افغانها: فردوسی مال ماست!
محققان افغان در نشستی درباره میراث مشترک فرهنگی جهان اسلام شاهکار جهانی فردوسی را تولید تمدن غزنویان و تاریخ غزنه در افغانستان دانستند.
به گزارش مهر، نشست «غزنی؛ میراث مشترک فرهنگی جهان اسلام» عصر امروز در سرای اهل قلم برگزار شد که در این نشست شوکت علی محمدی، مولوی کروجی، شاه مردان قل (کاردار افغانستان در ایران) و اسدلله امیری (رایزن فرهنگی افغانستان در ایران) بدون حضور صاحبنظران امور فرهنگی از کشورمان شرکت داشتند.
شاه مردان قل مردان در این نشست گفت: تاریخ غزنی پر از شاهکارهای شعر فارسی است و بسیاری از شاعران فارسی زبان، شاهکارهای خود را در بستر فرهنگ غزنی تولید کردهاند. بسیاری از قالبها و اشعار ماندگار در ادبیات فارسی زیر سایه جریان فرهنگی تمدن غزنی متولد شدهاند. وقتی غزنی را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برمیگزینند، اهمیت دادن به محتواهایی است که برای اولین بار توسط دانشمندانی چون ابن سینا در قلمروی حکومت غزنویان و سلطان محمود غزنوی تولید شدهاند. آثار ابن سینا در عصر غزنویان تولید شده و قابوسنامه عنصرالمعالی کیکاووس در این عصر آفریده شده است.
وی افزود: مسمط یکی از قالبهای زیبای فارسی است که امروز هم میتواند قالب مسلط شعر فارسی باشد که توسط منوچهری ابداع شد و این ابداع زیر سایه فرهنگ و تمدن غزنویان در غزنی روی داد. همانطور که دکتر سبحانی درباره شیوایی متن تاریخ بیهقی سخن گفته و چنین انسانی به شیوایی زبان سعدی در کتاب گلستان واقف است، تاریخ بیهقی از نظر شیوایی از گلستان هم پیشتر است. تاریخ بیهقی اواخر حکومت سلطان محمود و بعد از آن زمان حکومت سلطان مسعود غزنوی را در برمیگیرد. شیوایی و تاثیرگذاری کتابی چون شاهنامه هم متاثر از فرهنگ و تمدن غالب غزنی بود و فردوسی هم شاهنامه را به درباره غزنویان یعنی سلطان محمود تقدیم کرد.
شاه مردان قل خاطرنشان کرد: عرفان هم که به همت ابوسعید ابوالخیر وارد ادبیات فارسی شد در سایه فرهنگ غزنی رشد کرد و ادبیات عرفانی فارسی را شکوفا کرد. سنایی غزنوی هم که مفهوم عرفان را وارد قالب غزل کرد، مدیون فرهنگ و تمدن غزنی است.
دیگر مدعوین این برنامه هم سخنانی مانند شاه مردان قل بیان کردند و شاهکارهای ادبیات فارسی را مدیون سالهای حکومت غزنویان دانستند.
منصف و قدر شناس باشید
منصف و قدر شناس باشید
منصف و قدر شناس باشید
در همه چیز این دو صفت را داشته باشید پیشرفت می کنید و جلوی کینه ورزیها را می گیرید.
همچنین، بی تعارف بگویم که طی یک سده ی اخیر، بدترین لطمات را به زبان فارسی، دوستان افاغنه مان زده اند. اگر نبود تاسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ایران و رهایی بخشی این زبان غنی از تنبلی و اتکای بیش از اندازه به لغاتِ بیگانه و عربی(که از دوران صفوی آغاز شد و در عصر قاجار اوج گرفت)، کار این زبان تمام بود. دستاوردهای فرهنگستان ادب و زبان فارسی و ادیبان ایران در رهایی پتانسیل ها و گسترش این زبان را امروزه خودِ افغانی ها هم اکثرا بی آنکه بدانند ریشه ی ساختِ بسیاری از کلماتی که روزانه به کار می برند به این فرهنگستانِ ایران بازمی گردد، استفاده می کنند. دوستانِ افغانی حتی یک قدم هم طی دو سده ی اخیر برای این زبان برنداشته اند و حالا مدعی اش هم هستند.
چند وقت پیش ترکیه ها گفتند که ملانصرالدین هم مال اونهاست
فردوسی هم که افغانها صاحب شدند
چقدر این مسئولان ما دست دل بازند
هر چیزی که فکر میکنند نیاز ندارند به همسایگان عزیز تر از جان میبخشند
این کشورهای همسایه هم از بی کفایتی بعضی از مسئولان نهایت استفاده رو میبرن..
از طرف دیگر محل تولد آدم اصولا مهم نیست. چه کسی فکر می کند انشتین آلمانی است؟ او تمام دستاوردهایش مدیون کشور دیگری است که برایش فرصت ایجاد کرد
رسم معمول تحقیر هم که مناسب نیست. ظفرمندی محمود افغان را فراموش نکنیم
کی به نام شما سند خورد که ما نفهمیدیم!!!
یک دور شاهنامه را خوانده اید که این بی احترامی را به ما ایرانی را می کنید .
شاهنامه عظمت ایران است شاید خیلی حرفها بزنید و ما با رافت از کنارش می گذریم اما این یکی اصلا قابل رافت نیست . ایران است و شاهنامه اش . پس اصلا این شوخی ها را با ما نکنید
کنام پلنگان و شیران شود






