بازدید 16418
بازخوانی سنت اربعینی و ابعاد این حرکت عظیم؛

غوغای میلیون‌ها عشاق حسین در گرداگرد «سفینة النجاة»

آیین اربعین، سفری است به اعماق تجربه های بزرگ فردی و اجتماعی؛ سفری است برای رها شدن از بند منیّت‌ها و کشف دوباره خویشتن و محیط پیرامون، در همراهی با سیل خروشان و پیش برنده میلیون ها زائر دلداده و عاشق...
کد خبر: ۵۵۱۴۶۴
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۱ 02 December 2015
غوغای میلیون‌ها عشاق حسین در گرداگرد «سفینة النجاة»
همزمان با چهلمین روز شهادت ثارالله و اربعین حسینی، امروز در عالم غوغایی و اگر تن‌ها در کربلا نباشد، دل‌ها در نینوا استو صدها میلیون شیعه امروز با غمی عظیمی در سوگ و بزرگداشت قیامی جهانی، گرد حرمِ جان آمده‌اند؛ با این اوصاف وقتی از عشق سخن می‌گوییم، از چه سخن می‌گوییم؟

به گزارش «تابناک»،  آسمان بر حسین بن علی(ع) خون گریست؛ بدین صورت که مردم چهل روز دیدند که طلوع و غروب خورشید، سرخ و خون رنگ است. در استحباب زیارت اربعین که با ذکر سلام ها آغاز می شود و با شهادت به مجد و عظمت امام حسین(ع) ادامه می یابد، روایاتی وارد شده است؛ همین طور دربارة ملحق شدن سر مطهر سیدالشهدا(ع) به پیکر ایشان در این روز، زیارت مرقد امام از سوی جابر در این روز، کیفیت این زیارت و.. .

در ایام اربعین در عراق، میلیون‌ها نفر با مواکب حسینی برای زیارت سیدالشهدا(ع) وارد کربلا می شوند و در بزرگ‌ترین اجتماع شیعیان، این شهر، یکپارچه غرق عزا و نوحه بر سید مظلومان می شود. این نوشتار، ضمن بیان مطالب فوق، دربردارندة مطالبی دربارة کتاب‌های «الاربعون حدیثاً»، چهل راهب شهید، سنّت اربعین، چهل روز گریة حضرت آدم(ع) بر کشتة هابیل، چله نشینی و اعتکاف صوفیانه و نیز اربعین‌های به هم پیوستة تاریخ انقلاب اسلامی ایران است.

استحباب اربعین

علامه مجلسی می نویسد: در اخبار، علت استحباب زیارت اربعین بیان نشده است؛ اما قول مشهور در بین اصحاب علم این است که علت این استحباب، بازگشت اهل بیت حسین(ع) در آن روز (بیستم صفر) به کربلا در زمان برگشتشان از شام، و همچنین ملحق کردن سرهای شهدا به اجساد مطهرشان به دست علی بن الحسین(ع) است.. . شاید هم علت استحباب زیارت در این روز، آن باشد که جابر بن عبدالله انصاری در چنین روزی از مدینه به کربلا آمده و به زیارت قبر شریف آن حضرت نائل شد. از این رو مستحب است به او تأسّی کرد.


دیدار در اربعین

همچنین سید بن طاووس روایت می‌کند: چون اهل بیت حسین(ع) از شام به عراق رسیدند، به راهنمای کاروان گفتند: ما را از کربلا عبور دهید. هنگامی که اهل بیت به قتلگاه رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری و جمعی از بنی هاشم و مردان خاندان رسول خدا’ را ملاقات کردند که برای زیارت قبر حسین(ع) آمده بودند. همه شروع به گریه و ناله کردند و بر صورت های شان می زدند و به گونه ای عزاداری و نوحه سرایی می کردند که جگرها را آتش می زد. زنان منطقه عراق نیز نزد اهل بیت آمدند و آنان نیز چند روزی عزاداری کردند.


محتوای زیارت اربعین

زیارت اربعین، حاوی نکات ارزنده ای است که با ذکر سلام ها آغاز می شود و با شهادت به مجد و عظمت امام حسین(ع) ادامه می یابد. دعوت امام و روشنگری های حضرت با بیان و بنان، دلایل امتناع از بیعت با یزید، نصیحت و خیرخواهی او، تلاش حضرت در صحنه های عاشورا و تحمل ناملایمات، همت گماردن بر رهایی بندگان از جهالت و... فرازهایی از این زیارت شریف است که از امام صادق(ع) نقل شده است. واقعه عاشورا نتیجه جهالت مسلمین آن زمان بود؛ جهالتی که به معنای نادانی نیست؛ زیرا آنان حسین(ع) و هدف او را می شناختند؛ بلکه جهل آنان از جنس نابخردی و عدم تعقل است.


سیره سید محسن أمین(ره)

مرحوم سید محسن امین عاملی(ره) نقل می کند: در طول 10 سال و نیم که در نجف بودم، زیارت های مخصوصه عاشورا و عیدین و عرفه و اربعین از من فوت نشد، مگر اندکی. قبل از سفر، پیش طلبکاران در بازار می رفتم و حلیت می طلبیدم و علاقه داشتم به پیاده زیارت کردن. گرچه ابتدا دشوار می پنداشتم، ولی در اثر تجربه، دریافتم که آسان است. جماعتی هم از اهل «جبل عامل» و نجف و دیگران به دنبال من می آمدند و پیروی می کردند. چندین بار پیاده به زیارت کربلا رفتم.


زیارت میلیونی

در ایام اربعین در عراق، میلیون ها نفر، با مواکب حسینی برای زیارت قبر مطهر وارد کربلا می شوند و اجتماع عظیم محبت آمیز، مشتمل بر تعارفات مهرانگیز و اتحادآور و مودّت خیز، فراهم می آید و آن شهرستان مقدس، یکپارچه عزا و ناله و ضجّه و نوحه و ندبه بر سید مظلومان می گردد و مواکب، از حرم حضرت سید الشهدا(ع) خارج شده، به حرم حضرت ابوالفضل قمر بنی هاشم(ع) هجوم می آورند و در آن روز، اثرات نهضت حسینی در جلوی چشم انسان مجسم می شود.


اربعین حدیث

شیخ آقابزرگ تهرانی می نویسد: سنت مؤکد و حدیث قطعی و متواتر از پیامبر خدا’ است که: «مَنْ حفظ علی اُمّتی أربعین حدیثاً...» و علمای شیعه در کتب خود، متن این حدیث را با سندهای مختلف نقل کرده اند. از این رو سیره عالمان بر این جاری شده است که کتاب هایی با عنوان «اربعون حدیثاً» تدوین کنند. در فارسی هم کتاب هایی با عنوان «چهل حدیث» تألیف شده است.

