16 آذر 1332 اعتراضات دانشجویی تن کودتاچیان را لرزاند. هنوز زمان زیادی از برکناری دولت ملی دکتر مصدق نگذشته بود که خبر رسید ریچارد نیکسون، معاون رئیسجمهور آمریکا به ایران و آن هم به دانشگاه تهران که مهد آزادیطلبی است، میآید. هرچند دولت نظامی ارتشبد زاهدی میخواست با زور سرنیزه همه را ساکت نگه دارد تا نیکسون بیاید و برود اما، اعتراضات گسترده در دانشگاه تهران که به شهادت سه دانشجو انجامید، هرگز اجازه چنین کاری را نداد. 61 سال پیش خون احمد قندچی، آذر (مهدی) شریعترضوی و مصطفی بزرگنیا بر زمین ریخت تا این روز به نمادی برای دانشجو و مبارزات دانشجویی تبدیل شود. هرچند رژیم شاه تلاش زیادی برای مانعتراشی بر سر راه بزرگداشت 16 آذر ایجاد کرد اما، این روز از پس سالها ماند و هرساله بسته به شرایط سیاسی و اجتماعی کشور رنگ و بوی خاصی یافت. امسال دانشجویان روز خود را در شرایطی جشن میگیرند که سیاستهای دولت یازدهم تا حد زیادی فضای حاکم بر دانشگاهها را که در دولتهای نهم و دهم وجود داشت، تغییر داده است. این درحالی است که این دولت برای اجرای سیاستهای خود در زمینه آموزشعالی با موانعی روبهرو بوده است. استیضاح یک وزیر و عدم اعتماد به دو گزینه پیشنهادی که منجر به اداره شدن وزارت علوم با سرپرست آن هم برای چند ماه شد، نشاندهنده بخشی از این مشکلات است.
نجفقلی حبیبی بهعنوان یک چهره علمی و دانشگاهی و درعین حال یک فعال سیاسی همزمان با 16 آذر، از این روز و همچنین وضعیت آموزشعالی در ایران در شرایط کنونی سخن میگوید. رئیس اسبق دانشگاه علامه در گفتوگو با آرمان میگوید: وقتی دانایان از صدر امور خارج شوند و وضعیت آنها آشفته شود، بسیار بعید است که بشود با روشهای دیگر جامعه را به پیش برد.
با توجه به اینکه روز 16 آذر، روز دانشجو نامگذاری شده است و در این بین نهاد دانشگاه از اهمیت زیادی برخوردار است. به نظر شما این روز بهعنوان یک نماد چه جایگاهی در نهاد دانشگاه داشته و چه تاثیری بر پویایی دانشگاهها دارد؟
16 آذر نماد تلاشی برای استقلالخواهی، آزادیخواهی و عدالت است یعنی، مبارزه دانشجویان مشتمل بر سه هدف اساسی بوده که از 16 آذر سال 1332 شروع شده است.در واقع، در آن زمان، هدف این بود که هم از زیر سلطه خارجیان خارج شوند و هم میخواستند نظام کشور بر دموکراسی که نوعی آزادیخواهی است، مبتنی باشد و هم میخواستند عدالت اجتماعی در جامعه برقرار شود. این یک آرمان بزرگ برای جوانان کشور بود که در طول سالیان دراز، بهویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحقق یافت. با این پیروزی که دانشجویان هم بخشی از جریانهای پرتلاش در پیروزی انقلاب بودند، کشور هم از زیر سلطه خارجیان خارج شد و هم نظام جمهوری اسلامی بهعنوان یک نظام مبتنی بر آزادی سیاسی و دموکراسی تاسیس شد. در این راستا، مردم باید برای تعیین سرنوشت خود مشارکت میکردند و برای عدالت اجتماعی نیز تلاشهای فراوانی انجام میدادند که در رسیدن به این عدالت اجتماعی، دانشجویان به نحوی شایسته، نقش داشتند.
