
به گزارش تابناک؛ایلوشین ۷۶ حاصل نگاه مهندسی به جنگ است، نه نگاه تبلیغاتی به پرواز. اتحاد جماهیر شوروی زمانی به سراغ طراحی این پرنده رفت که به این جمعبندی رسید: بدون لجستیک هوایی پایدار، هیچ نیرویی دوام نمیآورد. نتیجه این تفکر، هواپیمایی شد که بیش از هر چیز «قابل اتکا» است؛ حتی اگر زیبا نباشد، حتی اگر پرمصرف باشد.
بدنه بزرگ، بالهای پهن و رمپ عقب، فقط ظاهر ماجرا نیستند. این ساختار برای حمل بارهایی طراحی شده که اغلب هواپیماها حتی اجازه نزدیکشدن به آن را ندارند. تانک، نفربر، سامانه موشکی، تجهیزات مهندسی سنگین یا صدها نیروی کاملاً مسلح؛ ایلوشین ۷۶ برای وزن جنگ ساخته شده است، نه وزن مسافر.
قلب تپنده این هواپیما، چهار موتور توربوفن قدرتمند از خانواده Soloviev D-30KP است؛ موتوری که شاید از نظر مصرف سوخت متعلق به نسل امروز نباشد، اما از نظر تحمل فشار، دما و شرایط سخت، همچنان قابل احترام است. هر موتور توان رانشی در حدود ۱۲ تُن ایجاد میکند و مجموع این چهار موتور، به ایلوشین اجازه میدهد با بار کامل از باندهای کوتاه و نیمهآماده برخیزد؛ ویژگیای که در جنگ، مزیت راهبردی محسوب میشود.
موتورهای D-30KP برای شرایطی طراحی شدهاند که فیلتر هوا، دمای محیط، ارتفاع و کیفیت سوخت ایدهآل نیست. این موتور میتواند در مناطق گرم، بیابانی و حتی سردسیر با حداقل پایداری عملکرد کند؛ همان چیزی که در عملیاتهای واقعی اهمیت دارد. سادگی نسبی طراحی، امکان تعمیر میدانی و دوام بالا، باعث شده این موتور دههها در خدمت باقی بماند.

اما ایلوشین ۷۶ فقط به موتور متکی نیست؛ آنچه این هواپیما را به یک سامانه کامل تبدیل میکند، اویونیک و سیستمهای پروازی آن است. در نسخههای اولیه، کابین خلبان کاملاً آنالوگ بود؛ عقربهها، نشانگرها و سیستمهایی که خلبان را مجبور میکرد هواپیما را «حس» کند، نه صرفاً مدیریت دیجیتال انجام دهد. همین موضوع باعث شد خلبانان این هواپیما، مهارت بالایی در کنترل دستی داشته باشند.
با گذشت زمان، نسخههای ارتقایافته ایلوشین ۷۶ به سامانههای ناوبری مدرنتری مجهز شدند. سیستمهای INS (ناوبری اینرسیایی)، گیرندههای ماهوارهای، رادار هواشناسی پیشرفته، سامانههای کمکناوبری VOR و ILS، و در برخی نسخهها نمایشگرهای چندمنظوره جایگزین بخشی از تجهیزات آنالوگ شدند. این ارتقاها بدون تغییر فلسفه اصلی انجام شد؛ افزایش دقت، بدون قربانیکردن سادگی.

رادار دماغه ایلوشین ۷۶ نهتنها برای ناوبری، بلکه برای پرواز در شرایط نامساعد جوی طراحی شده است. این هواپیما باید بتواند در طوفان، گردوغبار، بارش شدید و دید کم پرواز کند؛ چون جنگ منتظر هوای صاف نمیماند. سامانههای هشدار نزدیکشدن به زمین و سامانههای مدیریت پرواز، ایمنی پرواز را در ارتفاع پایین تضمین میکنند.
یکی از نقاط قوت کمتر گفتهشده ایلوشین ۷۶، سیستمهای هیدرولیک و الکتریکی آن است. این هواپیما با چند مدار مستقل طراحی شده تا در صورت آسیب یا ازکارافتادن بخشی از سامانه، همچنان قابل کنترل باقی بماند. این همان فلسفه بقاست؛ هواپیما باید حتی با زخم، به مأموریت ادامه دهد.
ارابه فرود ایلوشین ۷۶، یکی از پیچیدهترین و مقاومترین بخشهای آن است. توزیع وزن روی چند محور، به هواپیما اجازه میدهد روی باندهای خاکی، بتنی فرسوده یا حتی سطوح ناهموار بنشیند. این ویژگی، ایلوشین را به پرندهای مناسب برای مناطق عملیاتی تبدیل کرده؛ جایی که فرودگاه استاندارد وجود ندارد.

در کنار نقش لجستیکی، نسخههای مختلف ایلوشین ۷۶ کاربریهای متنوعی پیدا کردهاند. از نسخههای هشدار زودهنگام و فرماندهی هوابرد گرفته تا نمونههای آتشنشان و سوخترسان. این انعطافپذیری، نتیجه طراحی بدنهای است که از ابتدا ظرفیت رشد داشته است.
در ایران، ایلوشین ۷۶ فقط یک هواپیما نیست؛ بخشی از حافظه عملیاتی نیروی هوایی و پشتیبانی کشور است. در سالهایی که تحریم، دسترسی به ناوگان غربی را محدود کرد، این هواپیما بار مسئولیت سنگینی را به دوش کشید؛ از مأموریتهای نظامی گرفته تا امدادرسانی در بحرانهای طبیعی.
باید پذیرفت که ایلوشین ۷۶ از نظر مصرف سوخت و سطح نویز، با استانداردهای امروز فاصله دارد. اما در معادلات نظامی، اولویت با بقا، قابلیت اتکا و انجام مأموریت است. هواپیمایی که در شرایط سخت زمینگیر نشود، حتی اگر پرمصرف باشد، ارزش راهبردی دارد.
امروز با وجود ورود هواپیماهای مدرنتر مانند C-17 یا A400M، ایلوشین ۷۶ همچنان در بسیاری از ارتشها فعال است. دلیلش ساده است: این هواپیما ثابت کرده میتوان به آن اعتماد کرد. جنگ جای آزمون و خطا نیست.
ایلوشین ۷۶ پرندهای نیست که برای نمایش هوایی ساخته شده باشد. این هواپیما برای روزهایی ساخته شده که آسمان سنگین است، زمین ناآرام است و تصمیمها باید بدون تردید گرفته شوند. جایی که لجستیک، خودِ جنگ است.
ایلوشین ۷۶ هنوز پرواز میکند، چون هنوز به آن نیاز هست و هنوز جایگزین درستی برای او معرفی نشده .