
تنها ساعتی تا آغاز سال 1393 هجری شمسی باقی است و در این زمان اندک باقی مانده تا تحویل سال نو و فرارسیدن نوروز، مردم آرزوهایشان را مدنظر قرار میدهند و برای برآورده شدن این آرزوها در سال تازه و یا نزدیک شدن به تحقق این آرزوها، دعا میکنند و عظمشان را برای وصل به دلخواهشان، جزم میکنند.
به همین مناسبت در هفته های پیشین به مرور، «تابناک» با مردم ساکن پایتخت هم صحبت شد و درباره آرزوها و آمالشان برای سال آینده هم کلام شد و ایشان نیز بیان متفاوتی در این زمینه داشتند که بخش اعظمی از آنها به سلامتی و همچنین دغدغه های شخصی نظیر تحصیلات، شغل و ازدواج باز میگشت اما در میان آنها آرزوهای بسیار جالبی نیز بود که آنچنان بیان میشد که انگار هدفی کاملاً سهل الوصول برای بیان کنندگانشان است که تا انتهای 1393 از تحققش اطمینان دارند.
چشمهایی که برق میزد مقابل دوربین «تابناک»، از روزهای خوش آینده سخن میگفت و در میان جوانانی نیز بودند که آرزویی نداشتند و موسپیدان و پیرمردهایی بودند که آرزوها را متعلق به جوانها میدانستند و خلاصه از بیان آنچه در دل داشتند، طفره رفتند و ترجیح دادند خواسته های قلبیشان همچنان شخصی باقی بماند.
شاید اگر آرزوهای جذاب را در این لحظات بگوییم، دیگر تماشای گفته های مردم جذابیتش کمرنگ شده باشد و از این منظر، بهترین وقت ممکن، همین لحظات است تا آرزوهایشان را بشنویم که برخی آرزوهای خود ما را نیز شامل میشود؛ آرزوهایی که نشان میدهد هنوز جامعه ما، برای ساختن و پیش رفتن، با امید گام بر میدارد.
93 آرزوی شنیدنی مردم ایران برای سال 93 را هم اینک تماشا میکنید، با این امید که آن هنگام سال آینده کنار هفت سین نشستید و لحظات پایانی سال را پشت سر میگذاشتید، به همه آرزوهایتان رسیده باشید یا به آنها نزدیک تر از هر زمان شده باشید.