
به گزارش تابناک؛ فالوده مطمئناً یکی از محبوبترین خوراکیهای ما ایرانیها به خصوص در گرمای تابستان است. اما این فالوده دوست داشتنی چه تاریخ و قدمتی دارد. در فرهنگ معین آمده است: «در گذشته فالوده به خوراکی گفته میشد که از پختن پودر بادام و شکر بهدست میآمده است و این حکایت از آن دارد که فالوده در زمانهایی از تاریخ با روش و موادی سراسر دگرگون تهیه میشده است. ولی فالوده به سبک کنونی پیشینهای به اندازه یک سده دارد.».
اما شاید این تعبیر خیلی هم کامل نباشد، چون همین فالوده هم صد سال پیش به شکل دیگری تهیه میشد که شرح آن را به نقل از کتاب «طهران قدیم» نوشته جعفر شهری در این جا میآوریم:
فالوده عبارت از نشاسته پختهای بود که در ظرفی استوانهای شکل، از مس یا آهن ریخته و با دستهای که از چوب تراشیده شده بود بر آن فشار میآوردند و نشاسته را از سوراخهای انتهای آن که مانند آبکش در آن منافذ تعبیه شده بود بر آن فشار میآوردند و نشاسته را در ظرف آب خنکی نیمه منجمد نموده از آن چیزی شبیه رشته فرنگی باریک به دست میآوردند.
این ماده اولیه فالوده بود که سپس آن را روی برفی که از یخ تراشیده بود میریختند و رویش را با شربت ساده یا شربت آلبالو و مانند آن زینت نموده بر آن اندکی گلاب افشانده در اختیار مشتری میگذاشتند. یخ این فالوده نیز به این صورت تهیه میشد که یخ بزرگ قالبی تمیزی را به روی لنگ یا پارچهای بر پشت جعبهای میگذاشتند.
سپس جعبه دیگری را رو به رویش میگذاشتند و اره منحنی مخصوصی که میتوانست از دو طرف هلال وار خم بشود و دو سرش دستههای چوبی و هر دو طرف اره اش دندانه ریزی داشت به دست میگرفتند و مقابل یخ بر روی چهارپایهای نشسته از بالا به پایین شروع به رندیدن آن میکردند و این برفی بود که فقط مخصوص فالوده تهیه میگردید و تهیه آن مهارت خاصی نیاز داشت که از عهده همه کس بر نمیآمد؛ و حالا چند ضرب المثل جالب فالودهای:
۱- با شاه هم پالوده نمیخورد. (کسی که خودپرستی دارد)
۲- بخت اگر وارون شود، پالوده دندان بشکند.
۳- انگار به پالوده خوردن میرود. (با این که خطر و مصیبتی درپیش دارد، آسودهخاطر است)
۴- خاک دیوارِ خویشتن لیسی، بِه ز پالودهٔ کسان انگشت
۵- پالوده اگر نگهدار بود، خودش را نگه میداشت. (آن که در امور خود موفق نیست نمیتواند راهنمای دیگری باشد)
۶- آن قدر آشِ داغ خورده است، که به پالوده هم فوت میکند!