عشق يك طرفه جواني به دختري دانشجو ماجراي دو جنايتي را رقم زد كه بقاياي آن در بيابان هاي اطراف شهرك جهاد زاهدان در استان سيستان و بلوچستان پيدا شد.
به گزارش اعتماد، بيست و هشتمين روز بهمن ماه سال گذشته زماني كه كارگران ساختماني در اين منطقه قصد انجام عمليات گود برداري براي ساختمان سازي را داشتند متوجه وجود جسد يك زن در زير خاك ها شدند. كارگران ساختماني با مشاهده جسد اين زن جوان ماموران پليس شهرستان زاهدان را در جريان موضوع قرار دادند. با حضور بازپرس ويژه قتل و اكيپي از عوامل تشخيص هويت و پزشكي قانوني در محل مشخص شد جسد متعلق به زن جواني است كه به علت فساد نعشي و پوسيدگي امكان شناسايي اوليه او وجود ندارد. در حالي كه كشف جسد دختر جوان ماموران دايره قتل اين شهرستان را با معماي جنايي پيچيده يي روبه رو كرده بود به فاصله دو روز از كشف اين جسد، جنازه ديگري در نزديكي محل كشف جسد اول پيدا شد.
آخرين روز بهمن ماه درحالي كه كارگران ساختماني بار ديگر براي انجام عمليات گود برداري مشغول كندن زمين بودند اين بار جسد مردي را يافتند كه صورتش با مواد اسيدي سوخته بود. كشف جسد ديگري در كنار محل كشف جسد دختر جوان سرنخ جديدي براي كارآگاهان بود تا بدينوسيله معلوم شود اين دو قتل به نوعي با يكديگر در ارتباط هستند. با اين حال روز گذشته پس از گذشت يك ماه و نيم از كشف اجساد و در حالي كه افكار عمومي منطقه از شنيدن خبر اين دو قتل وحشتزده شده بود كارآگاهان پليس موفق به شناسايي و دستگيري متهمان اين پرونده شدند.
سرهنگ محسن عطار، رييس پليس آگاهي سيستان و بلوچستان در گفت وگو با «اعتماد» درباره نحوه شناسايي و دستگيري متهمان اين پرونده جنايي گفت: پس از كشف اجساد اين دختر و پسر جوان اكيپي از ماموران پليس جنايي اداره آگاهي استان مامور كشف اين موضوع شدند كه در نهايت موفق شدند تعدادي از افرادي كه با مقتولان در ارتباط بوده و در اين پرونده مظنون بودند را دستگير كنند.
به گفته سرهنگ عطار متهمان پس از ساعت ها تحقيق و بازجويي لب به اعتراف گشودند و دو نفر از آنها به نام هاي حامد و ميلاد اعتراف كردند كه با همراهي دو نفر ديگر مبادرت به قتل فاطمه و آرش كرده اند. حامد در جريان بازجويي ها به ماموران گفت: به فاطمه علاقه زيادي داشتم و مي خواستم كه با او ازدواج كنم. چند وقتي بود كه رفتار و حركاتش را زيرنظر داشتم اما متوجه شدم كه او با افراد ديگري در ارتباط است و اين موضوع به شدت آزارم مي داد.
وي در ادامه اعترافاتش تصريح كرد: وابستگي و علاقه شديدم به فاطمه باعث شد تا حس نفرت و انتقام گيري شديدي نسبت به او و پسري كه با او در ارتباط بود در وجودم پديدار شود به همين دليل با همدستي دوستم ميلاد نقشه يي ريختم و فاطمه را به خانه ميلاد كشاندم.
حامد در توضيح نحوه به قتل رساندن فاطمه نيز گفت: بعد از آنكه فاطمه به خانه ميلاد آمد دست و پايش را بستم و او را چند روزي در خانه نگه داشتم. بعد از گذشت چند روز فاطمه را با همكاري ميلاد خفه كردم و جسد او را داخل ملحفه و پلاستيك قرار دادم و به زمين هاي اطراف شهرك جهاد بردم. آنجا چاله يي كندم و جسد را درون آن قرار دادم و رويش را با خاك پوشاندم.
متهم در جريان تحقيقات اظهار داشت: بعد از قتل فاطمه به شدت از كاري كه كرده بودم پشيمان بودم و هر روز بر سر قبر او حاضر مي شدم و گريه مي كردم فكر اينكه فاطمه را كشتم اما پسري كه با او در ارتباط بود راست راست در شهر مي چرخد باعث شد تا كينه شديد از او در دل داشته باشم و هر روز نقشه انتقام گيري از او را در سرم مرور كنم. حامد پس از آن با طرح نقشه يي با دو تن ديگر از دوستانش به نام هاي باسط و مجيد به سراغ آرش رفت و او را به محل دفن جسد فاطمه كشاند.
او در بازجويي ها درباره نحوه قتل آرش نيز گفت: آرش را بر سر قبر فاطمه كشاندم و آنجا را به او نشان دادم و به او گفتم تو باعث كشته شدن فاطمه شدي. بعد از آن با هم درگير شديم و با همكاري باسط و مجيد چند ضربه چاقو به آرش زديم. بعد از آنكه از مرگ او مطمئن شديم براي اينكه جسدش شناسايي نشود روي صورتش اسيدي را كه از قبل تهيه كرده بوديم ريختيم و جنازه او را هم چند متر آن طرف تر از قبر فاطمه دفن كرديم و رويش را پوشانديم.
سرهنگ عطار، رييس پليس آگاهي سيستان و بلوچستان گفت: با توجه به اعترافات صريح متهمان ديگر درباره همكاري و همدستي با متهم رديف اول در اين دو جنايت متهمان با دستور قضايي براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار دايره قتل اداره آگاهي شهرستان زاهدان قرار گرفتند.
این دیگه عشق نیست جنون انی هست که دامن گیر جوانان شده.