هشداری جدی و صریح به جود بلینگام

با وجود درخواست خود بازیکن، بلینگام از لیست تیم ملی کنار گذاشته شده است. تأکید توخل بر این‌که هیچ بازیکنی جایگاه تضمین‌شده‌ای در تیم ندارد، پیام محکمی ارسال کرد. او رسماً اظهار کرد: «قوانین شامل بلینگام هم می‌شود.»
کد خبر: ۱۳۳۲۲۹۵
| |
286 بازدید

هشداری جدی و صریح به جود بلینگام

به گزارش تابناک به نقل از طرفداری؛ نخست اجازه دهید بی‌رو‌در‌واسی و خیلی صریح تکلیفم را با خودم و شما مشخص کنم و بی‌پرده بگویم؛

«جود بلینگام» یکی از بااستعدادترین و محبوب‌ترین بازیکنان نسل فعلی فوتبال است و حتی خودم از طرفداران بی‌چون‌و‌چرای او هستم، اما تصمیم اخیر توماس توخل برای کنار گذاشتن او کاملاً قابل دفاع است و در واقع لازم بود و آن را دربست می‌پذیرم!

چندی پیش در مطلبی به تصمیمات در پیشِ توخل در انتخاب بازیکنان تیم اشاره‌ای داشتم، زمانی‌که حتی برای انتخاب بلینگهام احتمالاً دردسرهایی خواهد داشت؛ مربیان، همیشه در خط مقدم آتش

تصمیم اخیر توخل، فراتر از یک حرکت تاکتیکی است که از دید من به او اعتبار می‌بخشد. این واکنشی صرف به عملکرد یک بازیکن است؛ او در واقع پیامی قاطع به تمام بازیکنان مخابره کرد که هیچ‌کس به صرف نام و اعتبار یا گذشته‌ی موفق خود، جایگاه تضمین‌شده‌ای در ترکیب اصلی ندارد.

در فوتبال حرفه‌ای، به‌ویژه در تیم‌های بزرگ، گاهی احساس خودبینی و حق‌به‌جانب بودن می‌تواند به‌تدریج میان بازیکنان شکل بگیرد، طوری که تصور کنند حضورشان در تیم مسلّم است و احتیاجی به تلاش مضاعف ندارند. این ذهنیت نه‌تنها به ضرر آن بازیکن خاص، بلکه به کل ساختار تیم لطمه می‌زند و باعث کاهش انگیزه و رقابت سالم بین اعضا می‌شود.

تصمیم توخل دقیقاً در راستای مقابله با چنین نگرشی است و نشان داد که حتی ستارگانی مانند بلینگام هم باید همواره برای جایگاه خود بجنگند، رفتاری حرفه‌ای و توأم با تواضع و احترام داشته باشند و همواره خود را در خدمت تیم ببینند، نه بالاتر از آن.

این تصمیم، علاوه بر جنبه‌ی فنی، ارزش‌های فوق‌العاده‌ای را به کل تیم القا می‌کند: تکبّر و خود‌سالاری، جایی در فوتبال حرفه‌ای و نظم تیمی ندارد. چنین رویکردی جسورانه و سودمند است. نمایش و بازی بلینگهام آمیخته‌ای از خشم و غرور دارد و این به ضرر او و تمامی تیم خواهد بود!

شاید این تصمیم در نگاه اول برای برخی طرفداران سخت و حتی غیرمنصفانه به نظر برسد، اما در واقع درس بزرگی برای بلینگهام و دیگر ستارگان جوان فوتبال است: بزرگ‌ترین استعدادها هم به یادآوری و گاهی به تلنگر نیاز دارند تا همواره در اوج بمانند و از دام غرور و رضایت‌مندی و خرسندی بیش‌ازاندازه دوری کنند.

دوست دارم بدانم جود بلینگام الان چه احساسی دارد؟ جالب است بدانیم آیا او مثل خیلی‌ها نشست و کنفرانس خبری را تماشا کرد یا نه؟

توماس توخل شاید موضوع را کوچک جلوه داد، اما نمی‌توانم تصور کنم بلینگهام وقتی تلفنی به او گفته‌اند در لیست انتخابی نیست، خوشحال بوده باشد. قطعاً برایش سخت بوده. می‌دانیم او می‌خواهد نفر اول در لیست مردان منتخب انگلستان باشد. اما یک چیز مسلم است: امیدش برای حضور در تیم جام جهانی هنوز تمام نشده.

واقعاً تعجب می‌کنم اگر تا قبل از تابستان آینده بلینگهام را دوباره با پیراهن انگلیس نبینیم، و این احتمالاً آخرین باری است که کنار گذاشته می‌شود.

توخل در این‌باره گفت:

راه بازگشت برایش باز است؛ فقط باید خوب کار کند، مثل همه‌ی بقیه‌ی کسانی که می‌خواهند در تیم باشند. این پسر باید فقط تلاشش را بیشتر کند.

شاید باید قبول کنیم در مورد بلینگهام و پدر و مادر او، که به‌شدت درگیر امور فوتبال پسران خود هستند، این تصمیمی لازم و ضروری بود. اعتماد‌به‌نفس و غرور لازمه‌ی حضور در چنین سطحی است، اما دوره‌ی باد به غبغب انداختن زیاد گذشته است.

آیا باور دارم تیم ما با حضور جود قوی‌تر است؟ بله. آیا او یکی از بهترین هافبک‌های دنیاست؟ به‌طور حتم. اما اگر بازیکنی مثل جود قبل از جام جهانی مصدوم شود، چه باید کرد؟ باید از خیر سفر بگذریم؟ این یک ورزش تیمی است. ما باید بتوانیم برای مصدومیت‌ها راه‌حل پیدا کنیم، مثل حالا که کول پالمر مصدوم است. در اردو‌ی قبلی هم راه‌حل پیدا کردیم. این تصمیم بیشتر به اردو‌ی قبلی و چیزی که شروع کرده‌ایم برمی‌گردد تا وابستگی به بازیکنان خاص. یکایک بازیکنان باید خود را ثابت کنند. در فوتبال، راه‌حل هیچ‌گاه نباید صرفاً وابسته به تک‌ستاره‌ها باشد.

توماس توخل، سرمربی انگلیس

توماس توخل به‌راحتی می‌توانست به عدم بهبودی جود بلینگام از مصدومیت شانه‌اش به‌عنوان عامل اصلی کنار گذاشتن او از فهرست تیم ملی انگلیس برای بازی مقابل ولز و لیتوانی اشاره کند.

این معمولاً همان کاری است که بسیاری از مربیان پیشین انگلیس و بقیه‌ی کشورها بعد از کنار گذاشتن یکی از ستارگان معروف تیم خود انجام می‌دهند تا مبادا دلخوری در آینده روی دهد. آن‌ها حقیقت را با پوششی شیرین بیان می‌کنند، لاپوشانی می‌کنند و تصمیم خود را در قالبی دیپلماتیک ارائه می‌دهند. همیشه این‌گونه بوده است.

اما توماس توخل راه و رسم خود را پی گرفت و دردسرهای در پیش را به جان خرید.

وقتی او توضیح داد دلیل کنار گذاشتن بلینگام و همچنین فیل فودن این است که او می‌خواهد به همان بازیکنانی اعتماد کند که ماه گذشته موجب شروع موفقیت‌آمیز دوران مربی‌گری او با پیروزی ۵ بر ۰ مقابل صربستان شدند، این کاملاً رویکردی متفاوت از گذشته بود.

این تصمیم، بیش از هر چیز، هشداری به بلینگهام بود و البته به فودن. دیگر دوران بازگشت‌های خودکار بازیکنان به‌اصطلاح ستاره تمام شده است. او به‌وضوح نشان داد؛ روزگاری که صرفاً با تکیه بر شهرت، جایگاه بازیکنان در تیم ملی انگلیس تضمین می‌شد، به پایان رسیده است.

این تصمیم نشانه‌ی پایان سیستم ستاره‌محور در تیم ملی است و بسیاری آن را اقدامی مثبت می‌دانند. انگلیس در سال‌های اخیر بیش‌از‌حد به دلیل ترس مربیان از غرور و شخصیت‌های قدرتمند بازیکنان آسیب دیده است. و چه خوب، دست‌کم توخل از این جهت ابایی از رویارویی با این مشکل و متعاقب آن انتقادات بی‌شمار ندارد.

پس از شروع نه‌چندان خوب دوران او به‌عنوان سرمربی انگلستان، پیروزی قاطع و چشم‌نواز ماه گذشته در بلگراد، اکنون به توخل قدرت داده تا کاملاً از موضع قدرت عمل کند. و این پیروزی به او مجوز داده تا هرطور که می‌خواهد تصمیم بگیرد.

در انتخاب این فهرست، عنصر بینش و عقل مشهود است. چرا باید بازیکنانی را که آن پیروزی شاخص در صربستان را رقم زدند کنار بگذارد؟

این کار قطعاً پیام اشتباهی به دیگر بازیکنان انتقال می‌دهد. درعین‌حال، این تصمیم باعث می‌شود بلینگهام و فودن با خیال راحت دوران نقاهت مصدومیت‌هایی را که دارند، با موفقیت پشت سر بگذارند. بازی دوستانه مقابل ولز و دیدار مقدماتی جام جهانی در ریگا، بهترین فرصت برای ارسال چنین پیامی به بازیکنانی مانند بلینگام است.

توخل به‌وضوح اعلام کرده دوران «مَنَم مَنَم» و موضع حق‌به‌جانب به پایان رسیده است. حقیقت این است که زبان و حرکات بدن بلینگام در پیراهن تیم ملی انگلیس، حس حق‌به‌جانبی را تداعی می‌کند و همه به‌خوبی آن را می‌بینند. و توخل قبلاً به روشنی نشان داده چنین نگرشی را اقلاً و ابداً نمی‌پسندد. به حق و به‌جا.

تمرکز انتخاب‌های توخل مبنی بر لزوم پاسخ‌گویی هر بازیکن و مسئولیت‌پذیری آن‌ها است. پیام به بلینگام و سایر بازیکنان این است که نام و باشگاه شما اهمیت ندارد؛ جایگاهتان در تیم ملی را باید بر اساس شایستگی به‌دست بیاورید.

بنابراین، بوکایو ساکا، با این‌که مقابل صربستان بازی نکرد، دوباره به جمع تیم اضافه شد، چون مصدومیت بازیکنان پست او این فرصت را ایجاد کرد؛ ضمن این‌که رفتار حرفه‌ای ساکا همیشه تحسین‌برانگیز بوده، او نماد بازیکنانی است که همه‌جوره در خدمت تیم قرار دارند.

از همین امروز خیلی‌ها منتظرند تا تیم عملکرد بدی داشته باشد تا به توخل بتازند و تصمیم او را مورد انتقاد قرار دهند.

ولی قبل از جام جهانی، مطمئناً او بلینگام را بار دیگر دعوت خواهد کرد. چرا که او باید پی ببرد آیا بلینگام به حرف‌هایش گوش داده یا نه؟ باید واکنش او را پس از این‌که در ماه ژوئن طرز رفتار او را «زننده» خواند، بررسی کند.

شاید این حرف توخل ناشیانه بود و نباید به‌صورت علنی در رسانه‌ها بازگو می‌شد، اما دوستداران بلینگام و انگلستان امیدوارند این‌بار اصل انتقاد توخل به‌صورت خصوصی، زیر ذره‌بین، مورد توجه طرفین قرار گیرد.

بلینگام به‌عنوان یک بازیکن چیزی برای اثبات ندارد؛ او می‌تواند تأثیرگذارترین ستاره‌ی نسل خودش در تیم ملی انگلیس باشد، اما واقعیت این است که دیدگاه توخل نسبت به نگرش بلینگام دچار تردید جدی شده است.

احتمالاً توخل به‌طور خاص نگران بی‌احترامی یا نگاه تحقیرآمیزی است که به نظر می‌رسد بلینگام نسبت به برخی هم‌تیمی‌هایش پیدا کرده، و این اثر منفی بر اعتماد‌به‌نفس، همدلی و یکی‌بودن تمامی تیم می‌گذارد. شاید همین امر هم یکی دیگر از دلایلی بوده که توخل او را به تیم ملی دعوت نکرده است، حتی اگر برای ساکا این کار را انجام داده باشد.

ولی «بلینگام انتظار دعوت را داشت».

شاید مهم‌ترین نقل‌قول در کنفرانس خبری توماس توخل همین باشد. وقتی درباره‌ی کنار گذاشتن جود بلینگام صحبت می‌کرد، به‌وضوح این جمله را بیان کرد.

این تأکید، تصمیم سرمربی آلمانی را حتی بزرگ‌تر جلوه می‌دهد؛ با وجود درخواست خود بازیکن، کنار گذاشته شده است.

تأکید او بر این‌که هیچ بازیکنی جایگاه تضمین‌شده‌ای در تیم ندارد، پیام محکمی ارسال کرد. او رسماً اظهار کرد: «قوانین شامل بلینگام هم می‌شود.»

مشهود است؛ توخل در این‌جا رویکردی بلندمدت اتخاذ کرده است. هیچ‌کس انتظار ندارد بلینگام در فهرست تیم ملی برای سفر به آمریکا، مکزیک و کانادا در تابستان جایی نداشته باشد، اما توخل خواهان نسخه‌ی متفاوتی از بلینگم در آن اردوی جام جهانی است.

او خواهان بلینگامی است که رهبری واقعی باشد؛ بازیکنی که نهایت استعداد خود را به رخ کشد و بهترین را از هم‌تیمی‌هایش بیرون بکشد، نه ستاره‌ای که به نظر می‌رسد خودش را بالاتر از سایرین می‌داند. و خودبینی اشکال‌زا دارد.

این یک هشدار است و برای بازیکنی چون جود بلینگام بهتر است آن را خیلی جدی بگیرد، خیلی جدی…

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # اسنپ بک
نظرسنجی
مهم‌ترین اولویت دولت چه باید باشد؟
الی گشت