بازدید 37091
به رتبه چهارم جهان رسیدیم؛

رشد «طلاق» و نعل وارونه زدن مسئولان!

رشد فزاینده آمار طلاق در کشورمان سبب شده که پس از آمریکا، دانمارک و مصر، چهارمین کشور پرطلاق دنیا به شمار رویم؛ آماری بسیار ناخوشایند که برای مقابله با اثرات جنبی آن، گاه به دنبال تقویت ازدواج موقت و یا قانونی کردن چند همسری هم هستیم، ولی به ظاهر فراموش کرده‌ایم به دنبال ریشه اش در ازدواج و مسائل مرتبط با آن بگردیم.
کد خبر: ۲۷۶۶۸۹
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۳ 05 October 2012
انگار «با لباس سفید به خانه بخت رفتن و با لباس سفید بیرون آمدن»، مربوط به گذشته‌های خیلی دور است، چراکه متأسفانه امروزه حقیقت تلخ «طلاق» به همه خانواده‌های ایرانی راه یافته و به ندرت کسی می‌تواند ادعا کند، در خانواده‌شان نشانی از این پدیده نیست؛ پدیده‌ای قبح شکسته که ممکن است‌ گاه به مناسبتش جشن هم برگزار شود!

به گزارش «تابناک»، چند سالی است که طلاق در کشورمان می‌تازد. این را آماری می‌گوید که بی‌توجه به طرح‌های عجولانه و دم دستی مسئولان مانند «راه اندازی ازدواج موقت در دانشگاه‌ها»، «ازدواج آسان» و... روز به روز بالا‌تر از ماه‌ها و سال‌های قبل قرار گرفته و در مقابل آن، آمار ازدواجی مطرح می‌شود که آن هم روند نزولی در پیش گرفته است.

بر پایه آمار و اسناد سازمان ثبت احوال، در سال ۹۰، ۸۷۴ هزار و ۷۹۲ واقعه ازدواج و ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده (نسبت ازدواج به طلاق: ۶.‌۱) که اگر این اعداد را نسبت به سال ۸۹ قیاس کنیم، با رشد ۴. ۱ درصدی طلاق و کاهش ۱.‌۹ درصدی ازدواج روبرو خواهیم شد؛ افزایش و کاهشی که فرا‌تر از نمودارهای آماری و در دل خود افزایش آمار زنان سرپرست خانوار، کودکان بی‌سرپرست، بیکاران، جویندگان کار، مستاجران و فرا‌تر از همه رشد اختلالات روحی و روانی را به دنبال دارد.
 
این در حالی است که بررسی روند «نسبت ازدواج به طلاق ثبت شده» در سه ماهه اول سال ۹۱، با نشان دادن نسبت ۶.‌۴ بیانگر استمرار این روند بوده و نشان می‌دهد که در مقابل تقریبا هر شش ازدواج ثبت شده در کشور یک طلاق هم به ثبت رسیده است؛ آماری میانگین که در استان‌های تهران و البرز به پایین‌ترین میزان خود رسیده (تقریبا به ازای هر سه ازدواج یک طلاق)، در استان‌های سمنان، قم، اصفهان، مازندران و مرکزی، هم وضعیت چندان مناسبی نداشته (تقریبا به ازای هر پنج ازدواج ثبت شده یک طلاق) و در استان‌های سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری بهترین وضعیت در سطح کشورمان را نشان می‌دهد.

آمارهای مربوط به ازدواج و طلاق سال ۱۳۹۰ با نسبت ۱/۶ هم روند مشابهی را نشان می‌دهد. روند نسبت ازدواج و طلاق ثبت شده طی سال‌های ۱۳۸۳-۱۳۸۹ نیز بیانگر این است که این نسبت با در پیش گرفتن روند نزولی، از ۸/۹ در سال ۸۳ به ۴/۵ در سال ۸۹ رسیده است. در سال ۸۳ در مقابل هر طلاق ۸/۹، در سال ۸۴ در مقابل هر طلاق ۴/۹، در سال ۸۵ در مقابل هر طلاق ۳/۸، در سال ۸۶ در مقابل هر طلاق ۴/۸، در سال ۸۷ در مقابل هر طلاق هشت مورد، در سال ۸۸ در مقابل هر طلاق ۱/۷ و نهایتا در سال ۸۹ در مقابل هر طلاق ۵/۴ ازدواج به ثبت رسیده است.

تمامی این آمار و ارقام در حالی مطرح می‌شود که آمار تجمیعی این پدیده و پدیده‌های مرتبط با آن در دست نیست؛ به عبارتی بهتر، برای درک بهتر وضعیت جامعه چه بسا بهتر است که آمارهای مربوط به افزایش طلاق و کاهش نرخ ازدواج در سالهای پیاپی را با توجه به نمودارهای ترکیب جمعیتی، بررسی کرده و دریابیم که چه درصدی از افراد بالغ به ازدواج رسیده و کارشان به طلاق کشیده نمی‌شود تا به این روش، میزان ازدواج‌های پایدار را ارزیابی کنیم.

