یک روز اگر سادهترین بیماریها او را از پای درمیآورد که حالا اثری از آنها نیست، اما امروز با دردهای عجیبتر زخم خورده است.
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، هفته سلامت شروع میشود، ضمن تبریک پیشاپیش آن به تک تک اعضای سیستم سلامت کشور و با قدردانی از همه پزشکان و کادر مرتبط با نطام سلامت، نگاهی به دردناکترین دردهای جسمی انسان امروز کرده ایم تا بدانیم چه بیمارانی درگیر چه دردهای سنگینی هستند و حواسمان به موضوع سلامت، بیش از پیش باشد. شاید هم حال دردمندان را بفهمیم...
درد، چیزی فراتر از جسم است؛ گاهی روح را در هم میفشارد و زندگی را به سایهای کمرنگ بدل میکند.
پنج بیماری اول با بالاترین میزان درد
هر بیماری، برای بشر دردناک است و رنج و سختی بسیاری به همراه دارد با این حال در این گزارشِ گردآوری شده از چندین منبع قابل اطمینان و علمی، پنج بیماری که دردی جانکاهتر به همراه دارند، با زبانی ساده روایت میکنیم تا عمق رنج بیماران را حس کنیم. این دردها بر اساس مقیاس استاندارد پزشکی، که شدت را از یک تا ۱۰ میسنجد، از شدیدترین به سوی خفیفتر چیده شدهاند، اما همهشان چنان سنگیناند که زندگی را زیر و رو میکنند.
دردناکترین بیماری جهان
نخست، بیماریای که بیمارانش آن را شبیه شوک الکتریکی در صورت توصیف میکنند: نورالژی عصب سهقلو. تصور کنید ناگهان تیری تیز در گونهتان فرو رود، دردی چنان تند و تیز که نفس را بند میآورد.
این حملات کوتاه، گاهی چند ثانیهای، آنقدر توانفرساست که حتی غذا خوردن یا لبخند زدن را ناممکن میکند. انگار چاقویی در صورت میچرخد و رحم نمیکند. این رنج از فشار رگهای خونی یا آسیبی به عصب سهقلو میآید. داروهای ضدتشنج گاهی آرامش میآورند، اما در موارد سخت، تنها جراحی چاره است. در ایران، دسترسی به این درمانها گاه دشوار است و این خود، زخمی بر زخم بیماران میافزاید.
رتبه دوم؛ سرطان پیشرفته
دوم، دردی که از سرطان پیشرفته، بهویژه وقتی به استخوانها میرسد، سرچشمه میگیرد. این درد مثل آتشی است که زیر پوست شعله میکشد، مداوم و بیامان. بیماران احساس میکنند استخوانهایشان در حال خرد شدن است، و این رنج نهتنها جسم، بلکه روح را هم خسته میکند، چون با ترس از آینده گره خورده است. تومورها به اعصاب فشار میآورند یا استخوان را شکننده میکنند. مسکنهای قوی مانند مورفین و پرتودرمانی میتوانند مرهم باشند، اما کمبود مراکز تخصصی مراقبت تسکینی در ایران، بیماران را در این مبارزه تنها میگذارد.
سوم؛ سنگ کلیه
سوم، دردی که بسیاری آن را تجربه کردهاند: سنگ کلیه. این درد چنان ناگهانی و تیز است که گویی تیغی در پهلو یا کمر فرو میرود. بیماران میگویند انگار کسی شکمشان را میشکافد، و گاهی این رنج تا مرز بیهوشی پیش میرود. دلیلش، گیر کردن سنگ در مسیر ادرار است که فشاری طاقتفرسا ایجاد میکند. نوشیدن آب فراوان، داروهای تسکیندهنده، و گاه جراحی یا سنگشکنی میتوانند نجاتبخش باشند. اما پیشگیری با رژیم غذایی، کلیدی است که کمتر به آن توجه میشود.
میگرن شدید
چهارم، میگرن شدید، که فراتر از یک سردرد ساده است. این درد مثل زندانی است که نیمی از سر را در چنگ میگیرد، با ضربانهایی که انگار مغز را فشرده میکنند. همراهش تهوع، حساسیت به نور و صدا، و حسی که بیماران را وادار میکند در تاریکی پناه بگیرند.
التهاب رگهای مغزی و اختلالات عصبی این حملات را رقم میزنند. داروهای پیشگیریکننده و تغییر در سبک زندگی میتوانند دفعات این رنج را کم کنند، اما تشخیص درست و بهموقع هنوز چالشی بزرگ است.
پنجم؛ درد پنهان در زنان
آخرین، اندومتریوز شدید، دردی پنهان که زنان بسیاری را در سکوت آزار میدهد. کرامپهای لگنی، بهویژه در روزهای قاعدگی، چنان شدید است که انگار چیزی در درون میپیچد و رها نمیکند. بسیاری سالها با این درد زندگی میکنند بدون اینکه نامی برایش بیابند. رشد بافت رحمی در جاهای دیگر بدن، التهاب و چسبندگی ایجاد میکند. هورموندرمانی و جراحی میتوانند آرامش بیاورند، اما آگاهی کم پزشکان و جامعه، این بیماران را در تنگنا نگه میدارد.
آخرین حرف
این دردها فقط جسم را نشانه نمیگیرند؛ روان و زندگی را هم زیر فشار میگذارند. هفته سلامت فرصتی است تا به جای بیتفاوتی، با دردمندان همدلی کنیم. هر یک از این بیماریها، داستانی از مبارزه و امید است. پزشکان میگویند مدیریت درد نیاز به همکاری دارد: از دارو و جراحی تا حمایت روانی و اجتماعی.
در هفته سلامت ۱۴۰۴، قدمی برداریم. اگر بیماری در اطرافمان این دردها را تحمل میکند، حواسمان به او باشد. درد، زبانی است که همه ما را به هم پیوند میدهد. شاید روزی بشر این دردها را هم رام کند، اما تا آن روز، علاوه بر تلاش برای درمان و البته پیشگیری، همدلی بهترین مرهم است.