سپس حدود 80 کتاب را که همه عنوان «الاربعون حدیثاً» دارند، معرفی می کند. این چهل حدیث ها اغلب در موضوعات اخلاقی، فضلایل، مناقب امیرمؤمنان(ع)، بحث های تاریخی و اعتقادی است. برخی تنها متن چهل حدیث است، ولی اغلب همراه با شرح و تفسیر است. یکی از آنها «الاربعون حدیثاً من الاربعین عن الاربعین» در فضایل امیرمؤمنان(ع) است که چهل حدیث از چهل شیخ، از چهل صحابی، از چهل کتاب نقل کرده که همه در مناقب حضرت علی(ع) است؛ تألیف شیخ امام منتخب الدین.


بزرگداشت عاشورا و اربعین

امام خمینی(ره) می فرمایند: این روزهای بزرگ را بزرگ شمارید و اربعین ها را، عاشوراها را و امثال این ها را بزرگ بشمارید. اسلام این قدر برای اجتماع و برای وحدت کلمه تبلیغ کرده است و هم عمل کرده است. یعنی روزهایی را پیش آورده است که با خود این روزها و انگیزه این روزها تحکیم وحدت می شود؛ مثل عاشورا و اربعین.


زیارت جابر

گزارش های بسیاری حاکی از حضور جابر بن عبدالله انصاری در کربلا در نخستین اربعین شهدا در سال 61 هجری وارد شده است. برخی در این گزارش ها تردید کرده و گفته اند: با توجه به امکانات آن دوران، سفر از مدینه تا کربلا، پس از دریافت خبر واقعه کربلا، بیش از چهل روز طول می کشیده است. از این رو جابر نمی توانسته در اولین اربعین، خود را به کربلا رسانده باشد.

در پاسخ به این تردید می توان گفت: اولاً از کجا ثابت شده که جابر، هنگام واقعه عاشورا در مدینه بوده است؟ شاید وی آن هنگام، مدینه را به سوی کوفه ترک کرده بوده است. ثانیاً می توان گفت که امکان دریافت خبر شهادت امام حسین(ع) و یارانش تا ده روز پس از واقعه عاشورا وجود دارد و جابر می توانسته در مدت باقی مانده تا اربعین، خود را به کربلا برساند.


الحاق سر مطهّر

ابوریحان بیرونی (م 440 ق) می نویسد: روز بیستم ماه صفر (اربعین) سر حسین بن علی(ع) به بدنش ملحق شد و در همان مکان دفن گردید. زیارت اربعین نیز در این روز بوده است و آنان چهل نفر از اهل بیت او بودند که پس از بازگشت از شام، قبر امام را زیارت کردند.


سنت اربعین

شهید قاضی طباطبائی در کتاب خود می نویسد: بکاء آسمان و زمین و ملائکه و آفتاب بر سیدالشهدا(ع) تا چهل روز؛ طریق و عادتی را که در میان مردم یک حال استمراری پیدا کرده و بر سید مظلومان «اربعین» نگاه می دارند، نشان می دهد. حتی در میان مردم در زمان فوت کسان خودشان نیز این رویّه معمول شده و این سیره مستمره را انجام می دهند و احترام آنها را که از دنیا رفته اند، نگاه می دارند و شیعه تا اربعین آن حضرت از شادی و خشنودی خودداری می کنند. حتی در غیرمسلمانان نیز این عادت در مرده های شان مراعات می شود؛ خصوصاً که از بزرگان آن قوم باشد و کسی باشد که آثار علمی و نتایج قدمی را که در راه رفاه و آسایش دینی و دنیوی آنان برداشته باشد و در اصلاح جامعه، از جان گذشتگی نشان داده باشد.

غوغای میلیون‌ها عشاق حسین در گرداگرد «سفینة النجاة»

کیفیت زیارت جابر

عطا (عطیه عوفی) که همسفر جابر بن عبدالله در روز بیستم ماه صفر بوده است، می گوید: چون به غاضریّه رسیدیم، جابر در آب فرات غسل کرد و پیراهن طاهری که با خود داشت پوشید. پس گفت: آیا با تو چیزی از بوی خوش هست ای عطا؟ گفتم: با من شعد هست. پس مدتی از آن شعد گرفت و بر سر و بدن پاشید و با پای برهنه روانه شد. تا ایستاد نزد سر مبارک حضرت امام حسین(ع) و سه مرتبه «الله اکبر» گفت؛ پس افتاده، بیهوش شد و چون به هوش آمد، شنیدم که گفت: «السلام علیک یا آل الله...» تا آخر.

پس خم شد و دو طرف روی خود را بر قبر مقدس مالید و چهار رکعت نماز کرد؛ پس آمد به نزد قبر علی بن الحسین(ع) و گفت: «السلام علیک یا مولای و ابن مولای...»؛ پس قبر را بوسید و دو رکعت نماز کرد و رو به جانب قبر شهدا کرد و گفت: «السلام علی الارواح المنیخۀ بقبر ابی عبدالله...» تا آخر. پس آمد نزد قبر حضرت عباس(ع) و ایستاد نزد قبر و گفت: «السلام علیک یا ابالقاسم...»؛ پس دو رکعت نماز کرد و خدا را خواند برای حاجت های خود و بازگشت.


یک اربعین گریه آسمان

امام صادق(ع) می فرماید: آسمان بر حسین بن علی(ع) و بر حضرت یحیی بن زکریا گریست و بر احدی جز این دو نگریسته است. راوی (عبدالله بن هلال) از امام پرسید: گریه آسمان بر این دو شهید چگونه بود؟ امام فرمود: مردم چهل روز دیدند که طلوع و غروب خورشید، سرخ و خون رنگ است. پرسید: آیا گریه آسمان همین است؟ فرمود: آری.

در حدیث دیگری امام باقر(ع) فرمود: پس از یحیی بن زکریا آسمان بر کسی جز حسین بن علی(ع) نگریسته است. آسمان چهل روز بر آن حضرت گریست.


چلّه نشینی

اربعین، عبارت است از چله نشینی، اعتکاف و انزوای چهل روزه، که از رسم های سلوک صوفیانه است. شمس الدین آملی می نویسد: «متصوفه سالک را در مبدأ به خلوت فرموده اند، تا در کوره خلوت، نفس او به آتش ریاضت گداخته شود، از آلایش طبیعت صافی گردد» و تعیین آن به اربعین، مستفاد است از آنچه رسول’ فرمود: «من أخلص لله اربعین صباحاً ظهرتْ له ینابیع الحکمۀ من قلبه علی لسانه»؛ کسی که چهل روز خالصانه عبادت و اعتکاف کند، چشمه های حکمت از دلش بر زبانش جاری می گردد.

از کلام الهی در بیان میقات و تبتُّل و انقطاع موسی(ع) با حق سبحانه و تعالی، آن جا که فرمودند: {وَوَاعَدْنَا مُوسَی ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً}؛ و وعده گذاردیم با موسی به سی شب، و سپس ده شب دیگر بر آن افزودیم، تا میقات او با خدا چهل شب کامل شد. (اعراف، آیه 142).


اربعین و انقلاب

در تاریخ انقلاب اسلامی، سنت احیای اربعین، تأثیر شگرفی در گسترش شور انقلابی در شهرها داشت. در چهلم شهدای حادثه قم (قیام مردم در تاریخ 19 دی 1356 ش) مردم مسلمان تبریز قیام کردند و شهید دادند. در اربعین شهدای تبریز، مردم شهرهای دیگر مجلس یادبود گرفته، تظاهرات کردند و همین گونه اربعین ها به هم وصل شد و سراسر ایران به نهضت پیوست؛ تا آن که انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید. این به برکت الهام گرفتن از فرهنگ شهادت و ایثار خون بود که ملت قهرمان ایران، از عاشورا فرا گرفته بود. «اربعین» تداوم «عاشورا» بود و «ذِکر»، رسالتِ بازماندگان پس از خون و شهادت.


یک تجربه ناب

پیاده روی، یکی از نشانه های بارز مراسم عزاداری روز اربعین است؛ یک تلاش به ظاهر بدنی، اما در واقع معنوی و روحانی که از خلال آن، شخص خود را هم از لحاظ روحی و هم از جهت بدنی و ظاهری، با حقیقت عزاداری برای امام حسین(ع) تطابق می دهد. زیارت مرقد سیدالشهدا، بخشی از یک سفر مقدس است که زائر دوست می دارد آن را بدون استفاده از وسایل نقلیه معمول انجام دهد؛ زیرا کمک گرفتن از این ابزار، عزادار را به طور کلی از دنیای معمولی و روزمره اش جدا نمی کند. به خصوص اگر توجه کنیم که کناره گرفتن از دنیای پیرامون روزمره، یکی از مراحلی است که می توان از خلال آن، به فضای حقیقی و اصیل سوگواری وارد شد.

پیاده روی زیارت اربعین، این امکان را برای زائران فراهم می آورد که اعمال و حرکات بدنی را برای رسیدن به هدف اصلی یعنی طهارت روحی به کار گیرند؛ چیزی که غالباً از مهم ترین نتایج مورد نظر در سفر زیارتی آن روز بزرگ است. بدن زائر، در اثنای این مرحله و پس از آن، رو به ضعف و سستی می نهد و به راحتی برای تعالی روحی و تقویت بعد معنوی، رام و آرام می گردد و دست رغبت ها و شهوات سرکش که غالباً برای بروز خود به بدنی قوی نیاز دارند، از سر او کوتاه می شود.

بدین ترتیب، طهارت روح که عزادار در طول پیاده روی خود به سوی کربلا با آن انس گرفته، یکی از نشانه های بارز در سفر او به شمار می آید و چه بسا این حالت تطهیر و پاکی تا مدت ها پس از این مرحله سلوک، در او باقی می ماند و در تمام فعالیت های روزانه او آثار خود را نشان می دهد.

پیاده روی روز اربعین، همچنین تجربه های معرفتی و شناختی جدیدی را برای شخص به ارمغان می آورد. در واقع شخص در این مرحله از عزاداری، هم محیط پیرامون خود را از چشم اندازی دیگر می نگرد و هم در تطابق و سازگاری با دنیای متفاوت بیرون از خود، به نوعی خودیابی و کشف دوباره خویشتن دست می یابد.

با این که پیاده روی به سوی کربلا، از سه راه اصلی: نجف ـ کربلا، حله ـ کربلا و بغداد ـ کربلا صورت می گیرد، اما راه نجف ـ کربلا به جهت اهمیتی که دارد و ابعاد معنوی و تاریخی ای که در آن نهفته، متمایز از دیگر مسیرهاست؛ زیرا زیارت مرقد علی بن ابی طالب(ع) در نجف، از سوی زائران پیاده، بُعدی نمادین و معنوی به حرکت آنان می بخشد و آنها را در اتمام سفر مقدسشان به کربلا راغب تر می کند.


تا کربلا

دو ساعت گذشته از ظهر، با گروه های متعدد راهپیمایان، از مرقد امام علی(ع) به راه می افتیم و پس از عبور از کنار قبرستان «وادی السلام» (بزرگ ترین مقبره شیعیان در جهان) به جاده کربلا می رسیم. هزاران نفر از پیادگان، در حالی که پرچم های سبز حسینی در دست دارند، به سرعت به راه خود ادامه می دهند. بعضی پرچم داران مصرّند که پرچم ها را به ضریح امام علی(ع) متبرک کنند و با کسب حالت تقدس و پاکی، در سفر پیش روی خود، از آن فیض گیرند. پیادگان حسینی با شتاب و در حالی که پرچم های سبز در دست دارند، راه می پیمایند.

یکی از پدیده های جالب و در عین حال پرمعنا و مفهوم، وجود گروه های مختلف خدمت رسانی است که در طول راه، به پیادگان خدمات گوناگون ارائه می دهند. یکی از این خدمات، دعوت زائران به توقف و استراحت و در اختیارگذاردن اتاق و خانه برای بیتوته آنهاست. نزدیک غروب، تعدادی از نیکوکاران را دیدیم که در میان راه ایستاده بودند و زائران را به توقف و گذراندن شب در کاروان های خویش دعوت می کردند. عده ای نیز به اصرار و التماس از پیادگان می خواستند به منازل ایشان وارد شوند تا به بهترین شکل از آنها پذیرایی شود.

دسته ها و کاروان های خدمت گزار، بر حسب خدمتی که ارائه می دهند، گوناگون و متفاوتند. بیشتر آنها کارشان پذیرایی از زائران و برطرف کردن تشنگی و گرسنگی آنهاست که در طول روز یکسره و بدون توقف ادامه دارد.

معمولاً فعالیت گروه ها و جماعت های نزدیک به هم، با هم تنظیم و هماهنگ شده است، تا کارها تکراری نشود و نوع و وقت ارائه وعده های غذایی رعایت گردد و خدمات به بهترین صورت تقدیم زائران شود. همچنین، در طول روز، عده ای طبق ها و سینی های غذا را روی سر می گیرند و آنها را میان پیادگانی که تمایلی به توقف ندارند، توزیع می کنند.

