پدر 62 ساله اسیر مرد حقه‌باز شد
در اين لحظه نمي دانم چرا به او اعتماد کردم و از سير تا پياز مشکلاتي که براي پسرم به وجود آمده را به مرد ناشناس گفتم.
خراسان: افسوس که پسرم با اشتباهات خودش آرامش خانه ما را بر هم زد و با مشکلي که از سر رفيق بازي براي خودش به وجود آورد به زندان افتاد.
اين موضوع براي من و خانواده ام خيلي گران تمام شد و هر چه فکر مي کردم نمي فهميدم کجاي کارهايم اشتباه بوده است که چنين بدبختي براي تنها پسرمان به بار آمد.
مسئله اي که خيلي آزارم مي داد اين بود که پسرم به نصيحت هاي دلسوزانه ام توجه نکرد و آبروي ما را به بازي گرفت.
پدر ۶۲ ساله با نگاهي نگران و مضطرب در دايره اجتماعي کلانتري سجاد مشهد افزود: از روزي که پسرم به زندان رفت من و همسرم يک لحظه آرام و قرار نداشتيم و دنبال راه و چاره اي مي گشتيم تا بتوانيم او را از اين مخمصه نجات دهيم.
ما تصميم گرفتيم وکيل بگيريم و يک روز صبح، در مقابل ساختماني که تابلوي چند وکيل در سر در آن نصب شده بود مشخصات وکلا را مطالعه کرديم که ناگهان مرد جواني جلو آمد و با نام بردن چند وکيل گفت: حتما مشکلي داريد و يا مي خواهيد موضوعي را پي گيري کنيد که دنبال وکيل مي گرديد.
در اين لحظه نمي دانم چرا به او اعتماد کردم و از سير تا پياز مشکلاتي که براي پسرم به وجود آمده را به مرد ناشناس گفتم.
او لبخندي زد و در حالي که سعي داشت ما را آرام کند گفت: من آشنايان زيادي در اين حرفه دارم و البته مشکل پسر شما موضوعي نيست که از راه قانوني بتوان آن را حل کرد و بايد يک پارتي درست و حسابي پيدا کنيم.
او ادامه داد: اصلا نگران نباشيد خودم موضوع را حل و فصل مي کنم و قول مي دهم که تا ۲ هفته ديگر پسرتان به خانه برگردد.
مرد ۶۲ ساله افزود: از آنجا که خيلي ناراحت و نگران بودم به همسرم گفتم شايد صلاح بوده که اين فرد جلوي راه ما سبز شود. ما به او اعتماد کرديم و مرد غريبه پس از آن که فتوکپي شناسنامه و يک سري مدارک را گرفت درخواست مبلغ ۵ ميليون تومان وجه نقد براي پرداخت هزينه هاي اول بررسي موضوع کرد و گفت: اگر کسي از اين مسئله بويي ببرد قراري که گذاشته ايم لغو خواهد شد و خودتان هم چون از طريق غيرقانوني در صدد حل مشکل فرزندتان هستيد گرفتار خواهيد شد.
سرتان را به درد نياورم، فرداي آن روز مبلغ مورد نظر را تهيه و دو دستي به مرد غريبه تقديم کردم. پس از گذشت ۴ روز ۵ ميليون تومان ديگر نيز به او دادم و قرار شد زماني که پسرم به خانه آمد نيز يک ميليون تومان ديگر بدهم اما ديگر از اين فرد شياد هيچ خبري نشد و تازه فهميديم چه کلاه بزرگي سرمان رفته است.در خور يادآوري است با اعلام شکايت اين شهروند، افسران تجسس و عمليات کلانتري سجاد مشهد وارد عمل شدند و با توجه به سرنخ هاي موجود پس از انجام اقدامات وسيع اطلاعاتي متهم پرونده را دستگير کردند. تحقيقات از اين فرد براي کشف ديگر اقدامات مجرمانه او ادامه دارد.
اين موضوع براي من و خانواده ام خيلي گران تمام شد و هر چه فکر مي کردم نمي فهميدم کجاي کارهايم اشتباه بوده است که چنين بدبختي براي تنها پسرمان به بار آمد.
مسئله اي که خيلي آزارم مي داد اين بود که پسرم به نصيحت هاي دلسوزانه ام توجه نکرد و آبروي ما را به بازي گرفت.
پدر ۶۲ ساله با نگاهي نگران و مضطرب در دايره اجتماعي کلانتري سجاد مشهد افزود: از روزي که پسرم به زندان رفت من و همسرم يک لحظه آرام و قرار نداشتيم و دنبال راه و چاره اي مي گشتيم تا بتوانيم او را از اين مخمصه نجات دهيم.
ما تصميم گرفتيم وکيل بگيريم و يک روز صبح، در مقابل ساختماني که تابلوي چند وکيل در سر در آن نصب شده بود مشخصات وکلا را مطالعه کرديم که ناگهان مرد جواني جلو آمد و با نام بردن چند وکيل گفت: حتما مشکلي داريد و يا مي خواهيد موضوعي را پي گيري کنيد که دنبال وکيل مي گرديد.
در اين لحظه نمي دانم چرا به او اعتماد کردم و از سير تا پياز مشکلاتي که براي پسرم به وجود آمده را به مرد ناشناس گفتم.
او لبخندي زد و در حالي که سعي داشت ما را آرام کند گفت: من آشنايان زيادي در اين حرفه دارم و البته مشکل پسر شما موضوعي نيست که از راه قانوني بتوان آن را حل کرد و بايد يک پارتي درست و حسابي پيدا کنيم.
او ادامه داد: اصلا نگران نباشيد خودم موضوع را حل و فصل مي کنم و قول مي دهم که تا ۲ هفته ديگر پسرتان به خانه برگردد.
مرد ۶۲ ساله افزود: از آنجا که خيلي ناراحت و نگران بودم به همسرم گفتم شايد صلاح بوده که اين فرد جلوي راه ما سبز شود. ما به او اعتماد کرديم و مرد غريبه پس از آن که فتوکپي شناسنامه و يک سري مدارک را گرفت درخواست مبلغ ۵ ميليون تومان وجه نقد براي پرداخت هزينه هاي اول بررسي موضوع کرد و گفت: اگر کسي از اين مسئله بويي ببرد قراري که گذاشته ايم لغو خواهد شد و خودتان هم چون از طريق غيرقانوني در صدد حل مشکل فرزندتان هستيد گرفتار خواهيد شد.
سرتان را به درد نياورم، فرداي آن روز مبلغ مورد نظر را تهيه و دو دستي به مرد غريبه تقديم کردم. پس از گذشت ۴ روز ۵ ميليون تومان ديگر نيز به او دادم و قرار شد زماني که پسرم به خانه آمد نيز يک ميليون تومان ديگر بدهم اما ديگر از اين فرد شياد هيچ خبري نشد و تازه فهميديم چه کلاه بزرگي سرمان رفته است.در خور يادآوري است با اعلام شکايت اين شهروند، افسران تجسس و عمليات کلانتري سجاد مشهد وارد عمل شدند و با توجه به سرنخ هاي موجود پس از انجام اقدامات وسيع اطلاعاتي متهم پرونده را دستگير کردند. تحقيقات از اين فرد براي کشف ديگر اقدامات مجرمانه او ادامه دارد.
