ناگفته‌هاي پرونده هسته‌اي از زبان لاريجاني

در بحث مسائل هسته‌اي تا قبل از مذاكرات پاريس، چند مرحله طي شد كه هر كدام ماجراهاي خاص خود را داشت كه يكي از آنها نامه سه وزير اروپايي به ايران و پيشنهاد تعليق غني سازي اورانيوم تا حل مسائل در فرصتي كوتاه بود.
کد خبر: ۳۸۸۳۶
|
۱۱ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۷:۵۹ 01 March 2009
|
7994 بازدید
علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي و دبير سابق شورايعالي امنيت ملي كه سكاندار پرونده هسته‌اي در 2 و نيم سال اول دولت نهم بود از ناگفته‌هاي تصدي خود بعنوان نفر اول مذاكره كننده هسته‌اي ايران گفته است.

علي لاريجاني بيش از دو سال سكاندار شورايعالي امنيت ملي ايران در اوايل دولت محمود احمدي نژاد بود.
فردي كه بواسطه دانش آموختگي در غرب با زبان و رفتار آنها آشنايي داشت، هر چند نتوانست پرونده هسته‌اي را به سرانجام برساند اما با تلاش فراوان برنامه‌اي تحت عنوان مداليتي را در خصوص مذاكرات هسته‌اي ايران به همراه آژانس انرژي هسته‌اي تدوين نمود كه با قرار گرفتن پرونده هسته‌اي در اين برنامه به تمام سوالات فني آژانس بطور مرحله به مرحله پاسخ داده مي‌شد و در واقع آمريكا و برخي كشورهاي غربي را كه با بهانه‌هاي واهي در صدد طولاني كردن موضوع پرونده هسته‌اي ايران و در نتيجه دست كشيدن ايران از حق خود بودند خلع سلاح كرد.
مطلبي كه پيش روي خوانندگان است بخشي از ناگفته‌هاي لاريجاني در طول مسئوليت وي در شورايعالي امنيت ملي است كه سياست‌هاي مزورانه غرب در مورد مسئله هسته‌اي و بطور كلي پيشرفت ايران را در گفتگو با شبكه خبري «پرس‌تي‌وي» در دسترس خوانندگان قرار مي‌دهد.

* گام‌هاي اعتمادساز ايران

بحث هسته‌اي و مجموعه اقدامات، مذاكرات و پيشنهادات درباره آن، هميشه يكي از موضوعات پركار دبيرخانه شورايعالي امنيت ملي بوده است و در هر مرحله از پروسه هسته‌اي بحث‌هاي جدي در آن موجود است.
در بحث مسائل هسته‌اي تا قبل از مذاكرات پاريس، چند مرحله طي شد كه هر كدام ماجراهاي خاص خود را داشت كه يكي از آنها نامه سه وزير اروپايي به ايران و پيشنهاد تعليق غني سازي اورانيوم تا حل مسائل در فرصتي كوتاه بود.
در سعدآباد نيز مذاكراتي انجام شد كه تقريبا صبح تا عصر طول كشيد كه در پايان نيز مذاكره كنندگان با رئيس جمهور وقت (سيد محمد خاتمي) ملاقاتي داشتند. در اين مذاكرات، آنها گفتند كه اگر ما فعاليت غني سازي را به حالت تعليق درآوريم، آنها مشكل يو.سي.اف اصفهان در آژانس را در چند هفته حل خواهند كرد كه البته از همان ابتدا، روشن بود كه اين حرف، حرف دقيقي نيست و نوعي فريبكاري در آن نهفته است.
در ايران نيز هميشه اختلاف نظرهايي درباره اينكه آيا غربي‌ها به حرف‌هايي كه مي‌زنند پايبند هستند يا خير؟ وجود داشت كه گاهي در رسانه‌ها نيز مطرح مي‌شد. پس از آن قرار شد كه آژانس بين المللي انرژي اتمي گزارشي ارائه داده و قطعنامه‌اي در اين باره صادر شود كه تقريبا گشايشي در مسير مذاكرات ايجاد كند.
اين قطعنامه مذاكرات سعدآباد را مستحكم كرد اما اتفاق عجيبي رخ داد كه ترديد درباره رويكرد اروپائيان به مذاكرات هسته‌اي را بيشتر كرد. صدور اين قطعنامه تقريبا با اشغال عراق به دست آمريكايي ها همزمان شد. در آن زمان آقاي توني بلر نخست وزير وقت انگلستان براي بازديد از سربازان انگليس به بصره سفر كرد و در آنجا در سخناني گفت كه ما ميوه اشغال عراق را در تهران چيديم. اين حرف ايشان باعث شد كه خيلي از كساني كه بازيگر عرصه مذاكرات هسته‌اي بودند متوجه شوند كه درون يك دالان فريبكارانه‌اي قرار گرفته‌ايم.
متدولوژي غربي‌ها نيز نيز هميشه يكسان بود. آنها هرگاه مذاكره‌اي انجام مي‌شد، قطعنامه‌اي صادر مي‌كردند و پس از جنجال بر سر آن مي‌گفتند كه اگر ما قدم جديدي بر نداريم، حتما قطعنامه بعدي صادر مي‌شود كه اين روند هميشه تكرار مي‌شد.
پس از قطعنامه‌اي كه درباره مذاكرات سعدآباد صادر شد، مصوبه‌اي در آژانس داشتيم كه طي آن درباره نوع نظارت‌ها، چگونگي بازديد بازرسان آژانس و پروتكل الحاقي (NPT) بحث شده بود اما پس از آن، غربي‌ها سر و صداهاي زيادي به پا كردند كه منجر به مذاكرات بروكسل شد. در بروكسل بايد مي‌پذيرفتيم كه كليه كارها، حتي قطعه سازي را تعطيل كنيم.
نمي‌دانم قطعه سازي چه ربطي به غني سازي دارد اما دريافتيم كه اگر به آنها اجازه دهيم، خواهند گفت كه مردم، حتي از كنار دانشكده فيزيك نيز رد نشوند تا مبادا بخواهند فيزيك بخوانند و وارد مسئله هسته‌اي شوند.
اين درخواست‌ها در قضيه پاريس به اوج رسيد. در آنجا نه تنها از ما تعطيلي يو.سي.اف اصفهان، قطعه سازي و مونتاژ را خواستار شدند بلكه گفتند، كليه كارهاي تحقيقاتي نيز بايد تعطيل شوند كه در واقع، معناي آن اين بود كه ديگر هيچ كاري در مسئله هسته‌اي نبايد انجام مي‌داديم. حتي به خاطر دارم كه بحثي درباره داشتن 20 عدد سانتريفيوژ تحقيقاتي مطرح شد كه آنها زير بار اين مسئله نيز نرفتند.
بعد در همان جا گفتند كه مي خواهند در فاصله‌اي كوتاه به آبجكتيو گارانتي (ضمانت عيني) برسند كه بر اساس آن ما كار خود را انجام دهيم. آقاي دكتر حسن روحاني كه در آن زمان دبير شورا بودند و مذاكرات را پيگيري مي كردند مي‌گويند، آنها قرار بود فقط در چند ماه به چنين ضمانتي برسند اما حرف هايي كه بعدها غربي ها به ما مي گفتند به گونه اي ديگر بود.
اينجا نقطه‌اي بود كه اختلاف نظرها در ايران به دليل گام هاي رو به جلوي مذاكره كنندگان غربي بيشتر شده بود.
پس از آن نيز قرار شد غربي ها طرحي را ظرف چند ماه ارائه كنند اما طرحي كه ارائه كردند چيزي در خود نداشت. در آن طرح گفتند كه ما بايد همه كارها در حوزه مسائل هسته‌اي خود را تعطيل كنيم زيرا هيچ ضمانت عيني بهتر از تعطيلي تمامي فعاليت هاي هسته‌اي نداريم و اين يعني پاك كردن صورت مسئله كه اين مسئله ترديد‌ها را بيشتر كرد.

