بازدید 6579

خاورمیانه مستعد تشکیل گروه‌های تکفیری است

پیش از هر چیز وجود شرایط نامساعد حیات و ضعف گسترده فرهنگی می‌تواند موجب گسترش جریان‌های تندرو در جامعه و بروز رفتار‌های غیرحساب شده شود. از جانبی دیگر علاقه گسترده اقشار مختلف جوامع اسلامی منطقه به مفهوم دین سیاسی و اسلام سیاسی و دلنگرانی‌هایی که در این زمینه دارند آنها را به این سمت و سو سوق خواهد داد
کد خبر: ۴۱۷۷۵۷
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۳ - ۰۶:۵۷ 20 July 2014
وقتی برج‌های دوقلو در آمریکا منفجر شد جهان غرب ترس را در سرزمین های خود نیز تجربه کرد و در نتیجه جست‌وجو برای نابودی گروهی که چنین عملیات تروریستی را انجام داده بود، همه را در جهان بسیج کرد. پس از اینکه گروه القاعده مسئولیت این عملیات را برعهده گرفت این گروه، تفکر و جریانش شهرت جهانی یافت. بسیاری از نهاد های امنیتی و سازمان‌ها برای نابودی آن تلاش کردند و سرانجام اسامه بن‌لادن، رئیس این جریان کشته شد. همه جهان فارغ از مرزهای جغرافیایی امیدوار بودند آتش نگاه تکفیری و بنیادگرایانه که با این جریان به اوج خود رسیده بود، خاموش شده باشد. اما داستان، داستان آتش زیر خاکستر بود. با گذشت یک دهه بار دیگر نه با یک نگاه و یک جریان بلکه در شعبه‌های گوناگون و در مناطق مختلف القاعده‌ای‌ها سر بر آورد و هرجا خلأ امنیتی ایجاد شد یکی از این گروه‌ها یا منطبق یا با کمی تفاوت شروع به فعالیت کردند. این روزها شاهد فعالیت داعش به‌عنوان گروهی تکفیری در عراق هستیم این گروه را بسیاری القاعده عراق می‌نامند. دیدن این گروه با نگاهی تندروانه‌تر از القاعده پیشین آن هم در جهان اسلام سوالات بسیاری ایجاد می‌کند، از این پرسش که چرا در میان مسلمانان چنین گروه‌هایی شکل می‌گیرد تا این سوال که علل و عواملی که مانع از ریشه‌کنی این نوع نگاه از سال 2001 و نابودی بن‌لادن شد، چه هستند؟

بر همین اساس فرهیختگان به سراغ صباح زنگنه، کارشناس خاورمیانه و دیپلمات پیشین رفته و در این زمینه با او به گفت‌وگو پرداخت. او خاورمیانه امروزی و نگاه مردم این منطقه را مستعد پرورش جریان‌های تکفیری می‌داند و در این گفت‌وگو نقش کشورهای گوناگون در بقا و رشد چنین نگاهی را مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

به نظر شما دلیل اصلی تشکیل و قدرت‌گیری گروه‌های افراطی و بنیادگرا مانند گروه تروریستی بعثی- تکفیری داعش در جوامع اسلامی چیست؟

پیش از هر چیز وجود شرایط نامساعد حیات و ضعف گسترده فرهنگی می‌تواند موجب گسترش جریان‌های تندرو در جامعه و بروز رفتار‌های غیرحساب شده شود. از جانبی دیگر علاقه گسترده اقشار مختلف جوامع اسلامی منطقه به مفهوم دین سیاسی و اسلام سیاسی و دلنگرانی‌هایی که در این زمینه دارند آنها را به این سمت و سو سوق خواهد داد که برای برون رفت از این شرایط دست به کار شوند. از جانب دیگر وجود حکومت‌های دیکتاتوری و خودکامه نیز ممد این حوادث است. ما داعش را یک پدیده مستقل و جدا از مسائل پیرامونی خود نمی‌دانیم. این مسائل پیرامونی دینامیسمی در منطقه ایجاد کرده است که به شکل اصطلاح بیداری اسلامی بروز کرد و ادامه آن را می‌توان در گوشه و کنار این کشورهای درگیر مشاهده کرد.

کشور‌های غربی و رژیم صهیونیستی نیز از فرصت پیش آمده و از این تحرکات و این دینامیسم کمال استفاده را برده‌اند و آن را در مسیر دلخواه خویش رهنمون داشته‌اند. به صورتی که نقش سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی این کشور‌ها در بسیاری از تحرکات منطقه به وضوح دیده می‌شود و حتی به برخی از این تند‌روی‌ها دامن زده است. اما نباید فراموش کرد که وجود انسداد سیاسی و تسلط حکومت‌های دیکتاتور در این کشور‌ها در سال‌های گذشته پیش از هر چیز باعث بروز این‌گونه رفتارها می‌شود. معلوم نیست اگر پیش از این اتفاقات گروهی دیگر، مثلا با شعار‌های ملی‌گرایانه یا شعارهایی دیگر وارد این ماجرا می‌شد، می‌توانست این کار را انجام دهد یا خیر. وجود ارتباط و هماهنگی میان گروه‌های مخالف که هر یک به نحوی از شرایط موجود در سوریه و عراق بیزار و منزجر بوده‌اند و همگی حول محور دشمنی و انزجار جمع شده‌اند و هدف همگی سرنگونی حکومت مستقر است، موجب بروز این‌گونه خشونت‌ها در منطقه شده است. اما هیچ‌کدام از این گروه‌ها شعار‌های آبادانی و سازندگی را سر نمی‌دهند و عجیب است که با همین شعار‌های تند می‌توانند عضوگیری کنند. در اینجاست که علمای سیاسی و اجتماعی باید به بررسی بپردازند و دلایل اصلی آن را بیابند.

در بسیاری از رسانه‌ها؛ جنگ اصلی گروه تروریستی بعثی- تکفیری داعش با شیعیان و اصل تشیع را تبلیغ می‌کنند. به‌نظر شما این انگاره درست است؟

نه این‌گونه نیست. داعش جریانی علیه نظم موجود و مناسبات حاکم بر منطقه است نه علیه گروه و فرقه‌ای خاص. گروه تروریستی بعثی- تکفیری داعش به همان اندازه که ضداهل تشیع فعالیت کرده، به همان اندازه نیز علیه اهل تسنن فعالیت می‌کند. تعداد علمایی که این گروه از اهل تسنن به قتل رسانده به مراتب بیشتر از تعداد دانشمندان و علمایی است که از شیعیان کشته است. این گروه حتی جریان‌های اسلامی جهادگر دیگر مانند خود را نیز به جنگ می‌طلبد و آنها را قتل‌عام می‌کند یا از محدوده جغرافیایی‌اش بیرون می‌اندازد. آنچه از رفتار‌های این گروه برمی‌آید، نه جنگ فرقه‌گرایانه بلکه تحصیل قدرت سیاسی-حاکمیتی و کسب درآمدهای کلان است. بنابراین اگر در جایی شعار‌های ضدشیعی را مطرح می‌کند در جای دیگر شعار‌های ضداهل تسنن را نیز ابراز می‌دارد، در جایی دیگر مسیحیان را سر می‌برد، جای دیگر صابئیان را قتل‌عام می‌کند و جای دیگر علیه ایزدی‌ها اقدام می‌کند؛ همه اینها نشان می‌دهد دغدغه، تفاوت‌های فقهی یا اندیشه‌ای گروه‌ها نیست، چراکه هرجا این گروه‌ها را می‌بیند با اعمال خشونت می‌تواند در مسیر کسب قدرت و تشکیل حکومت مقتدر گام بردارد و از هیچ اقدامی فروگردان نخواهد بود.

در بسیاری خبر‌ها این موضوع مطرح می‌شود که گروه تروریستی بعثی- تکفیری داعش ازلایه های تندرو در برخی کشور‌های عربی ارتزاق می‌کند به نظر شما این اخبار درست است؟

ماجرا به گونه دیگری است. بخشی از نیروهای تندرو در عربستان وارد داستانی شده بودند که فصل آخرش را نخوانده بودند و پیش‌بینی درستی از آن نداشت. این گروه‌ها تبلیغات وسیعی را به صورت رسمی و غیررسمی علیه دولت بشار اسد و حکومت عراق مبذول داشتند و با آن تبلیغات فضایی را ایجاد کرده بودند که نیروهای جوان مذهبی این کشور و کشورهای همفکر به سمت عراق و سوریه هجرت کنند و در مقابل این دو حکومت دست به اسلحه ببرند و اصطلاحا جهاد کنند. اما نمی‌دانستند این فضاها و این‌گونه گروه‌ها زمانی که به وجود می‌آیند می‌توانند فردا روز علیه خود آنها و سایر کشورهای منطقه نیز اقدام کنند. این جریان زمانی که متوجه شد همه این گروه‌های جهادی عرق و علاقه ویژه‌ای به القاعده دارند و حتی داعش از اینکه بگوید جزئی از القاعده است، ابایی ندارد. به عبارتی وقتی آنها مشاهده کردند گروه‌های دیگری نیز که با القاعده سر و سری نداشتند و گروه تروریستی بعثی- تکفیری داعش آنها را می‌راند یا قتل‌عام می‌کند و در پایان تمام تجهیزات نظامی و مخابراتی آنها در اختیار گروه‌هایی مانند داعش قرار می‌گیرد و رسما به‌نفع القاعده مصادره می‌شد؛ مجبور شد رفتار منطقه‌ای خود را عوض کند.

پس گروره تروریستی بعثی- تکفیری داعش امروز ارتباطی با این تحلیل که پیشتر به آن اشاره شد ندارد؟

اکنون با رصد کردن رسانه‌های سعودی متوجه خواهیم شد که از یک ماه پیش به این طرف بازی عوض شده و همه رسانه‌های سعودی مشغول نگارش و ساخت برنامه علیه این گروه هستند. گاه‌گاهی هم عده‌ای شماتت می‌کنند که اگر به حرف ما عمل می‌شد و دولت بشار اسد کنار می‌رفت یا مالکی این‌گونه رفتار نمی‌کرد داعش نیز نمی‌توانست در منطقه این‌گونه قدرت پیدا کند. اما رویکرد کلی حکومت عربستان تغییر کرده است.

غربی‌ها هم نگران این بحران هستند. امروزه شاهد تلاش‌های آنها برای نابودی داعش هستیم؟
غربی‌ها هم در این داستان همین مسیر را پیش گرفتند. حال اینکه عمدی یا سهوی بوده باید مورد بررسی قرار گیرد. آنها امکانات زیادی را در منطقه وارد کردند اما نتوانستند یا نخواستند آن را به صورت صحیح کنترل کنند و درنهایت با ایجاد درگیری بین گروه‌های مختلف سیاسی نشان دادند که نه برنامه‌ای برای سرعت‌بخشی به روند دموکراسی دارند، نه مقصودشان محکم کردن جای پای خود در منطقه است و نه نگران جان هزاران نفر انسان غیرنظامی هستند. امروزه کار به جایی رسیده که حتی خود آمریکا و غرب هم شاید نتوانند با ورود نظامی این غائله را به پایان برسانند.

جنایت‌های گروه‌های جهادی تکفیری بر همگان آشکار شد و دست‌های بسیاری از کشور‌ها در آن نمایان است، اما آیا دولت‌های سوریه و عراق و حامیان آنها نیز در بروز این شرایط مقصر هستند؟

کشورهای مخالف دولت سوریه با ریختن نیرو‌های امنیتی و اطلاعاتی‌شان به این منطقه، بازگرداندن سوری‌های ساکن در کشور‌های‌شان، با باز کردن مرزهای خود و فرستادن نیروهای جهادی مسلح به سوریه و... باعث منزوی شدن جریان‌های مخالف اصیل و جوانان معترض شدند و درگیری‌ها را این‌گونه گسترش بخشیدند. آنها با این کار به جای آنکه به مردم سوریه و پس از آن عراق کمک کرده باشند تا حقوق حقه خود را اخذ کنند باعث ایجاد جنگی تمام‌عیار و کشتارهای بی‌شمار شدند.

کشورهای عربی و غربی را مورد بررسی قرار دادیم. فعالیت ایران در قبال دو کشور درگیر با گروه تروریستی بعثی- تکفیری داعش (سوریه و عراق) را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

جمهوری اسلامی ایران نیز به‌عنوان مهم‌ترین حامی دولت سوریه و حکومت عراق در منطقه می‌توانست گام‌های جدی‌تری را بردارد و می‌توانست با تلاش برای ایجاد اصلاحات واقعی و به‌موقع در سوریه و عراق مانع ایجاد بحرانی به این بزرگی شود. متاسفانه نوع نگاه داخلی دولت گذشته باعث آن شده بود که ارتباط دولت ایران با مخالفان به حداقل برسد و با بسیاری؛ حتی کوچک‌ترین ارتباطی وجود نداشته باشد. کشوری که می‌خواهد در منطقه حساس خاورمیانه نقش‌آفرین باشد باید با تمام گروه‌ها ارتباط بگیرد تا بتواند به ایجاد روندی متمدنانه، انسانی و توسعه‌ای کمک کند.

به نظر شما در شرایط امروز بهترین روش مقابله ای که جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با پدیده داعش داشته باشد چیست؟

بهترین کار آن است که با همه جریان‌ها در ارتباط باشد، تمام تحولات را رصد و ارزیابی کند، پیش از هر کار تمام ابعاد آن را بسنجد. باید دانست تمام جوامع منطقه در حال دگرگونی هستند و شرایط امروز شرایط‌گذار است. در آینده این تحول را باید ارزیابی کرد و کمک کرد با همکاری بین‌المللی و میان منطقه‌‌ای به سمت کاهش درگیری‌ها و تنش‌ها گام بردارد. خدمات انسان‌دوستانه را نیز نباید فراموش کرد و به همه انسان‌هایی که آسیب دیده‌اند، اعم از مسیحی، ایزدی، صابئی، سنی و شیعه کمک کرد در کاهش آلام و مشکلات آنها گامی برداشته شود.

و عاقبت داعش به نظر شما چه خواهد بود؟ آیا باید نگران یک دولت القاعده‌ای دیگر مانند دولت ملاعمر در افغانستان باشیم؟

گروه تروریستی داعش برای خود برنامه‌های بلندپروازانه‌ای ترسیم کرده است، اما فرهنگ کشور‌های اسلامی منطقه این جریان را نمی‌پسندد و نمی‌پذیرد و هم اکنون نیز که با اهل تسنن مناطق درگیر هستند باید متوجه شده باشند که امکان رشد این اندیشه برای مدت طولانی و به شکل یک حکومت، که امتی را زیر لوای خود دارد، وجود ندارد.

اما باید دانست که منطقه نیازمند تحولی بزرگ است. اگر حتی داعش همین امروز از بین برود یا محدود شود منطقه باز مستعد جریان‌هایی شبیه‌داعش است و باید به فکر از بین رفتن عوامل ایجاد این پدیده بود نه صرفا فقط به نابودی محصول آن فکر کرد.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حادثه سقوط بالگرد رییس جمهور # سید ابراهیم رئیسی # حسین امیر عبداللهیان # سیدمحمدعلی آل هاشم # مالک رحمتی
وب گردی