ناگفته پیداست که در این صورت با آمار و ارقام متعجب کننده‌ای روبه‌رو خواهیم بود، چرا که کاهش نرخ ازدواج، افزایش آمار طلاق، افزایش خانواده‌های تک نفره و...، همه و همه موید کاهش شکل گیری خانواده در سطح کشور بوده و دورنمای خوبی برایمان ترسیم نخواهند کرد.

بدین ترتیب سلسله اتفاقاتی کلید می‌خورد که به مثابه زنجیر، با نرخ ازدواج و طلاق و به طور کلی، شکل گیری نهاد خانواده درآمیخته و از قوت و ضعف آن تأثیر می‌پذیرند؛ بروز ناهنجاری‌هایی مانند درصد بالای اختلالات روانی، افسردگی، روسپی‌گری، کیف بری و سرقت، اعتیاد و... روی ناخوش همین ماجراست، هرچند که روابط حاکم بر جامعه کاملا پیوسته و مسلسل وار بوده و هم‌زمان هم تأثیرپذیرند و هم تأثیرگذار و شاید تشخیص علت و معلول بودن برخی ناهنجاری‌ها آسان نباشد.

به عبارت دیگر، عواملی چون فقر، طلاق، افسردگی، اعتیاد و... عواملی‌اند که نمی‌توان گفت کدام علت است و کدام پیامد. در جامعه پیچیده انسانی هر ناهنجاری می‌تواند به معضلی تبدیل شود؛ حال یا طلاق باعث اعتیاد، فقر و افسردگی شود یا مشکل اقتصادی، افسردگی یا اعتیاد به طلاق بینجامد.

با وجود چنین آمار و پیامد‌ها و آسیب‌های ناشی از طلاق، مهم است که بیش از پیش در پی کاهش آن برآییم. این بدان معنا نیست که کوششی در این زمینه صورت نمی‌گیرد، اما جا دارد بپرسیم چرا با وجود پرداختن رسانه‌ها و نشریات به علل و عوارض و پیامدهای ناشی از طلاق، روز به روز آمار بر آن افزوده می‌شود؟

تفاوت امروز و دیروز در این است که امروزه علل طلاق نیز افزایش یافته و روند زندگی اجتماعی به سمتی سوق پیدا کرده است که موجبات تفرقه و ازهم گسستن‌ها را بیشتر می‌کند. از یک سو مواردی مانند بدآموزی‌های مطرح در فیلم‌ها و سریال‌ها، رواج تکنولوژی، ورود زنان به عرصه‌های مردانه بازار کار و خلاصه بر هم خوردن تعادل و جایگاه زن و مرد از علل امروزی به شمار می‌روند که از سوی دیگر با رنگ باختن ارزش‌های جامعه تقویت می‌شوند.

دکتر امان اله قرایی مقدم، کار‌شناس آسیب‌های اجتماعی در تحقیقاتش به این نتیجه نائل آمده که حداقل ۱۶-۱۷ مورد صرفا اجتماعی در بروز طلاق مؤثر است. عواملی چون دو ساختی شدن جامعه، عدم شناخت و آشنایی صحیح و کافی به هنگام ازدواج، نوع شغل زنان، دخالت اطرافیان، تفاوت نامعقول سنی زوجین و اختلاف میزان تحصیلات و... را می‌توان برشمرد.

وی بر این باور است، از آنجا که شیوه رادیو و تلویزیون اثربخش نبوده، تنها باید از طریق کتاب‌های درسی و از دوران مدرسه نسبت به کاهش طلاق امیدوار بود.

در این میان به یک دسته‌بندی برای عوامل طلاق برمی‌خوریم که عوامل موثر را در پنج دسته زیر طبقه بندی می‌کند:

۱ـ عوامل قانونی: برای نمونه، قوانین مربوط به مهریه که نه تنها نتوانسته به بقای ازدواج‌ها نایل آید، بلکه‌ گاه بهانه‌ای شده برای گریز از ازدواج و حتی کسب و کار برخی زنان سودجو که ولو بسیار اندک هم باشد، اثرات سوء زیادی بر روان جامعه تحمیل خواهد کرد.

۲ـ عوامل روان‌شناختی: در اصل عدم تفاهم و سازگاری که می‌تواند از تفاوت فرهنگ‌ها و تربیت‌ها نشأت بگیرد و یا عدم تمایل یکی از طرفین قبل از ازدواج، ازدواج اجباری، عدم بلوغ اجتماعی، اختلالات روانی و عاطفی (افسردگی و...).

۳ ـ عوامل اقتصادی: از جمله فقر و بیکاری (که به شدت در هم تنیده شده‌اند) که خود باعث درگیری‌های ذهنی و کم طاقت شدن، زود رنج شدن و از کوره به در رفتن و... خواهد شد.

۴ ـ عوامل ارتباطی: ارتباط با خانواده‌های طرفین و نگرش‌های متقابل بین فرد با خانواده همسرش.

۵ ـ عواملی مانند بیماری و ناباروری، مسائل جنسی، فاصله طبقاتی و رتبه‌های تحصیلی... .

بدین ترتیب با مؤلفه‌هایی روبه‌رو هستیم که یا کمتر مورد توجه قرار گرفته و ریشه یابی شده‌اند و یا از فرط ساده انگاری، به کل مغفول مانده‌اند؛ به عبارت بهتر، درصد چشمگیری از طلاق‌ها به معیارهایی برمی‌گردد که زوجین پبش از ازدواج مد نظر داشته‌اند اما با پا گذاشتن به عرصه زندگی مشترک، دریافته‌اند که مسائلی بس کارسازتر و مهمتر از آن پیش فرض‌های اولیه‌شان هم هست.

اینجاست که کار‌شناسان بر پایه آن به آموزش‌های پیش از ازدواج تأکید دارند. این موضوع نیاز به یک باور عمومی و فرهنگ سازی داشته که بخشی از آن باید به صورت جدی در خانواده‌ها و بخش فراگیر‌تر آن از راه رسانه‌های عمومی و با همت دولت و کار‌شناسان امر به آن پرداخته شود تا شاید بتوان از این راه، جوانان را پیش از ازدواج به یک شناخت درست از فلسفه این واقعه رساند و امید بست که در سایه آن، شاهد کمتر شدن مراجعات گسترده بعدی به دادگاه‌های خانواده باشیم.

شاید درک این نکته ساده که محکم کردن ادله یک ازدواج، مانع از تبدیل آن به طلاق خواهد شد، کلیدی باشد که در جامعه امروزمان گم شده، وگرنه نه برای رونق ازدواج به دنبال خلق شیوه‌های جدید و یا استفاده از سایت‌های همسریابی می‌رفتیم و نه برای کاهش اثرات جانبی ناشی از شکست ازدواج (بخوانید طلاق!) به نعل وارونه زدن و راهکارهایی مانند قانونی کردن چند همسری می‌رسیدیم!
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۷
در انتظار بررسی: ۴۵۴
انتشار یافته: ۷۰
دنبال راه حل هستی؟
بیکاری، اعتیاد و فقر رو ریشه کن بکنید باقی رو خود مردم بهتر بلد هستند!
این که خیلی بد. حتما با کمک مسولین سعی میکنیم همین امسال به رده اول برسیم!!!
پوووووووووووووووووووووول
در70%عامل طلاق زنها مقصر هستند
پاسخ ها
امیر بردو
| United States of America |
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
میشه از شما خواهش کنم عدد 70 رو چطور بدست آوردید ؟
راه حل:

