بیتعارف این وضعیت بازار و گرانی شده است قوز بالا قوز و همچون همیشه هم پیکان انتقادات به سمت مسئولین است که اگر نباشد هیچ راننده تاکسی رسالتش را انجام نداده است. اما در بالا بردن این قوز، قبل از مسئولین خود ما مقصریم. چرا؟ شهید بهشتی پاسخش را سالها پیش داده است. مقصریم از همان وقتی که بهشتی را دیگران شهید کردند و ... دلمان را هم خوش کردیم به خیابان عباس آباد و دانشگاه ملی که شد شهید بهشتی و حالا به جای اینکه گفتمان «یک ملت» را در کتابهای درسی دبیرستانیها پیدا کنیم، باید دو واحد باستانشناسی اسناد انقلاب در پستویهای اینترنت بگذرانیم تا دستمان برسد به سخنان این سید مظلوم:
«... اگر مردم دیدند فلان کاسب داره گران فروشی میکنه، داره جنس بد میفروشه، جنسش زیر و روش فرق میکنه، اینقدر باید برن اون رو ملامت کنند تا یا به راه بیاد یا به ستوه بیاد در دکونش رو ببنده و بره. جامعه جامعهٔ فضول هاست. شما میگید چطور با گران فروشی مبارزه کنیم؟ مسلما دولت باید در این مبارزه فعال باشه. مسلما باید دادگاههای صنفی به صورت گستردهتر و قاطعتر عمل کنند، البته اون هم با روش صحیح. نه با روشی که اصولا کار داد و ستد مختل بشه، با گرانی هم واقعا مبارزه نشه. نه. با شیوههای صحیح مناسب. ولی این یک پای کاره. یادتون نره یک پایه بزرگتر را. تو هر محلی هستید. کاسب گران فروش را به ستوه بیاورید. چرا نمیکنید این کار رو؟ به محض اینکه تو محلتون یک کاسب چیزی رو گرون فروخت، صبح قرار بگذارید، پنجاه تا پنجاه تا بروید در مغازه سلام علیکم آقای گران فروش، خداحافظ.
تو محلتون با همدیگر متحد بشید اگر دو تا کاسب هستند، یکیشون رو با عمل تشویق به انصاف کنید، بروید بهش بگویید اگر تو گران فروشی نکردی همه میآییم از تو خرید میکنیم. تا با یک درصد درآمد دو درصد سود تو سود زیاد ببری و آن گران فروش رو اونجا بایکوتش میکنیم. چرا یادتون رفته این شیوههای عزیز و ارزنده اجتماعی رو؟ چرا عمل نمیشه به این شیوهها؟ چرا در محلهها مردم مجتمع نیستند برای ایفای نقش امر به معروف و نهی از منکر در همه ابعادش. و الا اگر فکر کنید گروههای ضربت دولت و کمیتهها و دادگاههای صنفی و کمیتههای صنفی و اینها به تنهایی بتوانند مشکل رو حل کنند همینجا خدمتتون بگم که نخواهند توانست. جز با حضور متعهدانه و مسئولانه خود شما مردم جامعه ما جامعه جمهوری اسلامی واقعا نخواهد بود...»
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید