تحریمها «زنجیره LNG» روسیه را نشانه رفتند؛ هدف ۱۰۰ میلیون تنی چند سال عقب نشست

پارسا ملکی- به گزارش سرویس اقتصادی تابناک، در بازار LNG، زنجیره تأمین گاز از «چاه» آغاز نمیشود؛ بلکه از «کشتی» شروع میشود. روسیه اکنون این واقعیت را با ارقام و اعداد به وضوح میبیند؛ هدف تولید سالانه ۱۰۰ میلیون تن LNG، که قرار بود سکوی پرشی برای مسکو در تجارت جهانی گاز باشد، به گفته یک مقام ارشد دولت روسیه چند سال به تعویق افتاده است. دلیل آن است که تحریمها نه میدانهای تولیدی را هدف گرفتهاند و نه مشتریان را، بلکه حلقههای حیاتی صادرات را مختل کردهاند؛ حلقههایی که بدون آنها، حتی ظرفیتهای ساختهشده نیز در بهترین حالت در مخازن انباشته میمانند و راهی به بازار نمییابند.
معاون نخستوزیر روسیه اعلام کرده است که این کشور رسیدن به تولید سالانه ۱۰۰ میلیون تن LNG را «چند سال» عقب انداخته است و اثر تحریمهای غرب را دلیل مستقیم این تعویق دانسته است.
این تصمیم یک اصلاح کوچک در برنامهریزی نیست، چون روسیه برنامه داشت سهم خود را از بازار جهانی LNG که حدود ۸ درصد بازار است، به حدود ۲۰ درصد در بازه ۲۰۳۰ تا ۲۰۳۵ برساند.
روسیه در سال ۲۰۲۴ تولید LNG خود را ۵.۴ درصد افزایش داده و به ۳۴.۷ میلیون تن رسانده است؛ رقمی که اندکی پایینتر از انتظار گزارش شده است. همزمان دولت روسیه در نسخههای بهروزشده برنامههای انرژی، بهجای تکرار مسیر سریع قبلی، اکنون برای ۲۰۳۰ بازه ۹۰ تا ۱۰۵ میلیون تن و برای ۲۰۳۶ تا حدود ۱۳۰ میلیون تن را مطرح میکند؛ یعنی هدفگذاری بلندپروازانه حفظ شده، اما مسیر رسیدن به آن کندتر شده است.
تحریمها بهجای آنکه صرفاً «فروش» را سخت کنند، بیشتر «امکان حمل و تحویل» را مختل کردهاند. در LNG، این اختلال یعنی کمبود کشتیهای تخصصی، محدودیت در خدمات و زنجیره تأمین پروژه و دشواری در عملیاتیسازی صادرات.
نماد اثر تحریمها، پروژه Arctic LNG 2 است؛ پروژهای که حتی خط اول آن در مقطعی عملیات را متوقف کرده است، چون کشتی کافی برای حمل LNG در دسترس نبوده و مخازن ذخیره پر شده بوده است.
این پروژه قرار بود در سه خط تولید، مجموعاً ۱۹.۸ میلیون تن در سال LNG تولید کند و برای حمل نیز ساخت ۱۵ کشتی Arc7 یخشکن در کشتیسازی «زوزدا» برنامهریزی شده بود.
این همان نقطهای است که پیام خبر را محکم میکند؛ وقتی کشتی نباشد، صادرات نیست؛ وقتی صادرات نباشد، ظرفیت تولید به درآمد پایدار تبدیل نمیشود.
روسیه اولین نفتکش LNG یخشکن ساخت داخل را تحویل گرفته است و شرکت کشتیرانی اصلی این کشور گفته است قصد دارد دو کشتی LNG دیگر را هم در ۲۰۲۶ به ناوگان اضافه کند.
اما همین خبر، معنای دومی هم دارد. اگر تحریمها دسترسی روسیه به کشتیهای جدید را سخت کردهاند، راهحل بومیسازی «زمانبر» است و در بازار LNG، زمان هم ارز با قرارداد، سهم بازار و درآمد است.

در کنار گلوگاه کشتی و پروژه، روسیه با تنگتر شدن افق دسترسی به اروپا هم روبهرو است. اتحادیه اروپا توافق کرده است واردات LNG روسیه را تا پایان ۲۰۲۶ متوقف کند و واردات گاز خط لوله را تا پایان سپتامبر ۲۰۲۷ پایان دهد. این یعنی حتی اگر روسیه بخشی از گلوگاههای فنی را مدیریت کند، بخشی از بازار سنتیِ نزدیک و پردرآمد اروپا برایش محدودتر میشود و وزن آسیا در سبد فروش مسکو سنگینتر میماند.
نمونههایی از بارگیری LNG از پایانههای تحت تحریم هم گزارش شده است، اما همین مدل نشان میدهد وقتی صادرات به مسیرهای خاص و محدود وابسته شود، پایداری بلندمدت و امکان بستن قراردادهای مطمئن سختتر میشود.
در بازاری که عرضهکنندگان بزرگ دیگر هم در حال افزایش ظرفیت هستند، هر تأخیر روسیه فقط عقبماندن از برنامه نیست و میتواند به معنی از دست رفتن پنجرههای قراردادی و سختتر شدن فروش بلندمدت باشد.
وقتی یک عرضهکننده بزرگ با محدودیت تحویل و حمل روبهرو شود و همزمان اروپا مسیر واردات را ببندد، بازار به سمت جایگزینها میرود؛ یعنی کشورهایی که زنجیره کامل LNG دارند، در قراردادهای جدید دست بالا را پیدا میکنند.
برای ایران، فرصت مستقیم LNG همچنان محدود است، اما فرصت منطقهای میتواند در قالب گاز خط لوله، سوآپ، و تنظیم قراردادهای مرزی پایدار معنا پیدا کند؛ بهویژه اگر بازارهای پیرامونی در زمستان به امنیت عرضه حساستر شوند و مسیرهای کوتاهتر و کمریسکتر ارزش پیدا کنند.
در مجموع تعویق هدف ۱۰۰ میلیون تنی LNG روسیه یک پیام روشن دارد و آن این است که تحریمها وقتی به «کشتی و فناوری» میرسند، صادرات را از درون قفل میکنند. روسیه با داخلیسازی بخشی از ناوگان و بازنویسی برنامههای تولید، میخواهد مسیر را باز نگه دارد، اما همزمان با محدودتر شدن افق اروپا و تشدید رقابت جهانی، هر سال تأخیر میتواند به قیمت سهم بازار و قدرت چانهزنی تمام شود.