اوایل انقلاب، جریانهای اجتماعی برای حفظ استقلال کشور و جریانهای دیگر، برای حفظ عدالت اجتماعی تلاش کردند و مبارزاتشان را برای حفظ آزادیخواهی بهطور مستمر ادامه دادند. اما نکته مهم این است که این آرمانها باید زنده بماند و جریانهای دانشجویی بهطور پویا و فعال در محورهای اصلی خود با مبارزات منطقی و معقول و با پختگی لازم، این فعالیتها را زنده و پویا نگه دارند و این آرمانها را به نسلهای بعد انتقال دهند و در این زمینه توفیقی بهدست آورند. باید این آرمانها در ذهن و فکر نسلهای بعد بماند زیرا، ممکن است اتفاقاتی بیفتد و عدهای با دلایلی بهجای ایستادگی و پافشاری و زنده کردن آرمانها، سعی در مخدوشکردن این آرمانها بکنند. اما همواره باید این آرمانهای مهم و اساسی جمهوری اسلامی که دانشجویان یکی از ارکان اساسی آن در طول تاریخ بودند زنده بماند و جریانهای دانشجویی نیز باید این آرمانها را به نسلهای بعدی منتقل کنند و کوشش کنند به نحوی مطلوب به آن بها بدهند.
سعادت کشور از این راه میسر میشود و حاکمیت اصول اساسی و نظام سیاسی کشور و عدالت اجتماعی بهعنوان بنیانهای اجتماعی جامعه به این وسیله امکانپذیر خواهد شد. جمهوری اسلامی در زمینه استقلال اقتصادی توفیقات خوبی داشته است. اگرچه همیشه اسم استقلال با عدالت اجتماعی و نظام سیاسی کشور گره میخورد اما، این استقلال اقتصادی باعث موفقیت بیشتر کشور میشود. خوشبختانه جمهوری اسلامی در این زمینه گامهای خوبی برداشته است؛ هرچند ممکن است در این بین بعضی گروههای سیاسی بعضی قسمتها را پررنگ و بعضی قسمتها را کمرنگ کنند اما در این بین دانشجویان بهعنوان قشر آگاه و فعال و پویای جامعه که در آینده اثرگذار هستند باید از این آرمانهای بزرگ مراقبت کنند و در کنار آن، همه کسانی که به انقلاب اسلامی دل بستهاند، این آرمان را دنبال کنند.
به نظر شما سیاستهایی که در دولتهای نهم و دهم در زمینه آموزشعالی کشور اتخاذ شد، به دانشگاه ضربه زده است یا نه؟ دلیل پایین آمدن رتبه دانشگاههای ایران در رنکینگ بینالمللی چیست؟
سیاستهایی که دولتهای نهم و دهم در پیش گرفتند اگرچه عنوان آن دفاع از انقلاب اسلامی بود اما، ارکان اصلی که مربوط به انقلاب اسلامی است در آن بهطور دقیق مورد توجه قرار نگرفته بود. در شعارهای مردم در اوایل انقلاب این ارکان متبلور بود؛ ارکانی مانند استقلال و آزادی و همچنین عدالت اجتماعی. این جریان با وجود سختگیریهایی که بهوجود آورد، به دانشگاهها و جریانهای دانشجویی فضای نشاط آوری نداد. به نحوی که، بسیاری از استادان و دانشجویان فقیه و متخصص ترجیح دادند وطن را ترک کنند و برای کسب علم در کشورهای دیگر به فعالیت بپردازند که باعث شد این سرمایه بزرگ انسانی از دست برود. تا این کارها تعدیل شود و دوباره به حالت اول خود برگردد زمانبر خواهد بود و بهسادگی اتفاق نخواهد افتاد. به نظرم باید این امید را باید دوباره به جوانان برگردانیم هرچند کار سخت و نیازمند تلاشهای فراوانی است.
متاسفانه این جریانها و این اقدامات دولتهای نهم و دهم با ندانمکاریها آسیبهایی به جامعه دانشگاهی و دانشجویان وارد کرد به نحوی که در دولت یازدهم به وضوح آسیبها و عوارض آن را احساس میکنیم. حضور دانشجویان در مسائل عدالتخواهی یا آزادیخواهی و استقلالطلبی به آنها کمک میکند که بهتر درس بخوانند و از نظر علمی در رشتههای مختلف به حدی از دانایی و توانایی برسند که بتوانند کشور را به مقامهای عالی در سطح بینالمللی برسانند و همچنین عدالت اجتماعی را که مظهر انقلاب اسلامی است، محقق سازند. بنابراین دولتهای گذشته هرچند دارای نیتهای خیر بودند و سعی داشتند افراد انقلابی بر سر کار بیایند اما، با روشهایی که در پیش گرفتند به این نیت خود نرسیدند، زیرا اداره جامعه نیازمند بهکارگیری دانایان است. وقتی دانایان از صدر امور خارج شوند و وضعیت آنها آشفته شود، بعید است که بشود با روشهای دیگر جامعه را بر مدار درستی به پیش برد. به همین دلیل، آسیبهایی که از این طریق ایجاد میشود بهسادگی قابل جبران نیست.
درصد قابلتوجهی از رایدهندگان به حسن روحانی دانشجویان و جامعه دانشگاهی بودند. آنها بر اساس مطالباتی دست به این انتخاب زدهاند. دولت برای آنها چه کار کرده است؟
باید جلوی هر حرکت بازدارنده و کندکنندهای که میتواند روحیه جوانان را سست کند بگیرند و اجازه ندهند که این اندیشههای بازدارنده تحقق پیدا کند. اگر جامعه دانشگاهی و قشر دانشجو که جامعهای آرمانگرا هستند، بتواند این جوانان را برای کشور نگه دارد بهطور حتم باعث پیروزی کشور در همه عرصههای بینالمللی میشود. با وجود این جوانان، انقلاب به نحو مطلوبی رو به جلو حرکت میکند و به همین دلیل نباید از این حیث نگرانی داشت. این جوانان درصورتی که از لحاظ دانش به سطح بالایی برسند و بتوانند از فعالیتهای کشور انتقاد کنند، زمینهساز موفقیت میشوند. بهعنوان مثال اگر فردی به نحوه مدیریت اقتصادی در کشور انتقاد دارد، این انتقاد بسیار مطلوب است و باید به آن بها داده شود نه آنکه جلوی این انتقادها گرفته شود. وقتی جوانی در کشور میماند و برای سربلندی آن تلاش میکند و حتی بعضی مواقع در معرض بعضی آسیبهای اجتماعی قرار میگیرد، نشان میدهد که افرادی هستند که برای کشور بسیار دلسوزند و صلاح کشور را میخواهند.
برخی نگاه سیاسی به آموزشعالی و دانشگاه دارند و سعی میکنند سر راه سیاستهای دولت یازدهم مانع ایجاد کنند. نمونهاش ماجرای استیضاح وزیر علوم و رای عدم اعتماد به گزینههای پیشنهادی دولت است. نظر شما در این زمینه چیست؟
در این زمینه باید به رای مجلس احترام گذاشت اما، اگر بخواهیم این اقدامات مجلس را بهعنوان امری اجتماعی بررسی کنیم بهراحتی معلوم میشود که این استیضاح و این عدم رای اعتمادها همهاش برای بهبود و صلاح نظام آموزشعالی کشور نبوده است بلکه در این بین منافع سیاسی تاثیرگذار بوده است. با توجه به اینکه نمایندگان مجلس در رایدادن و ندادن آزاد هستند، هیچ گلهای نمیتوان داشت و نمیشود به آنها ایرادی گرفت و باید به رای آنها احترام گذاشت.
یکی از سیاستهای جنجالبرانگیز دولت قبل در زمینه دانشگاهها تفکیک جنسیتی بود که در این بین دانشگاه علامه طباطبایی پیشقراول انجام این تفکیک شد. نظر شما راجع به تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و همچنین تعدیل جنسیتی که هنوز آثار آن باقی است، چیست؟
در این رابطه مطلبی که وجود دارد این است که این کار فایده مدنظر و مطلوبی که باید داشته باشد به هر دلیلی نداشته است. در رابطه با بحث تفکیک جنسیتی، شورایعالی انقلاب فرهنگی باید مساله را بررسی کند. بهعنوان مثال ایجاد کلاس برای 20 تا دختر و ایجاد کلاس برای دو پسر همه یک اندازه هزینهبر هستند. به همین دلیل این کار به هیچوجه بهنظر من نمیتواند صحیح باشد و باید مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد. این طرح باید دوباره از نظر کیفیت اجرا و اهداف و...بررسی شود. از آنجا که در بسیاری از دانشگاههای کشور این طرح اجرا نشد، نشان میدهد که قابلیت اجرایی فعلا نداشته است. این طرح اگر به حقوق فردی، لطمه وارد نکند بهطور حتم در بلندمدت مفید خواهد بود. خیلی افراد با توجیهاتی شرعی چراغ سبز به این طرح نشان میدادند که این امر نیازمند دقت نظر بیشتر است.