1- حل مشکلات اقتصادی
2- آموزش قبل از ازدواج
3- وضع قوانین برابر برای زن و مرد
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands |
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
متاسفانه سطح توقع بالا رفته
چرا حقيقت را كتمان ميكنيد!!؟واقعا فكر ميكنيد اخلاق در جامعه وجود داره؟خانواده ها از هم پاشيده فرزندان به والدين و برعكس به هم احترام نميگذارند و ارزشى براى هم قايل نيستند،دروغ تهمت خيانت كلاهبردارى در تمام اركان جامعه چه اجتماعى و فرهنگى واقتصادى از آب خوردن هم راحتر شده،مسيولين نظام براحتى دروغ ميگويند و مشكلات را انكار ميكنند در صورتيكه دروغ در دين ما گناه كبيره است و منشا تمام پليديها،پارتى بازى و فرصت طلبى و پايمال كردن حق مردم توسط آقازاده ها و اطرافيانشون غوغا ميكنه،رسانه هاى صوتى و تصويرى و نشريات اخبار را وارونه و يك دست و حتى با يك متن درج ميكنند، تضاد فرهنگى گريبان كودكان را گرفته در خانواده يك جور در جامعه جور ديگر و در دارس متفاوت تر به آنها القا ميشود،مغز كو چكشون تحمل اينهمه تضاد و چندگانگى را نداره،روزهاى خوبمان است ، جناب ... ازدواج موقت را ترويج ميكنند در حاليكه دختران پاك حاضر بميرند اما اين خفت را نپذيرند يا ب.............
مردم را احمق و ناشى ديدن و توهين كردن عواقب خوبى نداره
ياد جبهه هاى ايثار و مردانگى بخير آرزوى همون لحظه هاى ناب رو دوباره دارم
متاسفم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
این نظر از مقاله کارشناسیتون واقع بینانه تر بود.
فرهنگ غلط
به نظر من "ورود زنان به عرصه های مردانه بازار کار" تاثير بسيار زيادي در اين آمار داشته.
آقا جون من که دفعه پیش هم گفتم......زن هر چقدر آزادیش، استقلاش از نظر مالی بیشتر و بیشتر بشه، سن ازدواج بالاتر میره و آمار طلاق هم بیشتر میشه.....چون زن اساساً دیگه احتیاج مبرم به مرد نداره مثل قدیم ها.......در ضمن قبل از اینکه دوستان عصبانی بشن پشاپیش بگم من صد در صد موافق آزادی زن هستم.....خواهاشاً حرف من رو بد برداشت نکنید.....
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands |
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
توقع بانوان خیلی زیاد شده
همت کنیم چیزی تا رتبه اول نموده
یکی از مهمترین عوامل وضع موجود همین بند زیر است که خودتان آوردید:
«بدآموزی های مطرح در فیلم ها و سریال ها، رواج تکنولوژی، ورود زنان به عرصه های مردانه بازار کار و خلاصه برهم خوردن تعادل و جایگاه زن و مرد از علل امروزی به شمار می روند که از سوی دیگر با رنگ باختن ارزشهای جامعه تقویت می شوند.»
2 عامل اهم عوامل طلاق است:
الف -مسائل اقتصادی
ب-مسائل جنسی
عامل اول دست دولت است
عامل دوم با آموزش لازم درست میشود
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands |
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
عمو جان بهتره از نظر روانی و فکری دو طرف آماده باشند بلاخره زندگی بالا پایین داره همیشه که اقتصاد خوب نیست!!
تا وقتي كه چشم به روي حقايق ميبنديم و به جاي حل مسئله صورت مسئله را پاك مكنيم و بجاي بررسي و حل مشكلات كشورمان مشكلات كل جهان را زير زره بين قرار مي دهيم و كشور خود را مبرا از تمام مشكلات مي پنداريم انتظاري بيشتر از اين داشتن جاي بسي تامل دارد
ازدواج مجدد و موقت و مجدد خودش یکی از عوامل طاق است حدود 60 درصد از کسایی که دور و بر من بودند بخاطر بی وفایی شوهرشون طلاق گرفتند ولی جالبه تو این عامل هیچوت جزئ عوامل طلاق حتی حساب نمی آید!!! به نظر می اید مسئولان ترجیخ می دهند در این مورد صورت میاله را پاک کنند!!!
تمام دوستایی که چندین سال میشناختم الان در شرف طلاقن یا به زور ساختن دو تا از عوامل رو خود من دارم
کو؟ کدوم مشکل؟اصلا مگه مشکلی ام داریم؟
واقعا متاسفم ادعا هم میکنیم که مسلمانیم تاش زنان ی ذره درک وضعیت حال اقتصادی رو میکردند مردا هم به فکر زندگشون بودن
متاسفانه عواملی مثل ازدواج موقت وتبلیغ چند همسری منجر به افزایش طلاق خواهد شد چرا که اعتماد وصداقت را در بین زوجین از بین می برد .
پاسخ ها
مریم
| United States of America |
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
چه حرفیه؟! مرد و زن خوب باشن کسی دنبال این حرفا نیست. حتی اگه قانون ده همسری بیاد من که به همسرم مث چشام اعتماد دارم. دنبال بهونه واسه طلاق می گردیا!!!!
نمی‌دانم چرا شما اینقدر مخالف سفت و سخت حلال خدا هستید. چرا چند همسری از شیطان هم برای شما خطرناکتر است.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
طلاق هم از حلال هاي خداست!!! هر حلالي 100 درصذ كار خوبي نيست
متاسفانه ازدواج موقت بهانه اي شده براي افراد متاهلي كهدر زندگي با همسرانشان مشكلي ندارند ولي تنوع طلب هستنند اگر آمار را بررسي كنيد بسياري از طلاق ها ناشي از همين عامل است و در اين ميان فرزندان طلاق بيشترين صدمه را مي بينند. آيا اين اتفاقات در يك كشور اسلامي قايل قبول است؟
