به بهانه چهلمين سالگرد روابط ايران و چين:
شراكت اقتصادي با چين؛ تهديد يا فرصت؟
چين اين روزها در رتبه دومين اقتصاد جهان قرار دارد و بسياري از كارشناسان اقتصادي جايگاه اول اقتصادي جهان را نيز براي اين كشور دور از ذهن نمي دانند. اما صرف رابطه اقتصادي با چنين كشوري و گسترش آن به رشد اقتصاد ما منجر نخواهد شد.../ اقتصاد ايران البته به دليل شرايط خاص خود هرگز قابل مقايسه با كشورهاي آمريكاي لاتين نيست اما...
سرويس اقتصادي ـ بيش از چهل سال است كه از آغاز روابط ديپلماتيك ايران و چين مي گذرد و شايد چهل سال پيش كه ايران روابط ديپلماتيك خود را با جمهوري خلق چين آغاز کرد كسي تصور چنين آينده اي را نه براي چين و نه براي ايران نداشت.
به گزارش «تابناك»، چين از نمونه كشورهايي است كه از مرحله توسعه نيافتگي و در حال توسعه بودن به سرعت عبور كرد و در اين مسير نه تنها همچون كره جنوبي يا برخي كشور هاي ديگر كمكي از جانب غربيان دريافت نكرد بلكه با موانع زيادي از سوي آنان مواجه شد كه از اين رو كشوري قابل مطالعه اي براي الگوگيري است.
رييس جمهور كشورمان در حالي در سالگرد چهلمين سال روابط دو كشور با هه گوچيانگ عضور كميته دائمي رهبري چين گفتگو مي كرد كه سطح مبادلات تجاري دو كشور چيزي نزديك به 30 ميليارد دلار است و وی ابراز اميدواري كرد تا اين ميزان در آينده به 100 ميليارد دلار ارتقا يابد.
چين و ايران دو كشوري هستند كه در گذشته هاي دور به عنوان قدرت هاي منطقه اي روابط خوبي را تجربه كرده اند و شايد ترسيم آينده اي مشابه در جايگاه و روابط اين دو كشور چندان دور از ذهن نباشد.
اين روزها چيني ها جايگزين بسياري از شركت هاي تحريم كننده ايران در عرصه هاي مختلف اقتصادي شده اند؛ اما بايد در نظر داشت كه به همين ميزان نيز پروژه هاي ناتمام پيمانكاران بزرگ چيني در ايران از بزرگراه تهران شمال گرفته تا پروژه هاي پارس جنوبي در كشور به چشم مي خورند.
واردات بي رويه از چين نيز شايد در اين سالها رقيب بزرگي براي بسياري از توليد كنندگان داخلي بوده است كه علاوه بر توليد كنندگان فرياد مصرف كنندگان را نيز از كيفيت پايين اين محصولات درآورده است.
شايد در چنين شرايطي بد نباشد كه به هنگام بررسي اين كشور بزرگ و در حال پيشرفت در عرصه اقتصاد بين الملل به عنوان يكي از شركاي بزرگ تجاري كشور به تنظيم ضوابطي نيز در برقراري ارتباط بين دو كشور دقت شود تا پس از بررسي اين دوره از اقتصاد كشور در آينده به نتايج خلاف انتظار و غير هدفگذاري شده دست نيابيم.
چين اين روزها در رتبه دومين اقتصاد جهان قرار دارد و بسياري از كارشناسان اقتصادي جايگاه اول اقتصادي جهان را نيز براي اين كشور دور از ذهن نمي دانند. اما صرف رابطه اقتصادي با چنين كشوري و گسترش آن به رشد اقتصاد ما منجر نخواهد شد؛ چنانچه سالهاي سال كشورهاي آمريكاي لاتين از بيشترين ارتباط اقتصادي با آمريكا برخوردار بودند اما اين مساله نه تنها به رشد اقتصادي آنان منتج نشد بلكه كشورهايي چون برزيل آرژانتين و ونزوئلا تا به تعريف جديدي از روابط اقتصادي خود با آمريكا دست نزدند نتوانستند اقتصاد ملي خود را باز يابند.
اقتصاد ايران البته به دليل شرايط خاص خود هرگز قابل مقايسه با كشورهاي آمريكاي لاتين نيست اما بايد به اين نكته توجه خاص داشت كه صرف تقويت روابط با يك قدرت بزرگ اقتصادي منتهي به رشد و پيشرفت نمي شود و در صورت عدم برنامه ريزي و هدف گذاري صحيح چنين روابطي مي تواند به نتايجي چون از بين رفتن توليدات ملي و تبديل شدن به وارد كننده صرف منتهي گردد.