روایت زندگی نفر اول کنکور و فاتح لانه جاسوسی
لانه جاسوسی، بازی دراز، بیت المقدس، تیپ 10 سیدالشهدا(ع) و... نامهایی است که با شهید وزوایی پیوند خورده است، شهیدی که از کودکی تا جوانی پیشتاز عرصه دانش و جهاد بود، همچنان که در آغاز عملیات بیت المقدس با خون خویش مسیر فتح خرمشهر را هموار کرد.
شهید محسن وزوایی از جمله سرداران هشت سال دفاع مقدس است که نامش سرآغاز نام شهدای پیرو خط امام(ره) روشنگر راه کسانی است که در جستجوی الگوهای عملی در مسیر زندگی خود میگردند.
شهید محسن وزوایی در پنجم مردادماه 1339 در خانوادهای متدین در تهران دیده به جهان گشود و در 6 سالگی قدم در راه تحصیل دانش گذاشت و پس از پایان دوره ابتدایی و دبیرستان با نمرات عالی در سال 1355 در کنکور شرکت کرده و شاگر اول کنکور میشود و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف به تحصیل میپردازد.
از آنجایی که پدر شهید وزوایی از همرزمان آیتالله کاشانی بود، از این رو پسر نیز با الفبای مبارزات سیاسی آشنا شده و در جلسات آموزش معارف اسلامی و هیأتهای مذهبی تهران شرکت فعالی داشته است.

پرچمدار تسخیر لانه جاسوسی و سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام (ره)
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت جهادسازندگی در آمد و برای خدمت به مردم محروم عازم «لرستان» شد و در آنجا خدمات ارزندهای ارائه کرد. به دنبال تحرک گروهکهای ضدانقلاب در کردستان او نیز به همراه دیگر دوستانش برای مقابله با ضد انقلاب داوطلبانه به این استان شتافت و در «پاوه» خوش درخشید. شهید وزوایی پس از بازگشت از کردستان با هماهنگی با دیگر دانشجویان مسلمان در روز 13 ابان 58 انقلاب دوم را به تعبیر حضرت امام(ره)خلق کرد.
او در جریان تسخیر لانه جاسوسی به عنوان پرچمدار وارد عمل شده و شجاعانه هیمنه ابرقدرتی آمریکا را در هم میشکند. از آنجایی که او به زبان انگلیسی تسلط داشت به عنوان سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام برگزیده میشود و اغلب مصاحبههای رسانههای خارجی توسط وی صورت میگیرد.
به دنبال واقعه طبس در 5 اردیبهشت 59 و شکست مفتضحانه آمریکا برای آزادی گروگانهای آمریکایی، شهید وزوایی عهده دار انتقال گروگانها به شهرستانهای مختلف میشود و در کنار این مسئولیت دوره فشرده چریکی را برای مقابله با توطئههای احتمالی فرا میگیرد.
وی در تابستان 1359 به عضویت سپاه پاسداران در میآید و مدتی به عنوان «فرمانده گردان مخابرات سپاه پاسداران» انجام وظیفه میکند. سپس «سرپرستی اطلاعات عملیات» به او محول میگردد. شهید وزوایی در عملیات سرنوشت ساز «پارتیزانی» به عنوان فرمانده گردان نهم مسئولیت محور «تنگ کورک» تا حد فاصل «تنگ حاجیان» را به عهده میگیرد.
دلاوران عملیات بازی دراز
در اردیبهشت ماه 1360 طرح آزادسازی ارتفاعات بازی دراز به فرماندهی شهید پیچک در دستور کار قرار میگیرد. محسن در تمامی مراحل شناسایی این حمله حضور مییابد و در طراحی این عملیات نقش فعالی ایفا میکند. در همین مقطع رابطه صمیمانه میان محسن و خلبان شهید «علی اکبرشیرودی» به وجود میآید. در این عملیات فرماندهی محور چپ به وزوایی واگذار میشود و فرماندهی محور سمت چپ نیز توسط «محسن حاجی بابا» صورت میپذیرد.

وی در پایان عملیات از ناحیه فک و دست مجروح میشود و به بیمارستان منتقل میشود و اما تاب تحمل دوری از جبهه را ندارد و در زمانی که هنوز بهبودی کامل نیافته به جبهه «گیلانغرب» باز میگردد و فرماندهی عملیات سپاه «سرپل ذهاب» را بر عهده میگیرد. شهید وزوایی در 20 آذرماه 1360 در عملیات «مطلع الفجر» به عنوان عملیات شرکت میکند و در آن جا نیز حماسه میآفریند و این بار نیز با تنی مجروح به تهران منتقل میشود.

خون سرخ شهید وزوایی سرآغازی بر فتح خرمشهر
در فروردین 1361 که ایران برای فتح خرمشهر در تدارک اجرای عملیات بزرگ «بیت المقدس» بود این شهید بزرگوار در 23 فروردین خود را به منطقه عملیاتی میرساند. تیپ 10 سیدالشهدا(ع) و محمدرسول الله(ص) برای اجرای عملیات در هم ادغام میشود و فرماندهی آن به شهید وزوایی واگذار میشود.

یاد دلاور مردان گمنامی که بی ریا، تمام وجود خود را نثار کردند و با خدای خویش معامله نمودند به خیر. خدایا ما را از حوادث این روزگار نجات ده و ما را به ایشان ملحق فرما!
به ایشون حسودیم شد.
واقعا ماه بودن.
ممنون تابی