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands |
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
شما اساسا بفرمایید تنوع طلب بودن مرد اشکالش چیه؟
بنظر بنده يكي از دلايلش اينه كه طرف بخاطر عدم ارضاي نياز جنسي فقط به فكر ازدواج براي رابطه هست و بدون فكر عمل ميكنه وقتي نياز برطرف شد مي فهمه چيزهايي به مراتب مهمتر هم وجود داره ! كه بايد در شخص مقابل براي فرد وجود داشته باشه تا به زعم اون ادم مطلوبي براي زندگي بنظر بياد
قبلا مشکلات ناشی از مهریه و تبعات آن وجود نداشت ولی امروز با اجرایی شدن مهریه ها نه تنها زندگی ها پایدار نشده بلکه نسبت به قبل بسیار متزلزل هم شده. شاید برخی خانم ها این واقعیت را قبول نکنند ولی باور کنید که با پاک کردن واقعیت مشکل حل نشده و به پاک کردن رتبه 4 جهانی منجر نخواهد شد. هیچ کجای دنیا و حتی در دیگر کشورهای مسلمان مهریه مانند کشور ما موضوعیت نداشته و نیست.
متاسفانه جامعه امروز ایران دارد کم کم از داخل پوک میشود.
ارزشهای اخلاقی و اجتماعی به قصه هایی شبیه است که مادربزرگهای ما تعریف می کردند.
زمانی که اعتیاد بی داد می کرد، میگفتند در هر خانواده 1 معتاد وجود دارد، اما امروز در هر خانواده 1 طلاق وجود دارد.
ازدواج و تشکیل خانواده جزیی از فطرت طبیعی انسانهاست، اما فطرت پاک ما این روزها بیمار است، هیچ ربطی هم به اسلام ندارد، فرهنگ عامه جامعه بدین سمت می رود و متاسفانه مسوولین فرهنگی هیچ تدبیری برای رفع این معضلات نمی کند و چه بسا با نابخردی تمام اوضاع را از آنچه هست بدتر می کنند
آقا علت اصلی افزایش طلاق بالا رفتن سن ازدواج است زیرا:
1- بابالا رفتن سن ازدواج نیاز فرد به همسر کمتر می شود و کوچکترین بهانه ای ممکن است منجر به طلاق شود
2- بالا رفتن سن ازدواج باعث بیشتر شدن توقع فرد از همسرش می شود زیرا او موفقیت هایش را با همسرش به دست نیاورده بلکه همسرش را به خاطر موفقیت هایش به دست آورده و لذا با تعویض همسرش مشکلی ندارد
3- بالا رفتن سن ازدواج موجب می شود فرد تمام مزیت هایی را که در تجارب کوتاه برخورد هایش با جنس مخالفش دیده از همسرش متوقع باشد
4- با بالا رفتن سن ازدواج و با فشارهای زیاد عاطفی که بر فرد اعمال شده دو حالت ممکن است برای فرد به وجود بیاید که هر دو احتمال طلاق را افزایش می دهد:
الف- به سراغ روابط نامشروع با جنس مخالف برود
ب- صبر کند که در این صورت دچار اختلال روانی می شود
با تشکر از این که این متن طولانی را مطالعه فرمودید
لطفا نظرتان را هم بگویید
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
حرف شما با آمار منتشر شده مطابقت ندارد. چون بیشتر درصد ازدواج های منجر به طلاق در سنین 18 تا 24 سال است. ( به نقل از مقاله ای که به تازگی در تابناک خواندم). اتفاقا من تمام عواملی رو در بالا بر شمردید در پایداری ازدواج موثر می دانم!
ناشناس
| United States of America |
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
آفرین بر شما. همین که نظراتی مثل نظر شما را می خوانم احساس میکنم هر چند نه کامل ولی قسمتی از واقعیت ها را مردم می دانند. هر چند هیچ امیدی به اصلاح حداقل در 100 سال آینده وجود ندارد.
امین
| Netherlands |
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
گل گفتی
ایلامی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
آقا دقیقا من با شما موافقم. من دقیقا همین مشکل رو دارم. مدرک PHD دارم. خونه دارم . ماشین دارم . زندگی مرفه ولی حاضر نیستم همینجوری یکی رو بیارم تو زندگیم.
دو زنه
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
احسنت..
کاملا درسته
وحید
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
موافقم
مریم
| United States of America |
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
با مطالب شما کاملاً موافقم. کارشناسانه و دقیق.
علت بیشتر این جدایی‌ها روشن است.
:: حرکت محسوس بخش قابل توجهی از جامعه به سمت دنیازدگی و مادی‌گرایی. (تغییر سبک زندگی)
:: (ملازم با مورد بالا) دوری از بعد حقیقی انسان و هدف اصلی زندگی.
........................................................................................
کسانی که به خویشتن‌داری (شبیه تقوا در بیان دینی) اهتمام دارند کمتر دچار این دست مشکلات می‌شوند.
البته نیاز به توضیحات و دلایل بیشتری دارد که در یک پیام نمی‌گنجد.
بسمه تعالی
سلام
آقا من یک سوال دارم و اون اینکه ازدواج موقت چه ربطی به افزایش آمار طلاق در ازدواج دائم داره ؟!!
اینکه بحث ازدواج موقت در دانشگاه ها دنبال میشه ، فعلا مربوط میشه به ازدواج موقت دانشجویان پسر و دانشجویان دختری که قبلا ازدواج کرده اند و این ازدواج به واسطه طلاق یا فوت شوهر ، تمام شده .
ما الان در دانشگاه ها تقریبا چیزی به نام ازدواج موقت بین یک پسر و یک دختر خانم دوشیزه نداریم که بحث طلاق درش مطرح بشه !
