بازدید 20512
اگر «پیشگیری» بی‌فایده است، تعطیلش کنید؛

کودکان معصومی که جلوی چشم مأموران قانون مجرم بار می‌آیند!

مدت‌هاست که دعوا بر سر نخواستن معتادان، خانه‌به‌دوشان، زنان و کودکان خیابانی و ...مطرح است؛ اما به راستی وقتی قانونگذار تکلیف را مشخص و برای سرپیچی کننده از آن، مجازات تعیین کرده، دیگر این بحث‌ها چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ نکند دعوای پاسداشت قانون تنها در موارد خاص رخ می دهد و موارد کم اهمیتی(!) از این دست، متولی و پاسدار ندارد؟!
کد خبر: ۲۹۳۸۸۳
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۷ 26 December 2012
زورگیری در روز روشن در مرکز پایتخت، پخش و مصرف مواد مخدر رنگارنگ در جلوی دیدگان شهروندان، افزایش آمار مبتلایان به ایدز از نوع جنسی، کودک‌آزاری، قتل، تجاوز، جنایت و... همه و همه به اندازه‌ای تلخ هستند که حتی شنیدنشان ناراحتی به همراه بیاورد؛ اما آیا هیچ ارتباطی میان رفتار آنها با کارهای ما هست؟

به گزارش «تابناک»، در شرایطی که بنا به قانون «تکدی‌گری» جرم شناخته می شود، کافی است نگاهی دقیق به دور و اطرافمان بیندازیم تا متوجه انبوه متکدیانی شویم که حتی از دست دراز کردن مقابل مأمور اجرای قانون، پلیس، هم ابایی ندارند؛ به عبارت بهتر، کار به جایی رسیده که نه مجرم کار غیر قانونی‌اش را از مأمور پنهان می کند و نه مأمور از دیدن تخلفی از این نوع، دست‌کم در حد یک تشر یا ابرو گره کردن واکنش نشان می‌دهد!

البته این وضعیت عجیب کم و بیش درباره معتادان، خانه‌به‌دوشان و حتی زنان خیابانی نیز به چشم می‌خورد، حال آن که دایره شمول آن در میان کودکان هم با لحاظ کردن ممنوع بودن کار ایشان بر پایه قانون، بسیار گسترده‌تر شده و به رغم نداشتن آمار دقیقی از این ماجرای تلخ، همگی نیک می‌دانیم که عدد کوچک و قابل اغماضی نیز نخواهد بود.

با این تفاسیر، تکدی‌گری از یک سو به لحاظ ساختار خاصش ـ که امروزه بیشتر بر فریب اذهان تکیه داشته و علاوه بر این که نمونه کاملی از زندگی انگل‌وار را به نمایش می‌گذارد، قادر به آلوده کردن طیف احساساتی جامعه در رواج این پدیده شوم است ـ و از سوی دیگر به دلیل بی‌تفاوتی کامل مجریان قانون، ناظران و حتی رهگذران به فعل و انفعالات مرتبط با آن، تفاوت‌های آشکاری با دیگر زمینه‌های آسیب اجتماعی از خود بروز داده و به دنبال آن، دیدن گرفتار آمدن کودکان به تکدی‌گری، مترادف با صدور حکم مجرمیت برای افرادی است که حتی به سن قانونی برای رسیدگی به پرونده‌شان هم نرسیده‌اند.

بدین ترتیب، زمانی که در گرمای تابستان، در خنکای باد کولر و یا در سوز زمستان، در گرمای لذت‌بخش بخاری اتومبیل نشسته و بی‌خیال دنیای کودکی هستیم که می‌خواهد مثلا آدامسی به ما بفروشد (نوع جدیدی از تکدی‌گری که بسیار رایج شده و تنها زمانی چهره زشت خود را نشان می‌دهد که مشتری در ازای پرداخت مبلغ، آدامس، گل یا... را از فروشنده نگیرد)، عملا در برخورد با فردی هستیم که از دید قانون مجرم است، اما جالب اینکه از دید ما یا وی مستحق کمک است یا نه؛ که در هر دو صورت، هر چه باشد مجرم نیست!

به تعبیر دیگر، تعلل مسئولان در مقابله با پدیده شوم تکدی‌گری سبب شده تا از یک سو به گواه دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، در سال‌های اخیر بر شمار متکدیان زن، کودک، جوان و متکدیانی که از نظر جسمی سالمند، افزوده شود و از سوی دیگر، گسترش این قانون‌شکنان مترادف شود با تقویت فرضیه‌هایی مانند فعالیت‌های باندی و پرسود متکدیان که در باور عمومی، گاه تبدیل به بی‌محلی به این قشر شده و به نوعی زمینه‌ساز سرخوردگی آنها از جامعه خواهد شد؛ اینجاست که گاه طرد یک کودک خیابانی توسط شهروندان به مرور زمان و تکرار این اتفاق به شکل‌های مختلف، زمینه‌ساز سوق دادن این بزهکار خردسال در آینده به بزه‌های سنگین‌تر شده و وی را در قامت یک مجرم حرفه‌ای درآورد.

در چنین فرآیندی، نه تنها عمل نکردن مسئولان به وظیفه‌شان منجر به از دست رفتن ذره‌ذره‌های انسانیت جامعه در مقابله با پدیده زشت کودکان خیابانی، تکدی گری و ... شده، بلکه در سوق دادن مجرمین کوچک امروز به نقش‌های مجرمانه بزرگتر در آینده نیز نمود پیدا کرده و به نوعی پرورش مجرمان بزرگ و آبدیده نیز به شمار می آید.

به عبارت بهتر، وقتی یک کودک کار ـ به ویژه نوع بسیار آشکار آن که متکدی نام دارد ـ خود را تنها و بدون حمایت هیچ مرجع قانونی، در حال ارتکاب عملی مجرمانه می بیند، طبیعی است که به فرض استثمار شدن از سوی یک باند، سخنان سردسته را مبنی بر ارتکاب هر عملی علیه این جامعه بپذیرد و یا حتی بدتر، به هر خواسته مشروع و نامشروع ایشان در برابر اندکی هواخواهی و حمایت تن در داده و پلکان سوق به قهقرای جرم و جنایت را دو تا یکی بپیماید.

این در حالی است که از دیدگاه کارشناسان، اساسی‌ترین رفتار یک جرم‌شناس پیشگیری است و در این راستا واکنش‌های جامعه نسبت به مجرمان به سه دسته اقدامات «پیشگیرانه»، «اقدامات تأمینی و تربیتی» و «مجازات‌ها» تقسیم می شود که گرچه هر سه دسته از وظایف قوه قضاییه است، اما بر اساس قانون، برخی نهادها و دستگاه‌ها در اجرای بخشی از این وظایف یاری‌گر دستگاه قضا به شمار می‌آیند که برای مثال، می‌توان به پلیس پیشگیری در تحقق اقدامات پیشگیرانه اشاره کرد؛ هر چند پیشتر ذکر شد که مثلا پدیده‌ای مانند تکدی‌گری جرم بوده و برخورد با آن از جمله اقدامات تامینی و شاید مجازات‌ها باشد نه اقدامات پیشگیرانه.

اینجاست که به رغم تدبیر شدن این اقدامات و حتی وجود زیر مجموعه‌ای به همین نام در قوه قضاییه و پلیس، نه تنها از دیدگاه پیشگیری هم به مقوله کار کودکان نگریسته نشده و برای جلوگیری از وقوع جرایم بزرگتر در این قشرِ به شدت آسیب‌پذیر اقدامی رخ نمی‌دهد، بلکه همه ناظران (از جمله من و شما!) هم تمامی ماجرا را در سکوت به نظاره نشسته و لابد توقع داریم که فردای روز این کودکان حمایت ندیده، اهل از آب در بیایند!

در چنین شرایطی است که می‌باید:

نخست آمار دقیق مبتلایان به این پدیده را به دست آورد؛

ناظران قانونی یک بار برای همیشه تکلیف متولی مقابله با پدیده کودکان کار را مشخص کنند تا هم مناقشات مطرح بین ارگان‌ها، نهادها، سازمان‌ها، و دستگاه‌های مختلف به پایان رسد و هم امور بدون متولی سامان یابند و هم سایر امور از موازی کاری خلاص شوند؛

اقدامات مورد نیاز برای اصلاح این نقیصه تدارک دیده شده و حمایت‌های مورد نیاز برای تداوم روند بهبود جامعه پیش بینی شود؛

تنبیه مسئولانی که در انجام وظایف قصور می کنند افزایش یافته و برای جلوگیری از تکرار در آینده، به شدت تحت بررسی و اقدام قرار گیرد؛

ریشه‌های کلان‌تر بحث که می‌تواند پدیده‌هایی مانند مهاجرت، اعتیاد، فقر مادی یا فرهنگی و مسائلی از این دست باشد، مورد کنکاش دقیق قرار گرفته و ترتیبی در پیش گرفته شود که در یک روند زمانی کمرنگ شده و سرانجام زدوده شود.



و اگر انجام دادن این مراحل به هر دلیل شدنی نیست، لطف کرده و پس از تعطیل کردن نهادهای تشکیل شده برای پیشگیری از وقوع جرم، «تکدی گری»، «کار کودکان» و ... را هم از دایره جرایم درآورید تا دست‌کم کمتر شاهد تکرار یک جرم در ملأ عام بوده و از بین رفتن زشتی قانون شکنی را ناظر باشیم!
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۳۲
انتشار یافته: ۲۳
چندي پيش سر يك چهارراه دخترك را ديدم كه ضمن تكدي گري يك دختر نوزادي را نيز در بغل داشت و در اين سرماي زمستاني وضع هردوي آنها رقت بار بود. كمي خوراكي به او دادم و از او خواستم كه لااقل در سرماي زمستان لباس بيشتري بپوشد تا سرما نخورد. طاقت نياوردم و به 123 اورژانس اجتماعي زنگ زدم. بع از كلي تماس اپراتور اعلام كرد كه اين مشكل به ما ربطي ندارد و به پليس زنگ بزنيد. هرچه اصرار كردم تا با مسئول صحبت كنم نشد در حاليكه اين كودكان معصوم بايد از سشوي بهزيستي جمع آوري شوند و اين برخورد با آنها مصداق كامل كودك آزاري است.
متاسفانه مسئولان چشم خود را به روي اين مسايل بسته اند!
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۲۰:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
مسئولان گویا مسایل بسیار مهم تری دارند. راستی این روزها و این سالهای اخیر مسئولان ما چه می کنند؟ فقط آمار می دهند و اوردر ؟!
بعضی وقتها پدر و مادر که دچار آسیب اجتماعی هستند .
فرزندانشان را برای انواع تکدی گری وارد خیابان میکنند .
و بعضی از پدر یا مادر ها ی آبرو دار فرزندانشان را وارد بازار کار یا کاسبی میکنند .
دیگه نمیدونم چی بگم .... شما بگید .
این دردی است که آینده فرزندانمان را رقم میزند .
قانون برای این معضلات به قدر کافی هست ولی اجرا کننده متعهد و مسؤلییت پذیرکو؟!بودجه کافی برای ساماندهی و ریشه کنی این کمبودها نیست فعلأ پولهای هنگفت خرج فوتبالیستها بشه تا آبروی کشور حفظ بشود!!
بعد هم اوباش می شن
ملت خواهان اعدامشون برای افتابه دزدی هست
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