از جمله دیگر خدمات در راه کربلا، که نشان می دهد خادمان حسینی از هیچ نیازی غفلت نکرده اند، این است که عده ای تلفن های همراه زائران را به صورت مجانی شارژ می کنند و خدمات پزشکی و بعضی درمان های طبیعی و ماساژ دادن دست و پای خسته پیادگان و جز این از دیگر خدماتی است که به زائران ارائه می شود و، هر بیننده ای را به شوق و شگفتی و تحسین وامی دارد.

در گوشه ای دیگر، حدود ده نفر از زنان عرب در کنار تنورهای گلین ایستاده اند و مشغول پخت نان هستند. بوی نان تازه، زائران خسته و گرسنه را متوجه این قسمت می کند. بعضی از این زنان، از حدود ده روز پیش تر در این مکان حاضر شده و پخت نان را آغاز کرده اند.

دسته های زوار، معمولاً پلاکاردهایی در دست دارند که نام خاص دسته ها، یا نام شخصیت های مشهور شیعه همچون خطبا و مرثیه خوانان امام حسین(ع) روی آنها نوشته شده است.

عده ای دیگر از پیادگان، شعارهایی را بر کیف و چمدان خود، یا روی لباس هاشان حک کرده اند که نشان از پیشینه تشیع آنها دارد و نیز بیان گر سفر روحانی آنها به سوی کربلای مقدس است. در دست بعضی از ایشان، پرچم کشور عراق را نیز می توان دید و گاه پرچم کشور بحرین نیز در دست عده ای دیده می شود که اشاره ای است به حمایت از شیعیان بحرین در حرکت های اعتراضی آنها علیه حاکمان بحرین؛ حرکت انقلابی ای که در آغاز سال 2011 به وقوع پیوست و نمونه آن در کشورهای دیگری چون تونس و مصر نیز رخ داد و «بیداری اسلامی یا «بهار عربی» نام گرفت.

راه کربلا، در این روزها، به جشنواره ای از نمادها و نشانه هایی تبدیل شده است که افکار و اندیشه ها و خواسته های عزاداران را به نمایش می گذارد.


هوسه

در یک طرف جاده، ده ها تن دایره وار ایستاده اند و در میان این جمع، یکی در حال خواندن «هوسات» است. «هوسه» به قصاید ویژه قبایل عربی جنوب عراق و فرات اوسط گفته می شود که ارزش هایی همچون قهرمانی و شجاعت و خصوصیات والای قبیله یا یکی از افراد آن را بیان می کند. غالباً از این گونه اشعار در اثنای جنگ ها و مرثیه سرایی برای یکی از افراد قبیله، یا برای برانگیختن عزم و همت مردان جهت انجام کارهای سخت و بزرگ استفاده می شود.

هنوز شاعر به پایان قصیده خود نرسیده که جماعت اطرافش دم می گیرند و یک بیت از آن قصیده را همراه با حرکات موزون و حرکت دایر ه وار تکرار می کنند. خواندن هوسه را سه تن از شاعران پی می گیرند و شرکت کنندگان که علاوه بر تعدادی افراد سالخورده، اکثراً از جوانان هستند، حلقه وار می گردند و حرکات خاص انجام می دهند.

هوسه یک فعالیت فرهنگی است که ریشه در باورها و پیشینه عشایری و محلی شیعه دارد. شیعیان از این رسم در مراسم عاشورا و اربعین استفاده می کنند و آن را در تعامل و اثرگذاری متقابل با آنچه در واقع یک امر دینی و اعتقادی است، به سطحی بالاتر ارتقا می دهند.

این تعامل باعث می شود که یک آیین خاص قبیله ای و محلی در پیوند با اعمال دینی و عبادی، به صورت یک فرهنگ ماندگار شود و از سوی دیگر، یک رسم دینی، شکل و بسیاری از مفاهیم خود را از خلال تعامل با آداب اجتماعی زائران دریافت نماید و در نتیجه، از بروز و بیان عمیق تری برخوردار شود و زائران و عزاداران، آن را به چشم مقبولیت و محبوبیت بیشتر بنگرند و بپذیرند.


وعده گاه

آیین عزاداری روز اربعین در شهر کربلا، از پنج روز مانده به بیستم ماه صفر آغاز می شود. کاروان ها و دسته های بزرگ سوگواری اباعبدالله(ع) از جاهای مختلف خود را به این شهر می رسانند. نخستین کاروان ماتم، کاروان شبیه خوانان و تعزیه گردانان است که وارد کربلا می شود. پس از آنها دسته های سینه زنی و زنجیرزنی از شهرهای عراق به سوی کربلا روانه می شوند و از 17 صفر تا روز اربعین، از صبحگاه تا پاسی از شب به سینه زنی و زنجیرزنی و عزاداری می پردازند. مراسم اصلی روز اربعین، دو ساعت گذشته از ظهر آغاز می شود.

زائران به صورت دسته های منظم عزادار، نزدیک در ورودی مرقد امام حسین(ع) می ایستند و در حالی که بر سینه های خود می کوبند، یکی از مرثیه های حسینی را می خوانند و تکرار می کنند، و در پایان سینه زنی، دست ها را به نشانه سلام و تحیت به امام حسین(ع)، به سوی ضریح بالا می برند. آن گاه زائران وارد زیارتگاه می شوند و گرداگرد ضریح می گردند و نماز زیارت به جای می آورند و دعاهای مخصوص زیارت اربعین را می خوانند. همانند آنچه در زیارت عاشورا وجود دارد.

کتاب ها و ادبیات شیعی درباره زیارت اربعین و کیفیت انجام آن، شرح و توصیف های دقیق ارائه داده است. غسل و تطهیر بدن، آمادگی روحی، حرکت به سوی ضریح، چگونگی تعامل با دیگر زائران، چگونگی نماز و خواندن دعاها و نزدیک شدن به قبر امام حسین(ع)، از جمله امور تأکید شده در زیارات، برای هرچه بهتر و کامل تر انجام گرفتن زیارت است.

سفر طولانی ای که زائر پشت سر نهاده و با آن، روزها و ساعت ها زندگی کرده، تجربه ای است بزرگ در آزادی و رهایی از مظاهر مادی دنیا و روزمرگی های رنج آور و کسل کننده. در طول این سفر، زائر به حالتی از آزادی روحی و معنوی می رسد که تمام افکار و اندیشه های معمول او، در نگاهش رنگ می بازد و چون خود را در فاصله ای بسیار اندک از ضریح سرور آزادگان حسین بن علی(ع) مشاهده می کند، آن آزادی روحی بیش از هر زمان، و روشن تر از همیشه نمایان می گردد.

زائر پس از تحمل رنج ها و مرارت های فراوان، اینک در موقعیتی قرار گرفته که می‌تواند در بالاترین سطح، با نمادها و نشانه های مقدسی که بر در و دیوار مرقد مطهر خودنمایی می کند، احساس یکی شدن و اتحاد کند و مطمئن باشد که وجودش از همه پلیدی ها و ناپاکی ها زدوده شده است. زائر قادر است خود را در فضای نورانی و مقدس حرم وارد سازد و از پاداش های زیارت ضریح امام حسین(ع) به بهترین شکل برخوردار گردد.

آیین پیاده روی زیارت اربعین، سفری است به اعماق تجربه های بزرگ فردی و اجتماعی؛ سفری است برای رها شدن از بند منیّت‌ها و کشف دوباره خویشتن و محیط پیرامون، در همراهی با سیل خروشان و پیش برنده میلیون ها زائر دلداده و عاشق، و در یک کلام: سفری است برای درک دگرگونی های مثبت، سازنده و متعالی.


متن و ترجمه زیارت اربعین امام حسین علیه السلام

کیفیت زیارت حضرت امام حسین علیه السّلام در روز اربعین به دو صورت رسیده:

اول: زیارتی است که شیخ در دو کتاب تهذیب و مصباح از صفوان جمّال روایت کرده، که صفوان گفت: مولایم امام صادق علیه السّلام درباره زیارت اربعین به من گفت: هنگامی که قسمت قابل توجهی از روز برآمده، بخوان:


السَّلامُ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَی خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَی صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَی أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَ ابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَ ابْنُ صَفِیِّکَ الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَی وَ شَرَی آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ،
سلام بر ولیّ خدا و حبیبش، سلام بر دوست خدا و نجیبش، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر حسین مظلوم شهید، سلام بر آن دچار گرفتاریها و کشته اشکها، خدایا من گواهی می دهم که حسین ولیّ تو و فرزند ولیّ تو، و فرزند برگزیده توست حسینی که به کرامتت رسیده، او را به شهادت گرامی داشتی، و به خوشبختی اختصاصش دادی، و به پاکی ولادت برگزیدی، و او را آقایی از آقایان، و پیشروی از پیشرویان، و مدافعی از مدافعان حق قرار دادی، و میراثهای پیامبران را به او عطا فرمودی، و او را از میان جانشینان حجّت بر بندگانت قرار دادی، و در دعوتش جای عذری باقی نگذاشت، و از خیرخواهی دریغ نورزید، و جانش را در راه تو بذل کرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند، درحالی که بر علیه او به کمک هم برخاستند، کسانی که دنیا مغرورشان کرد، و بهره واقعی خود را به فرومایه تر و پست تر چیز فروختند، و و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند، تکبّر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند، تو را و پیامبرت را به خشم آوردند،


وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیما السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیدا وَ مَضَیْتَ حَمِیدا وَ مُتَّ فَقِیدا مَظْلُوما شَهِیدا وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ،
و اطاعت کردند از میان بندگانت، اهل شکاف افکنی و نفاق و بارکشان گناهان سنگین، و سزواران آتش را پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد کرد، تا در طاعت تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت خدایا آنان را لعنت کن لعنتی سنگین، و عذابشان کن عذابی دردناک، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان، شهادت می دهم که تو امین خدا و فرزند امین اویی، خوشبخت زیستی، و ستوده درگذشتی، و از دنیا رفتی گم گشته، و مظلوم و شهید، گواهی می دهم که خدا وفاکننده است آنچه را به تو وعده داده، و نابودکننده کسانی را که از یاری ات دریغ ورزیدند، و عذاب کننده کسانی را که تو را کشتند، و گواهی می دهم که تو به عهد خدا وفا کردید و در راهش به به جهاد برخاستی تا مرگ فرا رسید، پس خدا لعنت کند کسانی را که تو را کشتند، و به تو ستم کردند، و این جریان را شنیدند و به آن خشنود شدند،


اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ [أَجْسَامِکُمْ ] وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
خدای من تو را شاهد می گیرم که من دوستم با آنان که او را دوست دارند، و دشمن با آنان که با او دشمنند، پدر و مادرم فدایت ای فرزند رسول خدا، گواهی می دهم که تو در صلبهای بلندمرتبه و رحمهای پاک نوری بودی، جاهلیت با ناپاکیهایش تو را آلوده نکرد، و از جامه های تیره و تارش به تو نپوشاند، و گواهی می دهم که تو از ستونهای دین، و پایه های مسلمانان، و پناهگاه مردم مؤمنی، و گواهی می دهم که پیشوای نیکوکار، با تقوا، راضی به مقدرات حق، پاکیزه، هدایت کننده، و هدایت شده ای، و گواهی می دهم که امامان از فرزندانت، اصل تقوا، و نشانه های هدایت، و دستگیره محکم، و حجّت بر اهل دنیا هستند و گواهی می دهم که من به یقین مؤمن به شمایم، و به بازگشتتان یقین دارم، براساس قوانین دینم، و عواقب عملم، و قبلم با قلبتان در در صلح، و کارم پیرو کارتان، و یاری ام برای شما آماده است، تا خدا به شما اجازه دهد، پس با شمایم نه با دشمنانتان، درودهای خدا بر شما، و بر ارواح و پیکرهایتان، و بر حاضر و غایبتان، و بر ظاهر و باطنتان، آمین ای پروردگار جهانیان.

پس دو رکعت نماز می خوانی، و به آنچه می خواهی دعا می کنی و برمی گردی.

 

دوم: زیارتی است که از جابر روایت شده، و کیفیت آن چنان است که از عطا[ظاهرا همان عطیه عوفی کوفی همسفر جابر در اربعین برای زیارت حضرت امام حسین علیه السّلام است] نقل شده است که: در روز بیستم ماه صفر با جابر بن عبد اللّه انصاری بودم، چون به غاضریه رسیدیم در آب فرات غسل کرد، و پیراهن پاکیزه ای که با خود داشت پوشیده، آنگاه به من گفت: آیا از بوی خوش چیزی، با تو هست ای عطا؟ گفتم: «سعد» با من هست، قدری از آن گرفت و بر سر و بدن پاشید، و پابرهنه روانه شد، تا نزد سر مبارک امام حسین علیه السّلام ایستاد، و سه مرتبه اللّه اکبر گفت.پس افتاد و بی هوش شد، چون به هوش آمد شنیدم می گفت: «السّلام علیکم یا ال اللّه...» که درست همان زیارت نیمه رجب است که قبلاً ذکر کردیم، و با آن جز در چند کلمه تفاوت ندارد، که آن هم احتمالاً ناشی از اختلاف نسخه هاست، چنان که شیخ مرحوم احتمال داده است.

