هویتی که به تاراج میرود
مولانا و ابنسینا و سیدجمال ایرانی نیستند!
رئیسجمهور افغانستان، عالیترین نشان دولتی این کشور، یعنی نشان سید جمالالدین اسدآبادی را بر سینه رایان کراکر، سفیر آمریکا در افغانستان میزند و ما در ایران بر منبرهایمان سید جمالالدین را میکوبیم! تصویر ابنسینا روی سکههای تاجیکستان است و مولانا در ترکیه سند خورده میشود!
چه بر سر یک فرهنگ میآید، هنگامی که مهمترین شریانهای حیاتی آن را قطع کنیم؟ وقتی نور را از آن بگیریم و ریشههایش را از بن بزنیم؟ یا اصلا بدتر، چه بر سر آنی میآید که در سایه درختی نشسته باشد و تیشه به ریشهٔ آن بزند؟ این روزها و سالها، حکایت هویت ملی و دینی ما ایرانیها، حکایت همانی است که بر سر شاخه، بن میبرید. همه چیز از بیاحترامی به فرهنگمان آغاز میشود؛ از درک نادرست از عناصر و سمبلهای فرهنگیمان؛ از بیتدبیری و بیتوجهی نهادهای حاکم و مسئول؛ از خودمان؛ از این که هیچ کداممان همت نداریم برای کودکانمان به جای ماجراهای «تن تن»، حکایتهای «سعدی و مولانا» بخوانیم.

دیگر سخن گفتن از تاراج هویت بزرگان فرهنگ و هنرمان، تکراری شده؛ چنان که همگان این مثنوی پر از آب چشم را از بر هستند؛ از مولانا بگیر ـ که هزارهاش را در سرزمین ترک زبان برگزار کردند ـ تا ابن سینا که نقشبند پول رایج تاجیکهاست و اکنون سید جمال جهان وطن که به نشان ملی افغانستان بدل شده است!
شاهد مثالهای بزرگ و کوچک فراوانی میتوان برای این مدعا آورد. همین روزها خبر فراموشی خانه تاریخی مینایی در تهران و بیتوجهی به آن در سایتها، صفحه به صفحه میگردد و برایمان عادی است. اساسا اهمیتی هم نمیدهیم که خودمان، فرزندانمان، سدههای پس از ما به این نیاز دارند بدانند که گذشتگانشان چگونه زیستهاند و چه کردهاند.
یک دیوار تاریخی و یک اسپری به ما هم بدهند روی کهنترین دیوارهای تاریخ بشریت هم یادگاری مینویسیم که نام خودمان را جاودانه کنیم که مثلا چه گلی به سر دنیا زدهایم.
خودمان، تاریخمان، فرهنگمان را خوب تعریف نمیکنیم، به دیگران نمیشناسانیم و نتیجهاش این میشود که ولنتاین گرامی داشته میشود و جشنهای ایرانی ما به حاشیه میرود. چنان میشود که مولانا به ترکیه میرود، ابن سینا به تاجیکستان و سید جمالالدین اسد آبادی به افغانستان.
در این میان، دیگر سخن از آن نیست که چرا نشان دولتی «علامه سید جمالالدین افغان» را حامد کرزای بر سینه راین کراکر، سفیر ایالات متحده آمریکا در کابل سنجاق میکند.
کشورهای حوزه تمدنی فارس میتوانند به اندازه ایران بزرگ، از مفاخر فرهنگ و تاریخ آن نصیبی داشته باشند؛ اما سخن اینجاست که ما برای فرهنگ و تاریخمان چه میکنیم؟
ما چند نشان ملی برای بزرگان تاریخ و فرهنگمان تدارک دیدهایم؟
چند بزرگداشت و جشنواره برای گرامیداشت آنها برگزار کردهایم؟
چقدر بناهای تاریخیمان را گرامی داشته و پاسداری کردهایم؟
و مناسبتها و اعیادمان را چگونه زنده کردهایم؟
باور اینکه اینها، همین بناهای خشتی و گلی رو به ویرانی، همین سنتهای خاک گرفته فراموش شده، همین قهرمانهای ملی تاریخی، شریانهای پیوند ما به فرهنگ باهر ملی و مذهبیمان است، باعث میشود که آنها را پاس بداریم. ما به فرهنگمان بیاحترامی میکنیم و روزی طعم تلخ تازیانه این بیاحترامی را خواهیم چشید که دیر شده؛ روزی که زبان کودکانمان به فخامت سعدی نباشد و رفتارشان تناسبی با فرهنگ ما نداشته باشد!
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۲۹
در انتظار بررسی: ۵۳۰
انتشار یافته: ۲۰۰
ما ایرانی ها بیشتر برای حرف زدن خوبیم تا عمل کردن
پاسخ ها
ناشناس
| ۱۲:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۷
در میان مسئولین ، صاحبان سایت های خبری از جمله همین تابناک کوچکترین عرق به تاریخچه ابران وجود نداره و فقط بخشی که با تفکرات امروزشان هماهنگ است قابل دفاع است.
