۱) «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
القبرُ أَوّلُ مَنزلٍ مِن مَنازلِ الآخرةِ.
قبر آدمي اولين منزل از منازل آخرتي او است. (شهابالاخبار، ص ۷۹)
۲) «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَرَي مَن يَموتَ!
در شگفتم از کسي که مرگ را فراموش ميکند در حالي که دارد مردگان را ميبيند! (نهجالبلاغه، کلمة ۱۲۱)
۳) «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
نِسيانُ المَوتِ صُداءُ القُلوب.
از ياد بردن مرگ، در اثر زنگار گرفتن دلها است (گناهان زياد، مرگ را از ياد انسان ميبرد) (مواعظ عديه، ص ۲۴)
۴) «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
اَكثِرِالزّادَ فَإنَّ السَّفَر بَعيدٌ!
همراه خود توشه و ساز و برگ را زياد بردار که سفر، طولاني و دور و دراز است! (بحار، ج ۱۳، ص ۴۳۲)
۵) «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
إِنْ كَانَ الْمَوْتُ حَقّاً فَالْفَرَحُ لِمَاذا؟!
اگر مردن حق است پس اين همه طَرَب و مستي چرا؟! (بحار، ج ۷۳، ص ۱۵۷)
۶) «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اُذكُروا إِنْقطاعَ اللّذّاتِ وَ بقاءَ التَّبِعات!
آن ساعتي که ديگر خوشيها براي هميشه پايان مييابد و تنها تبعات و اثرات شوم گناهان بر جاي ميماند! همواره به ياد داشته باشيد (هيچ وقت مرگ را فراموش نکنيد). (نهجالبلاغه، کلمة ۴۲۵)
۷) «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
مَن تَرقَّبَ المَوتَ تَرَكَ اللّذّات.
کسي که همواره به ياد مرگ باشد از هوي و هوسها چشمپوشي ميکند. (شهابالاخبار، ص ۱۴۶)
۸) «امام موسي بنجعفر(عليهالسلام)»:
لَو رَأيتَ مَسيرَالأجَلِ لَأَلهاكَ عَنِ الأَمل.
تو اگر مسير مرگ خود را ميديدي مسلماً از هر چه آرزو داشتي چشمپوشي ميکردي. (تحفالعقول، ص ۴۲۱)
۹) امام حسن مجتبي(ع):
إِسْتَعِدَّ لِسَفَرِكَ وَ حَصِّلْ زادَكَ قَبْلَ حُلُول أَجَلِكَ.
براي سفرت، خود را آماده کن و توشة راهت را پيش از فرا رسيدن ساعت مرگ خود فراهم نما. (منتهيالآمال، «علمية اسلاميه»، ج ۱، ص ۲۳۳)
۱۰) «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
لَن يَنجُوَ عَنِ المَوتِ غَنِيٌّ بِمالِهِ وَ لا فَقيرٌ لِاِقلالِه.
نه آدم ثروتمند ميتواند با مال خود از مرگ رهائي يابد و نه فقير تنگدست به خاطر بينوايياش راه نجاتي از آن خواهد داشت. (مواعظ صدوق، ص ۱۰۳)
۱۱) امام هادي(ع):
اُذكُر مَصرَعَكَ بَينَ يَدَيْ اَهلِكَ وَ لاطَبيبَ يَمنَعُكَ ولاحَبيبَ يَنفَعُكَ!
به ياد ساعت جان دادن خود در ميان خانوادهات باش که نه از طبيب ديگر کاري ساخته است و نه دوست و آشنائي است که به داد تو برسد! (بحار، ج ۷۸، ص ۳۷۰)
۱۲) «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
وَاللهُ اِنَّهُ لَيَمنَعُني مِنَ اللَعِبِ ذِكرُالمَوتِ.
به خدا سوگند ياد و خاطرة مرگ است که مرا از سرگرميها و بازيهاي دنيا باز ميدارد. (نهجالبلاغه، خطبة ۸۳)
۱۳) «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
اَكثِر ذِكْرَ المَوتِ فَإِنَّهُ لَم يُكثرْ انسانٌ ذِكرَ المَوتِ اِلاّ زَهِدَ فيالدّنيا.
زياد به ياد مردن باش، کسي که زياد به ياد مردن باشد مسلّماً از دنيا قطع علاقه خواهد کرد. (بحار، ج ۷۳، ص ۶۴)
۱۴) «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
اِنَّ بَينَ الدّنيا وَ الآخرةِ الْفَ عَقَبَةٍ أَهوَنُها وَ أيسَرُها اَلموتُ!
ميان دنيا و آخرت هزار گردنه است که کوچکترين و آسانترين آنها مرگ است! (من لايحضر، ج ۱، ص ۱۳۴)
۱۵) «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا!
مردم در خوابند، همين که مُردند بيدار ميشوند! (لئاليالاخبار، ج ۴، ص ۲۵۴)
۱۶ـ «امام رضا(عليهالسلام)»:
مَن ذَكَر المَوتَ وَ لَم يَسْتَعِدَّ لَهُ فَقَدِ استَهْزَأَ بِنَفسِه!
كسي كه از مردن ياد ميکند ولي خود را براي آن آماده نميکند در حقيقت خود را مسخره کرده است! (مواعظ عدديه، ص ۲۰۰)
۱۷ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اِنَّ ﭐلمَرْءَ إِذا هَلَكَ قالَ النّاسُ ماتَرَكَ؟ وَ قالَتِ المَلائِكَةُ ما قدَّم؟
زمانيكه انساني ميميرد مردم ميگويند براي بعد از خود چه گذاشت؟ و ملائکه ميگويند براي پيش از خود چه فرستاد؟ (نهجالبلاغه، خطبة ۹۴)
۱۸ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
أقَلَّ الذُّنوبَ يَهِنْ عَليكَ المَوْتُ.
کمتر گناه کن تا مردن بر تو آسان گردد. (شهابالاخبار، ص ۳۰۹)
۱۹ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اِنَّ لِلّهِ مَلَكاً يُنادي كُلَّ يَومٍ: لِدوا لِلموَتِ وَاجْمَعوا لِلفَناءِ وَ ابْنُوا لِلخرابِ!
خداوند فرشتهاي دارد که هر روز ندا ميکند: براي مردن، بچه بزاييد و براي فنا شدن، مال جمع کنيد و براي ويراني، عمارت بسازيد! (در دنيا هيچ کس و هيچ چيز باقي نميماند.) (نهجالبلاغه، کلمة ۱۲۷)
۲۰ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
لِكُلِّ دارٍ بابٌ وَ بابُ الآخرةِ اَلمَوتُ.
هر خانه و سرائي درِ ورودي دارد، درِ ورودي آخرت، مرگ است. (شرح ابن ابيالحديد، ج ۲۰، ص ۳۴۵)
۲۱ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
اَينَ الّذينَ كانوا أطولَ أعماراً مِنكُم وَ أَبْعَدَ آمالاً؟!
کجايند آن کساني که عمرشان از شما بيشتر بود و آرزوهاي دور و درازتري از شما داشتند؟! (تحفالعقول، ص ۳۰۹)
۲۲ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
عَجِبتُ لِمَن يَري اَنَّه يَنْقُصُ كُلَّ يومِ في نَفسِه وَ عُمرِهِ وَ هُوَ لايَتأَهَّبُ لِلموَتِ!
تعجب ميکنم از کسي که کمبود و نقصان را هر روز در جان و عمر خود دارد ميبيند ولي خود را براي مردن آماده نميکند! (نهجالبلاغه، کلمة ۴۵)
۲۳ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
اَلمَوتُ لِلمؤمِنِ كَأَطيَبِ ريحٍ يَشُمُّهُ فَيتَنَفَّسُ لِطيبه فَيَقَعُ التَّعَبُ وَ الأَلَمُ كُلُّهُ عَنهُ.
مرگ براي مؤمن همانند خوشبوترين رايحهاي است که به مشمام او ميرسد. بوي عطرآگين آن را استشمام ميکند و (براي هميشه) از هر گونه درد و محنت آسوده ميگردد. (المحجَّةالبَيضاء، ج ۸، ص ۲۵۶)
۲۴ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
يَعيشُ الناسُ بِاِحسانِهِم اَكْثَرَ مِمّا يَعيشونَ بِأعمالِهم وَ يموتونَ بِذُنوبِهم اَكثَرَ مِمّا يَموتونَ بِآجالِهِم.
