این روزها اصولگرایان ترجیح می دهند، فعالان انتخاباتی و یا شخصیت های سیاسی منتسب به اصولگرایی کم حرف تر از همیشه باشند، تا به قول معروفی گزکی دست رقیب ندهند و بزرگان بتوانند ائتلاف آنان را به سرانجامی برسانند؛ امروز حداد عادل سخنگوی ائتلاف به صراحت بر همین سیاق سخن راند و همراهانش را به دقت بیشتر در کلامشان دعوت و اشاره کرد که «اظهارنظر منتهی به اختلاف و شکاف میان اصولگرایان خلاف مصالح انتخاباتی آنهاست». شاید آنها تصور می کنند، این روزها سیاست صبر و سکوت، برای آنان آورده ای بهینه در انتخابات هفتم اسفند داشته باشد.
به گزارش «تابناک» اما شاید حداد عادل یا هر شخصیت دیگری هم نتواند همه را به پیروی از سیاست صبر و سکوت قانع کند و هراز گاهی مواضعی از سوی برخی از اصولگرایان بیان می شود که بر خلاف سیاست صبر و سکوت موقت است؛ یکی از همین اصولگرایان احمد توکلی بود که امروز گفت، جبهه پایداری محتمل ترین گزینه عبور از ائتلاف است و در عین حال اما تأکید هم کرد که «وزرای احمدی نژاد به واسطه دوری گرفتن از تندروی شایستگی پیوستن به ائتلاف را دارند. شاید خوف و رجایی که در این گفته توکلی مستتر است، این روزها برای همه اصولگرایان دغدغه ای جدی است. بیم از خروج های لحظه آخر و امیدواری به اینکه هم اصولگرایان و از جمله یاران احمدی نژاد بتوانند در یک ائتلاف واحد اصولگرایی گرد هم آیند.
به همین دلیل و در جهت همین دغدغه، اصولگرایان امروز با سیاست صبر و سکوت و در حالتی همراه با خوف و رجا، کمیته اجرایی شورای ائتلاف اصولگرایان را به ریاست علیرضا زاکانی و با حضور صادق محصولی، حسین روح الامینی، محمدنبی حبیبی، مهدی ذاکری و حجتالاسلام والمسلمین حسین ابراهیمی تشکیل دادند و کمیته بررسی کننده صلاحیت نامزدها در این شورا را به حدادعادل سپردند تا در کنار حسین فدایی، محمدرضا باهنر، سید رضا تقوی، محمدرضا آشتیانی، صادق محصولی و عبدالحسین روح الامینی گام های اولیه را برای انتخابات هفتم اسفند محکم بردارند.
در آن سو، شاید مهم ترین انتظار که از اردوگاه اصلاح طلبان در این روزها می رود، نحوه مواجهه آنان با فرایند احراز صلاحیت ها در شورای نگهبان و سنجش میزان قانونگرایی آنان در همین بدو انتخابات است. تأکید مهرعلیزاده از کاندیداهای جریان اصلاح طلبی بر ضرورت تمکین اصلاح طلبان در برابر قانون در مرحله رسیدگی به صلاحیت ها و حمایت محمدرضا تابش از تبلور مشارکت آزادانه در قالب تعدد نامزدهای انتخاباتی نیز نشانه هایی از خوش بینی و امیدواری به قانونگرایی در میان آنان است.
بر خلاف سیاست صبر و سکوت اصولگرایان، عقلای اصلاح طلبان، این روزها سیاست اجماع حداکثری را روی کاندیداهای حداقلی در ذهن می پروانند؛ مدلی شبیه آنچه در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 اتفاق افتاد و حسن روحانی را به ریاست جمهوری رساند، ولی این سیاست این روزها ظاهرا چندان جذابیتی ندارد. اگر به گاه انتخابات ریاست جمهوری، کاندیدای اصلاح طلبان برای اجماع حداکثری در مقابل کاندیدای اصولگرایان، از رقابت ها کنار کشید، امروز دیگر این گونه نیست و اصلاح طلبان، گله مند از آنچه این دو سال رفته است، خود را قطب اصلی انتخابات در مقابل اصولگرایان می دانند و دیگر به راحتی، دستان خود را در مقابل دولتی ها بالا نمی برند.
موضوعی که حتی در دورن حزب کارگزاران سازندگی هم به شکاف انجامیده و طیف معتدل تر آنان را به همراهی با دولت و حتی اصولگرایی معتدل سوق داده و طیف تندتر آنان را به واگرایی اصلاح طلبان از دولت و اصولگرایان معتدل رهنمون کرده است، به طوری که برخی از آنان به صراحت می گویند، نمی توان هیچ گاه اصولگرایی با اصلاح طلبی آمیخت و لیست واحدی با آنان ارائه کرد.
بر خلاف اصولگرایان که با صبر و سکوت، در حال تجدید آرایش نظام انتخاباتی خود هستند، اصلاح طلبان با تعارف، در حال از دست دادن زمان بازیگری خود در انتخابات هستند، به گونه ای که شاید بزرگترین شکاف ها در دل جریان اصلاح طلبی را در بحرانی ترین زمان انتخابات شاهد باشیم.