ما صاحب تمدان درخشان چند هزار ساله هستیم که 2500 سال آنرا دوران ننگین شاهنشاهی گرفته و جایی برای افتخار کردن نمانده
ناشناس
| ۲۲:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۷
ناشناس
| ۰۲:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
یعنی می خواهید بگوئید ملت افغانستان شما هیچ مرد تاریخی و بزرگی نداشته اید یا تاجیکستانی ها شما هم همینطور
باید واقع گرا بود و حقیقت را پذیرفت حتی اگر حقیقت تلخ باشد
حقیقت این است که سید جمال الدین اسعد آبادی اصالتا افغانی بوده
یا ابن سینا متولد و درس خوانده بخارا بوده است
مولوی متولد بلخ در افغانستان بوده و در قونیه (در ترکیه زندگی می کرده و فوت کرده است
رحیم
| ۰۳:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
reza
| ۰۳:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
پاسخ ها
ناشناس
| ۱۲:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۷
پاسخ ها
M.A.N
| ۱۵:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۷
از بین رفتن حق 50درصدی دریای خزر
خلیج فارس
آثار باستانیمان در موزه های پاریس و لندن و...
و
میادین مشترک پارس جنوبی
و ....
خدایا به مسئولین قدرت عمل بده تا حرف زدن
و انها را از خواب بیدار کن
پاسخ ها
ناشناس
| ۱۰:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
راستی مرغ کجا میدن.
اینها نشان از لیاقت و کفایت دولت است.
پاسخ ها
ناشناس
| ۲۳:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۷
"چنان میشود که مولانا به ترکیه میرود، ابن سینا به تاجیکستان و سید جمالالدین اسد آبادی به افغانستان."
نه جانم آنها در جای خود بودند ما آوردیمشان به ایران امروز.
بله ادیسون، اینشتن،کوری،پاستور،کرزون،چاپلین،البته مدتی هم اوباما ایذانی هستند.
ناشناس
| ۰۷:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
پاسخ ها
ناشناس
| ۲۲:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۷
دانش فایقی
| ۲۲:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۷
مثلت مانند مثل :خود گوید و خود خندد گوید که هنرمندم، هست
ناشناس
| ۲۲:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۷
مهدي
| ۲۳:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۷
اردلان
| ۰۰:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
مهدی
| ۰۳:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
یا علی مدد
مسعود
| ۰۴:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
یک ایرانی
| ۰۸:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
آذر
| ۰۸:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
راستی
| ۰۸:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
درست است که در حال حاضر مردم ایران نگرش منفی به افغان ها پیدا کرده اند. که البته خود چند دلیل عمده دارد.
اما شما نیز یادتان نرود، ایران عزیز کشوری است که خدمت بزرگی به افغان کرده است، این حرف من از روی تعصب نیست. شما به کتابخانه مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد و کمبریج سر بزنید، علت اصلی الحاق نشده افغانستان به بخش غربی چین و هند قدیم، وجود نمونه ای خود مختار از یک کشور فارسی زبان به نام ایران بود. در واقع تجربه وجود ایران، در دهه 50 و 60 میلادی، موجب چند پاره نشدن افغانستان دارد.(البته این بحث تخصصی است بهتر است در یک مکان آکادمیک پیگیری شود).
همچنین شما، سالهای جنگ افغانستان با شوروری را از یاد نبرید، ایران در سال هایی که خود در گیر جنگی خانمان سوز بود، مرزهای شرقی خود را به روی برادران خود گشود و به آنها پناه داد. شما اگر به سفارت افغانستان در ایران رجوع کنید، آلبوم عکسی مشاهده می کنید از تصاویر شهرک های امدادی ایران در مرز در آن سال ها. شما که درگیر جنگ داخلی بودید، ایران بیشترین همکاری را با سازمان ملل در راستای ثبات در افغانستان کرد. زیرا همواره امنیت و سربلندی برادران افغان را سربلندی خود می دانست و می داند.
البته این موج جدید موضع گیری های برادران افغان ما ریشه در تفکری دیگر دارد. تفکر کوتاه مدت نگری برخی از تحلیل گران افغانی که فکر می کنند برای توسعه باید خود را از ایران جدا کند، هر چند بسی اشتباه بزرگ و عجیبی است. زیرا توسعه در حوزه منطقه محقق نمی شود مگر با توسعه نظام های توسعه ای منطقه ای.
در مورد اینکه مولانا مال کدام کشور و امثالهم، باید نگرش را تغییر داد. مهم تفکر ناب این بزرگان است، اگر افغان ها ادعا دارند، بهتر است از قوانین سازمان ملل پیروی کرده به مفاهیم میراث مشترک و فرهنگ حاشیه ای توجه کرده و بیشتر فصول مربوط به این مفاهیم را در منشور ملل و همچنین بندهای قسمت فرهنگی یونیسف توجه نمایند.
ميبرن پيش خليج(فارس).......
البته شايد بهتر از ما بهشون ارج بگذارن......
پس جاي دوري نميرن
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟









