثر در روند خشکی دریاچه ارومیه
از جمله مهمترین عوامل موثر در روند خشکی دریاچه میتوان به توسعه نامتوازن بخش کشاورزی حوضه آبریز دریاچه ارومیه و برداشت بیش از حد از منابع آب تجدیدپذیر حوضه آبریز این دریاچه ارومیه اشاره کرد، همچنین استمرار و تشدید دورههای خشکسالی و نوسانات اقلیمی (کاهش متوسط بارش و روانآب در سطح حوضه آبریز دریاچه) دیگر عامل خشکی این دریاچه محسوب میشود.
تهدیدات و خطرات ناشی از تداوم خشکی دریاچه
با توجه به روند نزولی افت تراز دریاچه در دو دهه اخیر، راه حل نجات آن "تامین آب مورد نیاز دریاچه" است. با توجه به شدت بحران خشکی و تداوم آن در دو دهه اخیر، نجات دریاچه در کوتاهمدت امکان پذیر نبوده و در قالب یک برنامه منسجم و بلند مدت میبایست اقدامات لازم را برای احیای آن به عمل آورد. هرچند که در کوتاهمدت ضمن تثبیت شرایط کنونی دریاچه باید نسبت به کاهش اثرات محتمل ناشی از آن اقدام کرد.
اهم خطرات و آسیبهای ناشی از تداوم خشکی دریاچه ارومیه ایجاد ریزگردهای نمکی ناشی از توسعه کانونهای تولید ریزگرد در دریاچه ارومیه و مناطق شوره زار مجاور آن و بیابانزدایی و توسعه آن به محدودههای کشاورزی و مسکونی است، همچنین ایجاد بیماریهای صعبالعلاج در منطقه، از بین رفتن اراضی کشاورزی و تاثیرات بر تولیدات بخش کشاورزی حوضه، افزایش مهاجرت از مناطق مجاور دریاچه وبه ویژه تخلیه روستاهای نزدیک دریاچه و تغییر و نوسان در پارامترهای اقلیمی منطقه از جمله این خطرات محسوب میشوند.
دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی کشور و یکی از مهمترین دریاچههای آب شور دنیا، در طی دو دهه اخیر با کاهش قابل ملاحظه تراز، سطح و حجم خود مواجه شده است. گرچه تداوم دورههای خشکسالی از جمله مهمترین عوامل موثر بر بروز شرایط کنونی دریاچه بوده است، اما برداشت بیرویه و بیش از 70درصدی از منابع آب تجدیدپذیر حوضه به ویژه توسط بخش کشاورزی چنین وضعیتی را برای دریاچه رقم زده است.
براساس شواهد موجود و تجارب تلخ دریاچههای مشابه در سطح دنیا، تداوم وضعیت موجود، بروز خطرات و تهدیدات جدی به ویژه گرد و غبارهای نمکی و بیابانزایی را بیش از پیش تایید میکند، بنابراین هرگونه اقدامی برای تثبیت شرایط کنونی دریاچه و اقدام برای احیای آن بسیار ضروری بوده و هر گونه تعلل دیگر در این زمینه میتواند تبعات جبران ناپذیری را در پی داشته باشد.