من واقعا خواهش میکنم اینقدر با ربط دادن ازدواج موقت به هر موضوع نامطلوبی در کشور ، نگاه به ازدواج موقت رو اینقدر منفی نکنید !
بابا ازدواج موقت ، تنها راه حل مشکل جنسی بخشی از انسان های این جامعه است . چرا اینقدر منفی بافی میکنن بعضیا ؟!!
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands |
۱۴:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
ازنظر این بعضیا رابطه نامشروع آری،ازدواج موقت خیر....واقعاعجیبه
یکی از دلایل اصلی دیگر این است که اغلب زنان چون تونستند یک مدرک لیسانس بگیرند فکر میکنند خیلی بارشون هست و زبونشون دراز شده و شهر بدبخت هم با این همه مشکلات اقتصادی که به دوش میکشه دیگه تحمل یکی رو نداره که در گوشش همش غر بزنه.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
پس عامل طلاق مشکلات اقتصادی است نه لیسانس خانم ها!
سلام
وقتی در طول پس از انقلاب واقعه جنگ صورت گرفت دل مشغولی مسئولین به قدری زیاد بود که جایی برای برنامه ریزی تربیت اجتماع وجود نداشت و اگر هم بود بشدت کم بود اما به هر حال نمی توان نسبت به آن زمان و مدیریتش زیاد گله مند بود ولی پس از آن چه ؟!
وقتی دوران سازندگی بود چه کردیم؟
وقتی دوران گفتگوی تمدنها را داشتیم چه؟
یا حتی وقتی دوره یارانه ها رسید هم کسی به فکر تربیت اجتماع بود؟!
دولت ، وزارتخانه های مربوطه ، مجلس ،صدا و سیما و یا حتی اصحاب رسانه به جای پرداختن به سیاست و سیاست بازی نقش دیگری هم داشتند اما هرگز مردم از این دید جدی گرفته نشدند....
هرگز چالشها بررسی نشد و جوشهای کوچک روی صورت جامعه با بی توجهی تبدیل به کورکها و وملهای وحشتناکی شدند که حالا مجبوریم قبولش کنیم!!!!
اما متاسفم که عرض کنم هنوز هم مصصم به برطرف کردن معظلات نیستند....
هنوز اولویت حذف رقیب به هر قیمت و هر حالت است....
و صد البته این مشکل طلاق هم البته تقصیر رقیب است دیگر!!!!؟
یکی از مهم ترین عواملش عدم وجود امنیت شغلیه، اگه بهش بیکاری و تورم و بی ثباتی قیمت مسکن و پایین بودن میزان دستمزد و افزایش سطح توقعات خانواده ها و n تا فاکتور دیگه جامعمونو هم اضافه کنیم درک می کنیم که این آمار اونقدر هم عجیب نیست. اگه ما تو دینمون داریم که ازدواج سنت پیغمبره، اینو هم داریم که طلاق عرش خدا رو به لرزه میندازه. شما بگین به نظرتون جوونا نمی خوان ازدواج کنن یا اینکه با این شرایط نمی تونن؟!
واقعا باید دهن بعضی از افراد ی حرف زدن بلد نیستن گل گرفت مییاند از ضیقه حرف می زند اون وقت امار طلاق در کشور انقدر بالا است
بخاطر قوانین است
سهم طلاق های عاطفی رو هم حساب کنین
جلوی چرخ چرخ زدن آقازادهاتون رو با ماشینای مدل بالا بگیرید، اونوقت می بینید که رشد طلاق متوقف میشه!
راهش ازدواج موقته :)
با سلام خدمت هموطنان عزیزم،
در سالهای دوران سازندگی و خصوصاً اصلاحات که در سخنرانیها، محافل، مجالس مختلف و نیز رسانه های جمعی، تلاش و تبلیغ زیادی برای فعالیت زنان در عرصه کار و اجنماع انجام میشد، در روزنامه ایران که ارکان دولت به شمار می رفت (و در اختیار دولت آقای خاتمی بود)، مقاله ای درج شده بود که انتشار آن در روزنامه دولت که خود مبلغ آزادی زن و ... بود، تعجب برانگیز بود، اما به هر صورت در آن مقاله مبحثی باز شده بود که تفاوتهای اساسی میان جامعه ایرانی و جوامع غربی را ترسیم نموده و عاقبت پیروی از آن مشی و منش را همین وضعیت فعلی یعنی افزایش شدید طلاق و کاهش ازدواج و در نهایت فروپاشی نظام خانواده پیش بینی نموده بود. شاید هم اکنون نیز باشند کسانی که با اشتغال بیش از حد بانوان به نسبت آقایان موافق باشند ولی شک نکنید هرچه این روند افزایش بیشتری بیابد، تأثیرات منفی آن بیش از این خود را نشان خواهد داد.
مطمئنم که پس از درج این مطلب مخالفتهایی از سوی خوانندگان بروز خواهد کرد ولی به شما بگویم به هر حال در هر کشوری بازار فعالیت و کار محدودیتهایی دارد که وقتی بخواهیم از یک جنس افراد جامعه بیشتر استفاده کنیم جای جنس دیگر را کم خواهیم کرد و این یعنی بیکارتر شدن پسران و مردان که نتیجه آن بالاتر رفتن تعداد سرقتها، زورگیریها و ... می شود.
یادمان باشد در جامعه ایرانی و قوانین ما مرد باید هزینه زندگی را بپردازد ولی در کشورهای غربی هر دو مشترکاً هزینه را می پردازند و همچنین در جامعه ما خانواده رکن اصلی زندگی بشمار می رود(در گزارش فوق نیز نگرانی از فرو پاشی خانواده کاملاً محسوس است)، ولی در دنیای غرب خانواده از ارکان زندگی به حساب نمی آید.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
من به نظرتون منفی دادم چون خیلی طولانی بود!!
حوصله ام نشد بخونم!
فکر میکنم یکی از عوامل طلاق هم همینه!
طرفین حوصله ندارن به هم گوش بدن!!
و وضع بدتر زندگی زنان مطلقه در کشور ما نسبت به دیگر کشورهاست.
خوشم میاد نه میتونید جلوشو بگیرد نه میذارید کسی که میتونه بیاد جلو نه میتونید بفهمید کی میتونه مشکلو حل کنه

