میلی صفحه خبر لوگو بالا
شاتل صفحه خبر لوگو بالا
میلی صفحه خبر موبایل

ماجرای بازداشت امیرعباس هویدا توسط محمدرضا شاه

گروهی از مشاوران محمدرضا شاه که عقیده داشتند دستگیری و محاکمه هویدا می تواند خشم مردم را فرو نشاند در جلسه ای با حضور محمدرضا و فرح تصمیم گرفتند هویدا را بازداشت کنند. شاه موافقت کرد. حتی مشاجره ای میان او و فرح در مورد اینکه چه کسی این موضوع را به هویدا اطلاع دهد درگرفت.
کد خبر: ۱۳۴۰۸۰۰
| |
478 بازدید
ماجرای بازداشت امیرعباس هویدا توسط محمدرضا شاه

به گزارش تابناک به نقل از فرارو، یکی از حوادث قابل توجه و عبرت آموز آبان ماه در تاریخ معاصر ایران، بازداشت امیرعباس هویدا نخست وزیر پیشین، در بحبوحه انقلاب و در دولت نظامی ارتشبد ازهاری بود. هویدا که حدود ۱۳ سال از مهمترین سال های سلطنت شاه را به عنوان نخست وزیر خدمت کرده بود، نماد حکومت پهلوی دوم محسوب می شد و بازداشت او معنایی ژرف داشت.

۱۶ آبان ۱۳۵۷

عبدالمجید مجیدی رئیس اسبق سازمان برنامه و بودجه ماجرای بازداشت هویدا را چنین به یاد آورده است: «یک روز در آبان ماه ۱۳۵۷ من منزل رفتم. من آن موقع دبیرکل بنیاد فرح بودم. جلسه ای گذاشته بودم برای روز یکشنبه که هیأت امنای بنیاد جمع بشوند و یک مقدار مسائلی بود که [لازم بود] راجع به آنها تصمیم گیری شود. چون هویدا هم جزء هیأت امنای بنیاد فرح بود، به او گفته بودند که روز یکشنبه در جلسه از ساعت ده منتظرشان هستیم. آن روز [۱۶آبان] اگر اشتباه نکنم چهارشنبه بود. ساعت شش بعدازظهر تلفن زنگ زد. هویدا گفت: «من خواستم بگویم به آن جلسه ای که روز یکشنبه برای هیأت امنای بنیاد فرح گذاشتی، من نمی توانم بیایم. شما جلسه را بدون من تشکیل بدهید و برای یک مدت هم نمی توانم بیایم.» گفتم: «چرا؟ چطور؟ مگر خبری است؟... (با اشاره به شایعه بازداشت هویدا که از چند روز پیش منتشر شده بود) مگر آن داستان بازداشت دارد عملی می شود؟» گفت:«بله!» گفتم: «کِی؟» گفت: «همین امشب!»» («خاطرات عبدالمجید مجیدی» طرح تاریخ شفاهی ایران)

صعود

هویدا سرنوشتی عجیب داشت. او فرزند حبیب الله خان عین الملک بود و به واسطه مأموریت های پدرش در دمشق، بیروت و عربستان، تقریباً تمام دوران کودکی و جوانی را در خارج از ایران گذراند. او پس از به پایان رساندن تحصیلات متوسطه در مدرسه فرانسوی بیروت و تسلط یافتن به زبان های فرانسوی و عربی برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و در دانشگاه آزاد بروکسل به تحصیل پرداخت.

هویدا در سال ۱۳۲۱ با مدرک لیسانس علوم سیاسی به ایران بازگشت و به خدمت وزارت خارجه وارد شد. او مدتی به عنوان دیپلمات در فرانسه و آلمان بود. چندی نیز در دفتر وزارت خارجه در تهران کار کرد. در این مدت با حسنعلی منصور، پسر منصورالملک، دوستی صمیمانه ای به هم زد. این دوستی بعدها در سرنوشتش نقش تعیین کننده ای ایفا کرد.

هویدا همزمان با اوج گرفتن نهضت ملی شدن نفت ایران شغلی در کمیسیون پناهندگان سازمان ملل به دست آورد و به ژنو رفت. او چند سال بعد به دعوت رجبعلی منصور که سفیر ایران در آنکارا شده بود به وزارت خارجه بازگشت و پس از آن توسط عبدالله انتظام رئیس شرکت ملی نفت ایران به شرکت نفت انتقال یافت.

هویدا در شرکت نفت به سرعت پیشرفت کرد و به عضویت هیأت مدیره درآمد. او همچنین مجله ای روشنفکرانه به نام «کاوش» منتشر کرد. این مجله علاوه بر اینکه ابزاری برای طرح اندیشه های او و همفکرانش فراهم می کرد، باعث می شد روابط نزدیکش با گروهی از روشنفکران ایران تقویت شود. هویدا و منصور در سال های آخر دهه سی و اوایل دهه چهل گروهی از تحصیل کردگان همفکر خود را در جمعی به نام «کانون مترقی» گرد آوردند که بعداً مبنای تشکیل حزب «ایران نوین» شد.

در اواخر سال ۱۳۴۲ منصور با حمایت آمریکایی ها و موافقت شاه برای تشکیل دولت جدید در نظر گرفته شد و سرانجام در اواسط اسفند فرمان نخست وزیری را دریافت کرد. هویدا به عنوان وزیر دارایی، عضو کابینه منصور شد اما وقتی ۱۱ ماه بعد منصور هدف گلوله های جوانی از اعضای هیأت های مؤتلفه اسلامی قرار گرفت و کشته شد، به گونه ای غیرمنتظره به نخست وزیری رسید.

سقوط

دکتر علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد وقت در مورد انتخاب هویدا به نخست وزیری پس از مرگ منصور گفته است: «شاه به هیچ وجه به مسئله ارشدیت (در میان وزرا) توجهی نکرد و بسیار تصمیم صحیحی گرفت... از نقطه نظر شاه باید کسی را می آورد که از وزیران دیگر به منصور نزدیک تر بود...»

نخست وزیری هویدا را ابتدا کسی جدی نگرفت. همه عقیده داشتند که او موقتاً و تا زمانی که محمد رضا شاه مهره اصلی را پیدا کند مأمور تشکیل دولت شده است، اما صدارت او نزدیک ۱۳ سال طول کشید. او به عنوان کسی که طولانی ترین دوره خدمت را میان نخست وزیران دوران سلطنت مشروطه ایران داشت، به نماد حکومت شاه بدل شد و به گمان بسیاری از صاحبنظران جان خود را بر سر همین موضوع گذاشت.

هویدا در سال ۱۳۵۶ و هنگامی که نخستین نشانه های بی ثباتی رژیم آشکار می شد جای خود را به جمشید آموزگار داد و به وزارت دربار رفت. او مدتی بعد و با بالا گرفتن آتش انقلاب از وزارت دربار نیز کنار رفت و مدتی خانه نشین شد. سرانجام همزمان با تشکیل دولت نظامی ازهاری، گروهی از مشاوران محمدرضا شاه که عقیده داشتند دستگیری و محاکمه هویدا می تواند خشم مردم را فرو نشاند در جلسه ای با حضور شاه و ملکه تصمیم گرفتند هویدا را بازداشت کنند. شاه موافقت کرد. حتی مشاجره ای میان او و ملکه فرح در مورد اینکه چه کسی این موضوع را به هویدا اطلاع دهد درگرفت. سرانجام شاه ناچار شد شخصاً این وظیفه را به عهده بگیرد. او تلفنی به هویدا گفت برای امنیت خودش تحت نظر قرار می گیرد، اما بازداشت هویدا به حفظ امنیت او منجر نشد.

انقلاب پیروز شد و سرنوشت هویدا به عنوان سرشناس ترین زندانی انقلاب در دستان آیت الله خلخالی قرار گرفت. او در دو جلسه هویدا را محاکمه و به عنوان مفسدفی الارض به اعدام محکوم کرد. حکم اعدام دقایقی پس از پایان دادگاه در حیاط زندان قصر اجرا شد.

میلی صفحه خبر موبایل
اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
از میان 5 بانک و موسسه مالی ناتراز کدامیک عملکرد بدتری دارند؟
مرجع جواهرات
الی گشت