ضررصنعت حفاری نفت به دلیل بیثباتی ارزی

فرزین سوادکوهی،گروه انرژی تابناک: هر روز که این وضعیت ادامه می یابد، هزینههای پنهان و آشکار آن بر اقتصاد ملی سنگینتر میشود. همین الان که بخش حفاری با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکند و سرعت حفاری در ایران به کمتر از نصف میانگین جهانی رسیده و فرسودگی ناوگان، پیشرفت پروژهها را کند کرده است در میدان آزادگان جنوبی که یکی از بزرگترین میادین مشترک با عراق است، تأخیر در تأمین قطعات وارداتی به دلیل جهشهای ارزی، زمانبندی را مختل کرده و هر روز تأخیر، فرصتهای درآمدزایی را از بین میبرد.
در این میدان در حال حاضر عملیات حفاری چاههای جدید با هدف افزایش تولید برای فرارتر رفتن از ۳۲۰ هزار بشکه در روز چالش برانگیز شده و با این وضعی که در تأمین قطعات وارداتی به دلیل جهشهای ارزی بوجود آمده، تاخیر در اهداف از پیش تعیین شده حتمی است و طبیعی است که اقتصاد نفتی ایران هم از این موضوع در یک کلیت،متاثر خواهد شد.
نوسانات ارزی، واردات قطعات یدکی برای جایگزینی تجهیزات بشدت فرسوده شده ناوگان حفاری را هم سخت تر و تهیه اقلام گرانتر کرده و تعمیرات را طولانیتر میسازد که این موضوع واکنش کارشناسان را برانگیخته است و آنها این بی ثباتی ارزی را عاملی موثر در توسعه نایافتگی صنعت حفاری ایران می پندارند.
بر اساس گزارش ماهانه سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در دسامبر ۲۰۲۵، تولید نفت خام ایران در نوامبر حدود ۳ میلیون و ۲۲۱ هزار بشکه در روز بوده که این رقم، کاهش ۱۹ هزار بشکهای نسبت به ماه قبل را نشان میدهد و جایگاه ایران در اوپک را تحت فشار قرار داده است. این کاهش جزئی، نشانهای از تأثیر مستقیم چالشهای ارزی و عملیاتی بر تولید پایدار است.
مشکلات بوجود آمده در بازار ارز در پروژه های دیگر هم نمودی واضح دارد.مثلا در میدان یاران که بخشی از مجموعه میادین مشترک غرب کارون است بی قاعدگی و غیر منطقی بودن قیمت دلارمسئله برانگیز تر می شود. در این میدان حفاری چاههای توسعهای برای رسیدن به تولید بالاتر دارد پیگیری میشود اما این میدان همراه با یادآوران و آزادگان شمالی، پتانسیل بالایی برای جبران افت طبیعی تولید دارند، که در عین حال متاسفانه وابستگی به تجهیزات خارجی، هزینههایشان را با هر افزایش نرخ ارز چند برابر میکند. نوسانات اخیر، که ارزش ریال را به پایینترین سطوح رسانده، پیمانکاران را در تنگنا قرار داده و ریسک پروژهها را افزایش داده است.

میدان سپهر و جفیر نیز از جمله پروژههایی است که چندین دکل حفاری در آن فعال شده تا تولید را تقویت کند، اما افزایش هزینههای عملیاتی ناشی از ارز، حاشیه سود را کاهش داده و سرمایهگذاری را پرریسک کرده است. توسعه میدان بلال در خلیج فارس با تمرکز بر حفاری چاههای گازی و نفتی، تلاشی برای افزایش ذخایر قابل برداشت است، اما اینجا نیز چالشهای ارزی، تأمین مالی را دشوار ساخته است.
عملیات در میدان مشترک فروزان هم پس از سالها، با استقرار دکل جدید از سر گرفته شده و هدف افزایش تولید را دنبال میکند، اما فرسودگی تجهیزات و نیاز به قطعات خارجی که هر زوز خیلی گران تر می شود، پیشرفت را به تأخیر انداخته است. همچنین در میدانهای پایدار غرب و آبان، قراردادهای حفاری جدید برای تسریع توسعه امضا شده، اما بیثباتی ارزی، اجرای آنها را تهدید میکند.
یکی از اصلیترین چالشها، فرسودگی شدید ناوگان حفاری است که زمان غیرعملیاتی دکلها را گاهی به ۴۵ تا ۵۵ درصد میرساند، در حالی که میانگین جهانی حدود ۲۰ درصد است. این مسئله بهرهوری را به شدت کاهش میدهد و هزینههای نگهداری را بالا میبرد. بالا و پائین رفتن نرخ دلارواردات قطعات جایگرین را پرهزینه تر و اورهال ها را زمان بر تر کرده است. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند، میتواند منجر به از دست رفتن فرصت تولید تا سقف ۲۰۰ میلیارد دلار شود، به ویژه در میادین مشترک که کشورهای همسایه با سرعت بیشتری پیش میروند.
تأخیر در پرداخت مطالبات پیمانکاران هم، مشکلی مزمن است که با بیثباتی ارزی بدتر میشود. پیمانکاران اغلب ماهها منتظر تسویه میمانند و این تأخیر، جریان نقدینگی آنها را مختل میکند. در نتیجه، عملیات حفاری کندتر میشود، تجهیزات بیشتر فرسوده میماند و یک چرخه منفی ایجاد میشود. این وضعیت نه تنها توسعه میادین مشترک مانند آزادگان، یاران و سپهر-جفیر را به خطر میاندازد، بلکه حتی تولید فعلی را تهدید میکند. وقتی پیمانکاران نتوانند هزینههای جاری یا حقوق پرسنل را به موقع پرداخت کنند، کیفیت و سرعت کار افت میکند.
بومیسازی تجهیزات گام مثبتی بوده و بخشی از هزینهها را کنترل کرده، اما کافی نیست. واقعیت این است که همچنان بخش قابل توجهی از قطعات کلیدی وابسته به واردات است و با هر جهش ارزی، هزینه پروژهها به طور چشمگیری افزایش مییابد. این وابستگی، صنعت حفاری را به شدت آسیبپذیر کرده و توسعه پایدار را ناممکن میسازد. در حالی که رقبا در میادین مشترک با سرمایهگذاریهای گسترده پیش میتازند، ایران هر روز عقبتر میماند و هزینه این عقبماندگی نه تنها اقتصادی، بلکه استراتژیک و بلندمدت است.
دولتمردان باید به این واقعیت توجه کنند که صنعت نفت حساسترین بخش اقتصاد کشور است و بیثباتی ارزی مانند زهری کشنده عمل میکند. هر روز تأخیر در کنترل نوسانات و حمایت واقعی از بخش بالادستی، توسعه میادین را گرانتر و دشوارتر میکند. اگر سیاستهای فوری مانند تسریع پرداخت مطالبات، کاهش وابستگی ارزی از طریق سرمایهگذاری هدفمند و نوسازی ناوگان اجرا نشود، هزینههای هنگفتی بر کشور تحمیل خواهد شد. تولید پایدار نفت نیازمند ثبات ارزی است و بدون آن، آینده انرژی و اقتصاد کشور در خطر جدی قرار میگیرد. این یک هشدار جدی است که نمی توان به آن بی اعتنا بود. ادامه وضعیت فعلی، توسعه صنعت نفت را هر روز هزینهبرتر کرده و فرصتهای طلایی را برای همیشه به باد فنا خواهد داد.






