بازدید 86918
86918 بازدید
آیا مسلمانان اکثرهم لایعقلون هستند؟
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۱ 23 February 2015
کد خبر: ۴۷۷۲۳۰
| ۰۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۱ 23 February 2015
| 86918 بازدید
86918 بازدید
|
در بحث مسائل اجتماعی و سیاسی هر گاه عدهای از فعالان و اندیشمندان به عقل جمعی تأکید میکنند، عدهای دیگر ـ که با مراجعه به رأی عمومی مخالف هستند ـ با استناد به قرآن تأکید میکنند قرآن فرموده است: اکثرهم لا یعقلون و یا اکثرهم لا یعلمون.
حال سؤال این است اشاره قرآن در این آیات به چه کسانی است؟
آیا قرآن به اجتماع مسلمانان اشاره دارد و میفرماید اکثر مسلمانان فکر نمیکنند و اکثر مسلمانان نمیفهمند؟
آیا قرآن به اجتماع غیر از مسلمانان اشاره دارد و آنان را خطاب قرار داده است؟
با مراجعه به قرآن، آیاتی را که آخرش به اکثرهم لا یعقلون ختم میشود، بررسی میکنیم تا دریابیم منظور قرآن چه کسانی است؟
در مراجعه به قرآن درمییابیم قرآن درباره سه گروه از مردم صحبت میکند؛ یک گروه مومنان هستد که در شروع سوره بقره در ۴ آیه اوصاف آنان را بیان کرده و بعد فقط در دو آیه اوصاف کافران را بیان میفرماید. بعد به عده قلیلی در بین مسلمان اشاره کرده به اسم منافقان و وضعیت حضور آنان در جمع مسلمانان و زیانشان را در ۱۳ آیه از آیه ۷ تا آیه ۲۰ شرح میدهد.
گروه آخر را کسانی معرفی میکند که در بین مسلمانان زندگی میکنند، ولی از کافران هستند. منافقان به ظاهر اظهار ایمان میکنند، ولی ایمانی ندارند. آیه ۱۳ سوره بقره به گفتوگوی بین کسانی که مجهول هستند با منافقان اشاره دارد که از آنان میخواهند ایمان بیاورند. منافقان امتناع میکنند و میگویند: کَمَا آمَنَ النَّاسُ که اشاره به توده مردم دارند که میتوان از این آیه نتیجه گرفت؛ اول اینکه ایمان عامه مردم مورد قبول است. دوم آنکه منافقان در اقلیت هستند. پس سؤال همچنان پابرجاست که اکثرهم که قرآن به آن اشاره دارد، اکثر جامعه مومنان و مسلمانان است یا اکثر جامعه کفار و منکران؟
در مراجعه به قرآن سوره حجرات آیه ۳۶ به طور مشخص اکثرهم لا یعقلون به جامعه مسلمانان توجه دارد و آنها کسانی هستند که حضرت رسول را از بیرون خانه با صدای بلند صدا میکنند و خدا میفرماید، اکثر کسانی از مسلمانان که تو را ای رسول این چنین صدا میکنند، نمیفهمند. پس این اکثر اشارهای به کل مسلمانان ندارد، بلکه عده محدودی هستند که بیشترشان این کار را از سر نادانی انجام میدهند.
در سوره شعرا (۲۶) آیه ۱۷۴ وقتی نعمتها را میشمارد، بعد میفرماید: «إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ». دوباره این عنوان در آیه ۱۹۰ همان سوره تکرار میشود که میتوانیم بگوییم منظور اکثر در قرآن غیر مومنان هستند و در حقیقت، منظور اکثر مسلمانان نیست و به جوامع غیر از آنان که در اکثریت هستند، اشاره دارد.
در سوره نحل (۱۶) در آیه ۸۳ میفرماید: «یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ». با مراجعه مکرر به آیاتی که در آن به اکثرهم لایعقلون، درمییابیم که قرآن مقایسه بین دو گروه مومنین و کفار را به انحای مختلف تکرار میکند و مکرر میفرماید، اکثر کفار از روی عدم تعقل و نادانی به کفر گرایش دارند و مسلمانان با دریافتن نشانهها و تعقل ایمان میآوردند؛ چنان که در سوره رعد (۱۳) آیه ۳ اشاره دارد و یا در سوره آل عمران به طور مشخص بیان میکند و صفت فکر کردن را به مؤمنان نسبت میدهد، در آیه ۱۹۱ آل عمران چنین میفرماید: «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّار». قرآن تأکید دارد، مؤمنان از قوه فکرشان استفاده میکنند و چنانکه در بالا آورده شده، درباره کافران میفرماید: اکثر آنان نمیفهمند و از قوه فکرشان استفاده نمیکنند.
قرآن هر جا درباره مومنان صحبت میکند، آنها را لقوم یتفکرون و یا لاولی الالباب (خردمندان) خطاب میکند. در سوره طلاق آیه ۱۰ میفرماید: «.... أُوْلِی الْأَلْبَابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْرًا»؛ خردمندان کسانی هستند که ایمان آوردند و به درستی که بر آنها ذکر را نازل کردهایم. حال میتوانیم بگوییم منظور قرآن از اکثرهم لایعقلون با استناد به آیات بالا کافران هستند و این اشاره شامل مسلمانان نمیشود.
مؤمنان آنقدر برای خدا عزیزند که وقتی منافقان در آیه ۱۳ سوره بقره توده مسلمانان را مسخره و نادان خطاب میکنند، لحن آیه بسیار شدید میشود و میفرماید؛ خدا شما را استهزا و در گمراهیتان رها میکند تا سرگران باشید. حال چطور بعضیها صفت کافران را به جمع مسلمانان نسبت میدهند، جای تعجب دارد. از این گذشته، در تاریخ تشیع، جمع خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی قابل تکرار نیست. علمای تراز اول همه کشور جمع شدهاند و قانون اساسی جمهوری اسلامی را تصویب کردهاند که در آن، رأی اکثریت ملاک اعطای مقامات و تصمیم گیریها در کشور باشد.
آیا آن جمع بینظیر و تراز اول که هر کدامشان مثال زدنی و ملاک قضاوت است به مفاهیم قرآن این قدر اشراف نداشتهاند که چنین تصمیم گرفتهاند؟ در صورتی که چنین نیست. آنان با آگاهی از فرهنگ قرآن و جایگاه مسلمانان در درک و شناخت و تأکید خداوند منان به اینکه همراهی او با جمع مسلمانان است، این تصمیم تاریخساز را گرفتند و انقلاب را و اسلام را و نظام جمهوری اسلامی را تضمین کردند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید