بازدید 3535

سازو کارهای وحدت بین اصولگرایان

چون بخش چشمگیری از اصولگرایان در جامعه، وابستگی تشکیلاتی و حزبی ندارند و بخشی از اصولگرایان در جامعه ارتباطات سیاسی و تشکیلاتی با احزاب و جریان ها دارند، برای پوشش فراگیر اصولگرایان و انسجام گفتاری و هنجاری در این جریان، باید تلفیقی از شخصیت ها و همه تشکل های اصولگرا در ساختار مدیریت این جریان قرار گیرد.
کد خبر: ۱۷۵۵۰۰
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۳ 07 July 2011
نماینده مجلس هفتم، تشکیل هر کمیته‌ انتخاباتی را بدون حضور نمایندگان لاریجانی، قالیباف و رضایی، مدل نا مطلوبی می‌داند که نمی‌تواند زمینه رسیدن به وحدت اصولگرایان را فراهم کند.

رضا  طلایی‌نیک با بیان اینکه وجود جریان انحرافی در انتخابات مجلس موجب شده که تاکنون مقدمات لیست واحد ارایه نشود، ابراز امیدواری کرد، اکنون با وجود رفع این مشکل، اصولگرایان بتوانند لیست واحدی ارایه کنند که این مهم با نظارت همه جانبه جامعتین محقق می شود.

گفت و گوی خبرآنلاین با مرتضی طلایی نیک در ادمه می آید:

وضعیت کنونی اصولگرایان نشان از آن دارد که دستیابی به یک لیست واحد برای آنها قدری سخت شده است؛ فارغ از تحلیل وضعیت موجود آیا فکر می کنید که اصولگرایان بتوانند به یک لیست واحد دست پیدا کنند؟

وحدت اصولگرایان عوامل ایجابی و تدافعی دارد؛ یعنی بخشی از عوامل وحدت جنبه ایجابی و بخشی جنبه تدافعی است. معمولا انگیزه ایجاد وحدت یا برمبنای برنامه ها و اشتراکات صورت می گیرد یا بر مبنای جدی‌تر شدن رقابت و به نوعی ماهیت تدافعی در برابر تهدید سیاسی انجام می شود. با روند احتمالی در هشت ماه آینده، می توان میزان وحدت اصولگرایان را پیش بینی کرد. به لحاظ ایجابی اصولگرایان نیاز استراتژیکی به وحدت دارند، زیرا در هشت سال گذشته، اصولگرایان پس از موفقیت در کسب اکثریت شوراها و مجلس و سپس دولت در مقطع حساس تاریخی قرار گرفته اند. کارنامه اصولگرایان در هشت سال گذشته، بسیار تعیین کننده است، با وجود فراز و نشیب ها در یک سال اخیر، اصولگرایان به بازیابی رویکردها و کارکردها نیاز راهبردی دارند.

زیرا استفاده حداکثری از فرصت ها و ظرفیت ها، ارایه کارنامه جهشی بر مبنای شاخص ها و عملکرها، تضمین کننده آینده سیاسی اصولگرایان است. در فرصت باقی مانده از مجلس، دولت و شوراها، اصولگرایان باید به وحدت قاطع در حوزه سیاسی توام با ارتقای عملکردها در حوزه های تقنینی و نظارتی و اجرایی اتکا کنند، بر این اساس از نظر ایجابی ضرورت وحدت فکری، سیاسی و رفتاری و هنجاری برای اصولگرایان ماهیت اساسی دارد، اما به لحاظ رقابتی و تدافعی هرچند اصلاح طلبان در وضعیت کما هستند و در واقع، جریان اصلاح طلبی با آسیب های بزرگ و جدی از درون و تا حدودی آسیب های عمومی مواجه شده اند، برای برون رفت از نابسامانی ها، اصلاح طلبان به زمان، اراده و پالایش نیاز دارند.

اگر اصلاح طلبان تا پیش از انتخابات مجلس نهم، اراده جدی برای پالایش درونی و بازگشت به مسیر اصیل منطبق با اصول نظام و انقلاب را پیدا کنند، به عنوان یک رقیب جدی برای اصولگرایان مطرح خواهند شد. تا کنون ارزیابی ها، عمدتا از حضور کمرنگ اصلاح طبان در انتخابات مجلس نهم حکایت می کند اگر اصلاح طالبان حضور کمرنگ در انتخابات مجلس نهم داشته باشند احتمال ارتقای وحدت سیاسی اصولگرایان در حداکثر ممکن تا حدودی کاهش می یابد، اما با جدی تر شدن حضور اصلاح طلبان در انتخابات، اصولگرایان به بالاترین سطح وحدت رقابتی و سیاسی می رسند. اینکه همه اصولگرایان به طور صددرصد در انتخابات به وحدت برسند، شاید تصوری غیر واقعی باشد، اما وحدت حداکثری بین اصولگرایان زمینه واقعی دارد. هرچند برخی از اصولگرایان با قرار گرفتن در جریان انحرافی حاشیه دولت ریزش کرده اند، منهای ریزش جریان انحرافی حاشیه دولت از اصولگرایان زمینه تعامل و وحدت حداکثری برای سایر اصولگرایان امکان پذیر می شود.

پس یک رقابت درون گروهی سخت در بین اصولگرایان ایجاد می شود؛ شما برای اصولگرایان چه سازو کاری را پیشنهاد می دهید تا به وحدت برسند؟

اصولگرایان با بدنه اجتماعی گسترده و با کانون های متفاوت هدایت کننده به رغم اشتراکات اعتقادی و مواضع کلی مشترک مواجه هستند. تنوع سلایق و گستردگی شبکه اجتماعی اصولگرایان، ضرورت انسجام بخشی برای رأس این جریان را افزایش داده است. برای منسجم شدن رأس جریان اصولگرا باید علاوه بر اتکا بر گفتمان و معیارهای اصولگرایی منطبق با رهنمودهای رهبر انقلاب، برای سازماندهی و مدیریت این جریان تدابیرکارآمد اتخاذ شود. برخی از تدابیر ضعیف در انتخابات گذشته به انسجام اصولگرایان آسیب زده است.

عدم پوشش فراگیر مدیریت عملیاتی و راهبردی جریان اصولگرا از یک سو و نبود ساختار تثبیت شده برای هدایت  این اردوگاه بزرگ از سوی دیگر، چالش های پیش روی این جریان بوده است.

شما چه سازو کاری را برای وحدت بین اصولگرایان مفید می دانید؟

به رغم توانمندی های بالای شخصیت ها و تشکل های این جریان، هنوز ساز وکار نهایی و فراگیر محقق نشده است. تلفیقی از تشکل ها و شخصیت های سطح یک اصولگرا، برای مدیریت منسجم و فراگیر این جریان لازم است. اتکا بر شخصیت ها و بی توجهی به تشکل ها و یا بالعکس با انسجام بخشی اصولگرایان مغایر خواهد بود. چون بخش قابل توجهی از اصولگرایان در جامعه وابستگی تشکیلاتی و حزبی ندارند و بخشی از اصولگرایان در جامعه ارتباطات سیاسی و تشکیلاتی با احزاب و جریان ها دارند لذا برای پوشش فراگیر اصولگرایان و انسجام گفتاری و هنجاری در این جریان باید تلفیقی از شخصیت ها و همه تشکل های اصولگرا در ساختار مدیریت این جریان قرار گیرد.

قرار بود که از ابتدا جامعتین در این مورد تصمیم گیری کند اما با توجه به تعیین کمیته سه نفره این نقش به حاشیه رفته است نقش جامعتین با تلاش برخی از حامیان اقای احمدی نژاد که اعتقادی به شیخوخیت ندارند، به فراموشی سپرده شده است؛ به نظر شما چرا این تلاش صورت گرفت؟

جامعتین در سطح هدایت جریان اصولگرایی مناسب ترین نهاد هستند، مرجعیت فکری و سیاسی جامعتین برای اصولگرایان در دو نهاد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت قرار دارد. لذا هدایت جریان اصولگرایی در سطح کلان بدون ورود به سطوح اجرایی باید در جامعتین دنبال شود، اما در پایین تر از سطح هدایت کلی اصولگریان توسط جامعتین، نیاز به سطح مدیریت راهبردی و پس از آن مدیریت اجرایی اصولگرایان به شدت احساس می شود.

جامعتین به دنبال اجماع کامل در بین اصولگرایان با وجود تنوع سلایق است. اما در مجلس هشتم با وجود تلاش های صورت گرفته، فشار جریان انحرافی باعث شد تا فراگیری در بین اصولگرایان رخ ندهد. این تنگ نظری ها و حاشیه سازی ها به اجماع کامل اصولگرایان، محوریت جامعتین نقش تأثیر گذار کمیته سه نفره آسیب می زند که به هر طریق باید مانع آن شد.

کمیته سه نفره که از سوی رئیس جمهوری انتخاب شد از سوی بسیاری از اصولگرایان فارغ از جایگاه شخصیتی این افراد، کمیته ای دولتی محسوب می شود با توجه به اینکه در حال حاضر آقای ولایتی استعفا کرده اند و فقط دو عضو در آن باقی مانده اند، شما فکر می کنید که آیا این کمیته محلی از اعراب دارد؟

کمیته سه نفره شامل آقایان حدادعادل، عسگر اولادی و ولایتی به لحاظ شخصیتی و در صورت در تنگنا قرار نگرفتن، قدرت انسجام بخشی به همه اصولگرایان را دارند.

در واقع با توجه به پیشینه تجربی و سوابق اعضای کمیته سه نفره امکان نایل شدن به وحدت حداکثری و قاطع در بین اصولگرایان وجود دارد مشروط بر اینکه کمیته سه نفره تحت هدایت جامعتین تصمیمات اصلی برای ایجاد ساز و کار وحدت در بین اصولگرایان را دنبال کند. به جای تحمیل هر نوع مدل یک سویه و غیر فراگیر بر کمیته سه نفره، باید اعضای این کمیته با نظارت و هدایت جامعتین بین همه شخصیت ها و تشکل های اصولگرا نهاد مدیریت اصولگرایان را سازماندهی کنند.

انتظار از کمیته سه نفره، ورود به مدیریت اجرایی انتخابات برای اصولگرایان نیست اما انتظار اصلی از کمیته سه نفره طراحی سازو کار مناسب برای ایفای نقش همه شخصیت ها و تشکل های اصولگرا برای انتخابات آتی و همگرایی اصولگرایان است. اخباری که در مورد استعفای آقای ولایتی منتشر شد، تکذیب شد اما گویا ایشان قصد دارند که کمیته سه نفره از پشتیبانی جامعتین و آزادی عمل برخوردار باشد.

برخی معتقدند که کمیته سه نفره تلاش جریان انحرافی بود. مثلا آقای اکرمی و سالک تشکیل این کمیته را مصداق دخالت  دولت در انتخابات دانستند زیرا این کمیته از سوی آقای احمدی نژاد تشکیل شده و همین موجب نگرانی اصولگرایان شده است.

کمیته سه نفره می توانست با اضافه شدن سایر شخصیت های سطح یک اصولگرا کامل تر شود اگر در کنار آقایان عسگر اولادی، حدادعادل و ولایتی شخصیت های دیگر اصولگرا مانند آقایان لاریجانی، رضایی و قالیباف و حتی نمایندگان جامعتین یعنی دو شخصیت روحانی به نمایندگی از این نهادها حضور می یافتند قدرت مانور و فراگیری جریان اصولگرا به شدت افزایش می یافت. برخی از حساسیت ها و واکنش های حامیان دولت  موجب رویکرد احتیاطی شخصیت های اصولگرا در اضافه کردن آقایان لاریجانی، رضایی و قالیباف به این کمیته در گذشته بوده است.

در وضعیت کنونی و شفاف شدن جریان انحرافی در حاشیه دولت و فشارهای اختلاف انگیز از سوی این جریان برای عدم تعامل با اصولگرایان منتقد دولت امکان ترمیم کمیته وجود دارد. هرچند آقای احمدی نژاد بنا بر اظهارات خود و با توجه به موانع قانونی در انتخابات مجلس دخالتی نخواهند داشت، اما حامیان آقای احمدی نژاد به عنوان بخشی از اصولگرایان به شرط برائت جستن از جریان انحرافی در حاشیه دولت باید در این سازو کار جایگاه داشته باشند و لذا در سه ماه اخیر با تغییر فضای سیاسی و برخی از مناسبات درونی اصولگرایان با حامیان دولت، امکان نیل به وحدت حداکثری با کمرنگ شدن فشارهای نشات گرفته از جریان انحرافی در حاشیه دولت، وجود دارد. بیشتر اصولگرایان با همراه شدن حامیان آقای احمدی نژاد در این جریان به شرط مرزبندی با جریان انحرافی موافق هستند.

برای تضمین پیروزی و وحدت قاطع اصولگرایان باید همه اضلاع اصولگرا اعم از پیروان خط امام و رهبری، اصولگرایان تحول خواه، اصولگرایان مستقل، اصولگرایان منتقد و اصولگرایان حامی آقای احمدی نژاد به شرط مرزبندی با جریان انحرافی و اصولگرایان مرتبط با شخصیت های مطرح مانند آقایان لاریجانی، رضایی و قالیباف باید لحاظ شوند. کنار گذاشتن هر یک از شخصیت های مطرح یا تشکل های این جریان به معنی خود زنی و کم کردن میزان موفقیت در انتخابات آینده است.

شما این سازو کار را مفید می دانید که آقایان لاریجانی، رضایی و قالیباف به همراه جامعتین و کمیته سه نفره حضور داشته باشند؟ نظر شما در مورد ترکیب  2+6+4+3 چیست زیرا در این مدل، قرار شده است که عدد سه همان کمیته ویژه، عدد 4 جامعتین و عدد 6 از سه ضلع اعضای جبهه متحد و عدد دو نمایندگان آقای لاریجانی و قالیباف باشند این مدل را کارآمد مناسب ارزیابی می کنید؟

مفهوم وحدت بین اصولگرایان یعنی وجود همه شخصیت ها و تشکل های اصولگرا بدون سهم طلبی است. اصولگرایان در واقع از شش ضلع تشکیل می شوند که در بالای این شش ضلع اصولگرا جامعتین قرار داد، لذا نقش جامعتین به عنوان هدایت کننده و نظارت کننده و نقش کمیته سه نفره به عنوان سازمان دهنده و هماهنگ ساز می توان تلقی کرد. از هر ضلع اصولگرا به طور متوازن می تواند یک یا دو نماینده نفش مدیریت اصولگرایان را برعهده داشته باشد این شش ضلع عبارت است از جبهه پیروان خط امام و رهبری، اصولگراین تحول خواه، جبهه اصولگرایان حامی احمدی نژاد، سه ضلع دیگر شامل تشکل ها و حامیان لاریجانی، قالیباف، رضایی هستند که اصولگرایان مستقل و منفرد می توانند از طریق یکی از این سه ضلع حامیان لاریجانی، قالیباف، رضایی مشارکت و تعامل کنند. اگر این سه ضلع به شش ضلع توسعه یابد، اجماع در انتخابات محقق می شود.

آیا همچمنان سهم خواهی در بین اصولگرایان مانع عمده در راه اتحاد محسوب می شود؟

هرگونه ایجاد انحصار یا سهم طلبی و محدود کردن سازو کار اصولگرایی به معنی نادیده گرفتن وحدت حداکثری در این جریان است البته با اطلاعات تقریبی که من دارم آقایان حداد عادل، ولایتی و عسگر اولادی و بزرگان جامعتین بر حضور همه شخصیت ها و تشکل های اصولگرا در این ساز و کار تاکید دارند. برخی از تنگ نظری ها و زمینه سازیها برای سهم طلبی در بین برخی از جریان های اصولگرا مانع اصلی در ایجاد وحدت بین این جریان است که در صورت ادامه فشار از سوی برخی از تشکل ها و عناصر محدود ساز جریان اصولگرا به طور طبیعی با واکنش نخبگان و بدنه اصولگرایان و با سرزنش روبه رو خواهد شد.

یعنی امکان دارد که عده ای حذف شوند و آیا تجربه گذشته تکرار خواهد شد که به خاطر عدم نیل به وحدت نظر وتداوم سهم طلبی دو لیست جداگانه از سوی این جریان منتشر شود؟

اصولگرایان قدرت گسترش ظرفیت اجتماعی و سیاسی را از سه ضلع به شش ضلع دارند.

یعنی چگونه گسترش می یابند؟

در رأس این جریان تلفیقی از شخصیت ها و تشکل هاست. لذا اتکا به بخشی از شخصیت ها و تشکل ها و نادیده گرفتن بخشی از شخصیت ها و تشکل ها به انسجام و وحدت این جریان آسیب می زند.

علاوه بر سه ضلع مطرح جریان اصولگرایی شامل جبهه پیروان خط امام و رهبری، اصولگرایان تحول خواه، حامیان آقای احمدی نژاد سه ضلع دیگر یعنی تشکل ها و اصولگرایان منتقد و مستقل و مرتبط با آقایان لاریجانی، رضایی و قالیباف و باید در این سازو کار به صورت شفاف حضور داشته باشند. نادیده گرفتن تشکل ها و اصولگرایان مرتبط با آقایان لاریجانی، رضایی و قالیباف و اتکا به جریان بسته به مفهوم نادیده گرفتن رهنمودهای جامعتین و اجماع کامل بین اصولگرایان است. هرچند در گذشته برای یکپارچگی اصولگرایان و تعامل با آقایان لاریجانی، رضایی و قالیباف بهانه ای به عنوان مخالفت حامیان احمدی نژاد وجود داشت، حال با کنار گذاشته شدن جریان انحرافی دولت و تفکیک آن از حامیان دلسوز احمدی نژاد این بهانه دیگر وجود ندارد.

با وجود اتفاقات رخ داده، آیا کمیته سه نفره هنوز اعتبار دارد به طور مثال آقای سالک اشاره کرده است که آقای عسگر اولادی نه نماینده جبهه پیروان هستند و نه نماینده موتلفه بلکه به دلیل جایگاه شخصیتی در این کمیته قرار دارند همچنین آقای حداد عادل در اظهار نظری گفت نفس تشکیلاتی حضور وی در یک کمیته انتخاباتی، محل سوال است و آقای کوثری هم گفته است حدادعادل، ولایتی و عسکراولادی، نماینده هیچ تشکل اصولگرایی در کمیته سه نفره نیستند. با توجه به اینکه این افراد هیچ جریانی را نمایندگی نمی کنند می توانند تاثیر گذار باشند؟

کمیته سه نفره نقش پدری جریان اصولگرا را داشته و باید با جدیت برای انسجام این جریان تلاش کند. آقایان عسکر اولادی، حداد عادل و ولایتی در یک فرصت تاریخی و ارزشمند برای وحدت آفرینی بین اصولگرایان قرار دارند. موفقیت کمیته سه نفره برای ایجاد وحدت بین اصولگرایان به اراده و تدبیر این سه شخصیت وابسته است به میزان جدیت و عزم عادلانه و نگاه فراگیر این سه شخصیت میزان وحدت اصولگرایان رقم خواهد خورد.

قریب به اتفاق اصولگرایان این سه شخصیت را برای هماهنگ کردن اصولگرایان قبول دارند بنابراین این سه شخصیت باید پیشگامی وحدت ساز خود را برای اصولگرایان از دست ندهند. با تضعیف کمیته سه نفره و کمرنگ شدن نقش جامعتین، وحدت اصولگرایان دست نیافتنی خواهد بود. لذا دو عامل تعیین کننده برای وحدت اصولگرایان یعنی نقش هدایتی جامعتین و نقش نظارتی کمیته سه نفره وجود دارد به موازات نقش هدایتی جامعتین و نقش نظارتی کمیته سه نفره  با سازو کار مدیریت راهبردی و مدیریت اجرایی اصولگرایان با اتکا به تصمیمات کمیته سه نفره و تایید جامعتین دنبال شود به جای محوریت آشکار و پنهان برخی از تشکل های اصولگرا باید کمیته سه نفره و جامعتین نقش پیشگامی در وحدت اصولگرایان را داشته باشند.

به منظور  وحدت اصولگرایان مدل های هفت نفره، سیزده و هفده نفره پیشنهاد می شود اما آیا به موازات افزایش تعداد، تصمیم گیری سخت تر نمی شود؟

هر مدل و سازوکاری داری قوت و ضعف است، باید ساز و کاری را که با کمترین نقطعه ضعف و بیشترین ظرفیت و توانمندی باشد، به سرانجام رساند. برخی از ترکیب های پیشنهاد شده برای اعضای یازده نفره، سیزده نفره دارای اعضای هم سنگ  نیستند. باید مبنا و معیار شفاف برای شوراهای تصمیم گیری مشخص شده باشد. درواقع تلفیقی از شخصیت ها و نمایندگان تشکل ها در قالب جبهه ائتلافی بهترین مدل برای وحدت اصولگرایان است. درواقع می توان امور اجرایی وحدت و انسجام اصولگرایان را به نمایندگان چند جبهه متشکل در ائتلاف محول کرد و مدیریت کلان این اصولگرایان را به تلفیقی از شخصیت های سطح یک و نمایندگان جبهه های عضو تفویض کرد و نقش نظارتی و هدایت کلی و را به کمیته سه نفره و جامعتین واگذار نمود. بنابراین در سطوح سه گانه هدایت و نظارت ،هماهنگی و مدیریت کلان، امور اجرایی و پشتیانی اصولگرایان ساختار جامع محقق می شود.

شما در سخنان خود به تجارب تلخی که اصولگرایان در انتخابات پشت سر گذاشتند اشاره کردید، منظورتان کدام انتخابات بود و چرا این مدل را شکست خورده می دانید؟

در انتخابات مجلس هشتم، اصولگرایان با دو فهرست در انتخابات جبهه متحد اصولگرایان و اصولگرایان فراگیر حضور یافتند. البته 60 درصد نامزدها مشترک بود برای پیشگیری از به وجود آمدن  فهرست جداگانه از سوی اصولگرایان زمینه های مثبت بسیاری وجود دارد. در واقع شخصیت ها و تشکل های سازمان دهنده ائتلاف فراگیر اصولگرایان انتخابات مجلس هشتم صدرصد برای تعامل جریان واحد اصولگرایی آمادگی دارند، به طور جدی شخصیت ها و تشکل های ائتلاف فراگیر آقایان لاریجانی، رضایی و قالیباف برای قرار گرفتن در جریان واحد اصولگرایی زمینه مساعد دارند.


در انتخابات مجلس هشتم، مانع اصلی برای وحدت بین این سه شخصیت و سایر تشکل ها فشار حامیان افراطی دولت یعنی جریان انحرافی کنونی بود. جریان انحرافی در حاشیه دولت با ائتلاف آقای احمدی نژاد با حامیان آقایان لاریجانی، رضایی و قالیباف با حدود بیست تشکل مخالف بودند؛ بنابراین، جبهه متحد اصولگرایی بناچار و تحت فشار جریان انحرافی در حاشیه دولت موفق به ایجاد انسجام با اصولگرایان مستقل و منتقد احمدی نژاد نشد اما در حال حاضر این شرایط وجود ندارد و با عزم و اراده بزرگان اصولگرا، منتقدان دلسوز آقای احمدی نژاد و سایر اصولگرایان به شرط مرزبندی با جریان انحرافی امکان وحدت و انسجام همه جانبه را دارند.

دامنه منتقدان آقای احمدی نژاد در حال گسترش است اگر تا دیروز اصولگرایان در تعریف و تمجید ایشان گوی سبقت را از هم می ربایدند امروز در انتقاد این کار را انجام می دهند. این رفتارها را تا چه حد واقعی می دانید؟ شما چطور می خواهید حامیان ایشان را از این جریان انحرافی تفکیک کنید کما اینکه ایشان خود در این مورد اظهار نظر صریحی نکردند؟

بیشتر حامیان و طرفداران آقای احمدی نژاد دلسوز و از حامیان صادق دولت و نظام بوده و هستند و بنابر تشخیص اصلح بودن، آقای احمدی نژاد را در دو انتخابات گذشته حمایت و یاری کردند. بین حامیان دلسوز و صادق آقای احمدی نژاد و سو استفاده کنندگان و کسانی که به اعمال فشار و ایجاد انحراف در پیرامون آقای احمدی نژد تلاش می کنند، باید تفکیک قائل شد.

انتقاد اصلی به آقای احمدی نژاد عدم مرزبندی ایشان با جریان انحرافی در حاشیه دولت است. در صورت شفاف تر شدن مرزبندی اقای احمدی نژاد با جریان انحرافی در حاشیه دولت همانند گذشته، بیشتر اصولگرایان اعم از حامیان و منتقدان، به طور دلسوزانه و صادقانه از آقای احمدی نژاد حمایت جدی خواهند داشت. رای ندادن به آقای احمدی نژاد به مفهوم عدم حمایت از ایشان پس از انتخابات نیست.

من و بسیاری از دوستان به رغم رأی ندادن به آقای احمدی نژاد در انتخابات اخیر در حمایت از ایشان توام با انتقادهای سازنده جدی بوده و در بسیاری از فرازهای اشکار و پنهان که در آینده می توان مورد بازبینی قرار داد، کمک های زیادی به آقای احمدی نژاد و دولت، متناسب با جایگاه های رسمی و غیر رسمی خود در سال های اخیر داشته ایم.

حمایت از آقای احمدی نژاد و دولت نباید به مفهوم ایجاد حاشیه امن برای جریان انحرافی در حاشیه دولت باشد. سواستفاده گوناگون فکری، سیاسی، مالی و اقتصادی درون جریان انحرافی بستر اصلی انتقادها است، البته نباید واکنش به جریان انحرافی در حاشیه دولت به معنی نادیده گرفتن خدمات صادقانه و موثر آقای احمدی نژاد و دولت باشد.باید بین حمایت از دولت و واکنش نسبت به جریان انحرافی در حاشیه دولت تفکیک قائل شد.

با توجه به اینکه مقام معظم رهبری در سخنان خود به این مساله اشاره کردند که دولت حق دخالت در انتخابات را ندارد و صندوق های رأی ناموس نظام است اخباری از تلاش هایی برای در اختیار گرفتن کرسی های مجلس شنیده می شود ،در این مورد چه ارزیابی دارید؟

کانون های قدرت و ثروت، همواره در انتخابات برای نقش آفرینی تلاش های آشکار و پنهان و موفق و غیر موفق داشته اند. در دوره منتهی به پایان دولت تلاش برای بقای در قدرت به روشهای گوناگون انجام می شود. در پایان دولت هاشمی، برخی از عناصر دولت در سطح ملی و استانی برای تاثیرگذاری بر انتخابات حرکت کردند. یکی از عوامل پیروزی آقای خاتمی، اعمال نقش موثر کارگزاران در دولت هاشمی و استفاده از ابزارهای ممکن برای حمایت از ایشان بود. در اواخر دولت خاتمی استفاده از ابزارها و ظرفیت های دولت برای بقای در قدرت حتی از روش های ساختارشکننانه ای مانند تحصن و استعفا بهره گرفتند.

لذا استفاده از روش های مثبت و منفی یا ایجابی و سلبی در دولت های آقایان هاشمی و خاتمی برای بقای جریان های حامی آنها کاملا مشهود بود، شاید مرتبطین با این دولت هم برای بقا در قدرت تلاش های آشکار و پنهان برای حضور در مجلس یا انتخابات آینده ریاست جمهوری انجام دهند. هشدار صریح رهبر انقلاب بر پرهیز از اتکا بر کانون های قدرت و ثروت با توجه به تجربه تلخ دخالت برخی از دولتمردان و صاحبان ابزارهای موثر در انتخابات ها بود که برای پیشگیری از تکرار آن مراقبت از عدم استفاده امکانات دولتی و پرهیز از اتکا به کانونهای قدرت و ثروت به رغم ضرورت نقش آفرینی حامیان دلسوز دولت مشروط به مرزبندی با جریان انحرافی کاملا ضروری است. البته بیشتر مردم به جز بخش محدودی با ارتقای سطح آگاهی سیاسی و اجتماعی در تأثیر پذیری ازکانون های قدرت و ثروت مراقبت خودجوش دارند، شاید در گذشته کانون های قدرت و ثروت تاثیر گذاری خاصی در انتخابات ها داشتند اما به تدریج این تأثیر گذاری با توجه به ارتقای سطح آگاهی سیاسی و اجتماعی کمرنگ شد.

فکر می کنید که ترکیب مجلس نهم چگونه خواهد بود؟

زمینه ها و قرائن از پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس حکایت دارد. دلایل زیادی وجود دارد که بخشی از هواداران اصلاح طلبان در اعتماد به این جریان با تزلزل روبه رو شده اند. از سوی دیگر بخشی از تشکل های اصلاح طلبان با تردید و بعضا با موانع قانونی مواجه هستند. از طرف دیگر، هنوز اصلاح طلبان به پالایش درونی و مرزبندی با عناصر فتنه گر و ساختارشکن رو نیاورده اند، پس بدون مرزبندی درونی اصلاح طلبان با عناصر ساختار شکن و مرزبندی دقیق با جریانات خارجی وسو استفاده کننده از مسائل اخیر امکان موفقیت این جریان در انتخابات وجود ندارد. هرچند برخی از عناصر اصلاح طلب و فاقد نقش در فتنه و حوادث بعد از انتخابات می توانند از منتخبین مجلس نهم همانند مجلس هشتم باشند.

به احتمال زیاد در مجلس نهم نیز حضور اقلیتی مانند مجلس هشتم قابل پیش بینی است. گفتمان غالب در جامعه و قرائن سیاسی نشان دهنده کسب اکثریت مجلس توسط اصول گرایان است و البته نباید اصولگرایان برای کسب اکثریت مجلس که برای آنها دست یافتنی است از نهادینه کردن اهداف بزرگتر گفتمان اصولگرایی و جهش در پیشرفت و عدالت با ارتقا کارآمدی دولت و مجلس و بهبود کارکرد شوراها غافل شوند. نوعی غفلت نامحسوس در جریان اصولگرایی نسبت به ارتقا عملکرد در دولت ،مجلس و شوراها به رغم احساس موفقیت سیاسی در حال و آینده وجود دارد.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل