بزرگداشت سعدي افشار، هنرمند پيشکسوت سياهباز تئاتر ايران، با اهداي چندين و چند لوح تقدير از طرف نهادهاي مختلف و با جمعآوري حدود تنها يک ميليون تومان برگزار شد. اين در حالي است که اين مبلغ تنها هزينه يکي از آمپولهاي سعدي افشار است که به پوکي شديد استخوان مبتلاست.
اين مراسم با عنوان «سپاس از سعدي افشار» شامگاه 19 اسفندماه در شرايطي برگزار شد که بسياري از هنرمندان مطرح که نامشان در خبرها آمده بود در اين برنامه حضور نداشتند و تعدادي از آنها در مراسم تقدير از هنرمندان درگذشته که در تماشاخانه ايرانشهر برپا بود، حاضر بودند.ساعتي پيش از آغاز برنامه، بار ديگر پيامکي دروغين با مضمون درگذشت اين هنرمند منتشر شد.
در اين برنامه که در باغموزه قصر برگزار شد، ابتدا داوود فتحعليبيگي، ديگر هنرمند فعال در عرصه تئاتر آييني و سنتي، گفت: اميدوارم تا ساعتي که زنده هستم هميشه در بزرگداشت سعدي شرکت کنم.وي با ابراز تاسف از بيتوجهي نسبت به مقوله سياهبازي در سالهاي گذشته يادآور شد: زماني که ما دانشجو بوديم اين مقوله را جدي نميگرفتند، با اينکه آن زمان دوستاني مانند سعدي افشار فرصت بيشتري داشتند و تعدادشان هم بيشتر بود.فتحعليبيگي در ادامه سخنانش خاطراتي درباره مشکلات اجراي اولين نمايشهاي خودش تعريف کرد و ادامه داد: سعدي براي اجراي نمايشهاي ما مرارت زيادي کشيد.اين هنرمند تئاتر در عين حال خاطرنشان کرد: سعدي افشار تنها بازمانده سياهبازي نيست؛ بلکه او تنها بازمانده از نسل قبل از من است. من هم ميتوانم روي صحنه سياه شوم و سياهبازيام کمتر از استادانم نيست.فتحعليبيگي متذکر شد: سعدي براي سياهبازي کم زحمت نکشيده است و ماندگاري استاداني مانند او در شاگرداني است که تربيت کردهاند.
در ادامه برنامه، ايليا منفرد، خواننده و هنرمند عرصه موسيقي، قطعه معروف «گل ارکيده» را به سعدي افشار تقديم کرد.او که سالها پيش در حوزه تئاتر فعال بوده، يادآور شد: همچنان خود را تئاتري و خاک پاي همه شما ميدانم. امروز که اينجا آمدم خيلي از دوستان مرا نشناختند. يادمان بيايد همه ما با هم معني پيدا ميکنيم.
اجراي قطعهاي نمايش تختحوضي کار جواد انصافي از ديگر برنامههاي اين مراسم بود.
همچنين خليل جوادي، هنرمند طنزپرداز، در سخنان کوتاهي گفت: از بچگي از کارهاي استاد سعدي افشار لذت بردهام. او يادآور خاطرات چندين نسل از ماست. من پدرم و پدربزرگم به خاطر خندهها و شادابي که او به رايگان به ما بخشيد، به ايشان بدهکاريم.اين هنرمند طنزپرداز دو رباعي تقديم سعدي افشار کرد. همچنين قطعه شعري طنز از کتاب «محکمه الهي» و نيز قطعه طنز ديگري در انتقاد از وضعيت نابسامان مديريت فرهنگي در ايران بر اساس شعر بلند «صداي پاي آب» سروده سهراب سپهري خواند.
سپس داوود فتحعلي بيگي بار ديگر روي صحنه آمد و با اشاره به بيماري سعدي افشار گفت: ميدانيد سعدي مدتهاست دچار کسالت پرهزينهاي است که خوشبختانه بخشي از هزينههاي درمانش توسط مرکز هنرهاي نمايشي و انجمن هنرهاي نمايشي فراهم شده است. خدا را شکر که تلاش دوستان نتيجه داد و او هنوز سرپاست.او با تاکيد بر لزوم همراهي با هنرمندان در دوره حياتشان اضافه کرد: ما به جاي اينکه بعدا بگوييم سعدي چنين و چنان بود ميخواهيم از او حمايت کنيم تا او بيشتر در جمعمان حضور داشته باشد. هر چند مناعت طبع او راضي به اين کار نميشود اما به رسم جوانمردان ايراني گلريزاني داريم و چراغي روشن ميکنيم. دوست داشتيم هر يک از ما ذره ذره از سلامتمان را به سعدي تزريق ميکرديم اما چنين امکاني نيست و ما فقط ميتوانيم بخشي از هزينههاي درمان را تامين کنيم.
به گزارش ايسنا، در شرايطي که در ديگر سالن باغ موزه قصر برنامه ديگري با حضور مديران شهرداري تهران برپا بود، ابراهيم گلهدارزاده، رئيس انجمن هنرهاي نمايشي، به نيابت از قادر آشنا، مدير کل اين اداره، مبلغ 500 هزار تومان ارائه کرد و اولين چراغ اين مراسم روشن شد.
پس از آن قاسم افشار، ديگر خواننده پاپ حاضر در مراسم، در سخنان کوتاهي يادآورشد: دوران کودکي من با خاطراتي از سعدي افشار و مرتضي احمدي آميخته است و دوست دارم به بچههايمان ياد بدهيم اشخاصي مانند سعدي افشار چه هنرمندان بزرگي در تئاتر ما هستند. شايد هنرمندان از دولتمردان بيمهري ببينند، اما حمايت مردم اين مشکلات را ناچيز ميکند.قاسم افشار در ادامه ترانه «بازيگر» را به سعدي افشار تقديم کرد.
سپس سعدي افشار در ميان تشويق حاضران به کمک دوستانش به روي صحنه آمد و روي صندلي نشست.هنرمند پيشکسوت سياهباز گفت: از تکتک خانمها و آقايان نهايت تشکر را دارم. به جاي سلام هزاران سلام بر شما که افتخار داديد و آمديد و چراغ اينجا را روشن کرديد. محبت کرديد که براي من ناچيز تا اينجا آمديد و من دست و پايتان را ميبوسم.او يادآور شد: تقريبا ده - دوازده ساله بودم که سياه ميشدم. آن زمان سياهبازان باسابقهتر از من خيلي زياد بودند که من در مقابلشان هيچ نبودم، اما ميخواستم به جايي برسم.سعدي افشار در ادامه خاطرهاي طنزآميز از اجراي يکي از برنامههاي سياهبازياش در ديوانهخانه تعريف کرد و گفت: آن زمان بداهه به داد من رسيد و جانم را نجات داد چون يکي از بيماران ديوانهخانه نزديک بود جان هر دو نفرمان را به خطر بيندازد.
در اين برنامه کاظم هژيرآزاد، رئيس انجمن بازيگران خانه تئاتر، به نمايندگي از ايرج راد، مديرعامل اين تشکل صنفي که در مراسم تقدير از هنرمندان درگذشته حضور داشت، نشان ويژه خانه تئاتر را به سعدي افشار تقديم کرد.هژيرآزاد آرزو کرد، سايه سعدي افشار تا سالهاي سال بر سر فرهنگ و هنر ايران گسترده باشد و تجربيات او به نسل جوان منتقل شود.همچنين حميد مظفري، ديگر کارگردان و بازيگر تئاتر، با حضور روي صحنه خاطراتي از اجراي سعدي افشار در شيراز گفت. هر زمان که او بخشي از خاطره را به ياد نميآورد، سعدي افشار آن بخشها را يادآوري ميکرد.حميد مظفري از طرف جشنواره تئاتر «شمسه» لوح تقدير و مبلغ 500 هزارتومان را به سعدي افشار تقديم کرد.همچنين محسن حسنزاده، مدير روابط عمومي مجموعه تئاتر شهر، به نمايندگي از سيدصادق موسوي، مدير اين مجموعه، لوح تقدير ديگري را به اين هنرمند سياهباز اهدا کرد. اهداي لوحي از سوي تماشاخانه سنگلج از ديگر برنامههاي اين مراسم بود. صادق عاشورپور، پژوهشگر پيشکسوت تئاتر، اين لوح را به نيابت از اتابک نادري، مدير سنگلج که در شهرستان بود، به سعدي افشار اهدا کرد.
عاشورپور هنگام اهداي اين لوح گفت: گاه انسان در برابر افرادي قرار ميگيرد که در عين سادگي آنقدر بزرگاند که واژگان توان توصيف آنها را ندارند.او يادآور شد: زمان نگارش آثار پژوهشيام دريغ خوردم که افرادي مانند سعدي افشار، مهدي مصري و... در ايران داشتيم اما هميشه تئاتر را از غرب گدايي کردهايم. اميدوارم سايه سعدي و امثال او از سر فرهنگ و هنر کشور کم نشود.لوح ديگري هم از طرف بنياد علمي فرهنگي تعزيه توسط رضا برزگر، نماينده اين بنياد، به سعدي افشار اهدا شد.در پايان اين برنامه که تا ساعت 21 ادامه داشت، کتابهاي طنز خليل جوادي به نفع سعدي افشار به فروش رسيد.