چرا قزاقستان برای همه قدرتهای بزرگ مهم شده است؟/ اهمیت روابط تهران و آستانه در حوزه کریدوری

روساس جمهوری روسیه و قزاقستان بیانیهای را امضا کردند که روابط دوجانبه را به سطح مشارکت راهبردی جامع و اتحاد ارتقا میدهد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، مرکز تحقیقاتی توران در مقالهای به بررسی سیاست خارجی قزاقستان در نظم جدید جهانی پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
قزاقستان بهطور فعال در حال پیگیری رویکردی چندبرداری در سیاست خارجی است و تاکنون توانسته تعادلی محتاطانه در روابط بینالمللی خود حفظ کند. سفر اخیر قاسمژومارت توکایف رئیسجمهور قزاقستان به مسکو گواهی روشن بر این راهبرد است.
در ۱۲ نوامبر، قاسمژومارت توکایف، رئیسجمهور قزاقستان، سفر رسمی دو روزهای به روسیه را به پایان رساند؛ سفری که او آن را «شاید مهمترین رویداد امسال» توصیف کرد. این اظهارنظر بر اهمیت راهبردی مداومی تأکید داشت که آستانه برای روابط خود با مسکو قائل است.
در جریان این سفر، دو طرف بیانیهای را امضا کردند که روابط دوجانبه را به سطح مشارکت راهبردی جامع و اتحاد ارتقا میدهد. این چارچوب جدید قابل توجه است، زیرا روسیه چنین روابط راهبردیای را تنها با شمار محدودی از کشورها ــ از جمله چین، هند، ایران و بلاروس ــ برقرار کرده و اکنون قزاقستان نیز رسماً به این جمع گزیده پیوسته است. این بیانیه، دو کشور را به تعمیق همکاری در تمامی بخشها و همچنین ارائه حمایت متقابل در مجامع بینالمللی متعهد میکند.
قزاقستان در حال پیگیری سیاست خارجی چندبرداری با هدف ایجاد توازن در روابط با قدرتهای بزرگ و در عین حال حفاظت از منافع راهبردی خود است.
این رویکرد به آستانه امکان میدهد ضمن گسترش همکاریهای اقتصادی و دیپلماتیک با چین، ایالات متحده و اروپا، روابط محترمانهای با روسیه حفظ کند و بدین ترتیب از وابستگی بیش از حد به یک کشور واحد پرهیز نماید.
این راهبرد، زیربنای جاهطلبی قزاقستان برای ایفای نقش بهعنوان یک قدرت میانی و یک مرکز کلیدی ترانزیتی است؛ پلی ژئوپلیتیکی که مراکز عمده اقتصادی را در سراسر اوراسیا به یکدیگر پیوند میدهد.
این تحول، نشاندهنده تکامل مهمی نسبت به روابط دوجانبه پیشین است؛ زمانی که قزاقستان و روسیه بر اسناد کلیدیای، چون پیمان دوستی، همکاری و کمک متقابل سال ۱۹۹۲؛ اعلامیه دوستی و اتحاد ابدی با رویکرد به قرن بیستویکم در سال ۱۹۹۸؛ و پیمان حسن همجواری و اتحاد در قرن بیستویکم در سال ۲۰۱۳ تکیه داشتند. در حالی که اسناد پیشین بیشتر بر همکاری کلی میان دو کشور تأکید داشتند، توافق جدید بر ماهیت راهبردی روابط دوجانبه برجستهتر تمرکز دارد.
افزون بر این، سفر نوامبر به امضای ۱۳ سند دیگر انجامید که حوزههایی، چون همکاری در حملونقل ترانزیتی، از جمله آزمایشهای پروازی سامانههای موشکی فضایی سایوز-۵ و بایترک، افتتاح کنسولگری عمومی روسیه در شهر بندری آکتائو در غرب کشور، و همکاری در زمینه استفادههای صلحآمیز از انرژی هستهای را در بر میگیرد.
نکته اخیر برای مسکو و آستانه، از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا مسیر را برای ساخت آینده یک نیروگاه هستهای توسط شرکت دولتی هستهای روسیه، روساتم، هموار میکند. این امر در پی تصمیم ماه ژوئن صورت میگیرد که طی آن آستانه حق ساخت نخستین نیروگاه هستهای قزاقستان از دهه ۱۹۹۰ تاکنون را به روساتم اعطا کرد.
علاوه بر این، این سفر بر نفوذ پایدار روسیه بر قزاقستان تأکید داشت. مسکو همچنان دومین شریک تجاری بزرگ قزاقستان به شمار میرود. تا پایان سال ۲۰۲۴، حجم تجارت دوجانبه به حدود ۳۰ میلیارد دلار نزدیک شده است.
بر اساس دادههای بانک ملی قزاقستان، در سال ۲۰۲۴ سرمایهگذاری مستقیم خارجی روسیه در قزاقستان حدود ۴ میلیارد دلار بوده که نزدیک به یکچهارم کل ورودیهای سرمایهگذاری به این کشور را تشکیل میدهد. در حال حاضر حدود ۲۰ هزار شرکت با مشارکت روسیه در قزاقستان فعالیت میکنند و ۱۷۵ پروژه بزرگ مشترک نیز در دست اجراست.
زمینه ژئوپلیتیکی گستردهتر
تعمیق همکاریهای روسیه و قزاقستان همچنین بازتابدهنده چشمانداز ژئوپلیتیکی گستردهتری است. در سطح جهانی، همسویی راهبردی دو کشور از طریق مشارکت مشترک آنها در سازمانهای چندجانبهای، چون اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای، کشورهای مستقل مشترکالمنافع و سازمان پیمان امنیت جمعی تقویت میشود.
افزون بر این، روسیه و قزاقستان در محدود کردن حضور نظامی کشورهای غیرساحلی دریای خزر در این دریا اتفاق نظر دارند؛ موضعی که بیانگر دیدگاه امنیتی مشترک آنهاست.
سفر توکایف به روسیه از نظر زمانبندی نیز قابل توجه است. این سفر اندکی پس از سفر اوایل نوامبر رهبر قزاقستان به ایالات متحده انجام شد؛ جایی که او به همراه دیگر رهبران آسیای مرکزی در چارچوب سازوکار C۵+۱ با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، دیدار کرد.
در واشنگتن، آستانه چندین توافقنامه سرمایهگذاری امضا کرد و قصد خود را برای پیوستن به «توافقنامههای ابراهیم» اعلام نمود؛ ابتکاری آمریکایی با هدف تسهیل روند عادیسازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی و همچنین جهان گستردهتر اسلامی.
سفر توکایف به مسکو بهویژه برای روسیه اهمیت دارد؛ کشوری که از زمان جنگ اوکراین در اوایل سال ۲۰۲۲، نفوذش در آسیای مرکزی بهطور فزایندهای به چالش کشیده شده است.
قزاقستان کشوری کلیدی برای نمایش قدرت منطقهای مسکو به شمار میرود، اما همزمان شمار فزایندهای از قدرتهای خارجی در پی پر کردن خلأ ژئوپلیتیکی ناشی از تمرکز روسیه بر اوکراین بودهاند.
چین، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و تا حدی ترکیه، همگی بهطور فعال در حال گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود در آسیای مرکزی هستند و قزاقستان در کانون راهبردهای آنها قرار دارد.
در واقع، چین از نظر حضور اقتصادی در قزاقستان از روسیه پیشی گرفته است. واشنگتن نیز به دنبال ایفای نقشی پررنگتر در توسعه بخش مواد معدنی حیاتی و استخراج عناصر نادر قزاقستان است تا وابستگی خود به صادرات عناصر نادر چین را کاهش دهد.
از این رو، سفر توکایف بهعنوان گواهی بر این تلقی میشود که مسکو همچنان اهرمهای سیاسی و اقتصادی قدرتمندی در منطقه در اختیار دارد. هرچند روسیه ممکن است از نظر ظرفیت اقتصادی از چین عقبتر باشد و ایالات متحده در برخی حوزهها، مانند استخراج عناصر نادر یا اکتشاف ذخایر نفت و گاز، جذابتر به نظر برسد، اما مسکو همچنان از مزیت نزدیکی جغرافیایی و دههها همکاری بهرهمند است.
نخبگان سیاسی روسیه و قزاقستان نیز از دهه ۱۹۹۰ روابط نزدیکی را حفظ کردهاند و با وجود تغییرات رهبری در هر دو کشور، این تداوم همچنان یکی از ستونهای اصلی روابط دوجانبه آنها به شمار میرود.
نمونهای کامل از چندبرداری
در کانون راهبرد چندبرداری قزاقستان، نقش این کشور در کریدورهای رقیب حملونقل قرار دارد. کریدور حملونقل بینالمللی شمال–جنوب (INSTC) با حمایت روسیه — بهویژه شاخه شرقی آن — از قلمرو قزاقستان عبور میکند. این مسیر نهتنها دسترسی روسیه به آسیای مرکزی و افغانستان را فراهم میسازد، بلکه ارتباط با بازارهای جنوب آسیا را نیز ممکن میکند.
همزمان، قزاقستان نقشی محوری در شبکه شرق–غرب چین–اروپا ایفا میکند که اغلب از آن با عنوان «کریدور میانی» یاد میشود. آستانه بهطور فعال در گسترش این کریدور سرمایهگذاری کرده و برای این منظور روابط خود را با گرجستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه بهبود بخشیده است.
برای قزاقستان، کریدور میانی ابزاری برای تعمیق پیوند با بازارهای جهانی و در عین حال تسهیل جریانهای تجاری چین–اتحادیه اروپا است که روسیه را دور میزنند.
پیگیری سیاست خارجی چندبرداری همچنین ریشه در وسعت، منابع و موقعیت ژئوپلیتیکی قزاقستان دارد. زمانی که روابط مسکو و آستانه بهدلیل جنگ اوکراین و انتظار حمایت قزاقستان بهعنوان یک متحد از روسیه با تنشهایی روبهرو شد، قزاقستان به تقویت روابط با چین و غرب روی آورد و عملاً موضعی بیطرفانه در قبال این مناقشه اعلام کرد.
توکایف بهطور علنی «جمهوریهای خلق دونتسک و لوهانسک» — سرزمینهای اوکراینی الحاقشده به روسیه — را موجودیتهایی شبهدولتی خواند و هرگونه بهرسمیتشناسی آنها را رد کرد.
دلایل این موضع از ملاحظات عملگرایانه تا نگرانی واقعی از احتمال گرایشهای جداییطلبانه در شمال قزاقستان، که عمدتاً محل سکونت روستبارهاست، متغیر است. این عوامل قزاقستان را بر آن داشت تا روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود با اوکراین را گسترش دهد و بدینسان نوعی موازنه سنجیده میان کییف و مسکو را به نمایش بگذارد.
چندبرداری همچنان ویژگی تعیینکننده هویت بینالمللی قزاقستان و ابزار اصلی آن برای حفظ حاکمیت در برابر تشدید رقابتهای ژئوپلیتیکی در سراسر اوراسیاست.
اما ایده چندبرداری همچنین بهطور تنگاتنگ با جاهطلبی قزاقستان برای جایگاهیابی بهعنوان یک قدرت میانی مرتبط است — بازیگری که احترام دیگران را برمیانگیزد و قادر است بر رفتار قدرتهای بزرگتر اثر بگذارد.
از این رو، آستانه در پی پیوستن به جمع قدرتهای میانی دیگری، چون ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگران است.