متن آن زیارت هم به این شرح است:

السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا آلَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا سَادَةَ السَّادَاتِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا لُیُوثَ [عَلَی لُیُوثِ ] الْغَابَاتِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا سُفُنَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ [السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ ] السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِسْمَاعِیلَ ذَبِیحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللَّهِ،
سلام بر شما ای خاندان خدا، سلام بر شما ای برگزیدگان خدا، سلام بر شما ای انتخاب گشته های خدا از میان خلق، سلام بر شما ای آقایان آقاها، سلام بر شما ای شیران بیشه ها، سلام بر شما ای کشتیهای نجات، سلام بر تو ای ابا عبد اللّه الحسین، سلام بر تو ای وارث دانش پیامبران، رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا سلام بر تو ای وارث اسماعیل قربانی خدا، سلام بر تو ای وارث موسی همسخن خدا سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمّد حبیب خدا


السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَدِیجَةَ الْکُبْرَی السَّلامُ عَلَیْکَ یَا شَهِیدَ ابْنَ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا قَتِیلَ ابْنَ الْقَتِیلِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِیِّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ عَلَی خَلْقِهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ رُزِئْتَ [وَ بَرَرْتَ ] بِوَالِدَیْکَ وَ جَاهَدْتَ عَدُوَّکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ تَسْمَعُ الْکَلامَ وَ تَرُدُّ الْجَوَابَ وَ أَنَّکَ حَبِیبُ اللَّهِ وَ خَلِیلُهُ وَ نَجِیبُهُ [نَجِیُّهُ ]،
سلام بر تو ای فرزند محمّد مصطفی، سلام بر تو ای فرزند علی مرتضی، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سلام بر تو ای فرزند خدیجه کبری، سلام بر تو ای شهید فرزند شهید، سلام بر تو ای کشته فرزند کشته، سلام بر تو ای ولیّ خدا و فرزند ولیّ خدا سلام بر تو ای حجّت خدا و فرزند حجّت خدا بر خلقش، گواهی می دهم که تو نماز بپا داشتی، و زکات پرداختی، و به معروف امر کردی، و از منکر نهی نمودی، و مصیبت زده پدر و مادر شدی، و با دشمنت جهاد کردی، و گواهی می دهم که تو سخن را می شنوی، و پاسخ می دهی، و تو حبیب و دوست و بنده نجیب و برگزیده


وَ صَفِیُّهُ وَ ابْنُ صَفِیِّهِ یَا مَوْلایَ [وَ ابْنَ مَوْلایَ ] زُرْتُکَ مُشْتَاقا فَکُنْ لِی شَفِیعا إِلَی اللَّهِ یَا سَیِّدِی وَ أَسْتَشْفِعُ إِلَی اللَّهِ بِجَدِّکَ سَیِّدِ النَّبِیِّینَ وَ بِأَبِیکَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ بِأُمِّکَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَلا لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ سَالِبِیکَ وَ مُبْغِضِیکَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.
و فرزند برگزیده خدایی، ای مولای من و فرزند مولای من مشتاقانه تو را زیارت نمودم.ای آقای من به درگاه خدا شفیع من باش، ای آقای من، به درگاه خدا طلب شفاعت می کنم به وسیله جدّت سرور پیامبران، و پدرت سرور جانشینان، و مادرت فاطمه سرور بانوان جهانیان، خدایا لعنت کند قاتل و ستمگر و غارت گر و دشمنت را از گذشتگان و آیندگان، و درود خدا بر آقای ما محمّد و خاندان پاک و پاکیزه اش.


سپس قبر مطهّر را ببوس و رو به جانب علی بن الحسین علیه السّلام کن و در زیارت آن جناب بگو:


السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ وَ ابْنَ مَوْلایَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِیکَ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ بِزِیَارَتِکُمْ وَ بِمَحَبَّتِکُمْ وَ أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
سلام بر تو ای مولای من و فرزند مولای من، خدا لعنت کند کشنده تو و ستم کننده بر تو را، من به زیارت شما و محبتّتان به خدا تقرب می جویم، و از دشمنانتان اعلام بیزاری می کنم سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای مولایم.


بعد برو تا به قبور شهدا(رضوان اللّه علیهم)برسی آنجا بایست و بگو:

السَّلامُ عَلَی الْأَرْوَاحِ الْمُنِیخَةِ بِقَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا طَاهِرِینَ مِنَ الدَّنَسِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا مَهْدِیُّونَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَبْرَارَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی الْمَلائِکَةِ الْحَافِّینَ بِقُبُورِکُمْ أَجْمَعِینَ جَمَعَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ فِی مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ وَ تَحْتِ عَرْشِهِ إِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
سلام بر ارواح خفته در کنار قبر ابی عبد اللّه الحسین (درود بر او)، سلام بر شما ای پاکان از آلودگی، سلام بر شما ای هدایت شده گان سلام بر شما ای نیکان خدا، سلام بر شما و بر همه فرشتگان پیرامون قبرهایتان خدا ما و شما را در جایگاه رحمتش و زیر عرشش گرد آورد، که او مهربان ترین مهربانان است، و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.


بعد از آن به حرم عباس بن امیر المؤمنین رفته و چون به آنجا رسیدی بر در بارگاه آن جناب بایست و بگو:

سَلامُ اللَّهِ وَ سَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِینَ وَ جَمِیعِ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّیقِینَ [وَ] الزَّاکِیَاتُ الطَّیِّبَاتُ فِیمَا تَغْتَدِی وَ تَرُوحُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الْمُرْسَلِ وَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ وَ الدَّلِیلِ الْعَالِمِ وَ الْوَصِیِّ الْمُبَلِّغِ وَ الْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ فَجَزَاکَ اللَّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ عَنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ بِمَا صَبَرْتَ،
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش، و پیامبران مرسلش، و بندگان شایسته اش، و همه شهیدان و صدّیقان و درودهای پاک و پاکیزه در آنچه می آید و می رود بر تو باد ای فرزند امیر مؤمنان، شهادت می دهم برای حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا، و خیرخواهی، برای یادگار پیامبر مرسل(درود خدا بر او و خاندانش باد)، و فرزندزاده برگزیده، و راهنمای دانا، و جانشین تبلیغ گر، و ستمدیده غارت زاده، خدا از جانب پیامبر و امیر مؤمنان و حسن و حسین(درود خدا بر ایشان)جزایت دهد برترین جزا به خاطر این که صبر کردی


وَ احْتَسَبْتَ وَ أَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّکَ وَ اسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ حَالَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ مَاءِ الْفُرَاتِ أَشْهَدُ أَنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوما وَ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَکُمْ مَا وَعَدَکُمْ جِئْتُکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَافِدا إِلَیْکُمْ وَ قَلْبِی مُسَلِّمٌ لَکُمْ وَ تَابِعٌ وَ أَنَا لَکُمْ تَابِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یَحْکُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ إِنِّی بِکُمْ وَ بِإِیَابِکُمْ [وَ بِآبَائِکُمْ ] مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِمَنْ خَالَفَکُمْ وَ قَتَلَکُمْ مِنَ الْکَافِرِینَ قَتَلَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ بِالْأَیْدِی وَ الْأَلْسُنِ.
و کار خویش را تنها به حساب خدا گذاشتی، و یاری نمودی پس چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت.خدا لعنت کند کند کسی را که کشت، و لعنت کند کسی را که جاهل بود به حقّت، و حرمتت را سبک شمرد، و خدا لعنت کند کسی را که بین تو و آب فرات پرده شد، شهادت می دهم که تو مظلومانه کشته شدی، و خدا به وعده ای که به شما داده وفا می کند، به سوی تو آمدم ای فرزند امیر مؤمنان دارد به محضر شمایم دلم تسلیم و پیرو شماست، و خود نیز پیرو شمایم، یاری ام برای شما مهیّاست، تا خدا حکم کند، و او بهترین حکم کنندگان است، پس با شمایم تنها با شما نه با دشمن شما، من به شما و بازگشتتان مؤمن، و به آنان که با شما مخالفت کردند، و شمار را کشتند کافرم، خدا بکشد امّتی را که شما را با دستها و زبانهایشان کشتند.


سپس وارد روضه شو، و خود را به ضریح بچسبان و بگو:


السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَی رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ أَشْهَدُ وَ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَی مَا مَضَی بِهِ الْبَدْرِیُّونَ وَ الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الْمُنَاصِحُونَ لَهُ فِی جِهَادِ أَعْدَائِهِ الْمُبَالِغُونَ فِی نُصْرَةِ أَوْلِیَائِهِ الذَّابُّونَ عَنْ أَحِبَّائِهِ فَجَزَاکَ اللَّهُ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ وَ أَکْثَرَ الْجَزَاءِ وَ أَوْفَرَ الْجَزَاءِ وَ أَوْفَی جَزَاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفَی بِبَیْعَتِهِ وَ اسْتَجَابَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَ أَطَاعَ وُلاةَ أَمْرِهِ،
سلام بر تو ای بنده شایسته فرمانبر خدا و رسول خدا، و امیر مؤمنان و حسن و حسین(درود خدا بر آنان باد)، سلام و رحمت خدا و برکات و مغفرت و رضوانش بر تو بر روان و تن تو، شهادت می دهم و خدا را شاهد می گیرم، که تو به همان مسیری رفتی که اهل بدر رفتند، و در آن راه از دنیا گذشتند، آن مجاهدان در راه خدا، و خیرخواهان برای خدا، در مبارزه با دشمنان خدا، و تلاش گران در یاری اولیایش، آن دفاع کنندگان از عاشقانش، خدا پاداشت دهد، به برترین و بیشترین، و کامل ترین پاداش، و وفاکننده ترین پاداش، یکی از آنان که به بیعت او وفا کرد، و دعوتش را اجابت نمود، و از والیان امر اطاعت کرد


أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُودِ فَبَعَثَکَ اللَّهُ فِی الشُّهَدَاءِ وَ جَعَلَ رُوحَکَ مَعَ أَرْوَاحِ السُّعَدَاءِ وَ أَعْطَاکَ مِنْ جِنَانِهِ أَفْسَحَهَا مَنْزِلا وَ أَفْضَلَهَا غُرَفا وَ رَفَعَ ذِکْرَکَ فِی عِلِّیِّینَ [فِی الْعَالَمِینَ ] وَ حَشَرَکَ مَعَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقا أَشْهَدُ أَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْکُلْ وَ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَی بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِکَ مُقْتَدِیا بِالصَّالِحِینَ وَ مُتَّبِعا لِلنَّبِیِّینَ فَجَمَعَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ رَسُولِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ فِی مَنَازِلِ الْمُخْبِتِینَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.
شهادت می دهم، که در خیرخواهی کوشیدی، و نهایت تلاش را انجام دادی، خدا تو را در زمره شهیدان برانگیزد و روحت را در کنار ارواح نیکبختان قرار دهد، و از بهشتش وسیع ترین منزل را به تو عطا کند، و برترین غرفه ها را ارزانی نماید، و نامت را در بالاترین درجات بالا برد، و با پیامبران و صدّیقان و شهدا و شایستگان مشحور نماید، آنها خوب رفیقانی هستند، شهادت می دهم که تو سستی نورزیدی، و باز نایستادی، و بر آگاهی از کارت از دنیا رفتی، در حال پیروی از شایستگان، و پیروی از پیامبران پس خدا بین ما و رسول خود و اولیایش در جایگاهای فروتنان گرد آورد که او مهربان ترین مهربانان است.


مؤلف گوید: خوب است این زیارت را، پشت سر قبر، به طرف قبله بخوانی، چنان که شیخ در«تهذیب» چنین فرموده:سپس وارد شو.و خود را با رو به قبر بیانداز، و چنین بگو درحالی که رو به جانب قبله ای السّلام علیک ایّها العبد الصّالح و بدان که زیارت قمر بنی هاشم موافق روایت مذکور، همین بود که ذکر شد، ولی سید ابن طاووس و شیخ مفید و دیگران پس از این زیارت فرموده اند که به سمت بالا سر برو، و دو رکعت نماز بخوان، و بعد از آن هرچه خواهی نماز بجا آور، و بسیار خدا را بخوان و پس از نماز بگو:


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لا تَدَعْ لِی فِی هَذَا الْمَکَانِ الْمُکَرَّمِ وَ الْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا هَمّا إِلا فَرَّجْتَهُ وَ لا مَرَضا إِلا شَفَیْتَهُ وَ لا عَیْبا إِلا سَتَرْتَهُ وَ لا رِزْقا إِلا بَسَطْتَهُ وَ لا خَوْفا إِلا آمَنْتَهُ وَ لا شَمْلا إِلا جَمَعْتَهُ وَ لا غَائِبا إِلا حَفِظْتَهُ وَ أَدْنَیْتَهُ وَ لا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ لَکَ فِیهَا رِضًی وَ لِی فِیهَا صَلاحٌ إِلا قَضَیْتَهَا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد، و در این مکان مکرّم، و زیارتگاه بزرگ، برای من گناهی مگذار جز آن که بیامرزی، و نه اندوهی جز آن که برطرف نمایی، و نه بیماری جز آن که شفا دهی، و نه عیبی جز آن که بپوشانی، و نه رزقی جز آن که بگسترانی، و نه ترسی جز آن که ایمنی دهی، و نه پراکندگی جز آن که گرد آوری، و نه دور از نظری جز آن که حفظ کنی و دیدارش را نزدیک نمایی، و نه حاجتی از حاجتهای دنیا و آخرت، که تو را در آن رضایت و مرا در آن مصلحت است جز آن که برآوری، ای مهربان ترین مهربانان.