* ابتكار ايران و پايان مرحله اعتمادسازي

تقريبا اسفند ماه سال 1383 بود كه دبيرخانه پيشنهادهايي را به طرف‌هاي غربي ارائه داد اما آنها جواب سربالا مي دادند. اواخر اسفند و اوايل فروردين سال 84 بود كه به اين نتيجه رسيديم، اين راه ديگر هيچ هدفي را دنبال نمي‌كند. آن زمان ايران دست به ابتكاري زد. آقاي حسن روحاني بحث‌هايي را در دبيرخانه مطرح كردند كه ما طرحي را ارائه كنيم. پس از آن طرحي چهار مرحله اي را ارائه كرديم كه طرح بدي هم نبود.
اواخر فروردين يا ارديبهشت بود كه غربي ها گفتند اين طرح بسيار مفصل و مهم است و ما بايد آن را با دقت مطالعه كنيم كه قرار شد به مدت يك هفته اين كار انجام شود. پس از مدتي در يكي ديگر از مذاكرات، غربي‌ها گفتند كه بررسي اين طرح نياز به زمان بيشتري دارد و دو ماه ديگر وقت خواستند كه تا حدود تير ماه طول كشيد اما پس از آن به جاي پاسخ، طرح مبتذلي را ارائه كردند كه در آن مسائل پيش پا افتاده‌اي همچون عضويت در سازمان تجارت جهاني، فروش قطعات يدكي و امثال اينها را در برابر تعطيلي كامل فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران، پيشنهاد كرده بودند.
اين مرحله، پايان فاز اول يعني گام‌هاي مثبت ايران براي اعتمادسازي، با علم بر اين كه نوعي فريبكاري در رويكرد غرب وجود دارد، بود. در اين مقطع كه يك تا يك سال و نيم به طول انجاميد دست آوردي براي ايران نداشت.

* اشتباه محاسباتي غرب

در ايران ديدگاه هاي متفاوتي وجود داشت. البته چون در كشور ما رهبري است كه تصميم نهايي را مي گيرد، اين ديدگاه ها از منظر كارشناسي بايد مطرح شود. از زماني كه بحث سعدآباد مطرح بود، اين اختلاف نظرها وجود داشت كه آيا اين مسير چانه زني نتيجه‌اي در برخواهد داشت يا خير؟ برداشت عده‌اي چون ما اين بود كه اين روند نويد قاليچه‌اي را مي دهد كه هرگز بافته نخواهد شد و ما تنها درباره نقش و نگار آن مي‌شنويم.
البته نظرات ديگري درباره اينكه ايران فرصت ديگري به غرب بدهد نيز مطرح بود كه شايد آن زمان، منطق خاص خود را داشت.
فكر مي كنم درباره اين اختلاف ديدگاه‌ها در ايران، غربي‌ها يك اشتباه محاسباتي را مرتكب شدند. آنها احساس كردند كه ايران، تحت فشار در حال عقب نشيني است؛ در حالي كه در ايران اين موضوع مطرح بود كه ما پيش از بروز چالش، تنها فرصت ديگري به غرب بدهيم.
تفاوت اين دو رويكرد در جايي آشكار شد و آن هم پس از مذاكرات پاريس بود. آن زمان ديگر صبر طرف ايراني رو به اتمام بود و حتي آنهايي هم كه در ايران بر ادامه مذاكرات باور داشتند، مايوس شده بودند.
اما با وجود اينكه دو فهم متفاوت در اين باره وجود داشت، اصل نگراني اين بود كه آيا اصلا غربي‌ها مي‌خواهند ما غني سازي داشته باشيم يا نه؟ اينكه از واژه "موقت " استفاده مي‌كنند اما در عمل مذاكرات را به عقب انداخته و طرح هايي مي‌دهند كه در آن موضوع غني سازي وجود ندارد، به نظر رسيد كه مي خواهند كاري كنند كه درباره اين مسئله دچار فراموشي شويم.
بعدها، هنگامي كه مذاكرات را دنبال مي كردم، درباره اينكه از ابتدا غربي‌ها مي خواستند، ما غني سازي نداشته باشيم، شواهد بسيار زيادي را ديدم.
به خاطر دارم در شهريور 1384 بود كه در نيويورك با وزراي خارجه كشورهاي اروپايي مذاكره مي‌كردم، اين نكته را متذكر شدم كه شما گفتيد اگر چند ماه غني سازي به حالت تعليق درآيد، به ضمانت‌هاي عيني دست خواهيد يافت تا ما بتوانيم غني سازي خود را ادامه دهيم، اما يكي از وزراي خارجه حاضر در جلسه كه فكر مي كنم آقاي يوشكا فيشر از آلمان بود، قاطعانه گفت كه هيچ گاه نگفته‌اند كه ما مي‌توانيم غني سازي داشته باشيم.
البته گاهي قاطع اين نكته را مي‌گفتند و گاهي نصيحت گونه اما در كل، به نظر من استراتژي آنها اين بود كه ما اصلا فن‌آوري غني سازي را نداشته باشيم.

* موضوع هسته‌اي، موضوعي فرعي براي مهار قدرت ايران

نكته اي را كه در تمامي اين ادوار من احساس مي كردم اين بود كه موضوع هسته‌اي ما در اصل مسئله اصلي آنها نيست. اين درست است كه غربي‌ها نمي خواهند ما غني سازي داشته باشيم اما آنها، در جستجوي چيزي بزرگ‌تر هستند و همين موضوع باعث شده است كه در برنامه هسته‌اي ايران، چنين راهبردهايي را در پيش گيرند.
آنها معتقدند كه تراز ايران در منطقه تغيير كرده است. هنگامي كه وزير دفاع آمريكا آقاي گيتس در كنفرانس امنيتي بحرين سخن مي‌گفت، اظهار داشت كه ما به تئوري چند جانبه گرايي در منطقه نياز داريم چون ايران توازن خاورميانه را برهم زده است كه خود نكته بسيار جالبي است؛ آمريكايي‌ها كه خود مبتكر يك جانبه گرايي در جهان هستند، چندجانبه گرايي در منطقه را مطرح مي كنند.
به خاطر دارم كه روزي در يكي از جلسات با آقاي خاوير سولانا (رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا) گفتگو داشتم، ايشان در اين جلسه به نكته‌اي اشاره كرد كه براي من بسيار جالب بود. وي گفت كه ما اشتباه كرديم كه يكي بر سر عراق زديم و يكي بر سر افغانستان چون شما بالا آمديد، در حالي كه عراق و افغانستان رقيبي براي ما نبودند كه تضعيف آنها باعث قدرت گرفتن ما شده باشد. با اين وجود اين سخن سولانا از تحليلي خاص حكايت دارد و آن اين است كه آنها بر روي ما حساس هستند.

* واقعيتي كه بايد پذيرفت

سئوال من اين بود كه چرا شما بر روي ما حساس هستيد و اصلا مشكل شما با ما چيست؟ اين تروريست‌هايي كه در حال حاضر در منطقه حضور دارند، كدام يك از ايران آمده اند؟ اين تروريست‌ها اكثرا از كشورهاي دوست شما آمده‌اند. بنابراين كشورهايي در منطقه وجود دارند كه نه حقوق بشر را رعايت مي كنند و نه دموكراتيك هستند ولي به دليل اينكه شما به دنبال منافع خود هستيد، با اينها كاري نداريد. از درون اين كشورها به دليل رفتاري كه شما داريد، القاعده بيرون مي‌آيد. سئوال ما اين است كه شما با رويكردي كه در برابر ايران داشتيد سودي برديد يا مي توانستيد نوع تعامل ديگري را با ايران سامان دهيد؟ يعني بايد اين واقعيت را بپذيريد كه ايرانيان، افراد متمدن، با سابقه طولاني تمدني، باهوش و فهميده هستند و شگردهاي احمقانه شما را زود مي‌فهمند.
شما مي‌توانيد به جاي انكار اين واقعيات، بازي برد برد با ايرانيان تعريف كنيد.
اينكه غربي‌ها به اشتباه خود اعتراف مي كنند نشان دهنده اين است كه احساس مي‌كنند ايران توازن منطقه را بر هم زده است؛ اما در نهايت كل اين بسته دچار چرخه معيوب تحليلي است؛ خواه اين موضوع مد نظر آنها باشد و خواه مسئله هسته‌اي.

* بحث هسته‌اي ما رو به قبله شده بود

كارگروه ها در دبيرخانه شوراي امنيت ملي سه بخش بودند؛ يكي سياسي، يكي اقتصادي و ديگري مسئله هسته‌اي.
بحث هسته‌اي كه رو به قبله بود و تنها مقداري الفاظ تحويل ما داده بودند. در بحث اقتصادي سراب‌هاي زيبايي به ما نشان داده بودند؛ البته نمي‌خواهم بگويم كه پيشنهادهاي آنها كاملا پوچ بودند اما نكته ملموسي نيز از آن استنباط نمي شد.
آنچه كه تلقي نهايي را ايجاد مي كرد گزارش كارگروه ها بود. يكي از آنها بحث هسته‌اي كه صفر بود و شايد حتي زير صفر، زيرا ما مدت زماني را نيز از دست داده بوديم، يكي مي گويد كه مثلا نمره من 5/5 است و ديگري نيز به خود نمره 6 يا هفت مي‌دهد.
شما باشيد چه قضاوتي خواهيد داشت؟ قضاوت نهايي اين خواهد بود كه نمرات آن دو كارگروه دوم نيز تنها براي اين است كه ما از موضوع هسته‌اي صرف نظر كنيم. بنابراين تلقي نهايي اين بود كه اين سراب زيبايي نيز كه در جاهاي ديگر به ما نشان مي دهند، در صورت ورود به آنها روشن نيست كه دستآوردي داشته باشد يا خير؟

* دو سال مذاكره با غرب؛ تجربه‌اي ارزشمند

به نظر من تجربه دو ساله مذاكرات با غرب، به رغم زحمتي كه براي ما ايجاد كرد، نشان داد كه نوع سلوك با غرب كه از ادبيات خوش تركيب و دلنواز استفاده مي كند، در نهايت چه دست آوردي براي ايرانيان خواهد داشت؟ بگويند با تمامي فرصت‌هايي كه ايران در برابر غرب قرار داد چه چيزي به ايراني‌ها دادند؟
به خاطر دارم، پس از آن كه فاز جديدي در موضوع هسته‌اي ايران آغاز شد، من در مذاكرات با رهبران اروپايي به آنها گفتم كه شما اشتباه كرديد، همگي پذيرفتند. اما به چه قيمتي؟

* فاز نهايي

به خاطر دارم كه در سال 1384 ما نامه‌اي را به طرف مذاكره كننده غربي داديم كه در آن اعلام شده بود اگر چنانچه پاسخ طرح چهار مرحله‌اي ما را ندهيد، ما برنامه هسته اي خود را آغاز خواهيم كرد. تماس‌هايي گرفته شد اما در نهايت باز هم آنها پاسخي ندادند. پس از آن جلسه‌اي گذاشته شد و در نهايت به اتفاق آرا تصميم گرفته شد كه ما برنامه هسته‌اي خود را آغاز كنيم و اين رفتارهاي خود غربي‌ها بود كه ما را به اينجا كشاند؛ زيرا آنها هميشه فكر مي كردند كه ايران از حق خود خواهد گذشت.
اشتراک گذاری
سلام پرواز
سفرمارکت
مطالب مرتبط
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# دیدار پوتین و ترامپ # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # پل ترامپ # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
آیا موافق ساخت بمب اتم هستید؟
الی گشت