مردم با احسان و نيکوکاريشان بيش از عمر طبيعي خود زندگي ميکنند و (نيز) با معصيت و گناهانشان بيش از کساني که با مرگ طبيعي خود ميميرند از دنيا خواهند رفت. (بحار، ج ۵، ص ۱۴۰)
۲۵ـ «امام زينالعابدين(عليهالسلام)»:
اَلموَتُ لِلمؤمِنِ كنَزْعِ ثيابٍ وَ سِخَةٍ وَ فكِّ قُيودٍ و اَغلالٍ ثقيلةٍ وَ الاِستبدال بِأَفخَرِالثّيابِ وَ أَطيَبِها رَوائح.
مرگ براي مؤمن همانند بيرون آوردن لباس چرکين از تن و باز کردن غُل و زنجيرهاي سنگين است و به جاي آن فاخرترين لباسها را با خوشبوترين رايحهها بر تن کرده است. (المحجَّةالبيضاء، ج ۸، ص ۲۵۵)
۲۶ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
شَيئانِ يَكرهُهُما اِبنُ آدَم: يَكَرَهُ المَوتَ وَ المَوتُ راحةٌ لِلمؤُمِنِ مِنَ الفِتنةِ وَ يَكَرَهُ قِلّةَ المالِ وَ قِلَّةُ المالِ اَقلُّ لِلحساب.
دو چيز است که آدميزاد از آن متأثر و ناخوشايند است: يکي مرگ، در حالي که مرگ براي مؤمن راحتي از بلاها و گرفتاريها است و ديگر کمي مال و نقدينه، در حالي که مال کمتر، حسابش کمتر است. (بحار، ج ۷۲، ص ۳۹)
۲۷ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
اَلمَوتُ هُوَ الَّذي يأتيكُم كُلَّ لَيلَةٍ اِلاّ اَنَّه طَويلٌ مُدَّتُهُ لايُنتَبَهُ مِنهُ اِلاّ يَومَ القيامة.
مرگ همان (خواب) است که هر شب به سراغ شما ميآيد الّا آن که زمانش طولاني و بيداري آن در روز قيامت خواهد بود. (معانيالاخبار، ج ۲، ص ۱۹۶)
۲۸ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اِنَّ الَقَبر يُنادي كُلَّ يومٍ: اَنابَيْتُ الغُربَةِ اَنَابَيْتُ التُّرابِ، اَنَابَيْتُ الوَحشَةِ اَنَابَيْتُ الدُّودِ والهوامِّ!
قبر آدمي هر روز ندا ميکند: منَم خانة غربت، منَم خانة تُربت، منَم خانة وحشت، منَم خانة کِرم و مور! (بحار، ج ۷۷، ص ۳۸۸)
۲۹ـ «امام زينالعابدين(عليهالسلام)»:
إنَّ القَبْرَ رَوضَةٌ مِن رياضِ الجَنَّةِ اَوحُفْرَةٌ مِن حُفَرِ النيّران.
قبر آدمي يا بوستاني از بوستانهاي بهشت است و يا گودالي از گودالهاي جهنم. (بحار قديم ج ۳، ص ۱۵۱ ـ کتاب «الحديث»، ج ۳، ص ۱۲۴)
۳۰ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
اُذكُر تَقطُّعَ اَوصالِكَ فيقَبرِكَ وَ رُجوعَ أحبّائِك عَنكَ اِذا دَفَنوكَ في حُفِرَتِكَ... فَاِنَّ ذلِكَ يُسلّي عَنْکَ ما أَنتَ فيه.
به ياد آن ساعتي باش که بندبند تو در قبر از هم جدا ميشوند و دوستانت بعد از به خاک سپردن از سر خاکت برميگردند. اين تذکر، تو را از هم و غم روزگارت تسلّي ميدهد. (المحجّةالبيضاء، ج ۸، ص ۲۴۱)
۳۱ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
لايَتَمنّي أحَدُكُمُ المَوتَ لِضُرٍّ نَزَلَ بِه.
هيچ يک از شما نبايد به خاطر درد و محنتهايي که به او ميرسد تمنّاي مرگ کند. (شهابالاخبار، ص ۳۵۱)
۳۲ـ «امام موسيبنجعفر(عليهالسلام)»:
إنَّ المَوتَ هُوالمِصفاةُ يُصَفِّي المُؤمنينَ مِن ذُنوبِهم فَيكونُ آخِرَ اَلَمٍ يُصيبُهُم وَ كفّارةُ آخِرِ وِزرٍ عَلَيهم.
مرگ عبارت از پالايشگاهي است که مؤمنان را از گناهان پاک و تصفيه ميکند و اين آخرين دردي است که آنها احساس خواهند کرد و کفّارة آخرين خطا و گناهانشان خواهد بود. (المحجّةالبيضاء، ج ۸، ص ۲۵۶)
۳۳ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
اذا بَلَغَ الرّجُلُ اَربَعينَ ناداهُ مُنادٍ مِن السَّماءِ: دَنا الرَّحيلُ فَاَعِدَّ لَهُ زاداً.
انسان که به چهل سالگي رسيد مُنادي از آسمان او را ندا ميکند: ديگر وقت رحلت کوچ کردن نزديک شده، ساز و برگي برايش آماده کن. (احقاقالحق، ج ۱۲، ص ۱۸۸)
۳۴ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
إنَّ المَيِّتَ لَيَفرَحُ بِالتّرَحُّمِ عَلَيهِ وَ اِلاستِغفارِ لَهُ كَما يَفرَحُ الحَيُّ بِهَدِتَّةٍ تُهدي اِليه.
شخص مرده از ترحم و طلب مغفرت براي او خوشحال و مسرور ميشود همان گونه که يک آدم زنده از دريافت يک هديه شاد و خوشحال ميگردد. (وسائل، ج ۲، ص ۶۵۵)
۳۵ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
مُعتركُ المَنايا مابينَ السِّتِّينَ الي السَّبعين.
بيشترين مرگ و ميرها، بين شصت تا هفتاد سالگي است. (شهابالاخبار، ص ۸۲)
۳۶ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
مَن كان كَفَنُهُ مَعَهُ في بَيتِهِ لَم يُكتَبْ مِنَ الغافِلين و كانَ مأجوراً كُلّما نَظَر اِلَيه.
کسي که کفنش در منزل به همراه خود دارد نام او در زمرة «غافلان» نوشته نميشود و هر بار که به آن نظر ميکند برايش اجر و حسنه ثبت ميگردد. (المحجّةالبيضاء، ج ۸، ص ۲۴۲)
۳۷ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
إنَّ المُؤمِنَ يَبْتَلي بِكُلِّ بَلِيَّةٍ وَ يَموتُ بِكُلّ ميتَةٍ اِلاّ اَنَّهُ لايَقتُلُ نَفسَه.
مؤمن به هر بلائي گرفتار ميشود و به هر نوع مرگ و ميري از دنيا ميرود اما (هيچ وقت) دست به انتخار و خودکشي نميزند. (فروع کافي، ج ۳، ص ۱۱۲)
۳۸ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
لَقِّنوا مَوتاكُم عِندَ المَوتِ شَهادَةَ أن لاالهَ الاّ اللهُ وَ الِولايَة.
مردگان خود را در وقت احتضار، شهادت «لااله الا الله» و «ولايت اهلبيت» عليهمالسلام را به آنها تلقين کنيد. (وسائل، ج ۲، ص ۶۶۵)
۳۹ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
زوروا مَوتاكُم فَاِنَّهم يَفرَحونَ بِزيارَتِكم.
مردگان (اهل قبور) خود را زيارت کنيد، آنها با ديدار شما خوشحال ميشوند. (خصال، ج ۲، ص ۱۵۹)
۴۰ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
يا ابنَ آدم! كُنْ وَصِيَّ نَفسِك وَ اعمَلْ في مالِكَ ماتُؤثِرُ أَن يُعمَل فيهِ مِن بَعدِك.
اي آدميزاد! تو خود وَصيّ خود باش و هرچه دوست داري كه بعد از خودت در مال تو عمل كنند خودت امروز بدان عمل نما. (نهجالبلاغه، كلمة ۲۴۶)