معرفی قهرمانان جنگ/

شگردهای تک‌تیرانداز ایرانی که هیچ‌وقت شکار نشد/ پیشانی هدف مال خداست!

همیشه گلوله را بالای بین بین دو ابروی هدف می‌زد. وقتی این‌دوست علت را جویا شده و می‌گوید «خب بزن توی قلبش!» زرین این‌گونه پاسخ داده است: «گفت: نه، پیشونی مال خداونده. من مامورم. قبل اینکه این آدم رو بکشم، هم برای اون هم برای خودم استغفار می‌کنم و از نظر روحی و روانی خودم رو واگذار می‌کنم به خدا.»
کد خبر: ۱۳۲۹۸۵۲
| |
1275 بازدید
|
۳

شگردهای تک‌تیرانداز ایرانی که شکار نشد/ پیشانی هدف مال خداست!

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، در فضای مجازی درباره بهترین تک‌تیرانداز جهان، مطالب واقعی و غیرواقعی زیادی منتشر شده است. عبدالرسول زرین تک‌تیرانداز معروف ایرانی را هم با تک‌تیراندازهای روس جنگ جهانی دوم یا کریس کایل تک‌تیرانداز آمریکایی مقایسه کرده‌اند که البته چنین‌مقایسه‌ای هم از نظر حرفه‌ای و فن تک‌تیراندازی و هم زاویه عقیدتی و معنوی اشتباه است. 

چندسال پیش هم فیلم سینمایی «تک‌تیرانداز» درباره شهید زرین ساخته شد که با کارگرانی علی غفاری و بازی کامبیز دیرباز در نقش زرین اکران شد. در فضای مجازی داستان‌هایی درباره استفاده عراق از تک‌تیراندازهای دیگر کشورها برای شکار زرین منتشر شده که خاطره یا سندی درباره‌اش وجود ندارد و این‌مساله در فیلم «تک‌تیرانداز» هم به تصویر کشیده شد. 

عبدالرسول زرین (اگر نگوییم بهترین) به‌عنوان یکی از بهترین‌تک‌تیراندازهای دنیا، مغلوب هیچ‌تک‌تیراندازی نشد و شهادتش، در جریان عملیات خیبر (اسفند ۱۳۶۲) به‌خاطر اصابت ترکش خمپاره بود. او در جریان عملیات از ناحیه پا، کمر و پهلو مورد اصابت چند ترکش بد و کشنده قرار گرفت اما به فعالیت ادامه داد تا در نهایت یک‌خمپاره ۱۲۰ میلی‌متری کنارش منفجر شد و ترکش آن به سرش اصابت کرد. شهادت این‌تک‌تیرانداز ایرانی این‌گونه رقم خورده است. 

سال ۱۴۰۲ بود که کتاب «یکی مرد جنگی؛ شهید عبدالرسول زرین به روایت هم‌رزمان» نوشته سجاد خالقی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. هفته دفاع مقدس بهانه خوبی برای مرور این‌کتاب و خاطرات به‌جامانده از بزرگ‌ترین تک‌تیرانداز ایران و شاید جهان است. 

* شگردهای شکارچی

یکی از ویژگی‌های فنی کار شهید زرین که دوستانش به آن اشاره کرده‌اند، این است که فقط درصورتی که فاصله تا هدف زیاد بود از دوربین اسلحه‌اش استفاده می‌کرد و وقتی برای شکار وارد منطقه‌ای می‌شد، کسی را با خود همراه نمی‌کرد. او به‌دلیل دیده‌بانی‌های مداومش در مناطق جنگی، شناخت خوبی از منطقه مورد نظر داشت و ستاد لشکر ۱۴ امام حسین (ع) یک‌موتورسیکلت در اختیارش قرار داده بود تا به‌سرعت جابه‌جا شود و هرجا به حضورش احتیاج است برود. نکته دیگر درباره شهید زرین این است که هیچ‌فرماندهی جز شهید حسین خرازی نداشت و بنا به تشخیص خود تصمیم می‌گرفت. 

زرین شب‌ها در تاریکی جلوی سنگر و جانپناه خود آب می‌پاشید تا طی روز که به‌سمت دشمن شلیک می‌کند، موج شلیک باعث برخاستن گرد و غبار نشود و موقعیتش افشا نشود. 

این‌تک‌تیرانداز، در تمرین دادن به تک‌تیراندازهای جوان‌تر، برای قوی‌شدن پاهایشان تمرین می‌داد و می‌گفت تک‌تیرانداز باید هم از نظر عضلات پا و هم از نظر دست خیلی قوی باشد، چون لحظه شلیک لحظه سخت و مهمی است و اگر بخواهد سرپا شلیک کند، نباید پایش بلرزد. اگر هم ترکش یا تیری به پایش خورد، تک‌تیرانداز اول باید هدف را بزند بعد بررسی کند ترکش به کدام نقطه بدنش اصابت کرده است. 

شگرد زرین برای مخفی‌شدن این بود که اگر منطقه عارضه طبیعی داشت، او پست‌ترین جا را انتخاب می‌کرد و اگر عرضه‌ای وجود نداشت، خودش اقدام به کندن چاله برای پناه‌گرفتن و مخفی‌شدن می‌کرد. او به دوستان و شاگردانش می‌گفت تیک‌تیرانداز نباید به هیچ‌وجه تیرِ بی‌جا بزند. آن‌لحظه هم که می‌خواهد شلیک کند، باید هرچه سریع‌تر این‌کار را بکند چون دشمن هم تمام کارهایی را که او کرده، انجام داده و هرکه زودتر شلیک کند، برد با اوست. 

یکی از دوستان شهید زرین می‌گوید او همیشه گلوله را بالای بین بین دو ابروی هدف می‌زد. وقتی این‌دوست علت را جویا شده و می‌گوید «خب بزن توی قلبش!» زرین این‌گونه پاسخ داده است: «گفت: نه، پیشونی مال خداونده. من مامورم. قبل اینکه این آدم رو بکشم، هم برای اون هم برای خودم استغفار می‌کنم و از نظر روحی و روانی خودم رو واگذار می‌کنم به خدا.» 

رزمندگان ایرانی دفاع مقدس می‌گویند شلیک تک‌تیر در شب عملیات وقتی دشمن با تیربار و حجم بالا آتش منحنی می‌ریخت سخت بود. عراقی‌ها خیلی وقت‌ها تیربار را می‌گذاشتند داخل سنگر؛ طوری که فقط لوله تیربار بیرون بود، اما زرین آن‌قدر مهارت و دقت داشت که تیربارچی‌ای را که داخل سنگر مخفی بود، مورد هدف قرار دهد. 

عبدالرسول زرین هیچ‌وقت عراقی‌هایی را که در حال نماز خواندن بودند، مورد هدف قرار نداد. بلکه با شلیک تیر به اطراف آن‌ها، اقدام به ترساندنشان می‌کرد. دوستان زرین می‌گویند او برای هرکسی که می‌کشت دو رکعت نماز و فاتحه می‌خواند و استغفار می‌کرد. پیش از هر هم شلیک آیه ما رمیت رو هم می‌خواند.

شگردهای تک‌تیرانداز ایرانی که شکار نشد/ پیشانی هدف مال خداست!

* مبارزه شبانه‌روزی با ضدانقلاب جدایی‌طلب/آغاز پاکسازی از فرودگاه

عبدالرسول زرین اواخر سال ۱۳۵۷ با یک‌اسلحه برنو از اصفهان خود را به خوزستان رساند تا با ضدانقلاب جدایی‌طلب این‌منطقه مبارزه کند. کارنامه‌اش در این‌زمینه باعث شد علی شمخانی فرمانده سپاه خوزستان دستور دهد یک‌اسلحه دوربین‌دار به زرین تحویل داده شود. 

زرین پس از مدتی به اصفهان بازگشت و خود را به سیستان و بلوچستان رساند تا این‌بار با اشرار و جدایی‌طلبان شرق درگیر شود. موفق هم شد در یک‌درگیری که دوشب طول کشید، ۱۵ نفر از دشمنان انقلاب را بکشد. این‌تک‌تیرانداز در سیستان و بلوچستان بود که خبر ناآرامی‌های کردستان را شنید و خود را به این‌استان رساند. زرین همراه با شهید حسین خرازی و نیروهایش با هواپیما وارد سنندج شد و کار پاکسازی شهر از ضدانقلاب را از فرودگاه شروع کرد. یکی از غنیمت‌های گرفته‌شده از دشمن، اسلحه دوربین‌دار روسی دراگانوف بود که از آن‌پس شروع به استفاده از آن کرد. 

تک‌تیرانداز گروه خرازی، مدام به کوهستان می‌رفت و تمرین تیراندازی می‌کرد. دوستان و همرزمان او می‌گویند به هر نقطه سنندج و کردستان که می‌رفتند، یقین داشتند ضدانقلاب مردم را پیش از ورود نیروهای انقلاب فریب داده است. اما شهیدان خرازی و زرین با مردم صحبت کرده و عقیده‌شان را برمی‌گرداندند. سردار محمد ابوشهاب از دوستان و همرزمان زرین و خرازی می‌گوید در آن‌روزهای سنندج، زرین با دیدن آتش دهانه اسلحه ضدانقلاب در کوه‌ها، موقعیت آن‌ها را شناسایی و به سمت‌شان شلیک می‌کرد که همیشه به هدف می‌زد. 

کارنامه درخشان زرین به‌عنوان یک‌تک‌تیرانداز باعث شد در سپاه اصفهان شناخته‌شده باشد و اهالی سپاه این‌استان به همین‌دلیل مانع از اعزامش به جبهه‌های جنوب بودند. اما او تهدیدشان می‌کرد حلال‌شان نخواهد کرد. در نتیجه موفق شد خود را به جنوب برساند و علاوه بر تک‌تیراندازی، هرکار لازم دیگری را در منطقه جنگی انجام دهد؛ ازجمله کار در آشپزخانه، نگهبانی، حفر کانال، یافتن جسد شهدا، دژبانی، آموزش نیروها، دیده بانی و دادن گرا به توپخانه، تشکیل یگان تک‌تیرانداز، اطلاعات عملیات، فرماندهی خط و ...

* اولین‌مجروحیت و مرخصی اجباری

زمستان ۱۳۵۹ بود که عبدالرسول زرین از ناحیه ران پا ترکش خورد و حجم جراحتش به حدی بود که به ناچار به مرخصی رفت. چون طبق روایت دوستان و همسنگرانش، زیاد مجروح می‌شد و کم به مرخصی می‌رفت. اما جراحت زمستان ۵۹ زیاد بود. 

زرین اواخر عمرش دچار بیش از ۶۰ درصد ازکارافتادگی بود اما همچنان شلیک‌های دقیق و موفقی داشت. شلیک‌های زیاد و حضور مداومش در جبهه هم باعث سنگین‌شدن گوشش و استفاده او از سمعک شده بود. 

* چرا زرین، بنی‌صدر را راه نمی‌داد؟

طبق روایت سردار محمد ابوشهاب، پیش از عملیات «فرمانده کل قوا» در جبهه، ابوالحسن بنی‌صدر به‌عنوان رییس‌جمهور و فرمانده کل قوا، چندبار تصمیم گرفت از خط نیروهای ایرانی بازدید کند. اما نیروهایی چون ابوشهاب و زرین مانع از حضورش می‌شدند و اصلاحا او را راه نمی‌دادند. علت مخالفت زرین با حضور بنی‌صدر در جبهه این بود که تعداد نیروهای نفوذکرده در تیم بنی‌صدر، را زیاد می‌دانست و می‌گفت این‌افراد اطلاعات نیروهای خودی را به عراقی‌ها می‌دهند.  

شگردهای تک‌تیرانداز ایرانی که شکار نشد/ پیشانی هدف مال خداست!

شهید زرین پس از اصابت گلوله تک‌تیرانداز دشمن به گوشش

* هدف‌قراردادن هلی کوپترهای دشمن

عبدالرسول زرین در عملیات فرمانده کل قوا، یک‌هلی‌کوپتر دشمن را مورد هدف قرار داد و باعث سقوطش شد. او از کنار به‌سمت راننده بالگرد شلیک کرد و وسیله پرنده دشمن هم به‌مرور چرخید و به زمین نزدیک شد. در نهایت سقوط کرد اما منفجر نشد که یکی از نیروهای ایرانی با شلیک آرپی‌جی منهدمش کرد. 

این‌تک‌تیرانداز هلی‌کوپتر دیگر دشمن را وقتی مورد هدف قرار داد که نیروهای دشمن به ساختمان بتنی گمرک خرمشهر وارد شده و توسط نیروهای ایرانی محاصره شده بودند. با ورود یک‌هلی‌کوپتر به اسلکه خرمشهر که برای محاصره‌شدگان مهمات آورده بود، زرین به‌سمت آن شلیک کرد و باعث سقوطش شد. این‌هلی‌کوپتر سقوط کرد و پس از برخورد با زمین منفجر شد. 

پس از عملیات فرمانده کل قوا، عملیات ثامن الائمه طراحی شد که عبدالرسول زرین، در آن کارهای شناسایی منطقه و آموزش نیروها را به عهده گرفت. 

* شکار تک‌تیراندازها و رانندگان تانک دشمن

سال ۱۳۶۰ نیروهای عراقی یک‌تیرانداز را وارد منطقه چزابه کردند که به‌شدت حرفه‌ای بود و نیروهای ایرانی توانایی پیداکردنش را نداشتند. در نتیجه با تلافی که می‌گرفت باعث کلافگی شده بود. چاره این‌مشکل عبدالرسول زرین بود که با حضورش در منطقه مورد اشاره، آن‌تک‌تیرانداز شکار شد. 

پیش از اجرای عملیات رمضان در منطقه شرق بصره هم تک‌تیرانداز دیگری عراقی، نیروهای ایرانی را در خط پاسگاه زید اذیت می‌کرد و مانع فعالیت‌هایشان بود. شکار این‌تک‌تیرانداز هم به زرین واگذار شد که با موفقیت از پس آن برآمد. 

یکی از همرزمان شهید زرین درباره تلفات‌گرفتن او از رانندگان تانک‌های عراقی را که در بدنه تانک محفوظ بودند و سلاح موشک‌انداز و ضدتانک آرپی‌جی هم توانایی شکار وسیله زرهی آن‌ها را نداشت، این‌گونه روایت کرده است: 

«مثلا یهو یه تانک تی ۷۲ می‌اومد رو سر خاکریز و از کنار ما رد می‌شد. بچه‌ها هم هرچی با آرپی‌جی می‌زدن بهش اثر نمی‌کرد. این‌تانک‌ها می‌اومدن از رو سر ما رد می‌شدن و یه‌جایی جلوتر متوقف می‌شدن. معلوم بود زرین راننده‌ها رو زده.» (صفحه ۷۹)

منطقه چزابه در مقطع زمانی پیش از اجرای عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس، اهمیت زیادی داشت چون اگر از دست می‌رفت، دو عملیات مورد اشاره اجرا نمی‌شدند. به این‌ترتیب چزابه برای دو طرف مهم بود و عبدالرسول زرین نیز با درک این‌اهمیت، ۲ روز تا شکم در آب و لجن بود و در منطقه‌ای پوشیده از هور از نیروهای خود حمایت می‌کرد.

* جراحت سنگین دوباره 

عبدالرسول زرین در خلال عملیات فتح‌المبین از ناحیه پا مورد اصابت چند ترکش بد و مرگبار قرار گرفت اما به‌طور سرپایی در اورژانس مداوا شد. او موفق شد در عملیات فتح‌المبین، ۲۰۴ نیروی عراقی را شکار کند. در جریان عملیات بیت‌المقدس هم ۲ ترکش به پهلویش اصابت کرد و فرایند درمانش یک‌هفته طول کشید. در نتیجه موفق شد خود را به ادامه عملیات بیت‌المقدس برساند و در مجموع، در این‌عملیات ۴۶۸ هدف را شکار کرد. 

شگردهای تک‌تیرانداز ایرانی که شکار نشد/ پیشانی هدف مال خداست!

یکی از مجروحیت‌های شهید زرین

* جدی‌ترین مواجهه با مرگ/ وقتی شکم زرین را دوختند

جدی‌ترین مواجهه شهید عبدالرسول زرین با مرگ در عملیات رمضان اتفاق افتاد که گلوله مستقیم توپ دشمن کنارش منفجر شد و شکمش را درید. این‌جراحت شدید باعث از کارافتادگی حدود ۷۰ درصدی او شد. اما در فاصله ۲۰ ماهه این‌مجروحیت تا شهادت باز هم از پا ننشست. 

زرین در روزهای بستری‌بودنش در بیمارستان درباره چگونگی زخمی‌شدنش به دوستان و همرزمان خود گفت: «از صبح تا عصر تیربارچی‌های تانک‌های دشمن را شکار کردم. به عدد ۵۰ که رسیدم، دیدم دورتادورم پر از تانک عراقیه. دشمن کم‌کم موضع من رو شناسایی کرد و شروع کردن به زدن اون اطراف با تیر مستقیم تانک. بعد یه دفعه دیگه نفهمیدم چی شد و رفتم رو هوا. نمی‌دونم چه‌قدر طول کشید که به هوش اومدم و دیدم دل و روده‌ام روی زمین پخش شده. این‌ها رو با همون خاک و شنی که بهشون چسبیده بود ریختم توی شکمم و چفیه رو بستم.»

پس از دوختن روده‌های پاره زرین بود که از یکی از دوستانش خواست دعا کند روی تخت بیمارستان شهید نشود. چون دوست دارد در جبهه شهید شود نه بیمارستان. 

این‌جراحت زرین باعث شد مدت بیشتری را نسبت به جراحت‌های قبلی (حدود ۸ ماه) بستری باشد. مشکل اصلی این بود که شکمش عفونت می‌کرد و نمی‌شد آن را دوخت. در نتیجه شکم این‌رزمنده برای مدتی باز بود و عفونت به لگن و پایش هم رسید. تصمیم دکترها این بود که پایش را قطع کنند. اما زرین طی یک‌مکاشفه شفا گرفت و متوجه شد همان‌روزهای بیمارستان، پسر ۱۶ ساله‌اش اکبر مخفیانه عازم جبهه شده است. او نیز پس از بهبود پایش با عصا خود را به جبهه رساند و در یک‌ماموریت جنگی با پسرش تا ۵۰ متری نیروهای دشمن رفت و سپس او را به اصفهان برگرداند. 

* انتخاب تک‌تیراندازهای موتورسوار

در جریان عملیات محرم، فرماندهی لشکر امام حسین (ع) ۴۰ دستگاه موتورسیکلت تریل به یگان تک‌تیراندازهای زرین مامور کرد. زرین که ۴۰۰ نیروی داشت، ۸۰ تن را انتخاب کرد تا با موتور به دل دشمن زده یا از پشت مواضع، نیروهای دشمن را مورد هدف قرار دهند. تاثیر این‌نیروها طوری بود که اسرای عملیات محرم پس از دستگیری در بازجویی‌، به ایرانی‌ها گفتند «متوجه نمی‌شدیم از کجا و چه‌طور فرماندهانمان را از دست می‌دادیم و ناگهان کشته می‌شدند!»

زرین در عملیات محرم ۱۲۷ نیروی عراقی به‌ویژه فرمانده و افسر را مورد هدف قرار داده و شکار کرد. 

شگردهای تک‌تیرانداز ایرانی که شکار نشد/ پیشانی هدف مال خداست!

* سفارش حاج‌حسین درباره زرین: موتورش را نو کنید، نه تعمیر!

اکبر دادخواه که آن‌سال‌ها در قسمت موتوری لشکر ۱۴ امام حسین خدمت می‌کرده، در روایت خاطرات خود می‌گوید: «شهید خرازی گفت: آقای دادخواه این‌آقای زرین هر وقت اومد اینجا و موتورش اشکال داشت، موتورش رو براش نو کنید.»

نکته‌ای که این‌رزمنده در خاطره‌اش گوشزد می‌کند، این است: «نگفت موتور رو تعمیر کنید، گفت اگه مشکلی داشت به جای اینکه نگهش دارید و اینجا معطل بشه موتور نو بهش بدید که بره.» (صفحه ۱۰۲)

* دور زدن دشمن در والفجر چهار را مدیون زرین هستیم

یکی از عملیات‌های دفاع مقدس که در جریان آن، درگیری تک‌تیراندازهای ایرانی و عراقی زیاد بود، والفجر چهار است که عمده درگیری تک‌تیراندازها در ارتفاعات قوچ سلطان و تپه تخم‌مرغی و ارتفاعات لُری بود. این‌درگیری‌ها بین تک‌تیراندازهایی بود که زرین معلم‌شان بود و با تک‌تیراندازهای حرفه‌ای دشمن. سردار ابوشهاب درباره دستاورد دیگر زرین در این‌عملیات جنگ می‌گوید «ما دور زدن دشمن تو کانی‌مانگا از طرف شیخ گزنشین رو مدیون زرین و افرادش هستیم.»

صادق وفایی

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۶/۳۱
حیف حیف.....
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۶/۳۱
خیلی عالی بود
احمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۳۱
رحمه الله علیه. زندگی شهدا از جمله ایشان درسی برای مردم و مسئولان است. همت کنیم تا ادامه دهنده راه ایشان باشیم.
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مرگ ترامپ # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # پل ترامپ # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
آیا قبض‌های برق شگفت زده‌تان کرد؟
الی گشت