الانم که اینو گفتم خیلی بخوایید بفهمید کی میتونه حل کنه اول میگردید ببینید کی مدرک مرتبط داره بعد که دیدید بازم مشکل حل نشد میگید دانشگاهش معتبر نبود

و این از نشانه های آخر الزمان است که مردم توان درک مسایل رو ندارند و اونقدر صحیح و غلط به هم آمیخته میشه که کسی توان تفکیک نداره مگر عده محدودی

اللهم عجل لولیک الفرج
مسئولین محترم ، خدا قوت !!!.
دیگه با این قیمت وسایل خانگی و اجاره خونه سنت ازدواج به سمت منحل شدن می رود
مهمترین علت طلاق مهریه است
ریشه یابی طلاق در یک و یا چند جامعه بسیا پیچیده و مشکل است ! چرا که بالا رفتن آمار نسبی طلاق را از دست آورد های توسعه باید دید؟ و یا معضلی مانند شیوع مواد مخدر؟ ! بنظر میرسد غیر منصفانه باشد که با عاملی و یا مشکلی مثل مواد مخدر سنجیده شود بنا بر این اگر طلاق در جامعه زیاد شده نباید صرفا" این پدیده را منفی دید ! چرا که حد اقل این است که در موقع انتخاب ذوج دقت بیشتری خواهد شد . و اما در کشور ما علت بالا بودن آمار طلاق عمدتا" مادی است و با تقویت معنویت در جامعه کمی کنترل خواهد شد . از مولانا (مولوی) میپرسند آیا این که گفته میشود انسان از دد و وحش و حیوان بد تر است درست است؟ مولانا در پاسخ میگوید خداوند انسان را اشرف مخلوقات خلق کرده و این که گفته شده نه به این دلیل است که انسان بد تر ازحیوان است بلکه منظور توانائی انسان همانطور که در نیکی به هم نوع بی نظیر است . به همین دلیل هم قادر است در بدی و خشونت و درندگی بدتر از حیوان عمل کند ! و متاسفانه در زندگی زناشوئی برخی از مردان دست حیوان را از پشت بسته اند . حال آیا در چنین شرائطی طلاق معظل است ؟ و یا راه برون رفت از معظل . بنظر من طلاق را خداوند جایز دانسته و بالا رفتن آمار آن هم اگر صرفا" ریشه های مادی نداشته باشد اشکالی ندارد:
مگه مشکل طلاق چیه ؟
با دقت در آمار می بینید که سه استانی که خانم های آنجا از تحصیلات پایینتری برخوردارند و درصد کمتری مشغول بکار در خارج خانه هستند آمار طلاق پایینتر است. این مینونه به دو علت باشه یا اشتغال زنان در بروز طلاق نقش دارد یا بی اطلاعی خانم ها از حقشون در تحمل شرایط سخت تاثیر دارد. به هر حال تامین مالی زنان و فعالیت آزاد آنها در محیط کار و اجتماع در افزایش این روند نقش دارد. اگر دنبال راهکاری هستید به مسئولان واگذار نکنید که نتیجه نخواهید گرفت
فکر میکنید اون استانها که وضعشون از لحاظ اماری بهتره از لحاظ تفاهم و شیرینی زندگی هم بهتره. نه خیر. مسئله چیز دیگه است.
با اقتدار کامل اخلالگران بازار طلاق رو دستگیر کنیم و تمام دفترخانه های ازدواج و طلاق رو ببندیم تا دیگه هیچ طلاقی اتفاق نیفته! نظرتون چیه؟
زن گرفتم شدم اي دوست به دام زن اسير … من گرفتم تو نگير

چه اسيري كه ز دنيا شده ام يكسره سير … من گرفتم تو نگير

بود يك وقت مرا با رفقا گردش و سير … ياد آن روز بخير

زن مرا كرده ميان قفس خانه اسير … من گرفتم تو نگير

ياد آن روز كه آزاد ز غمها بودم … تك و تنها بودم

زن و فرزند ببستند مرا با زنجير … من گرفتم تو نگير

بودم آن روز من از طايفه دّرد كشان … بودم از جمع خوشان

خوشي از دست برون رفت و شدم لات و فقير … من گرفتم تو نگير

اي مجرد كه بود خوابگهت بستر گرم … بستر راحت و نرم

زن مگير ؛ ار نه شود خوابگهت لاي حصير … من گرفتم تو نگير

بنده زن دارم و محكوم به حبس ابدم … مستحق لگدم

چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير … من گرفتم تو نگير

من از آن روز كه شوهر شده ام خر شده ام … خر همسر شده ام

مي دهد يونجه به من جاي پنير … من گرفتم تو نگير
یکی از مهم ترین عواملش عدم وجود امنیت شغلیه، اگه بهش بیکاری و تورم و بی ثباتی قیمت مسکن و پایین بودن میزان دستمزد و افزایش سطح توقعات خانواده ها و n تا فاکتور دیگه جامعمونو هم اضافه کنیم درک می کنیم که این آمار اونقدر هم عجیب نیست. اگه ما تو دینمون داریم که ازدواج سنت پیغمبره، اینو هم داریم که طلاق عرش خدا رو به لرزه میندازه. شما بگین به نظرتون جوونا نمی خوان ازدواج کنن یا اینکه با این شرایط نمی تونن؟!
از وقتی که زنها از خانه بیرون امدن و به دانشگاه و سرو کار و همچنین پاساژ کردی و خیابان کردی رفتند امار کمال گرایی و تنوع طلبی و طلاق هم بالا رفت. تنها راه این معضل بزرگ برگردانندن زنها به خانه است. همین!
سسلام
ازدواج موقت و چند همسری که راه حل نیست تازه امار طلاق را بالا میبره چون در این حالت افراد بعد از یک مدت زندگی سریع جدا می شوند و نفر بعدی... عزیزان نگاه کنید که مشکل ازدواجهای دایم و زندگیهای اخیر چیست و انرا حل کنید نه ایکه ان را درست نکرده برویم سراغ کار دیگه. درست کردنش هم با یک سری امور اصلا کار مشکلی نیست
باید با ایجاد رفاه و ارتقای سطح فرهنگی سن ازدواج رو بیاریم پایین. من 31 سالمه که تا 25 سالگی دوست داشتم ازدواج کنم ولی الان دیگه نه.
اینکه ما در مسئله طلاق رتبه چهارم دنیا را کسب
کرده ایم اصلا جای تعجب ندارد . بلکه عجیب انجاست که با اینهمه فشار های گوناگون فردی و اجتماعی و بی ثباتی در امور و در هم ریختگی ، چرا رتبه اول را کسب نکرده ایم ؟!
آیا آن سه کشور دیگر، اینهمه ناکارامدی و هرج و مرج در روابط فردی و اجتماعی و اینهمه کشمکش در زندگی شان دارند؟
به پسرانمان آموزش بدهيم كه با زنان بيوه نيز به همان اندازه كه با دختران ميتوانند خوشبخت شوند شانس خوشبختي و جود دارد با اين حساب ديگر قرار نيست براي نوع تفكرشان (ازدواج به شرط دختري ) شرط مهريه را قبول كنند و جامعه نيز نگران آمار بالاي طلاق نخواهد بود چون براي همه به يك اندازه شانس تشكيل مجدد خانواده وجود خواهد داشت
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل