روایت بیسیم، VHF و UHF در جهانی که هنوز به ارتباط زنده محتاج است

به گزارش تابناک؛اولین تماس بیسیمی که انسان برقرار کرد، بیشتر شبیه معجزه بود تا فناوری. صدایی که بدون سیم، بدون کابل و بدون مسیر فیزیکی، از نقطهای به نقطه دیگر میرسید. امروز بعد از گذشت بیش از یک قرن، شکل و شمایل بیسیم تغییر کرده، دیجیتال شده، رمزگذاری شده و هوشمندتر از همیشه است، اما ماهیتش همان است؛ ارتباطی زنده، مستقیم و مستقل.
بیسیم نه رقیب تلفن همراه است و نه جایگزین اینترنت. کارکردش در جایی تعریف میشود که سایر ابزارها کم میآورند. جایی که پوشش شبکه از بین میرود، زیرساخت فرو میریزد یا زمان برای اتصال صبر نمیکند. همین ویژگی باعث شده بیسیم هنوز ستون فقرات ارتباط در نیروهای نظامی، پلیس، اورژانس، آتشنشانی، پروژههای صنعتی، معادن، حملونقل ریلی و هوایی باقی بماند.
تمام این جهان ارتباطی روی دوش امواج رادیویی ایستاده؛ موجهایی که دیده نمیشوند اما رفتارشان کاملاً قابل پیشبینی است. شناخت این رفتار، کلید فهم تفاوت میان باندهای فرکانسی مختلف است. دو نام بیشتر از همه شنیده میشود: VHF و UHF.

VHF محدودهای از فرکانس را پوشش میدهد که طول موجهای بلندتری دارد. این بلندی موج یک مزیت بزرگ ایجاد میکند؛ حرکت راحتتر در فضای باز. وقتی مانع کم است و فاصله زیاد، این امواج مسیر خودشان را پیدا میکنند. به همین دلیل است که ارتباطات دریایی، هوانوردی غیرنظامی، بیسیمهای جادهای و حتی برخی شبکههای مرزی هنوز به VHF متکیاند.
در ایران هم، سالهاست بسیاری از ارتباطات جادهای، راهداری و بخشهایی از شبکههای قدیمی امدادی روی همین باند شکل گرفتهاند. برد مناسب، پایداری در مسافتهای طولانی و نیاز کمتر به ایستگاههای تقویتی، VHF را برای مناطق باز به انتخابی منطقی تبدیل کرده است.
اما شهر جای دیگری است. ساختمانها، دیوارها، سازههای فلزی و حجم بالای نویز الکترومغناطیسی، همان نقطهای است که موج بلند به مشکل میخورد. اینجا UHF وارد صحنه میشود. موج کوتاهتر، انعطافپذیرتر و سازگارتر با محیطهای متراکم. در دل شهر، بیسیمهای UHF راحتتر نفس میکشند.
به همین دلیل است که شبکههای پلیس شهری، مترو، فرودگاهها، صنایع بزرگ و پروژههای ساختمانی سنگین، معمولاً روی UHF بنا میشوند. این باند بهتر از دیوار عبور میکند، در فضای بسته پایدارتر است و آنتنهای کوچکتری نیاز دارد. همین آنتنهای جمعوجور، امکان طراحی بیسیمهای دستی سبک و مقاوم را فراهم کردهاند.
انتخاب میان این دو باند، تصمیمی کاملاً عملیاتی است. هیچکدام ذاتاً برتر نیستند. محیط، مأموریت و نیاز ارتباطی مشخص میکند کدام موج باید به کار گرفته شود. گاهی حتی ترکیب هر دو، بهترین پاسخ است.

بیسیمهای نسل قدیم، اغلب آنالوگ بودند. صدا مستقیم روی موج سوار میشد و هر نویزی هم همراهش میآمد. خش، پارازیت و افت کیفیت بخشی از تجربه کاربر بود. با این حال، همین سادگی یک مزیت بزرگ داشت؛ خرابی کمتر، تعمیر آسانتر و وابستگی حداقلی به تنظیمات پیچیده.
اما دنیا متوقف نماند. با ورود فناوری دیجیتال، بیسیمها هم پوست انداختند. بیسیم دیجیتال فقط صدا منتقل نمیکند؛ داده را بستهبندی میکند، رمز میکند و تحویل میدهد. نتیجه، صدایی شفافتر، برد مؤثر بیشتر و امنیت بالاتر است.
در این میان، استانداردهایی مثل DMR، P25 و TETRA شکل گرفتند. هرکدام برای کاربردی خاص طراحی شدند. DMR بهدلیل هزینه منطقی و انعطاف بالا، در صنایع و سازمانهای متوسط محبوب شد. TETRA بیشتر در شبکههای بزرگ دولتی و امنیتی استفاده میشود. P25 هم در بسیاری از ساختارهای امدادی و نظامی غربی جایگاه ویژه دارد.
وقتی صحبت از برند میشود، بیسیم دنیای نامهای بزرگ است. موتورولا هنوز یکی از ستونهای این بازار است. سریهای MOTOTRBO در حوزه دیجیتال، سالهاست در شبکههای شهری و صنعتی استفاده میشوند. هایترا بهعنوان رقیب جدی چینی، با قیمت رقابتی و کیفیت قابلقبول، سهم بزرگی از بازار جهانی را گرفته است.
کنوود، نامی آشنا برای کسانی که با بیسیمهای کلاسیک بزرگ شدهاند، همچنان در حوزه دیجیتال فعال است و ترکیب کیفیت ساخت ژاپنی با فناوری روز را ارائه میدهد. ایکوم و یاسو هم بیشتر در حوزه آماتوری، دریایی و تخصصی خوش درخشیدهاند.
در سالهای اخیر، برندهایی مثل Sepura، Tait و Harris هم در پروژههای بزرگ ارتباطی دیده میشوند؛ بهویژه در شبکههای امن و مأموریتمحور. هرکدام فلسفه طراحی خاص خودشان را دارند، اما همه روی یک اصل مشترک ایستادهاند؛ ارتباط باید حتی در بدترین شرایط برقرار بماند.
بیسیمهای دیجیتال جدید، امکاناتی دارند که تا چند سال پیش تصورش سخت بود. ارسال پیام متنی، موقعیتیابی GPS، تماس گروهی، اولویتبندی کاربران و حتی مدیریت از راه دور. فرمانده یک عملیات میتواند بداند هر نیرو کجاست و چه کسی در حال صحبت است.
با این حال، پیچیدگی همیشه هم مزیت نیست. هرچه سیستم پیچیدهتر شود، نیاز به آموزش، نگهداری و مدیریت دقیقتر هم بیشتر میشود. به همین دلیل است که هنوز هم در بسیاری از مأموریتها، بیسیم آنالوگ ساده کنار نسخه دیجیتال نگه داشته میشود؛ برای روزی که همهچیز از کار افتاد.
موضوع امنیت، بخش جداییناپذیر این جهان است. شنود همیشه یک تهدید بوده. بیسیمهای دیجیتال با رمزگذاری، این خطر را تا حد زیادی کاهش دادهاند، اما هیچ سیستمی صددرصد نفوذناپذیر نیست. انتخاب توان خروجی، نوع آنتن و حتی محل استقرار کاربر، همه در امنیت ارتباط نقش دارند.
در ایران، ترکیبی از نسلها کنار هم استفاده میشود. از بیسیمهای آنالوگ قدیمی گرفته تا شبکههای دیجیتال شهری. تحریمها، محدودیتها و شرایط خاص باعث شده بازار بیسیم کشور مسیر متفاوتی را طی کند، اما نیاز عملیاتی همچنان پابرجاست.

در حوادث طبیعی، زلزلهها و بحرانها، اولین ابزار ارتباطی که دوباره فعال میشود، اغلب بیسیم است. نه نیاز به سیم دارد، نه وابسته به اپراتور. همین ویژگی باعث شده هنوز هم در انبار هر سازمانی، بیسیم جای ثابتی داشته باشد.
بیسیم یک ابزار قدیمی نیست؛ ابزاری آزموده است. تکنولوژیاش بهروز شده، اما فلسفهاش تغییر نکرده. ارتباط باید ساده، سریع و قابلاعتماد باشد. وقتی زمان تصمیمگیری کوتاه است، هیچکس حوصله منتظر ماندن برای اتصال ندارد.
VHF و UHF، آنالوگ و دیجیتال، برندهای قدیمی و نسلهای تازه؛ همه قطعات یک پازلاند. پازلی که اسمش ارتباط است. ارتباطی که اگر قطع شود، فقط صدا از بین نمیرود؛ هماهنگی، سرعت و گاهی جان انسانها به خطر میافتد.
بیسیم هنوز زنده است، چون هنوز به آن نیاز داریم. نه بهعنوان نوستالژی، بلکه بهعنوان ابزار بقا.





