رشيد غريبي اندبيلي
پذيرش استعفاي علي لاريجاني، دبير شوراي عالي امنيت ملي، كه از وي به عنوان «مرد شماره سه» ايران در رسانههاي خارجي ياد ميشود، در اوضاع كنوني كه پرونده هستهاي ايران در يكي از مراحل حساس و سرنوشتساز است، موجي از نگرانيها، دلهره، ابهام و حتي در برخي رسانههاي داخلي، روزنه اميد تازهاي در پرونده هستهاي را پديد آورد و به دنبال آن، شخصيتهاي سياسي و احزاب و رسانهها، گمانهزنيهايي كردند.
سخنگوي دولت كه نخستين خبر رسمي اين تغيير را به رسانهها اعلام ميكرد، با آوردن دلايل شخصي و فعاليت در ديگر بخشهاي سياسي، تلاش كرد التهاب چنين رخدادي را در جامعه و رسانهها كاهش دهد.
اما بايد گفت از زماني که لاريجاني در نقد سياست هستهاي دوران رياستجمهوري پيشين از توافقات سعدآباد و پاريس گفته بود كه در غلتان داديم و آب نبات گرفتيم تا زماني که وي در پرونده هستهاي به نتايجي رسيد، زمان زيادي ميگذرد.
لاريجاني در آن روزهايي که از معاوضه در غلتان و آب نبات ميگفت، با يقين و تلاشي شگفتآور، از هر موقعيت و امکاني براي پيشبرد اهداف هستهاي فروگذار نكرد و توانست با راهاندازي يك ديپلماسي قوي، آن هم بر پايه گفتوگو، ضمن شانه خالي كردن از الزاماتي كه دولت پيشين به كشورهاي اروپايي براي كمرنگ شدن فعاليتهاي هستهاي داده بود و باعث سكون در فعاليتهاي هستهاي شده بود، و نيز توجيه سياستهاي دولت جديد و همزمان با آغاز دوباره غنيسازي در ايران تبليغات، واكنشهاي شتابزده غرب عليه ايران را به كمترين حد رسانده، خود را تا «مرد گفتوگو و مذاكره» در ميان كشورهاي 1+5 ارتقا دهد و در عين حال، امتياز چشمگيري هم به غرب ندهد.
از طرفي وي توانست با استفاده از ابزار ديپلماسي و گفتوگو و كش دادن همين مذاكرات، كم كم در بين صفوف كشورهاي غربي در زمينه برنامههاي هستهاي اختلاف انداخته و به اين وسيله زمان بازي را تا اندازهاي به سود ايران پيش ببرد تا ايران فرصت مناسبي براي توجيه برنامههاي صلحآميز هستهاي به افكار عمومي دنيا داشته باشد.
از اين رو، بركناري يا استعفاي غيرمنتظره لاريجاني از سمت دبيري شوراي عالي امنيت ملي در داخل نيز با شوك همراه با احتياط روبهرو شد. در داخل، به رغم شنيدن برخي اختلافات ميان دكتر احمدينژاد و لاريجاني، كمتر كسي فكر تغيير و خروج دكتر لاريجاني از روند پرونده هستهاي كشور را ميكرد و در همين راستا، بيشتر كارشناسان و سياستمداران، حتي نمايندگان مجلس نيز با تمجيد از كاركردهاي دكتر لاريجاني در بحث پرونده هستهاي، چنين تصميمي را شتابزده و كارنامه دو ساله دكتر لاريجاني در رويارويي با غرب را بسيار منطقي و اصولي خواندند، چراكه با اقدامات وي، ايران در زمينه بحث هستهاي جان تازهاي گرفت.
هر چند به گفته سخنگوي دولت، با تغيير لاريجاني، تغيير كلي در موضعگيري ايران رخ نداده است، اما با توجه به رويكردهاي جديد دولت، بيشتر كارشناسان سياسي داخل، با احتياط درباره اين تغييرات برخورد ميكنند.
اما در خارج از كشور و به ويژه كشورهاي غربي، با اين تغييرات با احتياط بيشتري برخورد كردهاند. همچنين با توجه به شرايط چند روز گذشته و چند روز آينده كه روزهاي حساس و سرنوشتسازي در رابطه با پرونده اتمي ايران به شمار ميرود، سردرگمي خاصي ديده ميشود!
در اين زمينه بايد گفت از طرفي، با توجه به مدتي (دو سال و اندي) كه دكتر لاريجاني با گفتوگوهاي مستقيم با كشوري درگير با پرونده هستهاي، موفق شده بود خود را ديپلماتي كار كشته، كه معتقد بود ميتوان با گفتوگو و مذاكره، بسياري از مشكلات حل شدني را به جهانيان قبولاند و در عين حال، از مواضع هستهاي خود عقبنشيني نكرد و از سوي ديگر، با توجه به پيامهاي صريح و تند دكتر احمدينژاد در برابر تهديدات غرب و آمريكا ـ كه معمولا تهديدات آمريكا را پوچ و خالي از حقيقت ميداند ـ باعث شده است، سردرگمي خاصي در ميان رسانههاي غربي و حتي سياستمداران اين كشورها ايجاد شود.
در اين زمينه، خبرگزاري «رويترز» از تهران گزارش داد: با استعفاي علي لاريجاني، مذاكرهكننده ارشد اتمي ايران، ممكن است مردي كه جانشين او خواهد شد، موضع بسيار تندتري در بحران اتمي ايران در پيش بگيرد! به گونهاي كه به ادعاي اين خبرگزاري، پذيرش استعفاي لاريجاني از سوي احمدينژاد، چرخشي در مواضع ايران عليه غرب درباره برنامه اتمي ايران ايجاد خواهد كرد و انتخاب سعيد جليلي، از نزديكان احمدينژاد، نشان ميدهد، آنهايي كه قصد رويارويي با غرب را داشتند، در حال به دست آوردن نفوذ بيشتر در چرخه تصميمگيري در اينباره هستند.
«رويترز» همچنين ادامه داد: لاريجاني ميخواسته است تا با ديپلماسي در برابر غرب، فشار آنها بر ايران را كم كند، اما سخنان احمدينژاد در كنار تلاشهاي وي و رد هرگونه انعطاف، اين تلاشها را ناكام گذاشته و اين در حالي است كه تصميمگيري نهايي در مسائل ايران، آيتالله خامنهاي، رهبر ايران است كه ايشان نيز به ايجاد اتحاد بين جناحها و گروههاي گوناگون سياسي متمايل است.
به هر حال، رساندن پيامهاي كشورهاي غربي به مسئولان ايران از سوي پوتين، به گونهاي تداعيكننده سفر نماينده روسيه به عراق نيز هست كه به نظر ميرسد رهبران كشورهاي غربي، منتظر نرمش و واكنش همراه با نرمش از سوي ايران بودند كه با اين تغيير و تحولات و دريافت سيگنالهاي غيرمنتظره، در سردرگمي به سر ميبرند.
گويا، به نظر ميرسد با توجه به بحثهايي كه درباره پرونده ايران، به ويژه در شوراي امنيت تا ماه آينده مطرح خواهد شد، پرونده هستهاي ايران، روزهاي حساسي در پيش داشته باشد و اميد آن كه مسئولان كشور، با تدبير عاقلانه و منطقي، آينده سرافرازي براي كشور عزيزمان به ارمغان آورند.