
علیرضا محرمی - غم انگیز است و تلخ؛ در غم از دست رفتن صابر چند روزی مینویسیم و شاید ذهنها خیلی زودتر از آن چیزی که فکرش را کنیم، این والیبالیست اعجابانگیز را فراموش کند.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، سرویسهای کشنده و آبشارهای بینظیر روی تور صابر کاظمی، در سالهای شکوفایی او حسابی همه را به وجد آورده بود. پسری با صورت سرد که گرمابخش میدان بود، اما صبرش زود تمام شد. درست مثل روزهایی که احتمالاً با دلایل شخصی در اردوی تیم ملی حاضر نشد تا فدراسیون سال ۱۴۰۳ با حکمی سنگین او را دو سال از حضور در میدانهای ملی و باشگاهی داخلی و خارجی محروم کند؛ هرچند حکم او تقلیل پیدا کرد به دو میلیارد هزینه برای زیرساختهای والیبال در مناطق محروم استان گلستان، اما انگار مشکل کاظمی در اصل حل نشد تا او که در ۱۹ سالگی لژیونر شدن را تجربه کرده بود، بار دیگر علیرغم میل باطنیاش، ایران را ترک کند.
صابر کاظمی رفت؛ این بار برای همیشه، نه فقط از ایران که چشم به دنیا بست. جوان رعنایی که در ۱۹ سالگی به افتخارات زیادی به صورت انفرادی و تیمی رسید، در ۲۶ سالگی برای همیشه از این دنیا پرکشید. بازیکنی که در ۲۱ سالگی که با تیم ملی والیبال ایران قهرمانی بازیهای آسیایی، قهرمانی جام ملتهای آسیا و عنوان ارزشمندترین بازیکن این مسابقات را کسب کرد و در همان سال، به عنوان برترین مهاجم غیر اروپایی و برترین سرویسزن آسیایی لیگ ملتها نیز انتخاب شد، اما هرچه او برای والیبال ایران یار بود، دنیا با او یار نبود.
صابر کاظمی در قطر دچار ایست تنفسی، سپس ایست قلبی و در نهایت عارضه مغزی شد؛ اما جوان رعنای والیبال ایران چندان صبور نبود که به حیاتش ادامه دهد؛ که دوباره درخشش او در لیگ برتر والیبال ایران را مشاهده کنیم، چون با معاینات نهایی پزشکان در قطر، مشخص شده بود که او دچار مرگ مغزی شده است. ناامیدی از همان ساعتهای ابتدایی مشخص شد، اما انگار خانواده باور نداشتند. به قطر رفتند تا از نزدیک شرایط صابر را ببینند، بازهم قبول نکردند دستگاهها از او جدا شود و او را با هزار زحمت به ایران انتقال دادند تا شاید در خاک وطن، رفتن صابر را باور کنند و راضی شوند به قطع کردن دستگاههایی که شاید نفسهای صابر را شمارش میکرد، اما دیگر قرار نبود به او حیات ببخشد.
والیبال ایران همان روز ۲۵ مهرماه یکی از بهترینهای خودش را از دست داد؛ همان روز نحسی که صابر در استخر خانهاش در قطر دچار تشنج، ایست تنفسی و ایست قلبی شد و به مرگ مغزی رسید. در نخستین دقایق بامداد ۲۶ مهرماه تابناک در خبری با تیتر «والیبال ایران در شوک؛ صابر کاظمی به کما رفت» اطلاعرسانی اولیهای درباره آنچه به او گذشته ارائه داد. خبرهای تکمیلی پشت سر هم آمد و مشخص شده بود که صابر دیگر صبری برای ماندن در این دنیا ندارد؛ بیزار از طرد شدن و بیزار از تبعید شدن، او قصد سفر داشت و بلندترین پرش خود را به سمت آسمان برداشت و برخلاف همیشه دیگر فرودی نداشت.

صابر کاظمی دیگر صبرش برای ماندن در این دنیا به پایان رسید؛ هرچه تلاش کردند با دستگاه، تصویر و قلم، به زنده ماندن او امید بدهند، بی فایده بود. حتی پزشکان ایرانی هم خبر مرگ مغزی غیر بازگشت صابر را ۷ آبانماه تأیید کردند و به نوعی همان روز مشخص شد که دیگر امیدی به بازگشت نیست؛ اما انگار امید دادن تنها راه چاره برای تسکین به خانوادهای بود که چشم دوخته بود به دستگاههایی که کاری از دستشان بر نمیآمد.
در نهایت ۱۴ آبانماه اعلام شد که نفسهای به شماره افتاده صابر کاظمی که با دستگاه دم و بازدمی داشت، عدد صفر را نشان داده است؛ خبری که پایان صبر صابر بود برای ادامه دادن، خشک شدن آبشار والیبال ایران با بلندترین پرش به بلندای آسمان؛ و در نهایت والیبال ایران یکی از اعجابانگیزترین نفراتش را برای همیشه از دست داد.