راست میگه 10 سال بعد همین فرد می شود زورگیر و موادفروش محله!! بعد ما می نشینیم و کارشناس دعوت می کنیم و فلان قدر بابت کارشناسی هزینه می کنیم که بدانیم علت چیست؟! و وقتی که فهمیدیم که علت چیست آن وقت همایش پیشگیری را برگزار می کنیم با صرف هزینه میلیاردی و دعوت از کارشناسان بین المللی!! داداش با 50 میلیون تومان هم می شود کلی کارگاه درست کرد و این آدمها را سر و سامان داد.
فقط احساسات عمومي را جريحه دار مي كنيد.
با اين جراحت و قشقرق براي كشت ارشاد اغتشاش درست مي كنيد.
ننگ بر نيات پليد و خائنانه.
در کشور ما هر کسی راه خود را می رود قانونگزار راه خود را مجرم وغیر مجرم هم راه خود را ومسئولین هم ...
معتادان و زنان خياباني صلاحيت و شايستگي تربيت كودكان را ندارند
دولت براي ريشه كندن كردن جرم در جامعه بايد:
1) با مواد فروشها برخورد قاطع كند(مجازاتهاي مانند زندان گره گشا نخواهند بود به نظر اينجانب قطع دست مانند عريستان ميتواند مجازات بسيار خوبي باشد )
2)معتادان را در يك كمپ يا اردوگاه بزرگ جمع آوري كرده و تاترك كامل از آنها نگهداري كرده و هزينه
هاي نگهداري را نيز از كار اجباري آنها در اردوگاه جبران كند
3)با تاسيس مراكز بزرگ نگهداري از كودكان بي و بد سرپرست اقدام به تربيت گروهي اين كودكان كرده و آنها را تبديل به افراد مفيدي براي جامعه كند
4)اقدام به جمع آوري زنان خياباني در اردوگاههاي مخصوص و آموزش هنرهاي در آمد زا (خياطي قالي بافي و...) و تا تامين هزينه نگهداري از درامد كار آنها استفاده كند
5)با تخريب حاشيه هاي بزه پرور در شهر هاي بزرگ و ايجاد مناطق اسكان و شغل مناسب در روستاهاي مستعد روند مهاجرت از روستاها را كند كرده يا معكوس نمايد
پاسخ ها
saman
| Japan |
۲۱:۰۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
منفی دادم فقط به خاطر قطع دست .دیگه دوره این چیزا تموم شده
آیا از خود پرسیده ایم مسئول تبدیل کودکان بیگناه امروزکشور به تبهکاران فردا کیست؟ آیا از خود پرسیده ایم علت تبدیل ساختار جامعه به ماشین تولید کننده جرم و جنایت وتبهکار چیست؟ آیا فکر کرده ایم که تداوم این وضع به یک فرهنگ غیر قابل اصلاح تبدیل خواهد که انحطاط کل جامعه را در پی خواهد داشت؟ آیا فکر کرده ایم که افراد تبهکار مجرم و تبهکار پا به عرصه زندگی نگذارده اند بلکه جامعه و شرایط حاکم بر آن آنان را در چنین وضعیتی قرار داده و آنان قربانیان شرایط حاکم بر جامعه و زندگی آنان میباشند؟ آیا در یافته ایم که برای درمان مرض میکرب مسئول مریضی را باید از میان بر داشت و نه مریض را؟ در غیر اینصورت مرض تداوم خواهدیافت و دیگران را مبتلا خواهد کرد و از پای در خواهد آورد.
همیشه از دیدن یک متکدی به ویژه کودکان به هم می ریزم. بیشترین چیزی که آزارم می دهد این است تکلیفم را در برابر آن ها نمی دانم. می دانم که پول دادن به آن ها اشتباه است و خیلی از آن ها اینگونه کاسبی می کنند ولی بی توجه گذشتن از کنار آن ها هم اشتباه است.
یک جمله زیبا منصوب به امام موسی صدر شنیدم که ایشان در مورد متکدیان در لبنان گفته بودند تکدی گری یا از روی فقر است یا از روی تنبلی، به هر حال باید ریشه کن شود.
نمی دونم مسئولین با چه رویی می گن گرسنه نداریم و یا آمارهای عجیب و غریب ارائه می دهند.
کمی وجدان درد هم چیز بدی نیست نه فقط برای مسئولین بلکه برای همه،به حکم انسانیت.باور کنید در اینطور مواقع می مونم چی کار کنم به قول تابناک کودکان کار را تبدیل به متکدی کنم یا ...
عدالت اجتماعی
با اين اوضاع و شرايط كه كسي به فكر مردم نيست داريم براي چند سال ديگه انواع و اقسام خلافكار پرورش ميديم .
بايد جامعه و دولت چنين كساني را جمايت كنه و تربيت صحيح انها در اولويت قرار بگيره !!!!
بابا ول كن من دارم چي ميگم .
حتي مدارس و جامعه ما و حتي صدا و سيماي ما داره بزهكار پرورش ميده .
همه این معضلاتی که نوشتید به اضافه صدها مورد که ننوشتید بخاطر کمبود جمعینه ! واگر کشور ما سیصد ملیون بشه همه اینها حل میشه .
به نظر من ميبايست قانوني تصويب نمود كه اين بچه هاي معصوم كه به اين وضعيت از آنها سوء استفاده ميشود جمع آوري شده و به خانواده هايي كه در حسرت داشتن فرزند هستند سپرد تا هم جنايتكار ساخته نشود و هم خانورده اي خوشبخت شود .
معتادان را به اردوگاه کار اجباری تبعید کنید و درامد حاصل از کار آنها را به خانواده هایشان اختصاص دهید اگر زیر آفتاب در غل و زنجیر مجبور شوند کار سخت کنند این اعتیاد کوفتی از سرشان می پرد و امید هست به کار عادت کرده آدم شوند
از سويي در شهر زيباي ل.ه.ج از گيلان افراد معتاد عامل اصلي طرحهاي كشاورزي شده اند . از جمله دزديدن سيم خاردار و درب فلزي باغات و محصولات كشاورزي.
صد بار ذكر نمودم كه به اين افراد با تشكيل پرونده و گواهي اعتياد مواد سالم و ترياك خوب توزيع نمايند تا براي خريد اين مواد شامل پهن گاو و سرب و قير و صفراي مرغ با قيمتهاي كذايي دستفروشان كه مشكل بهداشتي نيز ايجاد ميكند دست به تخلفات دزدي و سلب اسايش ديگران نزنند.
خيلي امار جرم اعتياد در اين شهر زياد است و كنترلي نيست. جاي تعجب دارد كه مجاور كشور توليد كننده اين مواد ايم و در عين حال مواد بنجول توزيع ميشود.
نيز هيچ تدبيري براي اين افراد نيست.
مشکل ما اینه که مسئولان درک این‌ رو ندارن که این بچه‌ها فردا بزرگ می‌شن، می‌شن ارذل و اوباش شهر و هزار ماجرا پشت سر هم به دنبالش به وجود می یاد
...
تابناك نظر مرا بنويس آفرين بر مردم قهرمان تبريز كه باكمك به مراكز غير دولتي ومراكز خيريه مردمي اين پديده شوم را از شهر خود زدوده اند. (تبريز شهر بدون گدا ) ............
هرچقدر ازمقالتون تشکر کنم کمه.خواهش میکنم این بحث رو بیشتر دنبال کنید.متاسفانه فقط دراستانه انتخابات گوش افرادمسئول در این مملکت باز میشه.شاید در این مدت به این بچه های بیگناه هم توجهی بشه.شادمهردرست میگه منم بارها با123تماس گرفته ام وانها ارجاعم دادن به پلیس.پلیس هم ارجاع به123.جالب اینجاست در هیچ یک از برنامه های انتخاباتی هم کوچکترین توجهی به این قشر نمیشه.چقدربی پناهند!
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار