بازدید 48372

برای «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» چه باید کرد؟

حمایت‌های ناقص دیروز دولت در قبال تولیدات و حمایت نکردن دولت، عامل سوددهی بسیار کالاهای وارداتی شده است و به نوعی تولید کنندگان، افزون بر آن که چوب بسته حمایتی ناقص دولت را می‌خورند، ...
کد خبر: ۲۳۴۰۹۴
تاریخ انتشار: ۰۲ فروردين ۱۳۹۱ - ۲۲:۳۶ 21 March 2012
در سال جهاد اقتصادی، تعبیر برخی از مسئولان از جهاد اقتصادی عامل لطمه بر تولید داخلی شد؛ بنابراین، رهبر معظم انقلاب با تدبیر هوشمندانه، منظور خود را از جهاد اقتصادی به روشنی بیان داشته و شعار امسال را رونق تولید داخلی قرار دادند.

به گزارش «تابناک» افزایش هزینه‌های تولید در این یک سال اخیر به چند طریق جبران شد:

راه نخست، تعطیلی بسیاری از واحد‌های تولیدی و یا کاهش تولید،
راه دوم، پافشاری بر افزایش قیمت‌ها،
و راه سوم، فدا شدن کیفیت برای جبران افزایش هزینه‌ها بود.

دیدن این چند رفتار، ما را متوجه این امر می‌کند که افزایش هزینه‌های تولید به هیچ وجه رونق تولید در پی ندارد.

آنچه امروز در قالب افزایش قیمت و کاهش کیفیت و کم فروشی دیده می‌شود، تا پیش از هدفمند کردن یارانه‌ها در قالب نقدینگی دیده می‌شد؛ به این معنا که نقدینگی پوشش چیزی را داشت که امروز افزایش قیمت‌ها، کاهش تولید کمی و کیفی آن را می‌پوشاند. نقدینگی جزء لازم بسته حمایتی دولت است، ولی اگر بسته حمایتی دولت تنها در دادن نقدینگی خلاصه شود، پول نمی‌تواند تولید قوی و پر اشتغال با بازدهی بالا را ایجاد کند و پاسخ اینکه چرا نقدینگی نمی‌توانست بخش‌های تولیدی ما را به جلو هل بدهد، این است که اگر حمایت تنها نقدینگی باشد، اثرات مثبت خود را از دست می‌دهد.

در بسیاری از فعالیت‌های تولیدی نقدینگی می‌تواند به عنوان تک ابزار حمایتی نقش بازی کند ولی در تولید صنعتی، نقدینگی تنها ابزار حمایتی نیست و اگر به عنوان تنها ابزار حمایتی دیده شود، عملا مجوزی برای نابودی تولید داده شده است؛ نابودی که یکباره نیست، بلکه تدریجی است. مرگ تدریجی تولید صنعتی در بسته حمایتی ناقص تولید است و مسئول ناکارامدی‌های بخش‌های تولیدی دولت است و نه بخش‌های تولیدی.

حمایت‌های ناقص دیروز دولت در قبال تولیدات صنعتی و حمایت نکردن دولت از کشاورزان و دامداران، عامل سوددهی بسیار واردات گوشت، کالاهای کشاورزی و صنعتی شده است و به نوعی تولید کنندگان، افزون بر آن که چوب بسته حمایتی ناقص دولت را می‌خورند، از نتیجه‌های حمایت‌های ناقص که تشدید واردات به علت رکود تورمی بوده است نیز، چوب می‌خورند؛ بنابراین اگر می‌خواهیم در سال رونق تولید، شاهد شکوفایی تولید باشیم، به هیچ عنوان نباید هزینه‌ها را افزایش داد، چرا که افزایش هزینه‌ها عامل کاهش تولید، کاهش اشتغال و تورم در جامعه می‌شود و از سویی، مجوز سوددهی بالای واردات و دلالی را نیز ایجاد کرده و بر تولید خمیده ناشی از فشار هزینه‌ها، فشار دیگری را وارد می‌سازد.

در کنار عدم افزایش هزینه‌ها، دولت محترم موظف است بسته حمایتی کاملی را برای حمایت از بخش‌های تولیدی مد نظر قرار بدهد؛ بسته حمایتی که تنها شامل نقدینگی نیست، بلکه سرمایه گذاری در امر تحقیق و توسعه را نیز شامل می‌شود.

گویا، در پی استقلال واحد‌های صنعتی نبوده ایم، چرا که در جایی که حمایت‌ها ماهیت تک ابزاری داشته اند و نقدینگی می‌توانست استقلال بسیاری از واحد‌ها را ایجاد کند، از ارائه این حمایت سر باز زده ایم و از سویی، بسته حمایتی کامل برای واحد‌های صنعتی انجام نداده ایم و این سبب شد که تولید کشاورزی و دامداری و صنعتی همه وابسته به دولت شود و بقای تولید به بقای دولت متصل شود و این یعنی اقتصاد، حضور دولت را برای همیشه تضمین می‌کند و البته دولت با عدم جلوگیری درست از واردات، عملا حمایت‌های تولیدی داخلی را به حمایت از واردات تبدیل کرده است و این یعنی ضعیف نگه داشتن تولید و سپس نابودی تولید.

اگر حمایت دولت کامل و درست صورت می‌گرفت، دیگر تولید وابسته به پول نمی‌شد، چرا که خودش پول می‌ساخت. به بیان دیگر، علت آنکه تولید تابع پول شده است و پول تابع تولید نیست، حمایت‌های ناقص دولت در راستای وابسته نگه داشتن تولید داخلی به دانش خارجی و حمایت‌های مادی دولت بوده است.

هم اکنون دولت به جای آنکه بسته حمایتی ناقص خود را کامل کند، تولید غیر منعطف را در رویارویی با افزایش هزنیه‌ها (ضد حمایت) و عدم نقدینگی (عدم حمایت ناقص) قرار داده است؛ نتیجه این مولد کشی، نامولد پروری شده است.

از سویی مولدین نیز به علت بازدهی‌های بالای نامولد بودن، نقدینگی را صرف تولید پرهزینه و نامطمئن نکرده و در قالب تولید وام گرفته و در راه نامولد مصرف می‌کنند.

برای این که اهمیت امر بیشتر آشکار شود، بهتر است هزینه‌های عدم حمایت کامل دولت بیان شود. حمایت ناکامل دولت، نه تنها عامل خودکشی تولید به صورت تدریجی می‌شود، بلکه سبب از بین بردن فرصت‌های استفاده از سرمایه‌های انسانی و اجتماعی نیز می‌شود و این برای اقتصادی که بی شمار نیروی جوان مستعد دارد، عامل افزایش بیکاری و هرزگی در جامعه می‌شود. البته هم اکنون دولت اجازه خودکشی تدریجی را نداده و خود با اعمال شوک به دنبال خودکشی دفعی تولید وابسته به پول و ارز خارجی است و مهم این است، بیماری که در حال ضعیف شدن است، تقویت کرد، نه این که به او ضربه وارد کرد که بمیرد؛ افزون بر آنکه ضعیف بودن امروز او، ناشی از ضعیف نگه داشتن او به علت سیاست‌های ناقص حمایتی بوده است.

بنابراین باید به سمت حمایت‌های کامل از بخش‌های تولیدی برای رونق تولید حرکت کرد. اعمال این گونه حمایت‌های کامل و درست عاملی می‌شود که به واسطه تولید، انباشت دانش و سرمایه‌های انسانی و اجتماعی ایجاد شود و تولید جامعه را به سمت توسعه هل دهد. در حالی که اگر حمایت‌ها کامل نشود، نه تنها تولید عامل هل دادن جامعه نمی‌شود، بلکه با از بین بردن سرمایه‌های انسانی، اجتماعی و مادی در مسیر خودکشی تدریجی قرار خواهیم گرفت.

تولید مونتاژ و وابسته به دانش و فراورده‌های ناشی از تحقیق و توسعه خارجی، تولید رو به توسعه نیست، بلکه خودکشی تدریجی است، چرا که مونتاژ، دانش نیست، مونتاژ تنها یک روند حفظی است. برای بهتر متوجه شدن امر مونتاژ، می‌توان از مثالی استفاده کرد. قطعات بازی که با وصل کردن، شکل‌هایی را درست می‌کند، مثال خوبی از مونتاژ است. بچه ای که قطعات را به هم می‌چسباند، خوشحال است که چیزی را درست کرده، حال آن که چیزی را خلق نکرده است، بلکه تنها در فریب خلق کردن به سر می‌برد و علت این فریب خوردن داخلی و باقی ماندن در سطح مونتاژ نتیجه حمایت‌های ناقص دولت بوده است.

راهکار چیست؟ منظور از حمایت‌های کامل و درست چیست؟

تولیدی که بر پایه‌های سرمایه‌های انسانی و اجتماعی شکل گیرد، سرریز‌های مثبت خارجی (صرفه‌های ناشی از مقیاس، افزایش توان رقابت پذیری، افزایش بهره وری و غیره) خواهد داشت و این سرریزها عامل بالا بردن بیشتر تولید شده و از سویی با ایجاد بسترهای خصوصی سازی و کارآفرینی در کنار فراهم کردن ابزار بهره وری (‌سرمایه‌های انسانی و اجتماعی) تمایل به سرمایه‌گذاری در تولید را افزایش داده و بازار را به سمت رقابتی شدن می‌برد و آنجاست که قیمت رقابتی یکی از ثمرات مثبت بازار رقابتی است، شکل می‌گیرد.

به این ترتیب، در شرایطی که تمایل به سرمایه گذاری در تولید وجود ندارد، افزایش هزینه‌های تولید به امید رقابتی شدن نه تنها عامل رقابتی شدن نمی‌شود، بلکه بیشتر از آن که عامل افزایش انگیزه‌های سرمایه گذاری مولد باشد، با مولد کشی و از بین بردن انگیزه‌های مولد، نامولد پروری خواهد کرد.

راه اصلی برای این که تولید خودش، خودش را قوی کند، این است که بر پایه سرمایه‌های انسانی و اجتماعی شکل بگیرد. برای این امر لازم است که دانش داخلی سوار بر تکنولوژی وارداتی شود. برای این که دانش سوار بر تکنولوژی وارداتی شود دولت باید حمایت کند. حمایت در سرمایه گذاری در امر تحقیق و توسعه، بزرگترین رسالت امروز دولت ایران در سال رونق تولید است.

این امر سبب ایجاد سرمایه‌های اجتماعی شده و به دنبال آن، تولید از ثمرات مثبتی که کشورهای توسعه‌یافته از تولید خویش بهره‌مند می‌شوند، بهره خواهد برد. هم اکنون حمایت‌های دولت بیش از آنکه نقش ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاری در امر تولید داخلی را داشته باشد، انگیزه‌کش است و عملا ثمری جز رکود تورمی و واردات گسترده ندارد؛ یعنی افزون بر آنکه تمایل به تولید را کاهش می‌دهد، امکان تولید را نیز کاهش می‌دهد.

پس برای رونق تولید، دولت باید حمایت کند. منتهی حمایت درست نه عدم حمایت و نه تخریب و نه حمایت نادرست.

در این باره باید گفت، دادن نقدینگی تنها یک حمایت نادرست است. دادن ارز دولتی و نقدینگی باید در کنار سرمایه‌گذاری دولت در امر تحقیق و توسعه باشد. سرمایه گذاری در این امر، سبب ایجاد سرمایه‌های انسانی و شکوفایی سرمایه انسانی و اجتماعی می‌شود که این دو سرمایه ابزار بهره‌وری و عامل سرریزهای مثبت تولید از طریق سوار کردن دانش بر تکنولوژی خواهد شد.

به بیان دیگر، کارآفرینان خلاق و ماهر از راه اعتماد، به انباشت دانش کمک کرده و حال نوبت ان است که دانش عملی شود. عملی شدن دانش نظری، رقابت بر سر سرمایه‌های انسانی و اجتماعی را به صورت طبیعی در جامعه ایجاد خواهد کرد و دیگر لازم نیست دولت برای سرمایه گذاری در امر دانش سرمایه گذاری کند، چرا که عملی شدن دانش، خودش عامل رقابت بر سر انباشت دانش و ایجاد بسترهای کارآفرینی می‌شود.

به هر ترتیب، انباشت دانش کمک به بومی کردن تکنولوژی وارداتی شده و دانش را سوار بر تکنولوژی وارداتی خواهد کرد. چنین تولیدی که از سواری خوردن دانش بر تکنولوژی تغذیه می‌کند، علاوه بر در دست گرفتن تولید، ثمرات مثبت و ابزار قدرت و تشدید ابزار قدرت را ایجاد می‌کند، چرا که چنین تولیدی دانش را ارزشمند می‌کند و از آن جا که دانش ثمره سرمایه‌های انسانی و اجتماعی است، این دو ابزار را روز به روز قوی تر و بزرگتر می‌کند.

در پایان به این جمله تأکید می‌کنیم: برای رونق تولید، دولت باید حمایت کند. منتهی حمایت درست و کامل، نه حمایت نکردن و نه تخریب و نه حمایت نادرست و نه حمایت ناقص.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۵۳
انتشار یافته: ۲۳
سلام آقا من یک آبشار ساختم تو ایران برای اولین باره ولی برای اینکه بتونم در شهر خودم اراک اجراش کنم به من گفتن باید واسه انجام پروژه پول خرج کنی. حالا شما بگید این یعنی این آدما میتونن از تولید داخلی حمایت کنن؟
باید دانشگاه و صنعت به هم پیوند بخورند(به معنای واقعی کلمه) و تمام ثروت کشور صرف نو آوری و تولید و صادرات بشه حتی اگر مجبور شیم به آفریقا کنسرو غذای آفریقایی صادر کنیم همانطور که چین به ما چادر زنانه صادر می کند.
خودت هم نفهمیدی چی گفتی بابا تولید کننده بیچاره با وام و جریمه دیر کرد 22 در صدی چطور کار کنه با این همه هزینه تو مملکت ما هزینه تولید خیلی بالا ست در نتیجه همه به سمت دلالی می رن خوب اگه پارسال همون تولید کننده سر مایه ای رو که توی تولید گذاشته سکه خریده بود یا ملک یا اپارتمان یا دلار خوب پولش سه برابر شده بود دردسر دارایی و بیمه و بازار رو هم نداشت
مطلب ناقص و از انسجام لازم برخوردار نیست. نویسنده تمرکز لازم روی موضوع نداشته و مانند گنجشک از این شاخه به آن شاخه پریده است! بهتر آن است که با فکر باز و داشتن دانش و اطلاعات کافی به نوشتن بپردازید.
بهترین راه ها را که در سایتی خواندم :

تا زمانی که ارزش ریال یه قبل از هدفمندی برنگردد تا سرمایه ها متوجه شوند بازار ارز و طلا سود ده نیست بلکه زیان ده هم است هیچ اتفاقی در صنایع ایران جز به وخامت گرایدن بیشتر آنها رخ نخواهد داد

که اگر طرح هدفمندی فاز دوم آن اجرا شود که باید صنایع را یکی بعد از دیگری تعطیل هم کرد.

قیمت ارز و را به قبل ار هدفمندی برگردانید
جلوی ورود کالاهای مشابه خارجی هم کیفیت با داخلی را بگیرید
جلوی قاچاق کالا ها را بگیرید
توليدات ما براي رقابت با كالاهاي وارداتي نياز به تكنولوزي روز دارند.تجهيزاتي كه كه ما وارد مي كنيم بسيار كم كيفيت و قديمي است.ما نياز به طراحي حرفه اي ولوكس داريم.خطوط توليد فرسوده وكم بازده است
باید به کسانی که توان تولید محصولات با دانش بالا را دارند سرمایه داده شود حتی اگر خودشان اورده ندارند.
به نظر من دولت به اندازه خودش كار كرده.بخشي از كار نيز به عهده ما مردم است كه كالاي خارجي نخريم و مشابه ايراني آن را بخريم و همچنين سطح توقع هاي خودمون رو پايين بياريم.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۲:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۴
عزیزم ما میلیونر نیستیم! تو بیمارستان جون میکنم 600 تومن میگیرم اگه قراره یک جنسی بخرم بهترین رو میخرم همین حالا جنس ایرانی کیفیت داشته باشه اولویت میدم وگرنه انتظار زیادی نداشته باشید.
دنبال هدفهای عجیب غریب نباشید گام اول خیلی ساده است کشاورزی را مکانیزه و به روز کنید و از اون حمایت کنید.
بر قدرت های 40 سال آینده
1- کشورهایی که نفت ذخیره بیشتری دارند.
2-کشورهایی که صنعت و تولید تکنولوژی بالا دارند مثل کره و چین و ژاپن
3- کشورهایی که بهترین سوخت جایگزین نفت را برای ماشین ها و تولید نیرو در اختیار دارند.
4- کشوری که صنعت گردشگری را رونق داده و تا وقتی نفت دارد در راه سازندگی و زیبا سازی کشور و جذب توریست فعالیت کرده مثل امارات متحده عربی
نتیجه: کشوری که دانش بیشتری دارد ، در نبود نفت ، قدرتمند تر و سلطان جهان خواهد بود.
چون روزی بالاخره نفت پایان خواهد یافت
و این نشان میدهد چین و کره راه درست را پیدا کرده اند و ابر قدرت های آینده خواهند بود.
متاسفانه بسیاری از تولیدکنندگان ما به سود کمتر از 300درصد قانع نیستند و همه مشکلات موجود هم باعث نمیشه که از سودشون کم بشه و با کم فروشی،فشار مضاعف به پرسنل و بی کیفیت شدن محصول روزگار میگذرونن.
پاسخ ها
ناشناس
| United States |
۰۲:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۴
اخوی ! من به عنوان یه تولید کننده اگه سود خالص 20 درصدی هم داشته باشم دست مسئولان رو می بوسم. شما کجای کاری ؟!
به نظر من باید فضای دلال بازی را از کشور دور کرد و به تولید محصولاتی با قیمت کمتر و با کیفیت بیشتر ،که این امر مدیریت قوی را می طلبدو کاری کنیم که مردم به جای این که پول هایشان را بر روی چیزهایی که ارزش افزوده ایی ندارد از قبیل زمین و سکه و طلا به سمت مواردی همچون بورس جهت حمایت از صنایع داخلی ببرند و صنایع نیز با سرمایه گذاری و ارتباط با دانشگاهها به سمت تکنولوژی های جدید بروند،و در آخر بگویم که در داخل کشور ما چیزی کم نداریم ،هم از لحاظ سخت افزاری و منابع معدنی و هم از لحاظ نرم افزاری و منابع انسانی كه تنها يك مديريت حساب شده مي خواهد
من یک تولید کننده داخلی هستم و عرض من این است که تا زمانی که تمام قوانین و ساز و کار اداری و بیمه و مالیات و شهرداری و اداره کار و محیط زیست و اداره استاندارد و گمرک و چندین اداره و سازمان دیگر به نحوی تجهیز شده باشند که به محض آنکه شما قصد هر فعالیت اقتصادی داشته باشید، با انبوهی از موانع و ترمزها روبرو شوید، تولید داخلی به جایی نخواهد رسید. گویی همه منتظرند تا کسی وارد این گود شود و آنچنان بر سر او بریزند که به کلی از این نوع فعالیت پشیمان شود و به فعالیت های اقتصادی زیرزمینی رو بیاورد.
سلام به همگی. به نظر من چین کمر تولید کشور را شکسته.. و تا زمانی که واردات باشه تولید بی معنیه..
کارافرینی برای همه بی معنیه... کارمند دولت30 سال پشت میز و بعد از بازنشستگی دوباره بهشون پست واگذار میشه.. و فارغ التحصیل باید سماق.....
برای همسویی باسیاستهای ترسیمی رهبر میبایست ریشه ای برخوردکردپس ازجنگ ایران وعراق وشدت تحریمها وپس ازاتمام جنگ سیاستهای غلط باعث گردیدخیلی ازصنایع تولیدی مردمی جای خودرابه اجناس ترکیه ای وچینی و...بدهدومردم بدلیل پایین بودن قدرت خرید به اجناس چینی و...روی آوردندواین باعث گردیدبتدریج ورفته رفته بنگاههای کوچک تولیدی مردمی تعطیل و به جمع بیکاران مملکت اضافه گرددبطوریکه این روندبتنهایی خطرناکتراز حمله های بیگانگان ایران راتهدیدمیکندو جسته وگریخته نیز اخباری شنیده میشود که بعضی از کارخانجات نیزتوانای پرداخت حقوق حقه کارکنان خودرانداردکه هیچ ءدراجرای مصوبه بازنشستگی بیش ازموعد نیزدولت ناموفق است لذااگردولت ودست اندرکاران وبخش خصوصی دست بدست هم داده وبایک برنامه ریزی اساسی ودلسوزانه به یک بسیج کلی دست بزنندتدریجا مشکل تاحدزیادی حل خواهدشدبشرطیکه بعضی درپشت ایستاده ونگویندمن استثناهستم چون کلمه جهاداقتصادی است عزم ملی را میطلبد
1- حمایت دولت از تولید کنندگان با پرداخت یارانه ها به تودلیدکنندگان.
2- دسترسی آسان به مواد خام و اولیه ارزان قیمت.
3- کنترل و ثبات در بازار ارز.
4- توجه به تأثیر مسائل سیاسی در امر تولید.
5- توجه تولیدکنندگان در ارائه کالاهای با کیفیت.
6- توجه تولیدکنندگان در ارائه خدمات پس از فروش به مصرف کنندگان.
7- ارائه چهره واقعی در هنگام تبلیغ از محصولات تولید شده توسط تولیدکنندگان.
8- تلاش در تولید محصولات با تنوع و مدل های مختلف.
حمایت از کالای داخلی و خرید آن عالی است به شرط آنکه تولید کننده داخلی هم سوء استفاده نکنه. اینهمه از تولید خودرو داخلی حمایت شد منصفانه بعد از اینهمه پول ریختن تو این صنعت مونوپول کردن اون الان به کجا رسیدیم و واقعا مصرف کننده کجای این چرخه جا داره و با این پولی که میده واقعا این ماشینهای ساخت داخل شركت هاي داخل توانستند متعهدانه کالای لایق اینهمه حمایت از آن شرکتها را بدهند در حالیکه مصرف کننده بیچاره هم پول می دهد و هم کلی هزینه روانی و ... که این ماشینهای وصله و پینه شده را سوار می شود که آخرش هم ماشین برای او نمیشود در حالیکه خارجی آن هم در اشل کلان ارزانتر هم بهتر برای مصرف کننده در می آید و بجای اینهمه پول در این صنعتی که آخرش جایی در رقابت جهانی هم نداریم ای کاش پولش را در کشاورزی تجاری می ریختند که پتانسیل قدرت بین المللی در آن را بخاطر زمینه های واقعی موجود در کشور داشتیم.
رونق گرفتن تولید در تمام کشور های صنعتی جهان مرهون چند عامل مهم بوده :
1 - ایجاد فرهنگ تولید و ایجاد اعتماد به سود دهی تولید در جامعه
2 - حمایت سیاست های پولی و مالی و بانک ها از بخش تولید به معنی شراکت در سود و زیان پروژه های تولیدی
3 - ازائه طرح های کارشناسی و مشاوره های دقیق به تولید کنندگان
5 - همکاری با کشور های صنعتی به منظور وارد کردن تکنولوژی و مدرن سازی خطوط تولید ( این خیلی مهمه )
6 - استاندارد سازی محصولات تولید داخل در حدی که قابلیت رقابت نسبی با مشابه خارجی را داشته باشند و مصرف کنندگان به کیفیت محصولات داخلی اعتماد کنند
7 - ایجاد فضای رقابتی بین تولید کنندگان به وسیله حمایت از تولید کنندگان برتر
و ...
حالا کی می خواد اینا رو اجرا کنه ؟!
باید تمام قوانین مرتبط با تولید مدیریت شود
در تحقق عملیاتی نامگذاری سال بایستی در بعد نظارتی فعال بود . چطور می توان فروشنده ی کالای داخلی را به حال خود واگذاشت تا به میل خود قیمت ها را درجه بندی کرده و با نرخهای متعدد به دست مردم برساند. چطور می توان از ورود کالای بی کیفیت فلان مارک جعلی فلان کشور را نگرفت و کالای با کیفیت داخلی را مصرف کرد؟ الا ماشاءالله این همه مراکز نظارتی کالا و خدمات مدعی در کشور وجود دارند که البته خیلی باید متعارف باشند که اجازه بدهند قیمتها - کیفیتها و کمیتها در بسته بندی ها سرگردان باشد و آنوقت انتظار مصرف ملی- تولید ملی را داشت .
در بالا شخصی مرقوم فرموده اند بعضی از تولید کنندگان به سود کمتر از 300 درصد قانع نیستند .باید چنین عرض کنم جمعیت کشور ما هنوز به جمعیت بحرانی برای تولید نرسیده است(جمعیتی که تولید با بازارهای داخلی خود نیز در آن کشور بتواند رشد کند)از طرفی صادرات که مقدور نیست بعلت عدم رقابت با رقیب ارزان تولید کننده ای مانند چین و هند-لاجرم برای تامین هزینه ها که مصرف کننده آنها را نمی بیند مجبور است قیمت را افزایش دهد .البته هستند در این میان تولید کنندگان کمی که از این توجیهات به نفع خود استفاده کرده و در تعیین قیمت بی انصافی می کنند.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار