برخی معتقدند، جریان اصولگرایی در قبال دورانی که در قدرت است، مسئولیت پذیر نیست و چون تجربه از قدرت کنار رفتن را هیچ گاه به صورت کامل نداشته است، نمیخواهد مسئولیت ناکارآمدیهایش را بپذیرد و چون در مناصب دیگری به راحتی پس از شکستهای انتخاباتی، حتی پستهای بالاتری را تصاحب میکند، هیچ گاه احساس شکست نمیکند؛ به همین دلیل، همیشه خود را پیروز میداند و از طبقات مردم فاصله میگیرد
هرچند اصولگرایان در مجلس آینده هم اکثریتی نسبی در اختیار دارند، در تهران به رغم اینکه پس از یک دهه به سازوکاری دقیق برای ائتلاف رسیدند و تجربه انشقاق مجلس نهم و ریاست جمهوری دهم را تکرار نکردند، شکست مطلقی خوردند؛ شکستی که باید سران این جناح فکری از امروز به آن فکر کنند و برای آن چارهای بیندیشند.
به گزارش «تابناک»، اگر آنان از ماهیت سیال قدرت و دست به دست شدن آن در بین احزاب و گروه های سیاسی مختلف در نظامهای دارای مردمسالاری همچون ایران صرفنظر کنند و از تبعات ده سال حاکمیت اصولگرایان در دولت و مجلس ـ که گریبان آنان را در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس گرفت ـ رها شوند، باید با خود بیندیشند و به این واقعیت فکر کنند که چرا طبقه متوسط شهری در تهران، در این دوره به آنان اقبال نکرد؟ آنان باید به این بیندیشند چرا نتوانستند با وجود ائتلافی سراسری و قدرتمند که در تهران تشکیل دادند، مردم را قانع کنند تا در تهران به آنان اقبال نشان دهند؟ اصولگرایان این روزها به فکر و اندیشه بیش از هر چیزی نیاز دارند.
برخی معتقدند اصولگرا آنقدر که به مولفههای دیگر در جمهوری اسلامی اهمیت میدهند به آزادی اهمیت نمیدهند و به همین خاطر است که طبقه متوسطی که دغدغه معاش را پشت سر گذاشته است و به دنبال اظهار وجود در فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است به فضا برای زیستن نیاز دارد؛ فضایی که تفکر اصولگرایانه در اختیار آنان قرار نمیدهد! طبقه متوسط شهری میخواهد که دیده شود و در قدرت مشارکت داده شود و تفکر اصولگرایی برای همه چنین امکانی را فراهم نمیکند و دائم در حال خط کشیدن بین خودی و غیر خودی است! سران اصولگرایی باید فکری برای ادعایی بکنند.
برخی دیگر معتقدند جریان اصولگرایی در قبال دورانی که در قدرت است، مسئولیت پذیر نیست و چون تجربه از قدرت کنار رفتن را هیچ گاه به صورت کامل نداشته است، نمیخواهد مسئولیت ناکارآمدیهایش را بپذیرد و چون در مناصب دیگری به راحتی پس از شکستهای انتخاباتی، حتی پستهای بالاتری را تصاحب میکند، هیچگاه احساس شکست نمیکند؛ به همین خاطر همیشه خود را پیروز میداند و از طبقات مردم فاصله میگیرد و فقط زمانی دوباره توسط مردم انتخاب میشود که مردم از جناح رقیب اصولگرایی چنان خسته میشوند که چارهای جز تغییر آنان و آمدن به سوی اصولگرایان نداشته باشند.
برخی دیگر بر این باورند که اصولگرایان چنان بر استقلال در جمهوری اسلامی تأکید میکنند که در عرصه سیاست خارجی به سمت انزواگرایی می روند و این برای مردمانی که سرانه بالای جوانان تحصیلکرده ـ که تشنه ارتباطات بین المللی هستند ـ مطلوبیت ندارد و آنان از این تفسیر خشک بر استقلال گریزانند، لذا به اصولگرایان به ویژه در شهرهای بزرگ اقبال نمیکنند؛ برای این هم باید فکری کنند!
عدهای دیگر معتقدند که اصولگرایان به صورت مستمر شخصیتهای مؤثر و تأثیر گذار خود را به اردوگاه رقیب رهنمون میسازند و با خودی و غیر خودی کردن افراطی حتی در سطح سران اصولگرایی، تا کنون ریزشهای زیانباری را محتمل شدهاند. هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، ناطق نوری، علی لاریجانی و... از جمله کسانی هستند که به دلیل تفسیر تنگ نظرانه از اصولگرایی، اکنون در خدمت اصولگرایی نیستند. اصولگرایان برای این مسأله هم باید چارهای بیندیشند.
روزگاری یکی از فعالان اصلاحات پس از ناکامی اصلاح طلبان با صدای بلند فریاد زد: اصلاحات مرد! زنده باد اصلاحات. آنان که با هوش بودند فهمیدند، اصلاحاتی که ناکام است و مردم آن را نمیخواهند مرده است و باید اصلاحاتی را زنده کرد که اصلاحات مردم باشد و مردم برای آن به پای صندوق های رای می روند.
شاید اینک وقت آن باشد که کسی از اردوگاه اصولگرایی فریاد برآورد که: « اصولگرایی مرد تا زنده باد اصولگرایی!»
اصولگرایان اکثریت مجلس آینده رو در اختیار دارن؟ این حرف مثال خود گفتن و خود خندیدن است. جز چند تا سایت اصولگرای افراطی هیچ کس این مساله رو تایید نمیکنه.یک نگاهی به روزنامه ها و سایتهای اصلاح طلب یا بیطرف بندازید. اگر بازهم قبول ندارید نگاهی به سایتهای خبری بین المللی معتبر بندازین. از تابناک انتظار دیگری میرفت.
پاسخ ها
داریوش
||
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
مثل اینکه متوجه نشدی؟؟
به سایتها و روزنامه ها نگاه نکن
همیشه رسانه ها حقایق رو بیان نمیکنند و بنگاه های ثروت و قدرت تاثیر اصلی بر رسانه ها رو دارند.
به آمار منتخبین نگاه کن عزیزم.
ناشناس
||
۱۵:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
جناب داریوش .نگاهی به مثبت و منفی بنداز. جوابت رو میگیری. . نیازی به پاسخگویی من نیست.
عباس
||
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
اقای داریوش وزن رای تهران همیشه بالا بوده چون اصول گرایان صاحب نفوذ و کارکشته اکثرا تهرانی هستند پس اینجا عده خیلی مهم نیست این مهمه که در تهران حتی حداد عادل یا توکلی رای نیاوردند. این برای اصولگرایان شکست است که اینهمه ناراحتند. والا می گفتند ما شکست نخوردیم و خوشحال هم بودند. در حقیقت مردم پیام خودشون رو برای اونائی که بخوان بفهمند فرستادند. بعضی ها هم نمی خوان بفهمند که کاری نمیشه کرد
اگر رقابت واقعي وج.د داشته باشد اصولگرايان در هيچ انتخاباتي برنده مطلق و قاطع نخواهند بود.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
راست میگه. تو شهره ما یه آدمی هست اصلاح طلب هر وقت تایید صلاحیت شده 4-5 برابر نفر دوم رای اورده و برای مردم کار کرده و همه دوستش دارند اما چون از نظام انتقاد کرده الان 3 دورست تایید نشده و افرادی اصول گرا بدون پشتوانه مردمی از شهره ما وارد مجلس میشوند
جانا سخن از زبان ما می گوئی ، البته گوش اگر گوش تو (اصول گرایان) و ناله اگر ناله ماست انچه البته به جائی نرسد فریاد است ، این را تجربه این سالها نشان داده است
تابناک دقیقن 2سال و نیم پیش، پس از انتخابات ریاست جمهوری یک تحلیل در مورد شکست اصول گرایان داشت، که بسیار جالب بود. دقیقن یادم میاد نوشته بود اصول گرایی اگر رویه خود را عوض نکند در انتخابات مجلس هم دچار مشکل شدید می شود. گفته بود اصول گرایان تا کی باید منتظر رد صلاحیت رقیب توسط شورای نگهبان باشند.. و اخر سر هم یکسری پیشنهاد برای آینده داده بود که متاسفانه اصولگرایان هرگز به سمت اون موضوعات نرفتند.. ای کاش الان اون تحلیل زیبای شما در آن زمان و پیش بینی دقیقتان بود که میدیدند و لااقل به این تحلیل امروز شما و سایر صاحبنظران دقت کنند... اما من بعید میدانم و متاسفانه این دایره اصولگرایی تنگ تر می شود..
ببخشید اما اصول گرایان طالب استقلال از سایر کشورها نیستند طالب دشمنی با آنها هستند وگرنه چرا در مورد کشور کومونیستی چین که اقتصاد کشور رو نابود کرده موضوع نمی گیرند؟
تحليل بسيار جالبي بود
اما بايد به اين نكته توجه داشت كه مردم با كسي تعارف ندارند و خواسته هاي مردم بر مبناي تقسيمات اصول گرايي و اصلاح طلبي نيست اگر سال 84 و 88 اقاي احمدي نژاد راي اورد مردم به شخصي راي دادند كه قول داد نظم اقتصادي ايجاد نمايد و ثروت بطور عادلانه بين مردم تقسيم شود غافل از اينكه او به الزامات جامعه بين الملل توجهي نداشت و كشور را دچار انزواي سياسي نمود
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
خوب فقط اين نبود اختلاس و ندانم كاري و نقدينگي و مسكن مهر و اطرافيان منحرف و .......... هزاران چيز ديگر هم بودند
خلاصه طرز تفکر دگماتیک نتیجه اش همینه و این لازمه اصلی تفکر اصولگرایی هست خیلی به در و دیوار نزنید و اگه اصولگراها هم همین جوری فکر کنند دیگه فرقی با اصلاحاتی ها ندارند و این به معنای حذف آنها است.
سلام تحلیلتون محل تامل داره ومیشه نقدهایی به اون واردکرد ولی درخصوص جمله اخر که منتسب به سعیدحجاریان هست اصلاح بفرمایید که ایشون گفتند "اصلاحات مرد،زنده باداصلاحات "وبه همین تعبیر بایدگفت اصولگرایی مرد ،زنده باد اصولگرایی "اگرچه بایدتوجه داشت اصلاحات یک مکتب ومرام سیاسی است واصولگرایی یک جریان سیاسی وتفاوت بسیاری است بین این دو
در تهران مردم دید بازتری نسبت دنیا دارند.
آرمش و پیشرفت و قانون مداری را میخواهیم و تعامل با دنیا چرا که جنگ خانمان سوز سوریه و یمن جلوی چشمانمان است.از سوریه چی مانده؟ حالا شاخ آمریکا و اسراییل شکسته و یا این سوری ها هستند که با یک کشور ویرانه که تمامی زیر ساختهایش را از دست داده روبروست.
اصولگرایان ما دایما بر طبل جنگ میزنند و قانون را قبول ندارند .
آتش زدن سفارتخانه های انگلیس و عربستان و اینکه چطور وجهه ایران را در دنیا ذلیل میکنند را میبینیم.
ضمن تشکر از نظرات شما اما نمیدانم چرا به این نکته مهم توجه نمی کنید یا سعی میکنید نادیده بگیرید که در شهرهای کوچک اصلا ملاک انتخاب گروه های سیاسی نیست بلکه قومی طایفه ای و موارد اینچنینی است ودوستان اصولگرا ی حداقل خودشان را گول نزنند وبپذیرند که سیاست های انها از هر لحاظ در بین مردم پذیرفتنی نیست .