بعد به جانب ضریح بازگرد، و نزد پاهای مبارک بایست و بگو:


السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَوَّلِ الْقَوْمِ إِسْلاما وَ أَقْدَمِهِمْ إِیمَانا وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللَّهِ وَ أَحْوَطِهِمْ عَلَی الْإِسْلامِ أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَخِیکَ فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُوَاسِی فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحَارِمَ وَ انْتَهَکَتْ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحَامِی النَّاصِرُ وَ الْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ،
سلام بر تو ای ابا الفضل العباس فرزند امیر مؤمنان، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان، سلام بر تو ای فرزند اولین نفر امت در اسلام آوردن، و پیش ترینشان در ایمان و استوارترینشان در پای بندی به دین خدا، و با احتیاطترنیشان بر اسلام، شهادت می دهم که تو برای خدا و رسولش و برادرت خیرخواهی نمودی، پس چه خوب برادر همدردی بودی، خدا لعنت کند امتی را که تو را کشت، و لعنت کند امتی را که به تو ستم روا داشت، و لعنت کند امتی را که حرمتهای تو را حلال شمرد، و پرده احترام اسلام را درید، پس چه نیکو صبرکننده، جهادگر حامی، یاری دهنده و برادر دفاع کننده از برادرش بودی،


الْمُجِیبُ إِلَی طَاعَةِ رَبِّهِ الرَّاغِبُ فِیمَا زَهِدَ فِیهِ غَیْرُهُ مِنَ الثَّوَابِ الْجَزِیلِ وَ الثَّنَاءِ الْجَمِیلِ وَ أَلْحَقَکَ [فَأَلْحَقَکَ ] اللَّهُ بِدَرَجَةِ آبَائِکَ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ اللَّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِزِیَارَةِ أَوْلِیَائِکَ رَغْبَةً فِی ثَوَابِکَ وَ رَجَاءً لِمَغْفِرَتِکَ وَ جَزِیلِ إِحْسَانِکَ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ أَنْ تَجْعَلَ رِزْقِی بِهِمْ دَارّا وَ عَیْشِی بِهِمْ قَارّا وَ زِیَارَتِی بِهِمْ مَقْبُولَةً وَ حَیَاتِی بِهِمْ طَیِّبَةً وَ أَدْرِجْنِی إِدْرَاجَ الْمُکْرَمِینَ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَنْقَلِبُ مِنْ زِیَارَةِ مَشَاهِدِ أَحِبَّائِکَ مُفْلِحا مُنْجِحا قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرَانَ الذُّنُوبِ وَ سَتْرَ الْعُیُوبِ وَ کَشْفَ الْکُرُوبِ إِنَّکَ أَهْلُ التَّقْوَی وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،
و پاسخ دهنده طاعت پروردگارش، و علاقمند به آنچه دیگران به بی رغبت شدند، که همان پاداش بزرگ، و ستایش زیباست، و خدا تو را به درجه پدرانت، در بهشتهای پرنعمت ملحق کرد.خدایا معترض زیارت اولیایت شدم به خاطر رغبت در پاداشت، و امید به آمرزشت، و احسان فراوانت، پس از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی، و روزی ام را به خاطر ایشان زیاد نمایی و زندگی ام را به خاطر آنان برقرار داری، و زیارتم را به حق آنان مقبول قرار دهی، و حیاتم را دلپسند فرمایی، و مرا با گروه اهل کرامت همراه نمایی و از کسانی قرار دهی که از زیارت زیارتگاه های عاشقانت رستگار و کامیاب بازمی گردند، درحالی که مستوجب آمرزش گناهان، و پوشیدن عیبها، و برطرف شدن گرفتاریها شده باشد، به راستی تو اهل پروا و آمرزشی.


چون بخواهی آن حضرت را وداع کنی، به نزد قبر شریف برو، و این جملات را که در روایت ابو حمزه ثمالی است، و علماهم ذکر کرده اند بگو:


أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِیکَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِکِتَابِهِ وَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اللَّهُمَّ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِی قَبْرَ ابْنِ أَخِی رَسُولِکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ ارْزُقْنِی زِیَارَتَهُ أَبَدا مَا أَبْقَیْتَنِی وَ احْشُرْنِی مَعَهُ وَ مَعَ آبَائِهِ فِی الْجِنَانِ وَ عَرِّفْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ رَسُولِکَ وَ أَوْلِیَائِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَوَفَّنِی عَلَی الْإِیمَانِ بِکَ وَ التَّصْدِیقِ بِرَسُولِکَ وَ الْوِلایَةِ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ فَإِنِّی قَدْ رَضِیتُ یَا رَبِّی بِذَلِکَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
تو را به خدا می سپارم و خواستار رعایت توأم، و بر تو سلام می فرستم، ایمان آوردیم به خدا و رسول و کتابش، و به آنچه پیامبر از پیش خدا آورد، خدایا ما را با گواهان این حوادث بنویس، خدا آن را آخر عهد من از زیارت قبر فرزند برادر رسولت(درود خدا بر او و خاندانش باد)قرار مده، و زیارتش را همواره تا زنده ام می داری روزی من فرما، و مرا با او و با پدرانش در بهشت محشور گردان، و میان من و او و رسول و اولیایت شناسایی ایجاد کن.خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و مرا بمیران، بر پایه ایمان به خود، و باور نسبت به پیامبرت، و ولایت امیر مؤمنان و امامان از فرزندانش(درود بر آنان باد)و بیزاری از دشمنانشان، که من ای پروردگارم همانا به این امر خشنودم، و درود خدا بر محمّد و خاندان محمّد.

پس برای خود، و برای پدر و مادر و مؤمنان و مسلمانان دعا کن، و از دعاها هر دعایی را که می خواهی اختیار کن.


تعداد بازدید : 94
دانلود

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی