همایش وحدت اصولگرایان در نوزدهم مهر ماه و با سخنرانی آیتالله مصباح یزدی، غایبان زیادی داشت. پیش و پس از برگزاری همایش فوق، در میان غایبان آن جمع، این علی لاریجانی رئیس مجلس در هفت سال اخیر بوده است که با اخبار ضد و نقیض مبنی بر برنامه وی برای تشکیل حزبی سیاسی مورد توجه رسانهها قرار داشته است. اخباری که روز به روز لاریجانی را دورتر از جمعی از اصولگرایان قرار میدهد که در چند سال اخیر داعیه خالصسازی در این جریان را داشتهاند.
به گزارش «تابناک»، ابهام در باره آینده سیاسی رئیس پیشین صدا و سیما و دبیر سابق شورای امنیت ملی به ویژه تحت تاثیر رابطه در حال تغییر وی با دولتها و مجالس منتسب به اصولگرایان و نیز دولت یازدهم بوده است.
رئیس دولت نهم ریاست لاریجانی بر مجلس هشتم را بر ریاست حداد عادل ترجیح میداد ولی به مرور این دو به اختلافات جدی رسیدند. برخی اصولگرایان که روز لاریجانی رئیس صدا و سیما را وزنهای مهم در جناح خود میدانستند و سعی داشتند او را در انتخابات سال 84 وی را به ریاست جمهوری برسانند، بعد از انتخابات سال 88 تا جایی جلو رفتند که وی را ساکت فتنه بنامند، بعدها جمعی در قم سخنرانی لاریجانی را به هم بریزند و دو سال بعد در سال 93 با یک گام جلوتر رفتن، در صحن علنی مجلس ابراز خوشحالی میکنند که حمایت لاریجانی از وزیر برکنار شده دولت را به ناکامی کشیدهاند.
این اختلافات هیچ گاه یک طرفه هم نبوده است؛ در مقابل لاریجانی هم نه شیوه دولتداری دولت نهم و دهم را میپسندید، نه اهل همراهی با برخی ادعاهای اصولگرایان بعد از انتخابات 88 بود و نه در همراهی و همکاری با دولت روحانی در مجلس کوتاهی کرده است.
همین روندها باعث شده است که در یک سال اخیر، لاریجانی به همراه ناطق نوری، گزینههای اصلی فاصله گرفتن از اصولگرایان و نزدیکی به کمپ اعتدالیون باشند. رسیدن یکی از نزدیکترین یاران سیاسی لاریجانی یعنی رحمانی فضلی به سیاسیترین پست در هیات وزرای دولت یازدهم و حمایت تمام قد لاریجانی از مذاکرات هستهای برای بسیاری نشانههای جدی نزدیکی لاریجانی و روحانی در رویکرد آنها به امور سیاسی دانسته میشود.
در حالی که لاریجانی در همه ماههای گذشته، چهره مبهم آینده همگرایی و ائتلاف اصولگرایان بوده است، در مقابل روند فعالیت اصولگرایان به گونهای بوده که بخشهایی از آنها در حال برجسته شدن باشند که روی خوش چندانی به همراهی به لاریجانی نشان نمیدهند.
مخالفتهای جبهه پایداری در سطح ایدئولوژیک و سیاسی با دولت یازدهم، به آنها جایگاهی فراتر از وزن سیاسی آنها در مجلس داد و برخی سیاستهای دولت به آنها این امکان را داد که بخش بزرگتری از اصولگرایان را با خود همراه کنند. این روند به ویژه در مسیر تعیین سرنوشت وزارت علوم خود را نشان داد.
اصولگرایان در مسیر تلاش برای برگشت قدرت، در کنار برنامهریزی برای همگرایی، درگیر مفهوم خالصسازی نیز شدند. این موضوع علیرغم این که سابقهای چند ساله داشته، در یک مورد اخیر به طور واضح خود را نشان داد. وقتی که خبرهایی مبنی بر جدایی احمدینژاد از مشایی منتشر شد، رسانههای نزدیک به دو گروه جوانتر در جریان اصولگرایی یعنی رهپویان و جمعیت ایثارگران، خیلی زود این مساله را مطرح کردند که گزینههای بعدی اصولگرایان در انتخابات و رهبری این جریان باید، قوتهای احمدینژاد را داشته باشند ولی از ضعفهای او به دور باشند.
رهپویان، ایثارگران که حالا احمدینژاد را نیز از جمعیت خود کنار گذاشتهاند و نیز جبهه پایداری علاوه بر این که در ادعای عبور از استانداردهای احمدینژادی مشترک هستند، در این که نزدیکان فکری دولت یازدهم نیز چنین مدارجی را ندارند، همفکر هستند. به همین سبب بوده که هر چه نقش این سه گروه در جریان اصولگرایی پررنگتر شده است، لاریجانی دورتر از اصولگرایان و نزدیکتر به ناطق نوری و حسن روحانی و جناح راست دو دهه پیش دیده شده است.
تاکید بخشهایی از اصولگرایان بر خالصسازی مورد اشاره آنها مثل همیشه تحت تاثیر برداشت آنها از وزن سیاسی گروهها و آینده تقسیم قدرت در مجلس و دولت است. با روند موجود تنها چیزی که میتواند اصولگرایان جدیدتر را به همگرایی با لاریجانی وادار کند، نگرانی از سرنوشت انتخابات مجلس دهم است وگر نه از هم اکنون باید منتظر پاره پاره شدن هر چه بیشتر اصولگرایان ماند.