بازدید 101456

عامل قصاص ریحانه جباری که بود؟

«هفت سال پیش دختر 20 ساله‌ای به نام ریحانه جباری دست به قتل مردی پنجاه و چند ساله زد. ماجرای حادثه پیچیده‌تر از قتل‌های معمولی بود و حتی با توضیحات مکرری که درباره پرونده داده شده، افکار عمومی ابهاماتی دارد که برطرف نشده. هرچند که برای دستگاه قضایی کمترین نکته مبهمی وجود نداشته که مبادرت به صدور حکم قصاص کرده است.»
کد خبر: ۴۴۴۴۷۶
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۷ 25 October 2014
«هفت سال پیش دختر 20 ساله‌ای به نام ریحانه جباری دست به قتل مردی پنجاه و چند ساله زد. ماجرای حادثه پیچیده‌تر از قتل‌های معمولی بود و حتی با توضیحات مکرری که درباره پرونده داده شده، افکار عمومی ابهاماتی دارد که برطرف نشده. هرچند که برای دستگاه قضایی کمترین نکته مبهمی وجود نداشته که مبادرت به صدور حکم قصاص کرده است.»

محمد مهاجری در صفحه وبلاگ خود در خبرآنلاین، با این مقدمه نوشت: شاید دلیل اصلی ابهام در نزد افکار عمومی باور نکردن این نکته است که یک دختر 22 ساله چگونه می‌توانسته در چنین قتل مرموزی نقش اول را داشته باشد.

نویسنده این سطور نه به مسائل قضایی وارد است و نه فوت و فن‌های پلیسی را می‌داند؛ بنابراین در این زمینه‌ها ورود نمی‌کند؛ اما این حق را به خود می‌دهد به عنوان یک عنصر رسانه‌ای در این زمینه نکته‌ای را مطرح کند.

از همان موقع که حکم قصاص مطرح شد، برخی رسانه‌ها و نیز شبکه‌های اجتماعی با بزرگنمایی نقاط ابهام و نیز مطرح کردن شغل قبلی مقتول، روال پرونده را به گونه‌ای منحرف کردند که حیثیت مقتول و آبروی خانواده او دستخوش بازی رسانه‌ای و شایعه‌پردازی شد و کار به جایی رسید که مقتول، مورد بدترین تهمت‌ها قرار گرفت.

اگر خودمان به جای خانواده مقتول بودیم در چنین شرایطی چه می‌کردیم؟ آیا راضی می‌شدیم هم خون پدر خانواده را هدر رفته بدانیم و هم ننگ و بی‌آبرویی را تحمل کنیم؟

قطعاً تلاش برای نجات دادن یک خانم 22 ساله که از سوی هنرمندان و دیگر اقشار انجام شد، امری پسندیده است، اما زخمی که بر سینه خانواده مقتول نشست، قابل پاک کردن نبود.

بر فرض محال که برخی تهمت‌های وارده به مقتول، درست هم بود، آیا مطرح کردن آن در فضای رسانه‌ای نتیجه‌ای جز اصرار اولیای دم به قصاص (که نوعی اثبات بیگناهی مقتول است) به همراه داشت؟

قصاص ریحانه برای ما رسانه‌ای‌ها یک درس است. کاش رسانه‌ها برای رونق بازار خودشان، کاری نمی‌کردند که بر زخم یک خانواده نمک پاشیده شود و کار به جایی برسد که حتی با تلاش مجدانه و تحسین‌برانگیز دستگاه قضایی، ریحانه فرصت زندگی می‌یافت.

کاش ما رسانه‌ای‌ها از این اتفاق، تکان بخوریم و در موارد مشابه، قلم‌مان را مؤدبانه بچرخانیم. اگر چنین کرده بودیم شاید ریحانه الان فرصت داشت باز هم به صبح و زندگی بخندد.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴۱۲
انتشار یافته: ۱۱
فقط خدامیداند
آفرین ... آفرین ...
کاملا منطقی بود.
بیان این مطلب از طرفاولیای دم در ارتباط با این موضوع که شرط رضایت ما به بخشش این است که قاتل راست ماجرا رابگوید و این معنایی جز این ندارد که بگوید مقتول قصد تجاوز نداشته است و نگفتن این چند کلمه که خود حکم نجات جانش بوده حتی اگر ولی دم دروغ هم گفته باشد برای یک اعدامی روزنه امیدی است که زنده بماند معنایی جز این دارد که او تا آن لحظه وقعیات را گفته است و حقیقت دیگری وجود نداشته است.
براي قصاص اون مرحومه متاسفم....
بارها در دنياي خبرنگاري بهاينمسائل برخورده ام اگر خبرنگار در همه حال خدا را در نظر بگيرد اين اتفاقات نمي افتادوالخ...
مقتول ادم کثیفی بوده و قصد تجاوز داشته .منم بجایی ریحانه بودم همین کار را میکردم.
قسم یه قلم و به آنچه که مینویسد...
واقعا نمی دونم چی بگم در مورد این به اصطلاح نظریه و مثلا نقد رسانه ای از جانب یک نفر اهل رسانه
آقای مهاجری شما که خودتون رو جز اصحاب رسانه می دونید خوبه به این سوالات پیش خودتون جواب بدید نه به ما که:
در هر سال چند نقر قصاص می شوند؟
پرونده چند نفر به قول شما رسانه ای میشود؟
درصد کسانی که پروندشون رسانه ای میشود و به لطف خانواده صاحب دم بخشیده میشوند به کل پرونده های رسانه ای شده، چه قدر است؟
و همین طور در مورد کسانی که در یک خط خبر بخش اجتماعی با حروف اختصار مثل ر م یا د ه
و غیره قصاص می شوند و تمام..........
چرا در قوانین ما یا باید مجرم آزاد بشود یا باید قصاص بشود؟ آیا نمی شود حکم زندانی طولانی مدت داشته باشد که خونی دیگر ریخته نشود؟
متاسفانه با عدم بخشش نیز نام نیکی از مقتول باقی نماند.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل