
به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، طی سالهای گذشته نواهای اعتراض و آگاهیبخش از گوشه و کنار جامعه متفکرین درباره فضای مجازی، بهویژه شبکههای اجتماعی چون اینستاگرام شنیده میشد اما طبق تجربه تکراری تاریخ، گوشهای چندان شنوایی برای شنیدن ایننصیحتها یا اطلاعات وجود ندارد و اینستاگرام - با همه رذیلتهای اخلاقی که شایع میکند - تا مغز استخوان زندگی عده زیادی از مردم نفوذ کرده است؛ در حالیکه همه میدانند باعث از هم پاشیدن زندگیهای مختلف زناشویی و دوری خانوادههای ایرانی میشود.
بهقول حسین پناهی که در یکی از شعرهایش گفته بود گناه شیرین است، اینستاگرام هم مثل گناهی که همه به مضرات و آسیبهایش واقفاند، طوری شیرین و اعتیادآور طراحی شده که ظاهرا نمیشود ترکش کرد! امان از نفس اماره! در اینمیان خوش به حال افرادی که (بیتوجه به شماتت و عقبمانده تلقی شدن توسط دیگران) توبه کرده و اینستاگرام و اعتیاد به آن را کنار میگذارند و ایناتفاق هرچه زودتر برای فرد بیافتد، زودتر به مسیر سلامت اخلاق و نجات روح و روانش نزدیک میشود. چون انسانها، مهارت زیادی در توجیه خود برای انجام کار ناشایستی دارند که مزه شیرینش برای مدت کوتاهی راضیشان میکند؛ یکی میگوید از اینستا برای خرید اینترنتی استفاده میکنم، دیگری میگوید من فقط پستهای روانشناسی را مرور میکنم، یکی دیگر میگوید من دنبال هنر هستم، دیگری خود را علاقهمند به اخبار روز معرفی میکند و ... همه هم میدانند بهجز موضوعاتی که بهعنوان علاقهمندی معرفیشان میکنند، به زوایای موضوعی دیگر اینستا هم سرک میکشند. اما خب، نفس توجیهگر است و از طعم شیرینی هرچند کوتاه و گذرا باشد نمیگذرد!
یکی از صداهای اعتراض اجتماعی به اعتیاد به اینستاگرام که اخیرا منتشر شده، منبری از منبرهای شیخ اسماعیل رمضانی است که میگوید جوانان مذهبی و بهقول معروف بچههیاتیها اگر از صبح تا شب هم در اینستاگرام محتوای مذهبی و مداحی منتشر کنند، نتیجهای نخواهد داشت و آدم مذهبی با اینپستها و محتواها ساخته نخواهد شد.
بحث رمضانی، معطوف به ماجرای همیشگی فرم و محتواست. او میگوید صحبتش ارتباطی به محتوا ندارد و اشارهاش به فرم و ساختار اینستاگرام است. جالب است که در عالم سینما هم مسعود فراستی، همیشه تاکید زیادی روی فرم اثر دارد و میگوید جایگاه تعیینکنندهای در نقد اثر دارد.
اگر ما هم بخواهیم حرفهای تکراری دهههای گذشته خود را کنار صحبتهای جدید شیخ اسماعیل رمضانی بگذاریم، باید بگوییم دوستان عزیز، وقتی ساختار و چارچوبی توسط جریانهای یهودی طراحی و عملیاتی شده، نمیتوانید با آن، عقیده جبهه حق را که در طول تاریخ همیشه مقابل عقیده یهود و طاغوت بوده، تبلیغ کنید. چون ایناپلیکیشن و بستر، برای کار دیگری طراحی شده که هدفش از ابتدا، هیچ ارتباطی با خدا و دین و اعتقاد مومنانه نداشته و اتفاقا ۱۸۰ درصد با آنتفاوت دارد.
شیخ اسماعیل رمضانی در سخنرانی مورد اشاره میگوید گوشی تلفن همراه، ابزاری است که از یکنوع تفکر خاص متولد شده و بنا نیست در خدمت همه با هر نوع تفکر و تربیتی باشد. اینوسیله از یکذات کنترلگر درست شده و ضد تفکر است. یعنی طراحی شده تا جلوی تفکر انسان را بگیرد و ذاتش، بردهساز، روزمرهساز، بیحوصلهساز و بیحافظه و سطحیکننده آدمهاست. یکفکر آزاد، یکانسان متفکر و عمیق نمیتواند با آن کار کند. چون نسبت به آن موضع دارد.
اینسخنران خطاب به جوانهای مذهبی میگوید: بالا بروی، پایین بیایی، شب تا صبح در اینستاگرام از خدا و پیغمبر بگویی، ذات اینوسیله اجازه نمیدهد تو آدم خوبی شوی. به محتوا کار ندارم. اینفرم بر مبنای بیحوصلگی و بیحوصلهکردن تولید شده و تاکیدش بر این است که ۲ دقیقه بیشتر نشود. یعنی یکجوان را ۱۰ سال در فرمی قرار داده که حوصله نکند ۲ دقیقه بیشتر ببیند! دارد وصیتنامه شهدا را میخواند ها! اما حوصله ندارد.
رمضانی در ادامه بحث فرم و ساختار و تولید انسانهای بیحوصله، میگوید: فکر میکنید محدودیت کاراکتر در توییتر (ایکس امروز) همینطور به وجود آمده است؟ اینستاگرام، ضدحافظه است. شما ۱۰ تا کلیپ قبلتر را که دیدهای یادت نمیآید. برای عید غدیر در حال ضبط یککلیپ ۳ دقیقهای بودیم که فیلمبردار گفت «حاجآقا میتوانی کوتاهش کنی؟» گفتم کوتاه؟ چقدر؟ گفت «یکدقیقه!» گفتم یعنی مخاطب شما سهدقیقه حوصله ندارد؟ گفت «نه. اینروزها وایرالشدن کلیپ ۷ دقیقهای در اینستا معجزه به حساب میآید.» گفتم پس ولش کن! گفت یعنی چه؟ گفتم «اینطور مجبورم بهخاطر یکحدیث، ۱۰۰ تا تربیت غلط به جوانها بدهم. من به بیحوصلگی، به عجولبودن و بیحافظگی توی مخاطب احترام میگذارم و سلسلهای بحث نمیکنم. اما دارم بهخاطر تو از ۱۰۰ تا چیز میگذرم تا یکحدیث بگویم.
یکی از اشارات رمضانی در صحبتهایش، بردهسازی و هماننگاه استعماری یهود بینالملل و جریانی است که طی دههها و سدههای گذشته مشغول چپاول مردم دنیا در موضوعات هویتی، فرهنگی و اقتصادی بوده و از طرف دیگر سرشان را با انوع و اقسام رسانه گرم کرده است. رمضانی با اشاره به اینستاگرام میگوید؛ اینابزار از اول بردهساز است. اسلام میگوید بنایت بر نمایش و تظاهر نباشد! اینستاگرام ذاتش نمایش است. طرف میخواهد به فقیر کمک کند، میایستد تا دوربین فیلم بگیرد. من میخواهم بروم وسط (هیات) سینه بزنم، میگویند حاجآقا جایی وایسا بتوانیم تصویرت را بگیریم! این که شد نمایش! اینستاگرام ذاتش بر نمایش است. در حالیکه اسلام میگوید کاری کن قضاوت مردم نسبت به تو کمتر و در سطح پایینتر باشد. اما اینستاگرام میگوید هرچه در زندگیات شد بیا بگو! اگر زنت را طلاق دادی، بگو! به همیندلیل بچهمذهبی را میبینی که در اینستاگرام پست منتشر میکند که «با زنم قهر کردم و طلاقش دادم!» این را که به تو یاد داده؟ میگوید اینستاگرام! وقتی هم میگوییم اینستا برود، میگوید اگر برود که چیزی نداریم! ناز شست بچههای طراح.
بحث فلسفی و معرفتی رمضانی این است که یکسیستم تولیدشده از یکتغییر انفسی، نمیتواند در خدمت تغییر انفسی دیگری قرار بگیرد. بنابراین خودش را تحمیل میکند. یکچیز به تو میدهد و ۱۰۰ تا چیز دیگرت را خراب میکند. به همیندلیل و به وجود اینستاگرام و ساختارهای مشابهش است که جوان امروز دیگر کتاب نمیخواند.