در حالیکه مصوبه «حق پخش تلویزیونی فوتبال» پس از سالها بالاخره در مجلس به تصویب رسیده، اظهارات تازه علی نیکزاد، نایبرئیس مجلس، نشان میدهد مسیر اجرای آن باز هم قرار نیست فوتبال را از وابستگی به صداوسیما نجات دهد.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، «بزرگترین بدهکار ما به بزرگترین منتقد و دشمن فوتبال تبدیل شده است.» این صحبتهای مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال در تاریخ ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۱ است؛ زمانی که او پس از مدتی دوری از ساختار فوتبال ایران به دلیل قلب درد و پرونده مارک ویلموتس، دوباره تصمیم به بازگشت گرفت. آن روزها تاج حسابی از صداوسیما شاکی بود، احتمالاً برخلاف این روزها که رابطه فدراسیون فوتبال با تلویزیون ملی بهبود پیدا کرده و مهدی تاج هم خیلی خیلی کمتر مورد نقد قرار میگیرد!
تاکسی سواری فوتبال و صداوسیما با جیب مردم
تاج در شروع دوبارهاش در فوتبال ایران با اشاره به موضوع حقپخش تلویزیونی اینگونه صحبت کرده بود: «فوتبال مثل یک تاکسی شده که ۷۰ درصد مسافرانش مجانی هستند! صداوسیما هرشب برای ما مقرری دارد و عجیب که بزرگترین بدهکار ما به بزرگترین منتقد و دشمن فوتبال تبدیل شده است. پس مجلس کجاست؟ هر شب در برنامههای مختلف علیه فوتبال حرف میزنند ولی هزاران میلیارد از پخش فوتبال پول در می آورند. برنامه تولید میکنند که فوتبال را بزنند.» با این حال، سه سال پس از این صحبتها موضوع حق پخش تلویزیونی به سمت حل شدن رفت، صداوسيما و فوتبالیها سوار تاکسی میشوند، اما عملاً انگار چیزی تغییر نمیکند و فقط قرار است بار دیگر دست در جیب مردم برود و پولی به عنوان حقپخش به فوتبال پرداخت شود و این چیزی نیست که بتوان نام آن را حقپخش تلویزیونی اطلاق کرد.
حق پخش، مصوبه مجلس و انحصار صداوسیما
چندی پیش که موضوع تصویب پرداخت حق پخش تلویزیونی در مجلس شورای اسلامی مطرح شد، تابناک در گزارشی که ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۴ با عنوان «خوشبختی فوتبال با درآمد پایدار حقپخش» منتشر کرد، به موضوع حقپخش از زوایای مختلفی پرداخت. البته پرداخت حقپخش به خودی خود اتفاقی مبارکی است، اما ماجرا جایی تلخ میشود که مشخص شده قرار نیست صداوسیما پولی به فوتبال پرداخت کند و در اصل این دولت خواهد بود که بودجهای را برای این کار در نظر میگیرد. پرسش این است که این شیوه که به نوعی ناعدالتی است، از کجا نشأت میگیرد؟ طبیعتاً پاسخ به این پرسش هم چندان سخت نیست و ریشه در یک انحصار تمام نشدنی دارد که در صحبتهای اخیر علی نیکزاد، نایب رئیس مجلس درباره مصوبه حقپخش تلویزیونی مستتر است: «در ماده ۱۷ مصوبه آمده بود که حق پخش زنده مسابقات ورزشی با صداوسیماست، اما ماده ۲۲ که اجازه میداد پخش به تشکیلات دیگری هم داده شود، به دلیل مغایرت با قانون اساسی حذف شد. بر اساس آنچه اکنون به شورای نگهبان ارسال شده، حقپخش مسابقات ورزشی متعلق به صداوسیماست و میزان آن با توافق باشگاهها تعیین میشود.»
بیشتر بخوانید:
به زبان سادهتر، مجلس نهتنها انحصار پخش مسابقات را برای صداوسیما حفظ کرده، بلکه عملاً راه هرگونه رقابت رسانهای در این حوزه را بسته است. نتیجه این تصمیم یعنی همان انحصار همیشگی صداوسیما در پخش فوتبال ایران، با این تفاوت که حالا برای خرید این حق نیز دست در جیب بودجه عمومی خواهد کرد!
مصوبهای با بار هزینه بر دوش مردم
براساس گزارش پیشین «تابناک» که در شهریورماه منتشر شد، در تبصره یک ماده ۱۷ قانون نظام جامع باشگاهداری آمده که سازمان برنامه و بودجه موظف است اعتبار لازم برای پرداخت حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی را تأمین و تخصیص دهد. به بیان روشنتر، این یعنی نه صداوسیما، بلکه دولت باید پول حق پخش را بپردازد و باز هم هزینهای تازه به دوش مردم افزوده شود. این در حالی است که صداوسیما از محل تبلیغات پیش، بین و پس از پخش مسابقات فوتبال، درآمد کلانی کسب میکند؛ درآمدی که باید همان منبع طبیعی پرداخت حق پخش باشد، اما در عمل خبری از آن نیست. رسانه ملی سالهاست پخش مسابقات را لطفی به فوتبال میداند، نه یک معامله تجاری دو طرفه.
تجربه شکستخورده وعدهها و تهدیدها
تاریخ فوتبال ایران پر است از وعدههای بیسرانجام در این زمینه. زمانی که علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال بود و عزتالله ضرغامی ریاست صداوسیما را برعهده داشت، پرداختهای محدودی انجام شد، اما با تغییر مدیریت در رسانه ملی، همان پرداختهای حداقلی هم قطع شد. حتی در مقطعی فدراسیون تهدید کرد اجازه ورود دوربینهای تلویزیون به ورزشگاهها را نمیدهد، اما در نهایت با وعده و تهدید موضوع فیصله یافت؛ بدون آنکه سازوکاری پایدار برای درآمد باشگاهها ایجاد شود.
فوتبال ایران، قربانی انحصار این سازمان
در تمام دنیا، حق پخش تلویزیونی مهمترین منبع درآمد باشگاهها و فدراسیونهاست. در کشورهای اروپایی گاهی بیش از نیمی از بودجه باشگاهها از این مسیر تأمین میشود. اما در ایران، باشگاهها نهتنها از چنین درآمدی بیبهرهاند، بلکه حتی اجازه فروش حقپخش مسابقات خود به رسانههای دیگر را ندارند. صداوسیما همچنان انحصار قانونی پخش مسابقات را در دست دارد و هرگونه پخش از سوی پلتفرمهای آنلاین یا شبکههای ماهوارهای با عنوان «غیرقانونی» ممنوع است. این یعنی باشگاهها هیچ قدرت چانهزنی و رقابتی ندارند و سرنوشت مالیشان در دست سازمانی است که حتی برای پرداخت پول فوتبال باید از بودجه دولتی کمک بگیرد!
صداوسیما مشتری نیست، طلبکار است
منطق اقتصادی حق پخش ساده است؛ تلویزیون برای خرید مسابقات هزینه میکند، از محل آگهیهای بازرگانی و اسپانسرها درآمد میگیرد و بخشی از این سود را دوباره به باشگاهها بازمیگرداند. اما در مدل ایرانی، صداوسیما نه تنها پولی نمیدهد، بلکه خود را شریک درآمدهای تبلیغاتی فوتبال میداند و سهمی بیشتر از باشگاهها برای خود میخواهد! نتیجه چنین رویهای چیزی جز ورشکستگی مالی فوتبال و گسترش اتکای آن به بودجههای دولتی نیست.
قانون کج و کوله برای فوتبال
مصوبه مجلس درباره حق پخش، در ظاهر گامی مثبت و قانونی لازمالاجراست، اما بدون سازوکار روشن برای پرداخت از جیب صداوسیما و با حذف هرگونه امکان رقابت رسانهای، عملاً به نفع فوتبال نیست و به ضرر مردم است. باز هم مانند گذشته، به جای آنکه صداوسیما هزینه خرید مسابقات را از درآمدهای خود بپردازد، بودجهای از محل منابع عمومی یا همان جیب ملت به آن داده میشود تا دوباره «منت» پخش بازیها را بر سر فوتبال و مردم بگذارد.